خانه » همه » مذهبی » افسانه هولوکاست وعدم محکومیت میانمار؟

افسانه هولوکاست وعدم محکومیت میانمار؟


افسانه هولوکاست وعدم محکومیت میانمار؟

۱۳۹۲/۰۹/۲۱


۱۰۴ بازدید

پرسشگر محترم، ضمن تشکر از مکاتبه مجدد شما، در جواب مطالب ارائه شده، توجه به نکات ذیل مفید خواهد بود:

پرسشگر محترم، ضمن تشکر از مکاتبه مجدد شما، در جواب مطالب ارائه شده، توجه به نکات ذیل مفید خواهد بود:

1) مطرح کردن کامل ادله اثبات هلوکاست و ادله مخالفین به دلیل کمیت بالای آن نه میسر است و نه مطلوب. در این مورد به طور اجمالی دو مطلب قابل توجه است. اول اینکه اکثریت قریب به اتفاق مدارک وقوع هلوکاست یا عکس هایی از اردوگاه آشویتس آن هم بعد از فتح آن به دست نیروهای متفقین است و یا اعترافات نظامیان و نیروهای امنیتی رژیم هیتلر. ناگفته پیداست که این اعترافات از کمترین ارزش حقوقی برخوردارند و آن عکس ها هم اکثراً مربوط به سوزانیدن زندانیانی که قبلاً مرده اند. در این مورد میتوانید به آثار رابرت فوریسون و دیوید اورینگ مراجعه فرمایید.

2) هر اصطلاحی در فضای روابط بین الملل معنا و مفهوم خاصی به همراه دارد. باید توجه داشت که واژه هلوکاست خواه یا ناخواه با تأسیس دولت جعلی اسرائیل پیوند خورده است به طوریکه عده ای صهیونیست، از طرف تمامی یهودیان دنیا ادعا کردند که عامل اصلی این کشتار، نداشتن حکومت مستقل و قدرتمند یهود است و اگر یهودیان نیز همانند سایرین از این حکومت برخوردار بودند هرگز اجازه وقوع این کشتار عظیم را نمیدادند. به همین دلیل دنیا باید برای برقراری امنیت و اعطای تضمین در راستای عدم تکرار اینگونه جرایم ، امنیت یهودیان را با تأسیس دولت یهود ضمانت کنند. در حالی که تمامی دولتهای جهان و افکار عمومی دنیا این تلازم میان هلوکاست و دولت یهودی اسرائیل را پذیرفته اند شما نمیتوانید بدون توضیح و موضعگیری درباره اسرائیل، در اثبات و یا نفی هلوکاست سخنی به میان آورید. اساساً وقوع کشتار 6 میلیون نفری در جنگی جهانی که قریب به 85 میلیون انسان در آن کشته شده اند خیلی مهم نیست. پس اهمیت اینکه ما به عنوان تنها نظام سیاسی دنیا که دولت اسرائیل را به رسمیت نشناخته ایم هلوکاست را قبول و یا نفی کنیم در همین ربط ماجرا به مشروعیت بخشیدن دولت اسرائیل است به طوریکه در عرف بین الملل اگر کسی هلوکاست را قبول کرد به طور خودکار، مشروعیت دولت اسرائیل را نیز قبول کرده و اگر کسی آن را زیر سوال ببرد به طور خودکار مشورعیت دولت اسرائیل را نیز زیر سوال برده است. اگر رابطه میان مشروعیت اسرائیل و هلوکاست وجود نداشت، دنیای استکباری نیز هیچ اهمیتی برای این مسأله نشان نمی­داد. حساسیت موضوع هلوکاست برای ما نیز در همین راستا قابل تحلیل است و الا در اروپا علاوه بر این 6 میلیون نفر 80 میلیون نفر دیگر نیز کشته شدند و این کشته ها برای ما نیز از چنان اهمیت حیاتی برخوردار نیست .

