۱۳۹۲/۱۰/۰۸
–
۱۱۲ بازدید
ایاگناه ومعصیت باعث عدم استجاب دعامیشه حتی درحرم امامان معصوم؟
تمام دعاها و زیاراتی که در آنها وعده به امری چون برآورده شدن حاجات و غیره شده است، قطعا محقق خواهند شد اما منوط به این شرط که دعا کننده از ایمان کامل برخوردار باشد و بنده حقیقی خداوند باشد که البته کسب چنین مرتبه ای کار آسانی نمی باشد. در حقیقت آنکه بنده واقعی خداوند است و از ایمان کامل برخوردار است، هیچگاه دعایی غیر از خواست الهی نمی کند و خداوند نیز دعای چنین شخصی را هیچگاه بی جواب نمی گذارد. پس وعده الهی باید شامل کسی شود که مؤمن تر و با تقواتر است (إنّ اکرمکم عندالله اتقاکم – بهترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. حجرات 13)، اگر گاهی این وعده ها شامل حال ما نیز می شود، نه به خاطر استحقاق داشتن ماست، بلکه به دلیل لطف و عنایت بی پایان الهی است.
اجابت نشدن دعا علتهای بسیاری دارد که تنها یکی از این علتها ارتکاب گناه و معاصی است. امیرمؤمنان علی (ع) در دعای کمیل می فرمایند: « اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا – پروردگارا ببخش آن گناهی را که سبب حبس و برآورده نشدن دعا می شود. ». آنچه مسلم است، تأثیر سوء گناه بر اجابت دعا است و آنچه که مشکوک است، رفع این تأثیرات سوء در حرم معصومین (ع) می باشد. در واقع چه در حرم و جوار معصومین (ع) باشیم و چه نباشیم، گناه تأثیرات سوء خود بر اجابت دعا را خواهد داشت و چه بسا امر اجابت را به تأخیر اندازد.
با مطالبی که در ادامه خواهد آمد با این موضوع بهتر آشنا خواهید شد:
دعا کردن خود شرایط و آداب خاصی دارد که رعایت هر نکته از آن لازم و ضروری است در استجابت دعاهای ما مهمترین شرایط دعا چهار چیز است:
– نیت ؛ در هر کاری قصد و انگیزه ای دخیل می باشد و منظور از نیت به مفهوم مطلق و عام، همان قصد و انگیزه ای را می گویند که آدمی را وادار به انجام کارها می کند و به سوی هدف نهایی سوق می دهد و از دیدگاه شرع مقدس اسلام آن انگیزه و قصدی استه صبغه الهی داشته باشد و موجب شود که کارها در جهت جلب رضایت الهی قرار گیرد. در عبادات شرط است و غرض از قصد به جا آوردن فعل است زیرا هر فعل اختیاری چه عبادی باشد و غیر عبادی بدون قصد امکان تحقق پیدا نمی کند آنچنان که بر آن آثار مطلوی مترتب گردد. پس نیت چیزی است علاوه بر قصد چه مضافا به اینکه باید عبادت با قصد به جا آورده شود نیز برای خدا و امتثال امر او باید ایتان گردد به علاوه باید تعیین کننده نوع عبادت نیز باشد که مثلا نماز ظهر است یا عصر، واجب است یا مستحب و اداء است یا قضا و غیره.
نیت خطور دادن عمل عبادی است در ذهن و قلب و تا وقتی که مکلف به عبادت مشغول است این حضور قلبی باید وجود داشته باشد. نیت در عبادات وجود انگیزه و داعی است بر آن عبادت و انگیزه عاملی است که انسان را به انجام دادن عمل می خواند؛ به گونه ای که هر وقت از وی بپرسند که چه کاری انجام می دهد و برای چه آن را انجام می دهی بگوید عبادت برای خدا و امتثال امر او و این انگیزه از آغاز اتیان عبادت تا پایان حقیقتا وجود دارد.
بنابراین وقتی نیت را به عنوان یکی از شروط دعا در نظر می گیریم منظور آن است که دعا کننده می بایست به این درجه از معرفت و آگاهی دست یافته باشد که چه می خواهد و ازکه می خواهد؟ تا بدین وسیله در چگونه خواستن و دعای خود دچار شرک نشود و شریکی برای خداوند در اجابت قرار ندهد.
– حضور قلبی؛ منظور آن است که قلب داعی خواسته داعی را از یاد نبرد و آن را پراهمیت و مهم برشمرد به گونه ای که در هنگام دعا دائما به یاد آن باشد و بلکه در جلوی چشمش عیان باشد.
امام خمینی فرموده اند: بدان که حضور قلب در عبادات حاصل نشود مگر به افهام نمودن به قلب اهمیت عبادات را.
– اخلاص؛ شرط آن است که دعاکننده تا عملش را از هر قصدی جدا از رضای پروردگار خالص سازد و اگر رو به سوی او کرده و از او درخواست و مسئلت می کند آن را به خاطر اطاعت از فرمانش تلقی نماید و نباید از یاد خداوند غافل شد و انسان مخلص کسی است که عبادات و دعاهایش را برای خدا خالص گرداند و به آنچه که می شنود آگاه باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: اخلاص همه فضائل اعمال را در بر دارد و معنایی دارد که کلیدش قبول و توقیع آن رضاست.
پایین ترین مرتبه اخلاص این است که بنده به اندازه ای که در توان دارد در عبادت حق کوشا باشد و برای عملش نزد خدا قدر و ارزش قائل نشود و پایین ترین مقام مخلص در این دنیا سلامتی او از جمیع گناهان و در آخرت نجات از آتش و رسیدن به بهشت می باشد.
– دعا باید با آرامش انجام شود؛ واژه آرامش یعنی آزاد کردن و رها کردن. وقتی با آرامش دعا می کنیم می آموزیم که چگونه مشکلاتمان را آزاد و رها کنیم در نتیجه مشکلات نیز می توانند برطرف شوند.
وقتی انسان آرامش دارد و بدون هر تنش می باشد می آموزد که چگونه دعا کند. بسیاری می پندارند دعایی که مستجاب می شود کاملا برعکس است یعنی دعایی است که به طور مفصل انجام شود همچون هر چیز دیگر دعا را باید به شکل ساده انجام دهیم. با آرامش فشار عصبی متوقف می شود آرامش ابتدا در فکرو بعد در جسم مان جاری خواهد شد و ما از قدرتی سرشار خواهیم شد که عظیم تر از قدرت خودمان است و با آرامش است که می توان با خداوند ارتباط برقرار کرد و مشکلات برطرف خواهند شد.
از شرایط دیگری که در مصیب واقع شدن دعا کمک می کند، اول: اعتراف به گناهان، دوم : شکر نعمتها؛ سوم: صلوات بر محمد و آل محمد، چهارم: دعا کردن و حاجت خواستن؛ پنج : صلوات بر محمد و آل محمد می باشد.
« شرایط استجابت »
جناب سید بن طاووس شرایط دعا و استجابت آن را که در بالا ذکر کردیم به بیان دیگری چنین می فرماید: این را بدان که اسباب و شرط های مستجاب شدن دعا بسیار است، پس باید که درتحصیل کردن و به جای آوردن آن شرط ها سهل انگاری نکنی، از جهت آن که مبادا هرگاه دعایی بخوانی و در اجابت تأخیری شود، پس شیطان تو را وسوسه کند و به خیال تواندازد که نَعوُذُ بِاللّه ِ خدای تعالی وعده ی خود را خُلف کرده است.
از جمله ی شرط ها آن است که باید در وقت دعا خواندن دل خواننده ی دعا متوجه به خدای عزّوجل باشد و در خواستن حاجت های خود هم چنان که در طلب شهوت های دنیوی که اکثر آن ها ضرر دنیوی و اخروی است کمال توجه و اهتمام را دارد، باید که در وقت خواندن دعا نیز کمال توجه را داشته باشد.
چون جهت خواستن مطلبی دست به دعا برمی داری، باید که امید و تعظیم نمودنِ تو خدای تعالی را زیادتر باشد از آن که دست به سوی خوردن طعام ها یا آشامیدن آبی دراز کنی. زیرا که دست دراز کردن تو به نزد پروردگار جهت خواستن نعمت ها و ثواب های اخروی اَهَمّ و عظیم تر و پر فایده تر است از دست دراز کردن تو به سوی طعام ها و نعمت های دنیوی، پس باید که عقل خود را و دل خود را حاضر سازی از برای دراز نمودن دستِ خود به قدر تعظیم آن کسی که تو دست خود را به نزد او بلند نموده ای و هر آن گاه که در تعظیم خدای تعالی نُقصان نمایی، پس قسم به خدا که چگونه امید استجابت دعا خواهی داشت و حال آن که تو در کردار و گفتار، تهاون (سستی) و سهل انگاری نموده ای. پس آیا تو شخصی را دیده ای که به سبب نافرمانی نزدیک و مقرب در نزد پادشاه شود؟! آیا آن که تو سؤال کننده ای را دیده ای که به بی ادبی کردن به شخصی نزدیکی جوید که از او چیزی طلب می کند؟!
« شرایط دعا کننده »
هرگاه که داعی، طلبیدن چیزی را از خدای تعالی اراده داشته باشد، پس باید که در وقت دعا خواندن، دو دست خود را بگشاید و کف دست خود را به جانب آسمان کند و هرگاه خواهد که از جهت ترس از عذاب آخرت دعایی خواند، کف دست خود را به جانب آسمان کند.
اول ابتدا به حمد و ستایش خدای تعالی و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله کند، پس آن گاه حاجت خود را نام برده، از جانب اقدس الهی درخواست نماید.
و دیگر آن که خواننده ی دعا باید که دعا کردن و زاری نمودن در خلوت و پنهانی بهتر از دعای بلند و آشکار و در میان مردمان است. و از جمله ی صفات دعا کننده آن است که دل او از یاد آوردن خدای تعالی و نعمت های دنیوی و اخروی او و از ترس عقوبت ها و عذاب های دنیوی واخروی غافل نباشد و به فکرها و خیالات نامشروع و وسوسه های شیطانی مشغول نگردد.
و دیگر آن که باید که خوراک و پوشاک او از حلال باشد نه از حرام.
و دیگر آن که بَریُ الذِّمه و پاک از حقوق الناس و از ستم نمودن بر بندگان خدای تعالی باشد.
و دیگر آن که راضی به ظلم کردن شخصی دیگر نباشد، هر چند او را در آن دخلی نباشد.
و دیگر آن که باید که متکبر نباشد، بلکه پرهیزگار و با نیّت صادق و درست باشد.
و دیگر آن که دعا جهت رفع ظلم شخصی از او نکند و حال آن که خود به دیگری ظلم کرده باشد.
و دیگر آن که بعد از دعا مرتکب گناهان نشود تا آن که دعای او مستجاب شود.
و از جمله ی شرایط استجابت دعا آن است که باید اولاً از همه ی گناهان توبه و استغفار نماید و در کمال صَلاح و سداد و راستگویی باشد و دیگر آن که دعا در قطع صله ی رحم نکند.
و دیگر آن که دعا در حقّ دوست به حسب دنیا نباشد، زیرا که در حدیث وارد شده که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله از خدای خود مسألت نموده اند که دعای دوستی را در حقّ دوستی دیگر مستجاب نگرداند که دوستی ایشان ازجهت غرض دنیوی باشد.
و دیگر آن که باید که دعا کننده طعام خود را از حرام و از مُشتَبه به حرام پاک سازد، هرگاه خواهد که دعای آن مستجاب گردد.
دیگر آن که دعا کننده، انگشتری در دست داشته باشد که نگین آن فیروزه باشد، زیرا که از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که فرمودند که: از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله مروی است که خدای تعالی فرموده است که من حیا می کنم از بنده ای که دست خود را بلند کند و حال آن که در دست او انگشتری باشد که نگین آن فیروزه باشد، پس آن دست را ناامید برگرداند.
و دیگر از شرایط آن است که در دست او انگشتری باشد که نگین آن عقیق باشد، زیرا که از حضرت امام جعفرصادق علیه السلام منقول است که فرمودند: دستی به سوی خدای عزّوجل برداشته و بلند گردانیده نمی شود که دوست داشتنی تر باشد از دستی که در آن انگشتری باشد که نگین آن عقیق باشد.
