آثار زيانبار اختلاف كه از آيات قرآن فهميده مي شود چيست؟
1. سيطره ستمگران:
يكى از شيوههاى شناخته شده در گذشته و نيز در عرف سياسى امروز براى حكومت جائرانه بر مردم، تفرقهانداختن ميان آنان است: فَرِّقْ تَسُدْ = تفرقهبيانداز و حكومت كن.قرآن نيز بر زمينهسازى تفرقه براى سيطره ستمگران صحّه گذاشته است;چنانكه از فرعون با عنوان مستكبرى ياد مىكند كه با دسته دسته كردن قوم خود، بنىاسرائيل را استثمار مىكرد: «اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِى الاَرضِ و جَعَلَ اَهلَها شِيَعـًا يَستَضعِفُ طَـائِفَةً مِنهُم» (قصص/28،4)، و دامنه اين ستمگرى چنان گسترش يافت كه پسران بنىاسرائيل را سر مىبريد و زنانشان را به اسارت درمىآورد: «يُذَبِّحُ اَبناءَهُم و يَستَحيى نِساءَهُم» (قصص/28،4)، و پراكنده بودن بنىاسرائيل، باعث عدم مقابله با اين ستم مىشد. برخى روايات، عذابى را كه از بالا بر سر مردم در اثر تفرقه فرود مىآيد، سيطره حاكمان ستمگر دانسته است: «هُوَ القادِرُ عَلى اَن يَبعَثَ عَلَيكُم عَذابـًا مِن فَوقِكُم». (انعام/6،65)
2.سيطره فرومايگان:
ستيز و اختلاف كه اغلب ميان فرهيختگان و نخبگان قومى راه مىيابد، باعث تضعيف نيروهايشان مىشود و زمينه را براى قدرتيابى فرومايگان فراهممىسازد; چنانكه در برخى روايات، مقصود از برانگيختن عذاب از زير پاى مردم بر اثر تفرقه آنان، حاكميّت فرومايگان و بردگان دانسته شده است: «هُوَ القادِرُ عَلى اَن يَبعَثَ عَلَيكُم عَذابـًا مِن فَوقِكُم اَو مِن تَحتِ اَرجُلِكُم». (انعام/6،65)
3.جنگ و خونريزى:
به گواهى تاريخ، بسيارى از اختلافات فكرى و مذهبى، باعث ايجاد شكاف و صف آرايى طيفهاى اجتماعى شده و كشمكشهاى لفظى به جنگ و خونريزى انجاميده است. جنگهاى صليبى ميان مسلمانان و مسيحيان كه سالها به طول انجاميد و زيانهاى جانى و مالى فراوانى را به طرف وارد آورد، جنگ ميان فرقههاى مسلمان در شهرهايى چون رى، بغداد، و… و صفآرايىهاى سنيّان با شيعيان،حنابله با شافعيان،اشاعره با معتزليان و… از نمونههاى منازعات دينى و فرقهاى است; چنانكه بسيارى از جنگها در تاريخ هر كشورى،از ستيزهاى اجتماعى ميان اقوام گوناگون ناشى بوده است.قرآن كريم در آيه «قُل هُوَ القادِرُ عَلى اَن يَبعَثَ عَلَيكُم عَذابـًا… اَو يَلبِسَكُم شِيَعـًا و يُذيقَ بَعضَكُم بَأسَ بَعض» (انعام/6،65) از وقوع خطر جنگ و خونريزى بر اثر تفرقه و دسته دسته شدن هشدار داده، و مىفرمايد: وقتى آتش جنگ برافروخته شود، فقط فتنهجويان را دربرنمىگيرد;[بلكه همه طيفهاى اجتماعى را در كام خود فرومىبرد]: «وَاتَّقوا فِتنَةً لاتُصيبَنَّ الَّذينَ ظَلَموا مِنكُم خاصَّةً» . (انفال/8،25)
4. راه يافت ضعف و سستى ميان صفوف مسلمانان:
قرآن به مسلمانان سفارش مىكند كه هماره به تقويت نيروى خود در برابر دشمنان همت گمارند:«واَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة و مِن رِباطِ الخَيلِ» (انفال/8،60); ازاينرو درباره هركارى كه باعث ايجاد ضعف و فتور در صفوف آنان شود، هشدار داده است; بدين سبب مسلمانان را از تفرقه بازمىدارد;زيرا تفرقه و ستيز، باعث ضعف و سستى آنان مىشود:«ولاتَنـزَعوا فَتَفشَلوا…» (انفال/8،46). قرآن علّت شكست مسلمانان در جنگ اُحد را سستى و ضعفى كه در اثر تنازع و اختلاف در آنان نفوذ كرده بود، مىداند: «حَتّى اِذا فَشِلتُم وتَنـزَعتُم فِى الاَمرِ وعَصَيتُم مِن بَعدِ ما اَركُم ماتُحِبّونَ» (آلعمران/3،152); چه، گروهى از مسلمانان كه به محافظت از تنگهاى مخصوص مأموريّت داشتند، با يكديگر در رها كردن يا استمر ار محافظت تنگه، اختلاف كردند و با جداشدن اكثريّت آنان، راه براى هجوم دشمن هموار شد.
5. فرو ريختن هيمنه مسلمانان:
قرآن در كنار سفارش مسلمانان به تقويت قوا، از آنان مىخواهد براى بازداشتن دشمنان از تعرّض به آنان، از سلاح ارعاب و ترساندن بهره گيرند:«…تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّاللّهِ و عَدُوَّكُم» (انفال/8،60); بدين سبب آنان را از تفرقه و ستيز بازداشته; زيرا اين امر، هيبت آنان را در چشم دشمنان فرومىريزد و به دشمنان جرأت مىدهد تا به آنان هجوم برند: «ولاتَنـزَعوا فَتَفشَلوا و تَذهَبَ ريحُكُم» . (انفال/8،46)
6. شدّت يافتن تكاليف:
خداوند از آغاز خلقت ميان روزهاى هفته، روز جمعه را براى استراحت و انجام برخى برنامههاى عبادى قرارداده; امّا يهود با اين ادّعا كه خداوند تا روزجمعه مشغول آفرينش هستى بوده و روز شنبه استراحت كرده است، ضمن نسبت دادن امور جسمانى به خداوند، يعنى خستگى و نياز به استراحت داشتن، در مخالفت با تعطيلى روز جمعه، شنبه را براى خود روز تعطيلى اعلام كردند.خداوند به كيفر چنين اختلاف و عنادى، انجام برخى از امور مباح چون ماهىگيرى را بر آنان ممنوع كرد: «اِنَّما جُعِلَ السَّبتُ عَلَى الَّذينَ اختَلَفوا فيهِ» (نحل/16،124)، و همين امر باعث شد تا گروهى از بنىاسرائيل كه در كنار دريا مىزيستند و با نيرنگ، ماهيان را روز شنبه به حوضچههاى كنار ساحل كشانده و روز يكشنبه آنها را صيد مىكردند، به شدّت مورد كيفر الهى قرار گيرند و بهصورت ميمون و خوك درآيند: «وسـَلهُم عَنِ القَريَةِ الَّتى كانَت حاضِرَةَ البَحرِ اِذ يَعدونَ فِىالسَّبتِ اِذ تَأتيهِم حيتانُهُم يَومَ سَبتِهِم شُرَّعـًا و يَومَ لايَسبِتونَ لاتَأتيهِم … * فَلَمّا عَتَوا عَن مانُهوا عَنهُ قُلنا لَهُم كونوا قِرَدَةً خـسِـين». (اعراف/7، 163ـ166) اين امر نشانمىدهد كه اختلاف، گاه باعث شدّت يافتن احكام تشريعى مىشود.
منبع:
دائرة المعارف قرآن كريم ج2 ص342تا344