3) نظام جمهوری اسلامی ایران تنها گناهش در این موضوع این است که اولین بار سوالاتی مطرح نمود تا این ادعای تاریخی توسط صهیونیستها و به تبع آن مشروعیت رژیم اسرائیل را برای جهانیان زیر سوال برود. باید توجه داشت که اکثر این سوالات بر فرض اثبات این کشتار طراحی شده است. اینکه چرا تحقیق در مورد هلوکاست ممنوع است و یا اینکه چرا باید تاوان جرایم محتمل دولت آلمان را مسلمانان پرداخت کنند و دولت یهودی به جای اروپا و یا آمریکا در آسیا و در قلب خاورمیانه تشکیل شود، سوالاتی نیستند که مختص یک فرد خاصی باشد تا با تعویض دولت و یا قبول هلوکاست از ذهن جویندگان حقیقت زدوده شود. «عدم تحمل رسانه‌های غربی و صهیونیستی و دولتهای حامی صهیونیزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقیق درباره هولوکاست که بهانه‌ی غصب فلسطین بود، یکی از نشانه‌های این تزلزل و ابهام است. اکنون وضع رژیم صهیونیستی از همیشه‌ی تاریخ سیاه خود در افکار عمومی جهان بدتر و پرسش از دلیل پیدایش آن جدّیتر است.»[1]

4) به نظر میرسد در زمانه ای که درگیری جبهه حق و باطل در مرحله حساس کنونی به نقطه عطف خاصی رسیده است تمرکز بر این مسأله کمترین سودی را هم برای ایران اسلامی و هم برای دشمنانش – بجز نوعی تسلی خاطر برای دوستان اسرائیل – نخواهد داشت. کشور قدرتمند و مقتدر ایران اسلامی در سالهای اخیر توانسته است تا در مقابل زیاده خواهی اسرائیل و آمریکا و همچیمانان منطقه ای آنها بایستد و ضربات جبران ناپذیری را بر حیثیت ابرقدرتی آنها وارد نماید. در این موقع پایین آوردن سطح درگیری به یک بحث تاریخی آنهم بدو توجه به رابطه آن با دولت اسرائیل امری است فاقد کمترین سود و منفعت برای کشورمان. الان بحث بر سر متلاشی شدن دولت اسرائیل و زوال امپراطوری آمریکاست نه اثبات و نفی واقعه تاریخی 70 سال پیش.

5) در مورد سازمانهای بین المللی نیز باید گفت که این سازمانها نه برای عدالت بلکه برای تأمین امنیت و منافع قدرتهای پیروز جنگ جهانی دوم بوجود آمده اند. بنابراین فسلفه وجودی آنها بوجود آورده اقتدار (قدرت قانونی) برای فاتحان جنگ است. بنابراین با توجه به این حقیقت، انتظار عدالت و انصاف در مورد آنها بسیار بیهوده است. در دنیای کنونی هر کسی به میزان قدرت خود از حقانیت بر خوردار است و اینگونه نیست که حقانیت، قدرت بیافریند.

6) ما با توجه به مبانی قرآنی و عقلانی خود، حقانیت رأی اکثریت را قبول نداریم. هرچند رأی اکثریت به دلیل قدرت آفرینی، در مقام اجرا قابل توجه است ولی به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی بر حقانیت باشد.

7) جنایات میانمار بارها توسط مسئولین نظام خصوصاً رهبر انقلاب محکوم شده است. «همین امروز شما ملاحظه کنید؛ در یک کشورى در شرق آسیا – در میانمار – هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، دارند فدا میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت – اگر نگوئیم دستهاى سیاسى در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهاى دینى و مذهبى است – مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائى که براى حیوانات دل میسوزانند، همانهائى که اگر در جوامعى که مستقل از آنها هستند، وابسته‌ى به آنها نیستند، کوچکترین بهانه‌اى پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بى‌گناه، بى‌دفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا. میگویند اینها میانمارى نیستند؛ خب، گیرم نباشند – البته دروغ میگویند، سیصد چهارصد سال است که اینها در آنجا زندگى میکنند؛ آنطور که به ما گزارش میشود – باید کشته شوند؟! همین حالت در طول سالهاى متمادى در همان کشور و در کشورهاى مجاور، از سوى غربى‌ها، بخصوص از سوى انگلیس، نسبت به همان مردم وجود داشته. پدر این مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودى حرث و نسل – همان طور که خداى متعال در قرآن میفرماید – کارى نکردند. بله، براى اینکه بازار محصولات پیدا کنند، بازارهائى را آراسته کردند؛ مردم را با محصولات جدید آشنا کردند، براى اینکه تجارت خودشان را رونق بدهند. این تمدن، منقطع از معنویت و قرآن است.»[2]

