خانه » همه » مذهبی » ترک گناه-آمرزش گناهان-توفیق عبادت-

ترک گناه-آمرزش گناهان-توفیق عبادت-


ترک گناه-آمرزش گناهان-توفیق عبادت-

۱۳۹۲/۱۰/۱۷


۱۱۵۳ بازدید

کدام عمل باعث آمرزش گناهان وتوفیق عبادت واستجابت دعامیشود؟چه کنیم تاخدازودتربهم نظرکنه؟خیلی ازش دورشدم وگناهکار.

«ترک گناه» وذکر دائم «استغفر الله» همان چیزی است که اگرآن را انجام دهی چنین خواسته هایی انشاالله نصیبتان می شود!   گناه، به سبب آن که در مسیر خواسته های نفسانی و وسوسه های شیطانی است، لذت بخش است. از این روست که بسیاری از مردم به سوی گناه کشیده می شوند و ترک گناه برای بسیاری سخت دشوار است. با این همه اگر انسان بداند که با ترک گناه به چه لذتی بزرگ و ماندگارو پایدار می رسد، شاید کم تر گرایش به گناه یابد. امیرمومنان علی(ع) می فرماید: ترک گناه سخت است ولی ترک بهشت سخت تر است؛(غررالحکم، ص 350) زیرا آن حضرت ارزش بهشت و لذت های پایدار و جاودانه اش را می داند و می شناسد؛ چرا که بهشت نوشی بی نیشی است که در لذت های دنیوی هرگز نمی توان آن را یافت؛ زیرا هر نوش دنیایی و شیرینی آن با نیش و تلخی همراه است.
البته برای انسان ترک لذت نقد برای لذت نسیه سخت است؛ چرا که باور مردمان بر این است که غوره نقد به از حلوای نسیه است؛ بنابراین اگر به جای غوره ترش، شیرینی اندک را بچشند، هرگز حاضر نمی شوند تا این حلوای شیرین اندک را به حلوای شیرین بی پایان بدهند. از این جاست که امام صادق(ع) می فرماید: خوشا به حال کسی که به خاطر موعودی که آن را ندیده دست از تمایلات و خواهش های حاضر بردارد.(وسایل الشیعه، ج 11، ص 244)
اما اگر انسان بداند که این شکیبایی وصبر در برابر خواهش های نفسانی چه پیامدها و برکاتی دارد، شاید این گونه عمل نکند؛ زیرا بسا شکیبایی یک ساعت که شادمادنی درازی به دنبال دارد و بسا لذت یک ساعتی که اندوهی دراز در پی خواهد داشت(مستدرک الوسایل، ج 2، ص 299) پس اگر انسان بخواهد حسابگرانه نیز بیاندیشد می بایست صبر کوتاه در دنیا را برای دست یابی به لذت بی پایان آخرت ترجیح دهد، تا خوشبختی و سعادت ابدی را درک کند.
  در حقیقت خوشبخت ترین مردم کسی است که برای لذت باقی از لذت فانی دست بردارد(غررالحکم، ص 198)، ولی افسوس که کم تر عاقل و خردمندی را می توان یافت که این گونه محاسبه کند و چنین به حسابرسی دقیق دست یابد؛ زیرا بسیاری از مردم به ظاهر دلبسته می شوند و حسابرسی را براساس لذت های زودگذر قرار می دهند و به جای لذت پاینده عبادت به لذت کوتاه معصیت رو می آورند. این در حالی است که هیچ عبادتی برتر و زیباتر از ترک شهوات و خواسته های نفسانی نیست(غرر الحکم، ص 351)
– پیامبر گرامی(ص) می فرماید: هفت کس را خداوند در روزی که سایه ای جز سایه او نیست، خود بر سرشان سایه می افکند. یکی از آن هفت کس، مردی است که زنی زیبا و دارای حسب او را به خود می خواهند و مرد بگوید که از پروردگار جهانیان می ترسم.(محجه البضیاء، ج 5، ص 185) یعنی کسی که بر لذت کوتاه چشم پوشد و لذت بهشت رضوان را بخواهد، چنین شخصی حسابرسی عاقل و خردمند است.
– البته برخی می گویند که از این لذت کوتاه بهره می بریم و سپس توبه می کنیم و پاک می شویم چنان که از مادر پاک و پاکیزه زاده شده ایم به طوری که گویی اصلا گناهی انجام نداده ایم، ولی می بایست دانست که ترک گناه، آسان تر از درخواست توبه است، چه بسا ساعتی که اندوهی دراز به همراه دارد.(وسایل الشیعه، ج 11، ص 451) به هر حال، ترک گناه آسان تر از درخواست توبه است(نهج البلاغه، صبحی الصالح ،ص 501) براساس روایات، اگر انسان در میان دو راهی انجام کار نیک و ترک گناه گرفتار آید، دوری گزیدن از زشتی ها و بدی ها بهتر و سزاوارتر از انجام کار نیک است.(غررالحکم، ص 57)
