۱۳۹۲/۱۰/۰۵
–
۳۳۸ بازدید
صالح بن فوزان کیست؟
صالح بن فوزان بن عبدالله بن علی آل فوزان متولد 28 سپتامبر1935 (اول رجب 1355 هـ.ق) در منطقه شماسیه حوالی شهر بریده در منطقه قصیم عربستان است. در کودکی پدرش می میرد و با سرپرستی اقوام و خویشان رشد می یابد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه اش را در شهر بریده زیر نظر صالح بن إبراهیم بلیهی، صالح بن عبد الرحمن سکیتی،علی بن سلیمان ضالع، صالح بن عبد الله مقبل،حمد بن محمد محیمید و فهد بن محمد المشیقح پشت سر می گذارد و سپس تحصیلات آکادمیک خود را تا مقطع دکترا در دانشکده فقه ریاض تا سال 1394قمری طی می کند.عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد او «تحقیقات مرضی درباره امور فرضی مباحث ارث » و پایان نامه دکتری او نیز «احکام خوراکیها در اسلام»؟! است.استادان
علاوه بر افراد یاد شده در بالا این افراد نیز در شکل گیری شخصیت وی اثرگذار بوده اند:
1. محمد امین شنقیطی
2. عبدالعزیز بن باز
3.عبدالله بن حمید
4. عبدالرزاق عفیفی
5. صالح سکیتی
6. محمد السبیل
7. عبدالله بن صالح خلیفی
8. إبراهیم بن عقلاء شعیبی
9. صالح العلى ناصر
علاوه بر اینان تعدادی از اساتید دانشگاه الازهر مصر نیز در زمره استادان او نام برده می شوند.
تدریس
وی از نیمسال دوم تحصیلی سال 1412 تا سال 1425 در دانشگاه اسلامی [؟] محمد بن سعود مشغول تدریس بوده است و از آن تاریخ به بعد برخی دروس را در مسجد نزدیک خانه اش تدریس می کند و غالبا در جلسات افتا و مناظرات و… مشغول به فعالیت است.
تالیفات
گفته شده وی بیش از 30 کتاب و کتابچه منتشر کرده که از آن جمله است:
1. دلیل السالک إلى ألفیة ابن مالک ؛
2. تعجیل الندى شرح قطر الندى ؛
3. تیسیر الوصول إلى قواعد الأصول ؛
4. شرح الورقات؛
5. مجالس عشر ذی الحجة؛
6. أحادیث عشر ذی الحجة وشهر الله المحرم أحکام وآداب؛
7. أحکام حضور المساجد ؛
8. أحادیث الصیام أحکام وآداب؛
9. مختصر أحادیث الصیام؛
10. جمع المحصول فی شرح رسالة ابن سعدی فی الأصول؛
11. أحادیث عشر ذی الحجة أحکام وآداب؛
12. زینة المرأة المسلمة؛
13. من أحکام الحج والعمرة ؛
14. منحة العلام فی شرح بلوغ المرام، فی عشرة أجزاء والجزء الحادی عشر فهارس.
15. فقه الدلیل فی شرح التسهیل؛
16. تسهیل الوصول إلى الرسالة المختصرة فی الأصول؛
17. التسهیل فی الفقه للبعلی ؛
18. الإعراب عن نظم قواعد الإعراب؛
19. الفوائد المجموعة فی شرح فصول الآداب ومکارم الأخلاق المشروعة لابن عقیل الحنبلی .
20. الملخص الفقهی .
21. التحقیقات المرضیة فی المباحث الفرضیة , فی المواریت .
22. الإرشاد إلى صحیح الإعتقاد.
23. شرح العقیدة الواسطیة.