8) اینکه همه یهودی ها و مسیحیان و مسلمانان ادیان توحیدی هستند و همه ما خدای واحدی داریم به این معنا که فقط یک خدا را پرستش میکنند امری بدیهی است و قابل تصدیق ولی باید توجه داشت که در مقام اعتقاد خدای ما و دیگران با هم در تضادند و هرگز اینگونه نیست که آنها هم به خدای ما (الله) و یا ما به خدای کتاب مقدس (یهوه) اعتقاد داشته باشیم. نمونه هایی از فرامین خدای کتاب مقدس را برای شما نقل می­کنیم. به نظر شما پیروان مسیحی و یهودی این آیات- تحریف شده- که مطابق آنها دست به هر جنایت میزنند تا چه حد قابل محکوم شدن را دارند:

1)فرمان موسی بر قتل عام فرزندان ذکور از اطفال وزنان بیوه

… وبنی اسرائیل زنان مدین و اطفال ایشان را به اسیری بردند وجمیع بهائم وجمیع مواشی ایشان و همه املاک ایشان را غارت کردند …و تمامی شهرها ومساکن و قلعه‌های ایشان را به آتش سوزانیدند…و تمامی غنیمت و جمیع غارات را از انسان وبهایم گرفتند… موسی بر رؤسای لشکر …غضبناک شد وموسی به ایشان گفت:آیا همه زنان را زنده نگه داشتید؟ …پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید …و زنان را کشته و دختران را برای خود بردارید. [3]

2)قتل عام تمامی اهالی و مردم عوج به فرمان یهوه

…هر شهر را با مردان و زنان…ویهوه خدای ما او را بدست ما تسلیم نموده ،او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم و تمامی شهرهای او را در آنوقت گرفته ، مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم … واطفال هلاک کردیم و تمامی بهایم و غنیمت شهرها را برای خود به غارت بردیم [4]

3)فرمان یهوه بر قتل عام وعدم ترحم

…و چون یهوه خدایت ایشان را به دست تو تسلیم نماید و تو ایشان را مغلوب نمایی آنگاه ایشان را بالکل هلاک کن و با ایشان عهد مبند و بر ایشان ترحم منما. [5]

4)سوزانیدن شهر با هرچه که داخل آن هست

… و شهر را با آنچه در آن بود ، به آتش سوزانیدند[6]

…(یوشع خطاب به بنی اسرائیل )وچون شهررا گرفته باشید پس شهررا به آتش بسوزانید. [7]

5)امر یوشع نبی به قتل عام هر ذی نفس

…یوشع …ایشان و همه ذی نفوس را که در آن بود هلاک کرد و کسی را باقی نگذاشت[8]

…پس آندو ]شهر[ و همه کسانی را که در آن بودند به دم شمشیر کشت و کسی را باقی نگذاشت.[9]

6)قتل عام مردم آزاد و شهرهای آزاد:

ومردان اسرائیل بر بنی بنیامین بر گشته ایشان را به دم شمشیر کشتند یعنی تمام اهل شهر و بهائم و هرچه را که یافتند ، و همچنین همه شهرهایی که به آنها رسیدند ، به آتش سوزانیدند[10].

