خانه » همه » مذهبی » آداب دوستی

آداب دوستی


آداب دوستی

۱۳۹۲/۱۱/۲۷


۸۹ بازدید

عده ای پیرامونم هستند که احساس میکنم مرا دوست دارند و میتوانم روی آنها تاثیر بگذارم اما من نمیخواهم محبت من در قلب آنها بوده و جای محبت اهل بیت ع را بگیرد نمیدانم باید از آنها دوری کنم یا به آنها نزدیک تر شده و سعی کنم محبت اهل بیت ع را به قلبشان وارد کنم و اگر باید اینکار را کنم از چه راه و شیوه ای؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
مراتب دوست داشتن:
دوست داشتن بر دو گونه است حقیقی و مجازی و دوست داشتن مجازی نیز خود دو گونه دارد:
الف) دوست داشتن مجازى:
در این مورد موضوع دوست داشتن همانا صفات ظاهری و کمالات مشهود و محسوس محبوب است .یعنی کمالات ظاهری طرف مقابل موجب جذب می شود. که خود دارای مراتبی است:
 1-مرتبه ی پایین دوست داشتن؛ دوست داشتن های ظاهرى و معمولى برآمده از امورى چون همانند شکل و رنگ و چهره اشخاص است. هنگامى که انسان ظاهر چیزى یا کسى را مى بیند و آن را با خواسته هاى خویش متناسب مى یابد، توجهش به او معطوف مى گردد. در این جا فردِ داراى جمال، به واسطه جمال یا کمالش، جاذبه اى دارد که دل را متوجه خویش مى سازد و کششى دارد که حواس و عواطف انسان را به سوى خود جلب مى کند.
2- مرتبه بالاتر و عالى محبت، جایى است که متعلق علاقه انسان، امور معنوى و غیر محسوس باشد؛ مانند این که انسان به وجود صفاتى مانند شجاعت، غیرت یا عدالت و سخاوت در وجود کسى پى برد. از آن جا که این صفات کمالى، مطلوب هر انسانى است و با فطرت کمال طلب انسان همخوانى دارد، جاذبه آن، دل انسان را متوجه خود مى کند. هر چه معرفت انسان بیش تر شود، متعلق محبت انسان، کامل تر و ارزشمندتر مى شود تا جایى که دل انسان به موجودى که منشأ همه کمالات و زیبایى ها است، توجّه مى کند و عشق به معناى حقیقى و واقعى اش تحقق مى یابد و انسان، به آفریدگار کمال و جمال دل مى سپارد. این عشق نیز مراتبى دارد و هر کس به اندازه معرفتش به اسما و صفات الاهى از آن بهره مى برد.
مثل دوست داشتن ائمه و افراد پاک و مومن .
ب ) عشق حقیقى و الهى:
عشق حقیقى عبارت است از قرار گرفتن موجودى کمال جو در مسیر جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال، پروردگارى که جمیل مطلق، بى نیاز، یگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است که همه رو به سوى او دارند و او را مى طلبند (احیاء علوم الدین، غزالى، ج 4، ص 283 – 279)
با توجه به مطالب بالا به خوبی روشن می شود محبتی و دوست داشتنی که الهی نباشدپایداری روحی انسان را کم می کند ،مثلا اگر انسان شخصی را دوست دارد ،و اگر این شخص دچار گناه شد باید به اندازه ی گناهش از او متنفر شود(یعنی به خاطر معصیتی که در برابر خدا انجام داده ،از این بابت از او ناراحت باشد.) و اگر چنین حالتی در دوست داشتن شخصی نباشد و آن شخص هر قدر دچار گناه شود و از خدا قاصله بگیرد ،از محبت انسان به او کم نشود(به خاطر گناه و دوری از خدا )چنین دوست داشتنی برای خدا نیست و از روی نفس است . و می توان گفت نمونه ای از شرک خفی است و جزء گناهان کبیره است ،چرا که انسان در عرض دوست داشتن خدا به شخص دیگری محبت دارد . اما اگر این دوست داشتن در طول دوست داشتن خدا باشد نه تنها بد نیست بلکه راهی برای رسیدن به خدا است.