– البته انسان های سالم و دارای فطرت پاک و خرد سلیم ، گرایش به نیکی ها داشته و بر اساس همین گرایش ذاتی است که از زشتی های گناه گریزان هستند؛ زیرا گناه جز زشتی چیزی نیست و انسان دوستدار زیبایی ها بدان گرایشی ندارد. از این روست که امیرمومنان در جایی دیگر می فرماید: هرکس نیکی ها را دوست داشته باشد، از حرام ها دوری می ورزد؛ زیرا حرام چیزی جز زشتی نیست که انسان طالب نیکی هرگز به آن سو نمی رود.(بحارالانوار، ج 77، ص 419)
– به هر حال، انسان عاقل انسانی است که لذت را در ترک گناه می جوید، چنان که زیبایی ها را در ترک آن می بیند و کار حرام را نه تنها به جهت بد بودن آن بلکه به سبب زشتی آن نیز ترک می کند؛ زیرا برای این افراد اگر چه عقل ایشان حکم می کند که این کار بد است، دل و احساس ایشان نیز حکم می کند که این کار زشت است. بنابراین، هم از نظر عقل و هم از نظر احساسات، گرایشی به گناه ندارند، زیرا آن را هم بد و هم زشت می یابند. این گونه است که از ترک گناه، در همین دنیا نیز لذت می برند، زیرا دوری از بدی ها و زشتی ها برای آنان لذت آفرین است.
– برخى گمان مى کنند که لذت ها منحصر در همین لذت هاى حسى مشترک انسان و حیوان است و لذایذ تصورى عقلى یا وجود ندارند یا در مقایسه با لذت هاى حسى ناچیزند. البته چنان که دانشمندان علم روانشناسى نیز گفته اند، لذایذ معنوى وجود داشته و نیز میزان اثر گذارى بالاترى از لذایذ جسمى دارند، ولى فقط کسانى مى توانند به درک آن برسند که روح و روان را از گناه و رذایل پاک کرده باشند. این لذت به لذت ترک گناه تعبیر مى شود.
اگر لذّت ترک لذت بدانى————————- دگر لذت نفس لذت نخوانى
سفرهاى علوى کند مرغ روحت ———————-گر از چند آزمایش آن را پرانى
– تنها راه درک لذایذ معنوى ، ترک انس با دنیا و گناه و به جاى آن انس گرفتن با دعا و نماز و کمک به محرومین و مستضعفین است . بدترین جزا و عذابى که خداوند براى گناهکار در نظر گرفته محروم شدن از حلاوت عبادت است .
– در حدیث قدسى آمده است که مردى به نزد موسى بن عمران علیه السلام آمد و گفت : به خدایت بگو من شخص گناه کارى هستم . چرا مرا عذاب نمى کند؟ خداوند فرمود: اى موسى ! به او بگو من بدترین بلا را بر سر تو آورده ام و تو را به بدترین عذاب دچار کرده ام (و تو نمى دانى ) و آن عذاب این است که شیرینى و حلاوت یاد و ذکر و مناجات مرا نمى چشى . نظیر همین احادیث در داستان پیامبران در خصوص حضرت شعیب است که مولوى آن را به نظم درآورده است :
آن یکى مى گفت در عهد شعیب ——————که خدا از من بسى دیدست عیب
چند دید از من گناه و جرم ها——————– وز کرم یزدان نمى گیرد مرا
حق تعالى گفت در گوش شعیب ——————-در جواب او فصیح از راه غیب
چند گیرم و تو بى خبر————————- در سلاسل مانده اى پا تا به سر
– همچنین از امام صادق علیه السلام روایتى نقل شده است که خلاصه روایت را صاحب کتاب«المراقبات » چنین آورده است :«هنگام نماز به قلبت نگاه کن ، اگر شیرینى عبادت را در آن مى یابى و دلت به مناجات با او شاد است ، بدان که در تکبیرت راست گفته اى ، ولى اگر لذت مناجات را در خود ندیده اى ، این دلیل بر آن است که در تکبیرت دروغ گفته اى و دلیل رانده شدن تو از درگاه خدا است.»

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد