۱۳۹۳/۰۹/۲۷
–
۳۵۲ بازدید
إسلام وأئمه بزرگوار براین باورندکه گناه نکردن وتقوا داشتن إنسان راأزخواری وذلت نجات میدهدومومنان رابه عزت میرساند،ولی مابه عکس إین نظریه رادرجامعه خودمیبینیم،هرکسی درگناه کردن مانندرابطه ومعاشرت باجنس مخالف وغیره بی حیاترو صمیمی ترباشدودرتمامی مسائل بتواندحرام خدارابرای خودحلال کند هم أزنظرإجتماعی مورد مقبولیت أست وهم أزنظرشغلی درشرایط بهتری قرار دارد، ولی أفرادمومن وباتقوا درجامعه ماهمیشه منزوی وگوشه گیرمی باشندو بعضی اوقات باسخنان تند وکنایه ای وتیکه أنداختن مردم روبه رومیشوند وهمیشه بایدجایی راپیداکنندکه آنجامحیط إسلامی باشدآن هم دراین دوره وزمانه که بی عفتی وگناه تمام جامعه مارافراگرفته وچنین جاهایی پیدانمتوان پیداکرد،سوال اینجاست این عزتی که قرآن وإسلام وأئمه وإمامان برای مومنان دم میزنند همین بی إحترامی وأرزش قائل نبودن مردم برای پرهیزگاران درجامعه أست؟
شاید نگاهی مقایسه ای بین دو روایت نورانی از امام هادی علیه السلام، برای روشن شدن مطلب، کافی باشد.
امام هادی علیه السلام در روایتی ارزشمند می فرمایند: «مَن اطاع الله لم یُبالِ سَخط المخلوقین: کسی که مطیع خداست از خشم مردم باکی ندارد.» (بحارالانوار ج71 ص182) همین امام عظیم الشأن در حدیثی دیگر می فرمایند: «مَن اطاع الله یُطاع: هر کس که مطیع خداست دیگران مطیع او خواهند شد.» (تحف العقول ص482) این دو روایت، در مقدمه با هم یکسانند اما نتیجه ای کاملاً متفاوت دارند؛ در واقع سئوال اینجاست که اگر کسی به واسطه اطاعت از خدا، دیگران مطیع او می شوند پس دیگر نباید به واسطه اطاعت او از پروردگار یکتا، دیگران بر او خشم گیرند تا لازم باشد او به خشم دیگران، بی اعتنا باشد در صورتی که روایت اول خلاف این مطلب را به ذهن متبادر می سازد.
پاسخ این است که روایت اول در مقام بیان ابتدای راه بندگی است و روایت دوم، در مقام بیان نتیجه و عاقبت بندگی. به بیان روشن تر، انسان وقتی تصمیم بگیرد که بنده و مطیع خدا باشد و به وسوسه های غیر خدایی شیطان، آدمیان شیطان صفت و نفس عماره خویش پشت نماید قطعاً در ابتدا و حتی در میانه راه، ممکن است با ترشرویی، بی مهری و خشم دیگران روبرو گردد. در چنین شرایطی، انسان مطیع خدا، هیچگاه نباید از عکس العمل نامناسب دیگران به بندگی او، باکی داشته باشد بلکه باید صبورانه در راه بندگی خدا استقامت ورزد و بهترین کمک حال او در این راه، رسیدن به این باور است که تحمل بی مهری مخلوق خدا (که در روایت به زیبایی ذکر شده) منطقی تر از ارتکاب نافرمانی خدای خالق بی همتاست. اما این امید وجود دارد که اگر او استقامت ورزد و ناملایمات و نگاههای تلخ دیگران را به جان بخرد و با گفتار و رفتار خود، مبلغ شایسته ای برای بندگی خدا باشد به مرور، این دیگرانند که رام بندگی حضرت حق خواهند شد و آنها مطیع او می گردند. ممکن است که ابتدای راه، عزت و شخصیت انسان با خدا خدشه دار گردد اما پایمردی او در راه حقی که انتخاب نموده، او را محبوب دلها خواهد کرد و دیگران را در راه نورانی بندگی خدا، رام خود خواهد ساخت.
امام هادی علیه السلام در روایتی ارزشمند می فرمایند: «مَن اطاع الله لم یُبالِ سَخط المخلوقین: کسی که مطیع خداست از خشم مردم باکی ندارد.» (بحارالانوار ج71 ص182) همین امام عظیم الشأن در حدیثی دیگر می فرمایند: «مَن اطاع الله یُطاع: هر کس که مطیع خداست دیگران مطیع او خواهند شد.» (تحف العقول ص482) این دو روایت، در مقدمه با هم یکسانند اما نتیجه ای کاملاً متفاوت دارند؛ در واقع سئوال اینجاست که اگر کسی به واسطه اطاعت از خدا، دیگران مطیع او می شوند پس دیگر نباید به واسطه اطاعت او از پروردگار یکتا، دیگران بر او خشم گیرند تا لازم باشد او به خشم دیگران، بی اعتنا باشد در صورتی که روایت اول خلاف این مطلب را به ذهن متبادر می سازد.
پاسخ این است که روایت اول در مقام بیان ابتدای راه بندگی است و روایت دوم، در مقام بیان نتیجه و عاقبت بندگی. به بیان روشن تر، انسان وقتی تصمیم بگیرد که بنده و مطیع خدا باشد و به وسوسه های غیر خدایی شیطان، آدمیان شیطان صفت و نفس عماره خویش پشت نماید قطعاً در ابتدا و حتی در میانه راه، ممکن است با ترشرویی، بی مهری و خشم دیگران روبرو گردد. در چنین شرایطی، انسان مطیع خدا، هیچگاه نباید از عکس العمل نامناسب دیگران به بندگی او، باکی داشته باشد بلکه باید صبورانه در راه بندگی خدا استقامت ورزد و بهترین کمک حال او در این راه، رسیدن به این باور است که تحمل بی مهری مخلوق خدا (که در روایت به زیبایی ذکر شده) منطقی تر از ارتکاب نافرمانی خدای خالق بی همتاست. اما این امید وجود دارد که اگر او استقامت ورزد و ناملایمات و نگاههای تلخ دیگران را به جان بخرد و با گفتار و رفتار خود، مبلغ شایسته ای برای بندگی خدا باشد به مرور، این دیگرانند که رام بندگی حضرت حق خواهند شد و آنها مطیع او می گردند. ممکن است که ابتدای راه، عزت و شخصیت انسان با خدا خدشه دار گردد اما پایمردی او در راه حقی که انتخاب نموده، او را محبوب دلها خواهد کرد و دیگران را در راه نورانی بندگی خدا، رام خود خواهد ساخت.