24. عقیدة التوحید
مناصب
مدرس آکادمی علمی ریاض ، دانشکده فقه ،دانشکده اصول دین و آکادمی عالی قضاوت
عضو هیات دائمی فتوا و بحثهای علمی
عضو هیئت کبار العلماء
عضو مجمع فقهی مکه مکرمه
عضو گروه إشراف بر داعیان و مبلغان حج
إمام و خطیب مسجد جامع امیر متعب بن عبدالعزیز ملز
کارشناس برنامه رادیویی (نور على الدرب)
فقیه دربار
وی از مهمترین فقهای در خدمت آل سعود است که هر نوع انتقاد علنی به حکومت را در حکم بغی و طغیان دانسته و آن را حرام اعلام کرده است. وی حتی اعتراض قلبی را هم مصداق شورش می داند و مدعیست تنها حالتی که مصداق «النصیحه لولی المسلمین» می تواند باشد انتقاد غیر علنی و پنهانی است.
وی پیش از انقلاب مصر اخوان المسلمین این کشور را پاره تن وهابیت خوانده بود و پس از جدا شدن از جکومت سعودی نسبت آنها را به فرقه خود منکر شده و اخوان المسلمین مصر را یکی از هفتاد و دوفرقه گمراه و غیر ناجیه اسلامی خوانده بود
دشمن قسم خورده شیعه
صالح فوزان شیعیان را دشمنان همیشگی مسلمانان از قدیم الایام می خواند که تاریخی سیاه در برابر اسلام و مسلمین دارند!!! و این روزها سیاهی آنان(ایران و لبنان) در دفاع از حکومت سوریه بیشتر رخ نموده است.
وی با چشم پوشی بر اقدامات سلفی در ویران کردن اماکن مقدس سوریه و خانه های مردم، عبارت توهین آمیز عبدالعزیز آل شیخ درباره حزب الله لبنان که آنان را «حزب (بت) لات» را تایید کرده و مدعی می شود الان شیعیان عامل ویرانی خانه و کاشانه مردم سوریه اند!!!
او در ادامه می گوید اگر جایی دیدید شیعیان به اسلام و دوستی با ما اظهار می کنند بدانید نیرنگ و فریبی است برای اینکه خود را از انتقام مسلمانان نجات دهند
وی خوردن گوشتهای ذبح شده به دست شیعیان را مانند دروزیها و نصیریها را به علت مشرک خواندن آنان حرام می داند و شیعیان را برادران شیطان می خواند و حزب الله را حزب اللات!!!!
صالح فوزان در کتاب خود حدیث ثقلین را تحریف کرده و به جای عبارت کتاب الله و عترتی، عبارت کتاب الله و سنتی را گذاشته است.
چندی قبل سلمان بن عبدالعزیز امیر منطقه ریاض در همایشی ضد شیعی با عنوان « مملکت ما … وحدت ما » که با حضور امیران برخی از مناطق عربستان، چهره های سیاسی و مفتیان سلفی از جمله صالح الفوزان، عبدالله بن جبرین، ناصرالعمر و برخی از چهره های مشهور ضد شیعی دیگر برگزار شده بود ، در سخنانی التزام عربستان به مذهب سلفی را از اصول کشور خود دانست و از چنین اندیشه ای به عنوان تنها اندیشه صحیح اسلامی! نام برد.
در این همایش سخنرانان به جای دعوت به وحدت در جهان اسلام، حاضران را به دوری و حتی قتل مسلمانانی که اندیشه سلفی را نمی پسندند ترغیب کردند!
در این زمینه، صالح الفوزان در سخنانی خواستار دوری از شیعیان شد و پیروان مذهب شیعه را خطر اصلی برای عربستان دانست .
وی در ادامه خواستار آن شد که هیئت حاکمه کشور عربستان، شیعیان مقیم مناطقی چون القطیف، مدینه منوره و نجران را به اسلام (اندیشه سلفی) دعوت کنند و در صورتی که نپذیرفتند آنان را برای پذیرش اندیشه سلفی مجبور نمایند!
فتاوای عجیب و ….
صالح بن فوزان از قائلان به وجوب به اتعقاد به ثابت بودن زمین است و همچنین وی منکر صحت و اعتبار حدیث جعلی «شفا با ادرار شتر!!!» را کافر مرتد زندیق می داند! که این فتوا مورد اعتراض دیگر مفتیان وهابی قرار گرفت.
صالح فوزان در پاسخ سوالی درباره افراد تارکالصلاة و وظیفه افراد در مقابل آنان ضمن فتوایی از جنس فتاوای خوارج، مدعی شد که این افراد را باید دور کرد و اگر توبه نکردند کشتن آنان نیز واجب است.
البته فتاوای عجیب از وهابیان اصلا چیز جدید یا منحصر به صالح فوزان نیست:
برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد.
همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است.
این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.
عبدالله نجدی همکار صالح فوزان هم یک دهه قبل در فتوایی گفته بود: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط:
سوال: جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم ).
در پایان امیدوارم که این پیام برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین.
به قلم: عبد الله النجدی
ریاض-ربیع الاول1423هـ
تحریم اهداء گل توسط هیئت علمایی که صالح فوزان عضو آن است
شماره فتوا:21409
تاریخ:21/3/1421
و بعد، کمیته دائم پژوهشها و فتواهای علمی از سؤال مستفتی محمد عبد الرحمن العمر از حضر ت مفتی کلّ آگاه شد که از سوی دبیرکلّ هیئت علمای ارشد با شماره 1330 و در تاریخ 21/3/1420 به این کمیته ارائه شده است.
متن سؤال:
در بعضی از بیمارستانها، اماکنی برای فروش گل وجود دارد، و ما عیادت کنندگانی را می بینیم که دسته های گل را به بیماران تقدیم می کنند، این کار چه حکمی دارد؟
در طول قرون متمادی اهداء گل (طبیعی یا مصنوعی) هیچگاه جزء سنّت عیادت از بیماران نبوده و این عادتی است که از بلاد کفر وارد شده و عدّه ای که ایمان ضعیفی داشته اند، از آنها تأثیر گرفته و این عادت را انتقال داده اند.
حقیقت این است که بردن گل نفعی برای بیمار ندارد، بلکه تشبّه و تقلید محض از کفّار محسوب می شود و نه هیچ چیز دیگر، و فقط خرج کردن پول در غیر راه درست است که این اعتقاد فاسد را به دنبال دارد که این گلها باعث شفا می شود! بر این اساس نباید از گل در مورد مذکور استفاده کرد، نه به صورت فروش و نه خرید و نه اهدا
این سخنان در حالی از طرف کارخانه های فتوا سازی وهابیت صادر میشود که امیران آنان با امضای قرار دادهای میلیاردی و اهدای کمکهای بلاعوض به همان بلادهای کفر ، نوکری خویش را به شکلی متفاوت به اثبات می رسانند
موضع گیری درباره مسائل روز
وی تمام حکومتها و مردم برای حل فتنه سوریه به جهاد فراخوانده است.
و کسانی که امکان حضور در عرصه نبرد با گمراهان حاکم در سوریه را ندارند دعا برای سقوط حکومت بر ایشان واجب است:
صالح بن فوزان در برخی موارد فتاوای جالبی هم دارد که از آن جمله می توان به خوارج خواندن اسامه بن لادن و کسانی که در عملیاتهای انفجاری شهر و کاشانه مردم را ویران نموده و جان آنان و پلیسها را می گیرند، اشاره کرد. البته این فتاوا پس از انفجارات انجام شده در عربستان بیان شده و اختصاص به مردم وهابی عربستان دارد.