« اوقات استجابت »
به سندهای معتبر، منقول است که از جمله ی اوقات استجابت دعاست این اوقات:
ـ وقت زایل شدن آفتاب از دایره ی نصف النهار (ظهر)
ـ نزد شنیدن اذان برای هر نماز؛
ـ ساعت اول از روز جمعه و ساعت آخر از روز جمعه؛
ـ سه یک آخر از همه ی شب ها که آن را وقت سحر گویند؛
ـ تمام شب جمعه؛
ـ وقت آمدن باران؛
ـ بعد از هر نماز واجب؛
ـ بعد از نماز شام هر گاه به سجده رود؛
ـ در وقت گریه و تضرع و زاری؛
ـ وقتی که آفتاب به قدر یک نیزه مانده باشد که به وقت ظهر رسد در هر روز؛
ـ بعضی از این اوقات، روایت دارد و بعضی از این ها به تجربه رسیده است.
در اوقات اجابت دعا که در هر سال یک مرتبه باشد، از آن جمله شب قدر است که آن شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم ماه رمضان المبارک است و خصوصا اگر چنان چه احدی به شب قدر، علم داشته باشد و اگر به یقین شب قدر را ندانسته باشد. پس احادیث درباره ی فضیلت شب بیست و سوم بیشتر است و از برای اجابت دعاها این شب راجح تر است.
ـ و از آن جمله، روزهای این شب هاست: روز نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم.
ـ روز عید مولود حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله که هفدهم ماه ربیع الاول است.
ـ شب مبعث حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله که بیست و هفتم رجب است و روز آن.
ـ روز عرفه و شب عرفه است، خصوصا از برای شخصی که در عرفات یا کربلای معلا باشد.
ـ شب ها و روزهای سه عید است و آن شب عید غدیر است و روز اوست و شب عید رمضان (فطر) و روز آن است و شب عید قربان و روز آن است.
ـ شب اول ماه مبارک رجب است و به روایتی دیگر در هر شب از ماه رجب
ـ روز نصف (نیمه ی) شعبان و شب.
« آفت دعا »
اگر دعایتان مستجاب شده مواظب سه حالت باشید.
اول: آن که عجب نکنی و نگویی من معلوم میشود آدم خوبی هستم که دعایم مستجاب شد زیرا عجب و خودپسندی باعث فساد عمل و غلبه بر شیطان است.
دوم: شکر و حمد خدا نمایی که تفضل کرد بر تو به اجابت دعای تو، بلکه مستحب است دو رکعت نماز شکر به جا آوری.
سوم: همین که دعای تو مستجاب شد ترک دعا نکنی و باز در خانه خدا بروی تا بیگانه و در وقت حاجت خواستن دوباره آشنا باشی.
اگر دعایتان به اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید .
اول: آن که مایوس نشوی از رحمت خدا، زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس درصدد آن به توبه و تهذیب نفس برآی.
دوم: ترک دعا کردن.
سوم: راضی باش به تقدیر الهی تا همان رضای تو باعث اجابت دعایت بشود.
چهارم: بدان که مصلحت تو در این بوده و تنها خداوند بهم صلحت خلقش آگاهی دارد.
امام حسن (ع) میفرماید: من ضامنم از برای کسی که در قلب او چیزی خطور نکند به جز رضا و خشنودی به قضای خدا این که دعا کند پس مستجاب شود.
دعا کردن سه حالت دارد که به هر حالتی که باشد برای انسان اجر معنوی دارد.
حالت اول: آن که صلاح بنده در ان هست و به او میرسد و مشروط به دعا نیست و در این صورت ثمره تقرب بنده است به خدا.
حالت دوم: آن که صلاح بنده در آن هست و رسیدن به آن مشروط است به دعا کردن و در این صروت ثمره دعا دو چیز است یکی رسیدن به مطلوب و دیگر تقرب به خدا.
حالت سوم: آن که صلاح بنده در آن نیست و به آن نمیرسد چه دعا بکند چه نکند و در این صورت ثمره دعا دو چیز است یکی تقرب به خدا، دوم عوض آن که در دنیا او منع شده اما در آخرت مضاعف آن به او عطا میشود.