خانه » برچسب: شناخت جامع نفس اماره

آرشیو برچسب: شناخت جامع نفس اماره

سلام خسته نباشید من در مورد یک موضوع، چند تا سوال داشتم. اگه پاسخی رسا و خلاصه و کامل بدهید خیلی ممنون و مدیون میشم. دوما اینکه فهمیده های خودم رو بصورت خلاصه شرح میدم، به من بگویید که ایا درست فهمیده ام یا نه؟ این همه سخن زده شده از نفس و خودشناسی، ولی یک شناخت جامع و دقیقی از ان پیش مردم نیست. ما نماز میخوانیم و عزاداری میکنیم و روزه میگیریم و… ولی شناخت کامل و مناسبی از خود و خدا و دین نداریم.. من میخوام که پایه های خودم را با شناخت های سالم پر کنم. من همواره در مورد علم نفس و خودشناسی وقتی تحقیق و مطالعه میکردم اینگونه احساس میکنم که انگار سخن علما و احادیث و روایات و… ناقصند..؟ انگار یه چیزایی هست که گفته نشده اند؟ ایا این یک مرض از حیطه من است یا همچین چیزی وجود دارد؟ شما یک منبع کاملی و کتابی میدانید؟ احساس میکنم نفس چیزی عجیب است و کلمه ای بهتر از این را نمیدانم که دقیق باشد هر چند خود این کلمه مملو از ابهام است. خلاصه من اینگونه فهمیده ام که نفس، خودش چیزی مبهمه ولی نشانه ها و عواملش چیزهایی کاملا مشخص و از لحاظ مادی موجودند. و وظیفه ما کار با این نشانه ها و عوامل است نه با خود نفس که با مرگ و خدا و روح عجین شده و فقط بعد از مرگ قابل دید و درک است. بفرض: اگر ما خودمان را اتومبیل تصور کنیم و این دنیا را مسابقه و عمرمان را جاده حرکت، این مشخص و مسلمه که برای قدرت و سرعت، باید به موتور خود رسیدگی کنیم نه به مسیر جاده! همانطور که اتومبیل رانها اینکار را میکنند.. نیترو نصب میکنند، لاستیک ها را عوض میکنند، سیستم اتومبیل را ارتقا میدن و… خلاصه رسیدگی میکنند تا قوی تر بشه. از نظر من قضیه خود شناسی هم همینطوره. ایا این نظر بنده درسته؟ در خودشناسی که علم است و شناخت، بطور کلی دو اتفاق میفتد: ۱- از لحاظ شناختی، به ضعف ها و کمبودهای خودمان پی میبریم و به قدرت ها و کاملیت های خداوند نیز پی میبریم. ۲- از لحاظ شناختی، به نعمات وسیع خداوند پی میبریم و در مقابلش احساس مسیولیت و وفای به عهد میکنیم و بعد وقتی وضع فعلی مون رو میبینیم، متوجه تفاضل و تضاد گسترده بین بنده مورد نظر خداوند و خودمان میشویم و همین امر سبب یک شروع قطیع و بی حد و مرز میشود و در دل ما تخم فروتنی و مدیون بودن و خاری و اخلاص را میکارد و ما را برای تلاش های بی پایان و مجاهدت های خستگی ناپذیر اماده میکند. خود شناسی یک علم برای خود سازی است و بهترین علم است چون دقیقا برای عمل است و اصلاح خود. در حدیثی امده که خودشناسى انسان به این است که خویشتن را به چهار طبع و چهار ستون و چهار رکن بشناسد. چهار طبعش خون و صفرا و باد و بلغم است؛ و ستونهایش خرد است که از خرد فهم و حافظه مایه مى گیرد؛ و ارکانش نور و اتش و روح و اب است.( تحف العقول : ۳۵۴ ) میشه شما این حدیث رو بیشتر توضیح بدین یا یک کتابی اگه در این باره هست بگید. من این حدیث رو اینگونه فهمیده ام: یعنی اگر ما مزاج خودمان را بشناسیم و تمام تغذیه و رفتار و… کلا سبک زندگی مان را نسبت به ان تنظیم کنیم، یعنی خود را شناخته ایم؟؟؟ چهار طبع و چهار ستون را فهمیدم ولی چهار ارکان چی؟ چیه؟ چه ربطی به خود شناسی داره؟ یعنی همینکه من بدانم که ارکان دنیا و انسا از چهار عنصر خلق شده کافیست؟ یا پیامد و هدف دیگری منظوره؟ بطور کلی من اینگونه فهمیده ام که ۱- یک نفسی هست ولی چیه و کجاست مشخص نیست. ۲- این نفس تمایلاتی داره که ضد سیر و سلوک الی اللهی است و برای تقرب به خدا باید بطور جامع دقیقا ضد نفس حرکت کرد. ۳- دن

دوست گرامی. نفس دو مصداق دارد که لازم است درباره آن مطالعه کنید. اول روح انسان است که مایه حیات و زندگی است و دوم نفس اماره است. فکر می کنم منظور شما بیشتر شناخت نفس اماره باشد که دشمن انسان است و تا کنار نرود راه رشد انسان باز نمی شود. بهتر است شما درباره واژه هایی مانند نفس ...

ادامه مطلب »

تازه ترین ها