منابع و مآخذ:
http://www.liveislam.net/archive.php?sid=&tid=11
http://al-fuzan.net
http://ar.islamway.net/scholar/99
http://www.alfuzan.islamlight.net
http://www.alriyadh.com/2013/06/15/article843895.html
http://www.alifta.net/Fatawa/MoftyDetails.aspx?ID=7&languagename
http://civicegypt.org/?p=38614
http://altaghyeer1.3abber.com/post/180335
http://www.vahhabiyat.com/showdata.aspx?dataid=5578&siteid=1
http://akhbaar24.argaam.com/article/detail/145151
http://www.esharh.net/?act=artc&id=7958
http://www.arab-eng.org/vb/showthread.php/230694-that-in
http://www.aviny.com/Occasion/jang-narm/vahabiat/shenakht-vahabiat/fatva-vahabiat.aspx
به نقل از سایت مشرق
علاوه بر افراد یاد شده در بالا این افراد نیز در شکل گیری شخصیت وی اثرگذار بوده اند:
1. محمد امین شنقیطی
2. عبدالعزیز بن باز
3.عبدالله بن حمید
4. عبدالرزاق عفیفی
5. صالح سکیتی
6. محمد السبیل
7. عبدالله بن صالح خلیفی
8. إبراهیم بن عقلاء شعیبی
9. صالح العلى ناصر
علاوه بر اینان تعدادی از اساتید دانشگاه الازهر مصر نیز در زمره استادان او نام برده می شوند.
تدریس
وی از نیمسال دوم تحصیلی سال 1412 تا سال 1425 در دانشگاه اسلامی [؟] محمد بن سعود مشغول تدریس بوده است و از آن تاریخ به بعد برخی دروس را در مسجد نزدیک خانه اش تدریس می کند و غالبا در جلسات افتا و مناظرات و… مشغول به فعالیت است.
تالیفات
گفته شده وی بیش از 30 کتاب و کتابچه منتشر کرده که از آن جمله است:
1. دلیل السالک إلى ألفیة ابن مالک ؛
2. تعجیل الندى شرح قطر الندى ؛
3. تیسیر الوصول إلى قواعد الأصول ؛
4. شرح الورقات؛
5. مجالس عشر ذی الحجة؛
6. أحادیث عشر ذی الحجة وشهر الله المحرم أحکام وآداب؛
7. أحکام حضور المساجد ؛
8. أحادیث الصیام أحکام وآداب؛
9. مختصر أحادیث الصیام؛
10. جمع المحصول فی شرح رسالة ابن سعدی فی الأصول؛
11. أحادیث عشر ذی الحجة أحکام وآداب؛
12. زینة المرأة المسلمة؛
13. من أحکام الحج والعمرة ؛
14. منحة العلام فی شرح بلوغ المرام، فی عشرة أجزاء والجزء الحادی عشر فهارس.
15. فقه الدلیل فی شرح التسهیل؛
16. تسهیل الوصول إلى الرسالة المختصرة فی الأصول؛
17. التسهیل فی الفقه للبعلی ؛
18. الإعراب عن نظم قواعد الإعراب؛
19. الفوائد المجموعة فی شرح فصول الآداب ومکارم الأخلاق المشروعة لابن عقیل الحنبلی .
20. الملخص الفقهی .
21. التحقیقات المرضیة فی المباحث الفرضیة , فی المواریت .
22. الإرشاد إلى صحیح الإعتقاد.
23. شرح العقیدة الواسطیة.
24. عقیدة التوحید
مناصب
مدرس آکادمی علمی ریاض ، دانشکده فقه ،دانشکده اصول دین و آکادمی عالی قضاوت
عضو هیات دائمی فتوا و بحثهای علمی
عضو هیئت کبار العلماء
عضو مجمع فقهی مکه مکرمه
عضو گروه إشراف بر داعیان و مبلغان حج
إمام و خطیب مسجد جامع امیر متعب بن عبدالعزیز ملز
کارشناس برنامه رادیویی (نور على الدرب)
فقیه دربار
وی از مهمترین فقهای در خدمت آل سعود است که هر نوع انتقاد علنی به حکومت را در حکم بغی و طغیان دانسته و آن را حرام اعلام کرده است. وی حتی اعتراض قلبی را هم مصداق شورش می داند و مدعیست تنها حالتی که مصداق «النصیحه لولی المسلمین» می تواند باشد انتقاد غیر علنی و پنهانی است.
وی پیش از انقلاب مصر اخوان المسلمین این کشور را پاره تن وهابیت خوانده بود و پس از جدا شدن از جکومت سعودی نسبت آنها را به فرقه خود منکر شده و اخوان المسلمین مصر را یکی از هفتاد و دوفرقه گمراه و غیر ناجیه اسلامی خوانده بود
دشمن قسم خورده شیعه
صالح فوزان شیعیان را دشمنان همیشگی مسلمانان از قدیم الایام می خواند که تاریخی سیاه در برابر اسلام و مسلمین دارند!!! و این روزها سیاهی آنان(ایران و لبنان) در دفاع از حکومت سوریه بیشتر رخ نموده است.
وی با چشم پوشی بر اقدامات سلفی در ویران کردن اماکن مقدس سوریه و خانه های مردم، عبارت توهین آمیز عبدالعزیز آل شیخ درباره حزب الله لبنان که آنان را «حزب (بت) لات» را تایید کرده و مدعی می شود الان شیعیان عامل ویرانی خانه و کاشانه مردم سوریه اند!!!
او در ادامه می گوید اگر جایی دیدید شیعیان به اسلام و دوستی با ما اظهار می کنند بدانید نیرنگ و فریبی است برای اینکه خود را از انتقام مسلمانان نجات دهند
وی خوردن گوشتهای ذبح شده به دست شیعیان را مانند دروزیها و نصیریها را به علت مشرک خواندن آنان حرام می داند و شیعیان را برادران شیطان می خواند و حزب الله را حزب اللات!!!!
صالح فوزان در کتاب خود حدیث ثقلین را تحریف کرده و به جای عبارت کتاب الله و عترتی، عبارت کتاب الله و سنتی را گذاشته است.
چندی قبل سلمان بن عبدالعزیز امیر منطقه ریاض در همایشی ضد شیعی با عنوان « مملکت ما … وحدت ما » که با حضور امیران برخی از مناطق عربستان، چهره های سیاسی و مفتیان سلفی از جمله صالح الفوزان، عبدالله بن جبرین، ناصرالعمر و برخی از چهره های مشهور ضد شیعی دیگر برگزار شده بود ، در سخنانی التزام عربستان به مذهب سلفی را از اصول کشور خود دانست و از چنین اندیشه ای به عنوان تنها اندیشه صحیح اسلامی! نام برد.
در این همایش سخنرانان به جای دعوت به وحدت در جهان اسلام، حاضران را به دوری و حتی قتل مسلمانانی که اندیشه سلفی را نمی پسندند ترغیب کردند!
در این زمینه، صالح الفوزان در سخنانی خواستار دوری از شیعیان شد و پیروان مذهب شیعه را خطر اصلی برای عربستان دانست .
وی در ادامه خواستار آن شد که هیئت حاکمه کشور عربستان، شیعیان مقیم مناطقی چون القطیف، مدینه منوره و نجران را به اسلام (اندیشه سلفی) دعوت کنند و در صورتی که نپذیرفتند آنان را برای پذیرش اندیشه سلفی مجبور نمایند!
فتاوای عجیب و ….
صالح بن فوزان از قائلان به وجوب به اتعقاد به ثابت بودن زمین است و همچنین وی منکر صحت و اعتبار حدیث جعلی «شفا با ادرار شتر!!!» را کافر مرتد زندیق می داند! که این فتوا مورد اعتراض دیگر مفتیان وهابی قرار گرفت.
صالح فوزان در پاسخ سوالی درباره افراد تارکالصلاة و وظیفه افراد در مقابل آنان ضمن فتوایی از جنس فتاوای خوارج، مدعی شد که این افراد را باید دور کرد و اگر توبه نکردند کشتن آنان نیز واجب است.