7)کشتار جمیع مایملک: …

پس الآن برو وعمالیق را شکست داده جمیع مایملک ایشان را بالکل نابود ساز و بر ایشان شفقت منما بلکه مرد و زن و طفل و شیرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بکش.[11]

8)انقطاع نسل

..در عقب او از شهر بگذرید و هلاک سازید و چشمان شما شفقت نکند و ترحم منماید .پیران و جوانان و دختران و اطفال و زنان را تماماً به قتل رسانید ..[12]

…«سامره» متحمل گناه خود خواهد شد زیرا به خدای خود فتنه انگیخته‌است . ایشان به شمشیر خواهند افتاد و اطفال ایشان خرد و زنان حامله ایشان شکم دریده خواهند شد.[13]

9)خرابی آبادیها و چشمه ها و قطع درختان :

]…اسرائیلیان[ شهرها را منهدم ساختند و بر هر قطعه زمین هر کس سنگ خود را انداخته ،آنرا پر کردند و تمام چشمه های آب آن را مسدود ساختند و تمامی درختان خوب را قطع کردند…[14]

بنی دان که قومی از اسرائیل است و برای خود دنبال سرزمینی هستند که درآن زندگی کنند شهری به نام لایش را در سرزمینی خوش آب وهوا پیدا میکنندکه مردمانی آرام و قابل اطمینان و با فرهنگ درآن زندگی می‌کنند…بلایش بر قومی که آرام و مطمئن بودند بر آمدند و ایشان را به دم شمشیر کشته شهر را به آتش سوزانیدند…پس شهر را بنا کرده در آن ساکن شدند و آن را به اسم پدرخود «دان» که برای اسرائیل زاییده شد«دان» نامیدند….[15]

با سیری کوتاه در آیات عهد عتیق به سادگی در خواهید یافت که هر جا مسأله جنگ با سایر ملل و پیروزی مطرح شده است، دستورات و فرامینی نیز دال بر قتل عام زنان و کودکان وحتی حیوانات از طرف یهوه و یا رسولانش آمده است، به‌طوری‌که می‌توان خدای یهود را خدائی خونریز ومکتب آن را مکتب جنایت و کشتار نامید. اگر شک دارید و این ادعا کمی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد این آیات از ارمیا را با هم می‌خوانیم:

زیرا روزی خواهد بود که دیدبانان بد کوهستان «افرایم» ندا خواهند کردکه برخیزید و نزد یهوه خدای خود به صهیون بر آییم[16].

تو برای من کوپال و اسلحه جنگ هستی .پس از تو امتها را خرد خواهم ساخت و از تو ممالک را هلاک خواهم نمود و از تو اسب و سوارش را خرد خواهم ساخت و از تو ارابه و سوارش را خرد خواهم ساخت و از تو مرد و زن را خرد خواهم ساخت و از تو پیر و طفل را خرد خواهم ساخت و از تو جوان و دوشیزه را خرد خواهم ساخت و از تو شبان و گله اش را خرد خواهم ساخت و از تو حاکمان و والیان را خرد خواهم ساخت[17] .

——————————————————————————–

[1] بیانات معظم له در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین 14/12/87 [2] بیانات در تاریخ ۱۳۹۱/۰۴/۳۱. شبیه این محکومیتها را میتوانید در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار شاعران ۱۳۹۱/۰۵/۱و پیام ایشان به مناسبت کنگره عظیم حج امسال نیز مشاهده فرمایید. برای مشاهده بیانات ایشان میتوانید به سایت leader.ir قسمت آرشیو بیانات مراجعه فرمایید. [3] عهد عتیق . سفر اعدادباب 31 شماره های 9الی 18 [4]همان. سفر تثنیه بابهای3و2 [5]همان. سفر تثنیه باب 7 ش 1و2 [6] همان یوشع باب 6 ش24 [7] همان یوشع باب 8 ش8 [8] همان یوشع باب10 [9] همان یوشع باب11 [10]همان. سفر داوران باب.48ش20 [11]همان.اول سموئیل باب 15 [12] همان. حزقیال باب 9 ش5و6 [13]همان . هوشع باب13.ش16 [14] همان .دوم پادشاهان باب3ش24 [15]همان. داوران ب 18 ش 28 و 29 [16] همان، باب31 ش 6 [17] همان، باب51 ش20-24

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد