۱۳۹۲/۰۸/۱۹
–
۵۲۳ بازدید
حرکت و قیام امام حسین(ع) ازچه آیاتی از قران الهام گرفته؟
امام حسین علیه السلام خود عدل قرآن و قرآن ناطق است. و تاریخ آیات زیادی را نقل کرده که حضرت سید الشهداء به آنها در حرکت و قیام و سایر مراحل … استناد کرده اند، از جمله: آیه اوّل: همین که نماینده یزید (مروان) در مدینه تصمیم گرفت که از امام حسین علیه السلام براى یزید بیعت بگیرد، امام فرمود: «ویلک یا مروان فانّک رجس» واى برتو، تو پلید هستى و ما خانواده اى هستیم که خداوند در شأن ما فرموده است: «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا»(1) همانا خداوند مى خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدى (احتمالى، شک و شبهه اى) را بزداید و شما را چنانکه باید و شاید پاکیزه بدارد. آیه دوّم: امام حسین علیه السلام در پایان وصیت نامه اى که قبل از حرکت به کربلا نوشتند، به این آیه استناد کردند: «و ما توفیقى الا باللّه علیه توکّلت و الیه اُنیب»(2) توفیق من جز به (اراده) خداوند نیست که بر او توکّل کرده ام و به او روى آورده ام.
آیه سوّم: همین که براى فرار از بیعت با یزید، از مدینه به سوى مکه خارج شدند (28 رجب)، این آیه را تلاوت فرمودند: «فخرج منها خائفا یترقّب قال ربّ نجّنى من القوم الظالمین»(3) آنگاه که (موسى) از آنجا ترسان و نگران بیرون شد و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده.
آیه چهارم: شیخ مفیدقدس سره مى گوید: همین که امام حسین علیه السلام به سوى مدینه رهسپار شد، گروه هایى از جن و فرشته براى یارى آن حضرت حاضر شدند، امّا امام این آیات را تلاوت فرمودند: «اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فى بروج مشیّدة»(4) هرجا که باشید و لو در برجهاى استوار سر به فک کشیده، مرگ شما را فرا مى گیرد. همچنین آیه ى: «لَبرَز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم»(5) کسانى که کشته شدند، در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاى خویش) به قتلگاه خود رهسپار مى شدند.
آیه پنجم: همین که امام حسین علیه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند، این آیه را تلاوت فرمودند: «و لمّا توجّه تلقاء مَدیَن قال عسى ربّى اَن یهدینى سواء السبیل»(6) و چون رو به سوى مدین نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایى کند.
آیه ششم: در مکه همین که با ابن عباس گفتگو مى کردند درباره ى بنى امیّه این آیات را تلاوت فرمودند: «انّهم کفروا باللّه و برسوله و لایأتون الصلاة الاّ و هم کُسالى»(7) آنان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند… . و همچنین آیه ى: «یرائون الناس و لایذکرون الله الا قلیلا»(8) با مردم ریاکارى کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى کنند. و آیه ى «مذبذبین بین ذلک لا الى هؤلاء و لا الى هؤلاء و من یضلل اللّه فلن تَجِدَ له سبیلا»(9) در این میان (بین کفر و ایمان) سرگشته اند، نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اینان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهى واگذاردش، هرگز براى او بیرون شدنى نخواهى یافت. و فرمودند: «کلّ نفس ذائقة الموت و انّما توفّون اُجورکم»(10) هر جاندارى چشنده (طعم) مرگ است و بى شک در روز قیامت پاداشهایتان را به تمامى خواهند داد.
آیه هفتم: در آستانه عید قربان که امام حسین علیه السلام از مکه به سوى کربلا حرکت کردند، نماینده یزید در مکه راه را بر حضرت بست، درگیرى با تازیانه رخ داد، به امام حسین گفت: مى ترسم شما میان مردم شکاف بیفکنى!! حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «لى عملى و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا برى ء مما تعملون»(11) عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من مى کنم برى و برکنارید و من از آنچه شما مى کنید برى و برکنارم.
آیه هشتم: همین که در مسیر کربلا خبر شهادت مسلم را شنیدند فرمودند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون»(12) کسانى که چون مصیبتى به آنان رسد، گویند: ما از خداییم و به خدا باز مى گردیم.
آیه نهم: در نزدیکى کربلا همین که حُرّ به امام گفت: چرا آمده اى؟ فرمود: نامه هاى دعوت شما مرا به اینجا آورد، ولى حالا پشیمان شده اید و این آیه را تلاوت فرمود: «فمَن نَکَث فانّما یَنکُث على نفسه»(12) پس هرکس که پیمان شکند، همانا به زیان خویش پیمان شکسته است.
آیه دهم: در مسیر کربلا همین که خبر شهادت نامه رسان خود «قیس بن مسهّر صیداوى» را شنید گریه کرد و این آیه را تلاوت فرمودند: «فمنهم مَن قَضى نَحبَه و منهم مَن یَنتَظر و ما بَدّلوا تَبدیلا»(13) از ایشان کسى هست که بر عهد خویش (تا پایان حیات) به سربرده است و کسى هست که (شهادت را) انتظار مى کشد و هیچ گونه تغییر و تبدیلى در کار نیاورده اند.
آیه یازدهم: همین که فرماندار کوفه (ابن زیاد) نامه رسمى براى حُرّ فرستاد که راه را بر حسین علیه السلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام این آیه را تلاوت فرمودند: «و جعلناهم ائمّة یدعون الى النار…»(14) و آنان را پیشوایانى خواندیم که به سوى آتش دوزخ دعوت مى کنند و روز قیامت یارى نمى یابند.
آیه دوازدهم: امام حسین علیه السلام در کربلا درباره لشکر یزید براى دخترش سکینه این آیه را تلاوت فرمود: «اِستَحوَذ علیهم الشیطان فاَنساهم ذکر اللّه»(15) شیطان بر آنان دست یافت، سپس یاد خدا را از خاطر آنان برد.
آیه سیزدهم: در روز عاشورا براى لشکر یزید این آیه را تلاوت فرمود: «فاجمعوا اَمرکم و شُرکائکم ثمّ لایکن امرکم علیکم غُمّة ثمّ اقضوا الىّ و لاتنظرون»(16) شما با شریکانى که قائلید، کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنید، سپس در کارتان پرده پوشى نکنید، آنگاه کار مرا یکسره کنید و مهلتم ندهید.
و نیز آیه «انّ ولىّ اللّه الذى نزل الکتاب و هو یتولّى الصالحین»(17) سرور من خداوند است که (این) کتاب آسمانى را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است. و نیز آیه ى: «و انّى عذت بربّى و ربّکم ان ترجمون»(18) و من از شرّ اینکه سنگسارم کنید، به خود و پروردگار شما پناه مى برم. و همچنین آیه ى: «انّى عذتُ بربّى و ربّکم من کلّ متکبّر لایؤمن بیوم الحساب»(19) من به پروردگار خود و پروردگار شما از (شرّ) هر متکبّرى که به روز حساب ایمان ندارد، پناه مى برم.
جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– دانشنامه امام حسین علیه السلام.
– مبانی قرآنی نهضت حسینی ، آیت الله جوادی آملی .
– قرآن و امام حسین علیه السلام، تهیه مرکز فرهنگ و معراف قرآن، قم.
– http://www.gharaati.ir
– تجلی بیان قرآن در خطبه های امام حسین (ع)، اسدی،اعظم ، نشریه: علوم قرآن و حدیث «کوثر» زمستان 1389 – شماره 37 .
پی نوشتها:
1) احزاب، 33.
2) هود، 88.
3) قصص، 21.
4) نساء، 78.
5) آل عمران، 154.
6) قصص، 22.
7) توبه، 54.
8) نساء، 142 – 143.
9) آل عمران، 185.
10) یونس، 41.
11) بقره، 156.
12) فتح، 10.
13) احزاب، 23.
14) قصص، 41.
15) مجادله، 19.
16) یونس، 71.
17) اعراف، 196.
18) دخان،20.
19) غافر، 27.
آیه سوّم: همین که براى فرار از بیعت با یزید، از مدینه به سوى مکه خارج شدند (28 رجب)، این آیه را تلاوت فرمودند: «فخرج منها خائفا یترقّب قال ربّ نجّنى من القوم الظالمین»(3) آنگاه که (موسى) از آنجا ترسان و نگران بیرون شد و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده.
آیه چهارم: شیخ مفیدقدس سره مى گوید: همین که امام حسین علیه السلام به سوى مدینه رهسپار شد، گروه هایى از جن و فرشته براى یارى آن حضرت حاضر شدند، امّا امام این آیات را تلاوت فرمودند: «اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فى بروج مشیّدة»(4) هرجا که باشید و لو در برجهاى استوار سر به فک کشیده، مرگ شما را فرا مى گیرد. همچنین آیه ى: «لَبرَز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم»(5) کسانى که کشته شدند، در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاى خویش) به قتلگاه خود رهسپار مى شدند.
آیه پنجم: همین که امام حسین علیه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند، این آیه را تلاوت فرمودند: «و لمّا توجّه تلقاء مَدیَن قال عسى ربّى اَن یهدینى سواء السبیل»(6) و چون رو به سوى مدین نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایى کند.
آیه ششم: در مکه همین که با ابن عباس گفتگو مى کردند درباره ى بنى امیّه این آیات را تلاوت فرمودند: «انّهم کفروا باللّه و برسوله و لایأتون الصلاة الاّ و هم کُسالى»(7) آنان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند… . و همچنین آیه ى: «یرائون الناس و لایذکرون الله الا قلیلا»(8) با مردم ریاکارى کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى کنند. و آیه ى «مذبذبین بین ذلک لا الى هؤلاء و لا الى هؤلاء و من یضلل اللّه فلن تَجِدَ له سبیلا»(9) در این میان (بین کفر و ایمان) سرگشته اند، نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اینان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهى واگذاردش، هرگز براى او بیرون شدنى نخواهى یافت. و فرمودند: «کلّ نفس ذائقة الموت و انّما توفّون اُجورکم»(10) هر جاندارى چشنده (طعم) مرگ است و بى شک در روز قیامت پاداشهایتان را به تمامى خواهند داد.