هدایت دوستان
خواهر محترم، اگر توانایی های لازم را جهت ارشاد دوستانتان دارید در این صورت ،شما باید به این امر مهم مبادرت نمایید.چرا که تلاش و کوشش جهت هدایت و تشویق افراد به طرف خدا و تقویت ایمان آنها کاری بس ارزشمند است . دعوت مردم به آشنایی با دین و عبادت خداوند از برجسته ترین و متعالی ترین امور است. چنانچه در روایتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس بتواند یک نفر را هدایت کند و به طرف دین جذب نماید، ارزش آن برتر از تمام چیزهایی است که خورشید بر آنها می تابد. برای ترغیب و تشویق به انجام فرائض دینی ، ابتدا باید زیربناهای فکری افراد را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن کوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و … اموری است که نتیجه مستقیم بر ایمان فرد دارد . تقویت و اصلاح این مبانی تأثیر زیادی بر ایمان انسان می گذارد. قدم بعدی چشیدن و مزه کردن ایمان است. اگر کسی شیرینی و لذت ایمان به خدا را حس کند و از انجام کارهای دینی لذت ببرد ، هرگز نسبت به آنها بی تفاوتی نشان نمی دهد. به همین جهت در دعاها آمده است: «اللهم اذقنی حلاوه ذکرک : خدایا شیرینی یاد خودت را به من بچشان». قدم سوم پرهیز از اموری است که انسان را از توجه به خدا غافل می کند. گر چه یاد خدا و ارتباط عاشقانه با او بسیار لذت بخش است و هیچ لذتی به پای آن نمی رسد ، ولی اگر لذت های مادی و شیطانی که رسیدن به آنها بسیار آسان است و روز به روز متنوع تر و گسترده تر می شود، در زندگی فرد وارد شود، کم کم او را از توجه به خدا باز می دارد و ایمان او را ضعیف می کند.
بهترین راه برای تأثیر گذاری ایجاد رابطه عاطفی است و برای ایجاد ارتباط عاطفی سعی کنید با اایشان همدردی کنید و در حل مشکلاتشان همراه باشید. او را درک کنید و به نیازهای روحی او توجه داشته باشید، از سرزنش کردن او خودداری کنید به او احترام بگذارید و او را بدون شرط بپذیرید؛ یعنی پذیرش شما نسبت به او مشروط نباشد و به گونه ای رفتار کنید که او احساس کند شما دلسوز او هستید رعایت نکات فوق باعث می شود بین او و شما یک ارتباط صمیمی و عاطفی برقرار شود آنگاه می توانید در قالب صمیمیت و دوستی مشکلات او را گوشزد کنید و در حل آنها به او کمک کنید. اگر برخوردی غیر از این با او داشته باشید و بخواهید از طریق تهدید و امر و نهی با او برخورد کنید قطعا نمی پذیرد و در تکرار اشتباهات اصرار می ورزد و حتی طغیان می کند.
مهمترین تکنیک های تاثیر گذاری در مورد این موضوع:
1)صمیمیت و ابراز آن؛ صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و محبت قلبى خود را به آنان اظهار دارید. «اذا احبّ احدکم اخاه فلیعلمه فانّه اصلح لذات البین؛…»، علاقه قلبى و ابراز آن مهم ترین گشاینده راه ارتباط مفید و مؤثر است.
2)برخورد با نشاط؛ اولین فنّ مؤثر ارتباطى به منظور جلب نظر دیگران و تأثیرگذارى بر آنها، داشتن برخورد شاد و با نشاط است. لحظه اول ملاقات از اهمیت زیادى برخوردار است به نحوى که موفقیت یا شکست در ایجاد ارتباط مؤثر، به آن بستگى دارد. سلام و احوال پرسى کردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذیرش وى راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامى نیز نسبت به امورى از قبیل سلام کردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبى به دیگران سفارش و اهتمام زیادى وجود دارد.
3) آغاز مثبت؛ یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسایى و برجسته سازید و با تحسین صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى محکم سازید و هیچ گاه رابطه خود را با نکته اى منفى آغاز نکنید.
4) عدم سرزنش مستقیم؛در صورتى که اشتباه و لغزشى در طرف مقابل مشاهده کردید، به طور مستقیم از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش قرار ندهید. وقتى تذکر اخلاقى با کنایه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مى بخشد تا اینکه با صراحت از گناه یا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقیم و بى پرده با گناه و لغزش در مراحل اولیه، سبب گستاخى و جرأت بیشتر وى شود و زشتى کار در نظر او رنگ باخته و به توجیه آن بپردازد و یا به شکل دیگرى مقاومت کند. بنابراین باید مانند یک دوست دلسوز یا مشاورى دانا با او برخورد شود.
امیرمؤمنان على علیه السلام مى فرماید: «موقعى که جوان نورسى را به سبب گناهانش، نکوهش مى کنى، مراقب باش که قسمتى از لغزش هایش را نادیده انگارى و از تمام جهات مورد اعتراض و توبیخش قرار ندهى، تا جوان به عکس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پیروز گردد.
5) خودگشایى؛ قبل از انتقاد از دیگران، مى توانید به برخى از اشتباهات، شکست ها و ناکامى هاى خود در زندگى و چگونگى اصلاح و بهبود آن اشاره کنید.
خودگشایى باعث نزدیکى به او شده و فضاى صمیمیت را مى گشاید. در اینجا اطلاعاتى در زمینه هاى مختلف و برخى مشکلات و پیشینه خود ارائه مى دهید. که با زمینه مراوده شما با دیگران مرتبط است.
خودگشایى، اضطراب را کاهش مى دهد؛ چون آنان اطمینان مى یابند که در احساسات یا ترس ها، تردیدها، مشکلات، سختى ها و ناکامى هاى خود تنها نیستند.
البته در استفاده از این روش نباید افراط کرد؛ زیرا موجب مى شود توجه دیگرى بیش از حد به شخص شما معطوف شود. از طرف دیگر این مسئله نباید موجب افشاى اسرار و رازهاى پنهان آدمى شود.
6) شنونده خوب بودن ؛ بکوشید شنونده خوبى باشید و زمینه اى فراهم آورید که دیگران درباره خود، براى شما حرف بزنند. اگر کسى احساس کند شنونده خوبى براى سخنان خود یافته است، به راحتى مى تواند افکار و احساسات خود را به او منتقل کند و به ایجاد ارتباط با او اقدام نماید. در این مرحله شنونده مى تواند به تأثیرگذار خوبى تبدیل شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم شنونده بسیار خوبى بود. همین خلق نیکوى آن حضرت، یکى از مهم ترین عوامل مقبولیت و محبوبیت او بین مردم بود و موجب شد که آن حضرت بتواند تأثیرات عمیقى بر مردم به جاى گذارد.
7) ابراز احساسات؛ یکى دیگر از عوامل مؤثر در برقرارى ارتباط مؤثر، تشخیص دقیق احساسات طرف مقابل و برجسته کردن آنها است. با بازگردانى احساسات به گوینده، به او القاء مى کنیم که سخنانش را فهمیده و براى او ارج و احترام قائلیم.
شنونده خوب، آن است که با ابراز احساسات مثبت، به عنوان بازخورد، تأثیرگذارى خود را افزایش دهد. ابراز احساسات، نظیر حرکت سر به نشانه تأیید گفتار طرف مقابل، باز کردن چشم ها و کشیدگى صورت به موقع شگفت زدگى، تحسین زبانى واستفاده از بعضى تکیه کلام ها چون آفرین، چه جالب و… است.
به عبارت دیگر به پیام هاى کلامى و غیرکلامى مخاطبان، پاسخ و واکنشى صادقانه، عینى، دلسوزانه و همدلانه داشته باشید تا آنان دریابند شما به آنچه آنها مى گویند، گوش فرا مى دهید و صحبت هاى آنان را دنبال مى کنید.
8) ارج گذارى؛ به دیگران اعتبار بدهید؛ شخصیتشان را ارج بنهید و کارى کنید که احساس اهمیت و شخصیت کنند.
9) پذیرش مثبت بدون شرط ؛ کارى کنید که طرف مقابل احساس کند او را به دلیل ارزش ذاتى اش پذیرفته اید و به او اهمیت مى دهید و به عنوان یک انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نکات ضعف و عیوبى که دارد مورد پذیرش شما است. این توجه و پذیرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندى مى بخشد و تأثیر پذیرى اش را نسبت به شما افزایش مى دهد. بنابراین باید طرف مقابل را بدون قید و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتى و ماهیت انسانى اش، پذیرفت و به او احترام صادقانه گذاشت.
10) انگیزش؛ نسبت به کار مثبتى که مى خواهید انجام دهید، میل شدیدى در طرف مقابل ایجاد کنید و فضاى روانى لازم براى انجام دادن آن فراهم را سازید. کوچک ترین پیشرفت را در طرف مقابل، تحسین نموده و با تشویق او کارى کنید که احساس کند حرکت به سمت مطلوب و جبران اشتباهات ساده است و به خوبى مى تواند مشکلات را حل و کاستى ها را جبران کند.
11) رفتار مطلوب؛رفتارهاى خوبى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید، با او در پیش گیرید. به عبارت دیگر آنچه را براى خود مى پسندید، براى وى نیز بپسندید و او را به سوى آن رهنمون شوید.
12) تحمیل گریزى؛نقطه نظرات و دیدگاه هاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید. مردم سخن چنین کسى را نمى پذیرند و با فردى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند، دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند.
13)هدیه دادن؛ گاهى لازم است از اهرم «هدیه دادن» استفاده شود. گفته شده است «الانسان عبید الاحسان» تأثیرپذیرى دیگران در پرتو نیکى و احسان، چندین برابر است. بنابراین دیگران را براى کارى که مى خواهید انجام دهند، خشنود کنید. در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است: تهادوا، فانّ الهدیة تضعّف الحبّ و تذهب بغوائل الصدر ؛ «به یکدیگر هدیه بدهید، زیرا هدیه دوستى را دو برابر مى کند و کینه هاى درون سینه ها را مى زداید.
در پرتو محبت به وجود آمده، مى توان به جلب اعتماد طرف مقابل پرداخت و تأثیرگذارى خود را افزایش داد.
14) گفتار زیبا؛ سخن نیکو را به نوعى سحر تشبیه کرده اند که در جان و اعماق وجود افراد تأثیرگذار است. بنابراین در استفاده از کلمات و جملات براى ایجاد ارتباط و تأثیرگذارى، باید به اندازه کافى دقت و بهترین کلام در کوتاه ترین و زیباترین جملات و الفاظ بیان شود.
15) همدلى؛ در حالت هاى نگرانى، ناراحتى و اضطراب، همدلى کرده و به تدریج جویاى علت اضطرابشان شوید.
همدلى Empathy عبارت است از توانایى درک تجربه هاى درونى دیگران و سهیم شدن در آنها. از این طریق مى توان خود را به جاى یک فرد قرار داد و به دنیاى درونى و تجربه هاى شخصى او راه پیدا کرد. بدین وسیله مى توان تجربه هاى هیجانى مختلف، نگرانى ها، اضطراب ها، غم ها و مشکلات دیگرى را درک کرد. طرف مقابل نیز احساس هاى خود را به طور کلامى بیان خواهد کرد و ارتباط بیشتر و بهتر ایجاد خواهد شد. در چنین وضعیتى است که فرد مى تواند به بررسى هر چه بیشتر گفته هاى او بپردازد و به تدریج علت تجربه هاى تلخ و مشکلاتش را جویا شود و به حل آنها بپردازد. خداوند، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را چنین توصیف مى کند:لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِمتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ ؛ «رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج هاى شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.
عبارت «من انفسکم» اشاره به شدت ارتباط آن حضرت با مردم است؛ گویى پاره اى از جان مردم و از روح جامعه در شکل پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم ظاهر شده است و هرگونه ناراحتى و زیان و ضررى که به مردم برسد، براى او سخت ناراحت کننده است. او نسبت به مردم بى تفاوت نیست و از رنج هاى آنان رنج مى برد. این صفت باطنى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بود که توانست در دل و قلب مردم جاى گیرد و تأثیرگذارى اش را چندین برابر کند.
16) انعطاف پذیرى؛ در عین جدى بودن و جدى رفتار کردن، باید همواره انعطاف پذیرى مناسب را حفظ نمود. نباید انتظار داشت تغییر و اصلاح در اندیشه و رفتار طرف مقابل ناگهانى، بلافاصله و یک مرتبه انجام گیرد؛ زیرا این مسئله نیازمند زمان و تدریج است. بنابراین باید به طرف مقابل، زمان و فرصت کافى داد تا به تدریج و تحت تأثیر سخن شما تغییر و تحول لازم را در خود ایجاد کند. خداوند متعال نیز پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنین ویژگى مى ستاید و آن را یکى از علل موفقیت آن حضرت معرفى مى کند:فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ «به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوى و مهربان شدى و اگر تندخوى سخت دل بودى، مردم از گرد تو پراکنده مى شدند…». بنابراین اگر کسى بخواهد پیامبرگونه تأثیرگذارى مثبت داشته باشد، باید از انعطاف و بردبارى کافى در برابر ناآگاهى ها، نقص ها و ضعف هاى دیگران برخوردار باشد.
در این زمینه براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1. آئین دوست یابى، دیل کارنگى
2. دوستى و دوستان، سید هادى مدرسى، انتشارات آستان قدس رضوى
3. دوستى در قرآن، محمدى رى شهرى

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد