* شما در نوشته هایتان، هرگاه که به مساله ی خط پرداخته اید، همواره به اصلاح نظر داشته اید نه به تغییر. چون تغییر را کاری پر دردسر ارزیابی کرده اید. حال که اصلاح یک امر شدنی است، از نظر شما مهم ترین نقص خط فارسی کدام است، به زبان دیگر مهم ترین اصلاحی که باید یا می تواند در خط فارسی صورت گیرد کدام است؟
ادامه مطلب »آرشیو نویسنده: admin1
مقوله هایی از زبان شناسی در زبان فارسی
* شما در نوشته هایتان، هرگاه که به مساله ی خط پرداخته اید، همواره به اصلاح نظر داشته اید نه به تغییر. چون تغییر را کاری پر دردسر ارزیابی کرده اید. حال که اصلاح یک امر شدنی است، از نظر شما مهم ترین نقص خط فارسی کدام است، به زبان دیگر مهم ترین اصلاحی که باید یا می تواند در خط فارسی صورت گیرد کدام است؟
ادامه مطلب »مقوله هایی از زبان شناسی در زبان فارسی
* شما در نوشته هایتان، هرگاه که به مساله ی خط پرداخته اید، همواره به اصلاح نظر داشته اید نه به تغییر. چون تغییر را کاری پر دردسر ارزیابی کرده اید. حال که اصلاح یک امر شدنی است، از نظر شما مهم ترین نقص خط فارسی کدام است، به زبان دیگر مهم ترین اصلاحی که باید یا می تواند در خط فارسی صورت گیرد کدام است؟
ادامه مطلب »زبان فارسی دیگر فعل نمی سازد
درباره ی زیبایی، شیرینی، گنجینه ی ادبی و دیگر محاسن زبان فارسی سخن بسیار شنیده ایم. اکنون شاید وقت آن رسیده باشد که با واقع بینی به مطالعه ی توانایی های زبان فارسی بپردازیم و ببینیم آیا این زبان می تواند جوابگوی نیازهای امروز جامعه ی ما باشد؟ آیا در آن کاستی هایی یافت می شود و اگر یافت می شود چه گونه می توان آن ها را برطرف ساخت؟
ادامه مطلب »زبان فارسی دیگر فعل نمی سازد
درباره ی زیبایی، شیرینی، گنجینه ی ادبی و دیگر محاسن زبان فارسی سخن بسیار شنیده ایم. اکنون شاید وقت آن رسیده باشد که با واقع بینی به مطالعه ی توانایی های زبان فارسی بپردازیم و ببینیم آیا این زبان می تواند جوابگوی نیازهای امروز جامعه ی ما باشد؟ آیا در آن کاستی هایی یافت می شود و اگر یافت می شود چه گونه می توان آن ها را برطرف ساخت؟
ادامه مطلب »زبان فارسی دیگر فعل نمی سازد
درباره ی زیبایی، شیرینی، گنجینه ی ادبی و دیگر محاسن زبان فارسی سخن بسیار شنیده ایم. اکنون شاید وقت آن رسیده باشد که با واقع بینی به مطالعه ی توانایی های زبان فارسی بپردازیم و ببینیم آیا این زبان می تواند جوابگوی نیازهای امروز جامعه ی ما باشد؟ آیا در آن کاستی هایی یافت می شود و اگر یافت می شود چه گونه می توان آن ها را برطرف ساخت؟
ادامه مطلب »فارسی شناسی در گفتگو با دکتر علی اشرف صادقی
* ثبت و مطالعه گویشها و لهجههای زبان که شما برایشان از اصطلاح" گونههای غیر معیار" استفاده میکنید، اساسن چه فایدهای دارد؟
ادامه مطلب »فارسی شناسی در گفتگو با دکتر علی اشرف صادقی
* ثبت و مطالعه گویشها و لهجههای زبان که شما برایشان از اصطلاح" گونههای غیر معیار" استفاده میکنید، اساسن چه فایدهای دارد؟
ادامه مطلب »فارسی شناسی در گفتگو با دکتر علی اشرف صادقی
* ثبت و مطالعه گویشها و لهجههای زبان که شما برایشان از اصطلاح" گونههای غیر معیار" استفاده میکنید، اساسن چه فایدهای دارد؟
ادامه مطلب »زبان فارسی از آشوب تا سامان
زبان فارسی يا فارسی دَری، ستون استوار تاريخ و فرهنگ و شناخت نامه ی ايرانيان، افغانان، تاجيكان و برخی تيرههای فارسی زبان در ديگر كشورهای آسيای باختری و مركزی، و سرمايه ی مشترك معنوی ملتها و تيرههای ياد كرده است.
ادامه مطلب »زبان فارسی از آشوب تا سامان
زبان فارسی يا فارسی دَری، ستون استوار تاريخ و فرهنگ و شناخت نامه ی ايرانيان، افغانان، تاجيكان و برخی تيرههای فارسی زبان در ديگر كشورهای آسيای باختری و مركزی، و سرمايه ی مشترك معنوی ملتها و تيرههای ياد كرده است.
ادامه مطلب »زبان فارسی از آشوب تا سامان
زبان فارسی يا فارسی دَری، ستون استوار تاريخ و فرهنگ و شناخت نامه ی ايرانيان، افغانان، تاجيكان و برخی تيرههای فارسی زبان در ديگر كشورهای آسيای باختری و مركزی، و سرمايه ی مشترك معنوی ملتها و تيرههای ياد كرده است.
ادامه مطلب »آسیب دیدگیهای زبان فارسی
نویسندگی هنر خوب و زیبا نوشتن است. در نوشته هایی که مطلب، صریح و ثابت است و بر حسب ذوق و سلیقه ی کسی تغییر پذیر نیست، اندیشه ی نویسنده محلی برای جولان ندارد و هنر نویسندگی به این محدود می شود که نوشته اش درست و ساده باشد تا خواننده هرچه زودتر و به تر مقصود او را دریابد.
ادامه مطلب »آسیب دیدگیهای زبان فارسی
نویسندگی هنر خوب و زیبا نوشتن است. در نوشته هایی که مطلب، صریح و ثابت است و بر حسب ذوق و سلیقه ی کسی تغییر پذیر نیست، اندیشه ی نویسنده محلی برای جولان ندارد و هنر نویسندگی به این محدود می شود که نوشته اش درست و ساده باشد تا خواننده هرچه زودتر و به تر مقصود او را دریابد.
ادامه مطلب »آسیب دیدگیهای زبان فارسی
نویسندگی هنر خوب و زیبا نوشتن است. در نوشته هایی که مطلب، صریح و ثابت است و بر حسب ذوق و سلیقه ی کسی تغییر پذیر نیست، اندیشه ی نویسنده محلی برای جولان ندارد و هنر نویسندگی به این محدود می شود که نوشته اش درست و ساده باشد تا خواننده هرچه زودتر و به تر مقصود او را دریابد.
ادامه مطلب »مشکلات کنونی زبان فارسی و راههای حل آنها
زبان پارسی در مرحله ی بغرنج گذار و تحول کیفی است. در کشور ما تا آن جا که مشاهده می شود یک سیاست علمی برای اداره ی آگاهانهی سیر تکاملی زبان و تسریع این سیر در مجاری سالم و ضرور وجود ندارد. تلاشهای انفرادی و یا گروهی جمعی از دوستداران زبان پارسی، هنوز به معنای آن نیست که در این زمینه آن کار جدی که باید یشود، شده است و یا می شود.
ادامه مطلب »مشکلات کنونی زبان فارسی و راههای حل آنها
زبان پارسی در مرحله ی بغرنج گذار و تحول کیفی است. در کشور ما تا آن جا که مشاهده می شود یک سیاست علمی برای اداره ی آگاهانهی سیر تکاملی زبان و تسریع این سیر در مجاری سالم و ضرور وجود ندارد. تلاشهای انفرادی و یا گروهی جمعی از دوستداران زبان پارسی، هنوز به معنای آن نیست که در این زمینه آن کار جدی که باید یشود، شده است و یا می شود.
ادامه مطلب »مشکلات کنونی زبان فارسی و راههای حل آنها
زبان پارسی در مرحله ی بغرنج گذار و تحول کیفی است. در کشور ما تا آن جا که مشاهده می شود یک سیاست علمی برای اداره ی آگاهانهی سیر تکاملی زبان و تسریع این سیر در مجاری سالم و ضرور وجود ندارد. تلاشهای انفرادی و یا گروهی جمعی از دوستداران زبان پارسی، هنوز به معنای آن نیست که در این زمینه آن کار جدی که باید یشود، شده است و یا می شود.
ادامه مطلب »ریشهشناسی عامیانه از واژههای فارسی
«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »ریشهشناسی عامیانه از واژههای فارسی
«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »ریشهشناسی عامیانه از واژههای فارسی
«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »نگاهی به ریشه و معنی واژهی آذربایجان
منطقهی آذربایجان بخشی از سرزمین ماد بزرگ بود. این سرزمین از زمان یورش اسكندر مقدونی به نام آتورپاتگان معروف شده است. نام این منطقه در كتاب بن دهش (خلاصه ی اوستا) "ایـران ویچ" نوشته شده است.
ادامه مطلب »ریشهی نام شهرهایی از گيلان و مازندران
گيلان: کادوسيان يا کاسپيان نام مردمان بومی بود که در گيلان امروز و بخش هايی از مازندران می زيستند. ديگر قوم ها, مثل آشوريها, يونانيها و مادها آنها را به نامهای کادوسيان, آمردان و گلان (گيلان) می ناميدند.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی واژهی پسته
در دو سدهی گذشته، بسیاری از پژوهشگران غربی درباره ی خاستگاه واژه ی پسته نظرهای گوناگونی ارایه کردهاند. برخی از آنان ریشه و اصل این واژه را برگرفته از واژه ی یونانی "بیستاکیون" Bistakion به معنی پسته دانسته و برخی این واژه را یونانی و برگرفته از پارسی باستان یا میانه (پهلوی) ذکر کرده اند.
ادامه مطلب »ریشهشناسی واژه های:بهشت، برزخ، دوزخ در فارسی
بهشت، برزخ، دوزخ : اصل واژهی "بهشت" در دوران میانه ی زبان فارسی "وَهیشت اَخْو" (vahišt axw) بوده است. "وَهیشت" ترکیب شده است از "وه" و "ایشت". "وه" همان "بــه" (beh) فارسی امروز به معنی خوب است. و "ایشت" پسوند صفت برترین (عالی) است.
ادامه مطلب »ریشهشناسی واژه های:بهشت، برزخ، دوزخ در فارسی
بهشت، برزخ، دوزخ : اصل واژهی "بهشت" در دوران میانه ی زبان فارسی "وَهیشت اَخْو" (vahišt axw) بوده است. "وَهیشت" ترکیب شده است از "وه" و "ایشت". "وه" همان "بــه" (beh) فارسی امروز به معنی خوب است. و "ایشت" پسوند صفت برترین (عالی) است.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی و ریشهی واژهی “عجم”
واژه ی عجم در زبان فارسی و در بیش تر زبان های آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد، اما در زبان عربی امروزه به معنی غیر عرب به کار میرود. در برههای از تاریخ به کسی که زبان عربی را نمی فهمیده است عجم میگفته اند و این لقب بیش تر به ایرانیان اطلاق میشده است. در دوره ی بنی امیه این کلمه کاربردی تحقیر آمیز داشته است، ولی امروزه این معنی تحقیرآمیز یا کسی که عربی را نمیداند، کاربردی در ادبیات عرب ندارد.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی و ریشهی واژهی “عجم”
واژه ی عجم در زبان فارسی و در بیش تر زبان های آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد، اما در زبان عربی امروزه به معنی غیر عرب به کار میرود. در برههای از تاریخ به کسی که زبان عربی را نمی فهمیده است عجم میگفته اند و این لقب بیش تر به ایرانیان اطلاق میشده است. در دوره ی بنی امیه این کلمه کاربردی تحقیر آمیز داشته است، ولی امروزه این معنی تحقیرآمیز یا کسی که عربی را نمیداند، کاربردی در ادبیات عرب ندارد.
ادامه مطلب »ریشهی نام “اردبیل، اردکان، اهواز، دلیجان، سمرقند، شیراز، قندهار، مریوان”
نام امروزی شهر "سمرقند" را می توان آميزهای از «سمر» و «قند» دانست. اما چنين نيست, زيرا در نزديكی این شهر, شهر ديگری هست كه «مركند» نام دارد و در غرب ايران نیز روستای ديگری بوده است به نام «مركندو» كه امروز شهر سليمانيه در جای آن ساخته شده است.
ادامه مطلب »ریشهی نام “اردبیل، اردکان، اهواز، دلیجان، سمرقند، شیراز، قندهار، مریوان”
نام امروزی شهر "سمرقند" را می توان آميزهای از «سمر» و «قند» دانست. اما چنين نيست, زيرا در نزديكی این شهر, شهر ديگری هست كه «مركند» نام دارد و در غرب ايران نیز روستای ديگری بوده است به نام «مركندو» كه امروز شهر سليمانيه در جای آن ساخته شده است.
ادامه مطلب »سرگذشت واژهی گل
گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر میبینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمینها سخن از گل میرود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق میورزیدهاند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است.
ادامه مطلب »سرگذشت واژهی گل
گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر میبینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمینها سخن از گل میرود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق میورزیدهاند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی نام “دریای سیاه” و رودخانههای “دانوب” و “دُ ن”
نواحی اطراف دریای سیاه در دوران بسیار کهن مسکن اقوام و طوایف ایرانی بوده است.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی نام “دریای سیاه” و رودخانههای “دانوب” و “دُ ن”
نواحی اطراف دریای سیاه در دوران بسیار کهن مسکن اقوام و طوایف ایرانی بوده است.
ادامه مطلب »درباره ریشهی فارسی واژهی عشق
زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ایرانی جایگاهی بلند و برجسته دارد واژه ی "عشق " است.
ادامه مطلب »