البته فتاوای عجیب از وهابیان اصلا چیز جدید یا منحصر به صالح فوزان نیست:
برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد.
همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است.
این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.
عبدالله نجدی همکار صالح فوزان هم یک دهه قبل در فتوایی گفته بود: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط:
سوال: جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم ).
در پایان امیدوارم که این پیام برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین.
به قلم: عبد الله النجدی
ریاض-ربیع الاول1423هـ
تحریم اهداء گل توسط هیئت علمایی که صالح فوزان عضو آن است
شماره فتوا:21409
تاریخ:21/3/1421
و بعد، کمیته دائم پژوهشها و فتواهای علمی از سؤال مستفتی محمد عبد الرحمن العمر از حضر ت مفتی کلّ آگاه شد که از سوی دبیرکلّ هیئت علمای ارشد با شماره 1330 و در تاریخ 21/3/1420 به این کمیته ارائه شده است.
متن سؤال:
در بعضی از بیمارستانها، اماکنی برای فروش گل وجود دارد، و ما عیادت کنندگانی را می بینیم که دسته های گل را به بیماران تقدیم می کنند، این کار چه حکمی دارد؟
در طول قرون متمادی اهداء گل (طبیعی یا مصنوعی) هیچگاه جزء سنّت عیادت از بیماران نبوده و این عادتی است که از بلاد کفر وارد شده و عدّه ای که ایمان ضعیفی داشته اند، از آنها تأثیر گرفته و این عادت را انتقال داده اند.
حقیقت این است که بردن گل نفعی برای بیمار ندارد، بلکه تشبّه و تقلید محض از کفّار محسوب می شود و نه هیچ چیز دیگر، و فقط خرج کردن پول در غیر راه درست است که این اعتقاد فاسد را به دنبال دارد که این گلها باعث شفا می شود! بر این اساس نباید از گل در مورد مذکور استفاده کرد، نه به صورت فروش و نه خرید و نه اهدا
این سخنان در حالی از طرف کارخانه های فتوا سازی وهابیت صادر میشود که امیران آنان با امضای قرار دادهای میلیاردی و اهدای کمکهای بلاعوض به همان بلادهای کفر ، نوکری خویش را به شکلی متفاوت به اثبات می رسانند
موضع گیری درباره مسائل روز
وی تمام حکومتها و مردم برای حل فتنه سوریه به جهاد فراخوانده است.
و کسانی که امکان حضور در عرصه نبرد با گمراهان حاکم در سوریه را ندارند دعا برای سقوط حکومت بر ایشان واجب است:
صالح بن فوزان در برخی موارد فتاوای جالبی هم دارد که از آن جمله می توان به خوارج خواندن اسامه بن لادن و کسانی که در عملیاتهای انفجاری شهر و کاشانه مردم را ویران نموده و جان آنان و پلیسها را می گیرند، اشاره کرد. البته این فتاوا پس از انفجارات انجام شده در عربستان بیان شده و اختصاص به مردم وهابی عربستان دارد.
منابع و مآخذ:
http://www.liveislam.net/archive.php?sid=&tid=11
http://al-fuzan.net
http://ar.islamway.net/scholar/99
http://www.alfuzan.islamlight.net
http://www.alriyadh.com/2013/06/15/article843895.html
http://www.alifta.net/Fatawa/MoftyDetails.aspx?ID=7&languagename
http://civicegypt.org/?p=38614
http://altaghyeer1.3abber.com/post/180335
http://www.vahhabiyat.com/showdata.aspx?dataid=5578&siteid=1
http://akhbaar24.argaam.com/article/detail/145151
http://www.esharh.net/?act=artc&id=7958
http://www.arab-eng.org/vb/showthread.php/230694-that-in
http://www.aviny.com/Occasion/jang-narm/vahabiat/shenakht-vahabiat/fatva-vahabiat.aspx
به نقل از سایت مشرق