آیه هفتم: در آستانه عید قربان که امام حسین علیه السلام از مکه به سوى کربلا حرکت کردند، نماینده یزید در مکه راه را بر حضرت بست، درگیرى با تازیانه رخ داد، به امام حسین گفت: مى ترسم شما میان مردم شکاف بیفکنى!! حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «لى عملى و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا برى ء مما تعملون»(11) عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من مى کنم برى و برکنارید و من از آنچه شما مى کنید برى و برکنارم.
آیه هشتم: همین که در مسیر کربلا خبر شهادت مسلم را شنیدند فرمودند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون»(12) کسانى که چون مصیبتى به آنان رسد، گویند: ما از خداییم و به خدا باز مى گردیم.
آیه نهم: در نزدیکى کربلا همین که حُرّ به امام گفت: چرا آمده اى؟ فرمود: نامه هاى دعوت شما مرا به اینجا آورد، ولى حالا پشیمان شده اید و این آیه را تلاوت فرمود: «فمَن نَکَث فانّما یَنکُث على نفسه»(12) پس هرکس که پیمان شکند، همانا به زیان خویش پیمان شکسته است.
آیه دهم: در مسیر کربلا همین که خبر شهادت نامه رسان خود «قیس بن مسهّر صیداوى» را شنید گریه کرد و این آیه را تلاوت فرمودند: «فمنهم مَن قَضى نَحبَه و منهم مَن یَنتَظر و ما بَدّلوا تَبدیلا»(13) از ایشان کسى هست که بر عهد خویش (تا پایان حیات) به سربرده است و کسى هست که (شهادت را) انتظار مى کشد و هیچ گونه تغییر و تبدیلى در کار نیاورده اند.
آیه یازدهم: همین که فرماندار کوفه (ابن زیاد) نامه رسمى براى حُرّ فرستاد که راه را بر حسین علیه السلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام این آیه را تلاوت فرمودند: «و جعلناهم ائمّة یدعون الى النار…»(14) و آنان را پیشوایانى خواندیم که به سوى آتش دوزخ دعوت مى کنند و روز قیامت یارى نمى یابند.
آیه دوازدهم: امام حسین علیه السلام در کربلا درباره لشکر یزید براى دخترش سکینه این آیه را تلاوت فرمود: «اِستَحوَذ علیهم الشیطان فاَنساهم ذکر اللّه»(15) شیطان بر آنان دست یافت، سپس یاد خدا را از خاطر آنان برد.
آیه سیزدهم: در روز عاشورا براى لشکر یزید این آیه را تلاوت فرمود: «فاجمعوا اَمرکم و شُرکائکم ثمّ لایکن امرکم علیکم غُمّة ثمّ اقضوا الىّ و لاتنظرون»(16) شما با شریکانى که قائلید، کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنید، سپس در کارتان پرده پوشى نکنید، آنگاه کار مرا یکسره کنید و مهلتم ندهید.
و نیز آیه «انّ ولىّ اللّه الذى نزل الکتاب و هو یتولّى الصالحین»(17) سرور من خداوند است که (این) کتاب آسمانى را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است. و نیز آیه ى: «و انّى عذت بربّى و ربّکم ان ترجمون»(18) و من از شرّ اینکه سنگسارم کنید، به خود و پروردگار شما پناه مى برم. و همچنین آیه ى: «انّى عذتُ بربّى و ربّکم من کلّ متکبّر لایؤمن بیوم الحساب»(19) من به پروردگار خود و پروردگار شما از (شرّ) هر متکبّرى که به روز حساب ایمان ندارد، پناه مى برم.
جهت اطلاع بیشتر ر. ک:
– دانشنامه امام حسین علیه السلام.
– مبانی قرآنی نهضت حسینی ، آیت الله جوادی آملی .
– قرآن و امام حسین علیه السلام، تهیه مرکز فرهنگ و معراف قرآن، قم.
– http://www.gharaati.ir
– تجلی بیان قرآن در خطبه های امام حسین (ع)، اسدی،اعظم ، نشریه: علوم قرآن و حدیث «کوثر» زمستان 1389 – شماره 37 .
پی نوشتها:
1) احزاب، 33.
2) هود، 88.
3) قصص، 21.
4) نساء، 78.
5) آل عمران، 154.
6) قصص، 22.
7) توبه، 54.
8) نساء، 142 – 143.
9) آل عمران، 185.
10) یونس، 41.
11) بقره، 156.
12) فتح، 10.
13) احزاب، 23.
14) قصص، 41.
15) مجادله، 19.
16) یونس، 71.
17) اعراف، 196.
18) دخان،20.
19) غافر، 27.