۱۳۹۲/۰۹/۱۲
–
۳۱۷ بازدید
ماجرای قوم عاد دقیقا چه بود و به ما چه میخواد بگوید یعنی چه عبرتی بگیرییم؟باتشکر
عاد قومی بودند که در سرزمین احقاف (بین یمن و حضرموت) با ثروت و مکنت و عمر طولانی زندگی می کردند. خدای متعال برای هدایت آنان حضرت هود(علیه السلام) را در میانشان مبعوث کرد، ولی آنان دعوت او را نپذیرفتند و به فساد و بت پرستی ادامه دادند تا خدای متعال با باد صرصر آنان را نابود کرد. در روایات آمده که سرزمین قوم عاد، بسیار پر درخت و خرم و حاصلخیز بود، وقتی که از دعوت حضرت هود (علیه السلام) سر پیچی کردند، خداوند باران رحمتش را به مدت هفت سال از آنها باز داشت. خشکسالی و قحطی، همه جا را فرا گرفت. هوا خشک و گرم و خفه کننده شده بود. قوم عاد در قرآن این چنین یاد شده است: «وَ اذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَین ِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا اللَّهَ إِنىّ ِ أَخَافُ عَلَیْکمُ ْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیم »،(احقاف/21).
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین «احقاف» بیم داد در حالى که پیامبران زیادى قبل از او در گذشته هاى دور و نزدیک آمده بودند که: جز خداى یگانه را نپرستید! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى ترسم.
این قوم کافر و بت پرست بودند و طاغیان مستکبر خود را اطاعت می کردند: «وَ تِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنید »، (هود/59).
و این قوم «عاد» بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و پیامبران او را معصیت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پیروى کردند. چون کشورشان وسعت یافت، سر بر طغیان و سرکشی برداشتند، تا اینکه هود علیه السلام بر ایشان مبعوث شد.
این قوم بوسیله بادی عجیب، عذاب شدند که با تعابیر مختلف در قرآن بیان شده است:
«فَأَرْسَلْنَا عَلَیهْمْ رِیحًا صَرْصَرا …»،(فصلت/16)، «سرانجام تندبادى شدید و هول انگیز و سرد و سخت بر آنها فرستادیم …».
«وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُواْ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَة»،(حاقه/6)، «و امّا قوم عاد با تند بادى طغیانگر و سرد و پر صدا به هلاکت رسیدند.»
«وَ فىِ عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیهْمُ الرِّیحَ الْعَقِیم »، (ذاریات/41)، « و (همچنین) در سرگذشت «عاد» (آیتى است) در آن هنگام که تندبادى بى باران بر آنها فرستادیم.»
جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9 ، ص 145 چاپ اول ، 1359 .
– جوادی آملی، عبد الله، تفسیر موضوعی قرآن ج 6 (سیرة پیامبران- علیهم السلام- در قرآن)، بخش پنجم سیره حضرت هود(ع).
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین «احقاف» بیم داد در حالى که پیامبران زیادى قبل از او در گذشته هاى دور و نزدیک آمده بودند که: جز خداى یگانه را نپرستید! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى ترسم.
این قوم کافر و بت پرست بودند و طاغیان مستکبر خود را اطاعت می کردند: «وَ تِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنید »، (هود/59).
و این قوم «عاد» بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و پیامبران او را معصیت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پیروى کردند. چون کشورشان وسعت یافت، سر بر طغیان و سرکشی برداشتند، تا اینکه هود علیه السلام بر ایشان مبعوث شد.
این قوم بوسیله بادی عجیب، عذاب شدند که با تعابیر مختلف در قرآن بیان شده است:
«فَأَرْسَلْنَا عَلَیهْمْ رِیحًا صَرْصَرا …»،(فصلت/16)، «سرانجام تندبادى شدید و هول انگیز و سرد و سخت بر آنها فرستادیم …».
«وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُواْ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَة»،(حاقه/6)، «و امّا قوم عاد با تند بادى طغیانگر و سرد و پر صدا به هلاکت رسیدند.»
«وَ فىِ عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیهْمُ الرِّیحَ الْعَقِیم »، (ذاریات/41)، « و (همچنین) در سرگذشت «عاد» (آیتى است) در آن هنگام که تندبادى بى باران بر آنها فرستادیم.»
جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9 ، ص 145 چاپ اول ، 1359 .
– جوادی آملی، عبد الله، تفسیر موضوعی قرآن ج 6 (سیرة پیامبران- علیهم السلام- در قرآن)، بخش پنجم سیره حضرت هود(ع).