خانه » همه » مذهبی » تفاوت عزت نفس و عجب

تفاوت عزت نفس و عجب

دانشجوی گرامی! برای اینکه فرق میان این واژه های اخلاقی مشخص شود خوب است بکوشیم هر یک را تعریف نماییم. دراین صورت تفاوت ها نیز روشن خواهد شد.

.الف ) عزّت نفس عزت نفس از دیدگاه اخلاق و روایات اسلامی بدین معنا است که انسان آنقدر خودش را عزیز و بزرگ انگارد که حاضر نشود تن به پستی گناه و افعال و رفتار مغایر با شان انسان و ایمان بدهد. عزت نفس، یعنی , آن که آدمی شرافت و ارزش خود را بشناسد تا در برابر حوادث و در شرایط مختلف خود را حفظ کند. اگر دیوانه ای الماسی گران قدر در دست داشته باشد آن را به مفت از دست خواهد داد ولی شخص خردمند آن را حفظ خواهد کرد و جز به بهای واقعی , آن را نخواهد فروخت . آدمی اگر قدر خود را بداند آن را ارزان نخواهد فروخت . به قول سعدی : تو به قیمت ورای دو جهانیچه کنم قدر خود نمی دانینیکو نهاد باش که پاکیزه پیکریچندت نیاز و آز دوانبد به بر و بحردریاب وقت خویش که دریای گوهریگر کیمیای دولت جاویدت آرزوستبشناس قدر خویش که گوگرد احمریای مرغ پای بسته به دام هوای نفس کی بر هوای عالم روحانیان پری ؟حال باید خود را شناخت . آدم خلیفه خدا بر زمین و مورد تکریم خداوند و… در حرکت به سوی کمال نامتناهی , »و ان الی ربک الرجعی «. چنین موجودی را نسزد که سر بر آستان مخلوقی فرود آورد و دست نیاز نزد این و آن دراز کند و یا خود را به ذلت معصیت و هوای نفس گرفتار سازد. آری راه تحصیل عزت شناخت ارزش وجودی انسان و کمال او و مسیری است که باید طی نماید. مهمترین عامل ایجاد این احساس خود شناسی و درک موقعیت ممتاز انسان و خود در هستی و همچنین درک استعداد بی نظیر انسان در قرب به خدا و خلافت او در زمین و همچنین قرب عملی به خدای متعال با عبادت و اطاعت است.ب ) تکبّر
بزرگان اخلاق گفته اند: اساس تکبر این است که انسان از اینکه خود را برتر از دیگرى ببیند احساس آرامش کند، بنابراین تکبر از سه عنصر تشکیل مى شود: نخست اینکه براى خود مقامى قائل شود، دیگر اینکه براى دیگرى نیز مقامى قائل شود و در مرحله سوم مقام خود را برتر از آنها ببیند و احساس خوشحالى و آرامش کند. از همین رو گفته اند تکبر(خود برتربینى) با عجب(خود بزرگ بینى) تفاوت دارد، در عجب هیچ گونه مقایسه اى با دیگرى نمى شود، بلکه انسان به خاطر علم یا ثروت یا قدرت و یا حتى عبادت، خود را بزرگ مى بیند، هر چند فرضا کسى جز او در جهان نباشد، ولى در تکبر حتما خود را با دیگرى مقایسه مى کند و برتر از او مى بیند.

معنای عجب و خودپسندی:

عجب و خودپسندى عبارت است از اینکه انسان خود را صاحب کمالات ببیند, آن کمالات را نیز از خود بداند, و به وجود این کمالات در دیگران توجه نداشته باشد و بدین خاطر در نفس خودش احساس رضایتمندی از خود نماید و به خود ببالد و در نتیجه فراموش نماید که او از خودش هیچ ندارد و همه چیزش از خدا است.
«عجب» به معناى «خوب انگاشتن» نفس است، بدون آن که شخص توجه به غیر داشته و خود را از دیگران برتر، همسان یا فروتر بیند.
عجب بزرگداشت خود به لحاظ نعمت و فراموش کردن منعم است, در حالی که انسان می داند با همه کمالاتی که ممکن است داشته باشد در مقابل عظمت هستى و کمالات آن، سرسوزنى هم به حساب نمى آید.
صاحب جامع السعادات در مورد عجب نوشته است: «عجب یکى از هلاک کننده هاى بزرگ و از رذیلانه ترین ملکات بداخلاقى است». رسول خدا(ص) در مذمت عجب فرموده است: «سه چیز هلاک کننده ى آدمى است (هلاکت به لحاظ حیات انسانى و ایمان)؛ حرصى که اطاعت و پى گیرى شود، هواى نفسى که تبعیت گردد و عجب انسان نسبت به خودش».
امام صادق(ع) فرمود: «کسى که دچار عجب شود هلاک مى گردد». ایشان در جاى دیگرى فرموده است: «اگر نبود که خداوند مى دانست هر آینه گناه بهتر از عجب است، کارى مى کرد که هیچ مؤمن به گناه آلوده نشود».
امورى که زمینه عجب را در انسان فراهم مى آورند وجود کمالاتی همچون علم و دانش، مال و ثروت، مقام و منصب، قدرت، آبرو، رأى و عقیده، عمل و اطاعت, هوش و ذکاوت، جمال و زیبائى، عقل و امثال آن است.
البته تکبر نیز همان «خوب انگاشتن» نفس است، با این تفاوت که شخص توجه به غیر نیز دارد و در مقایسه با دیگران خود را از آنها برتر و بزرگتر می انگارد. بنابراین عجب به معنای خود بینی و دیگران را ندیدن است و «کبر» و «تکبر» به معناى «خود برتر بینى» در مقایسه با دیگران است. کبر از عجب نیز بدتر است، زیرا در آن تحقیر دیگران نیز نهفته است.
1- اخلاق اسلامی, محمد علی سادات
2- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
3- خودسازی برای خودشناسی، مصباح یزدی
4- مقالات, استاد محمد شجاعی
5- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
6- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت ا& مهدوی کنی
7- راه روشن, ترجمه محجه البیضاء فیض کاشانی
8- اخلاق اسلامی, شبر د دچار تکبر شده اید .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد