آسیب شناسی جنبش های ضد استعماری از دیدگاه امام خمینی(ره)
۱۳۹۲/۰۳/۱۱
–
۷۹ بازدید
آسیب شناسی از لحاظ محتوا و قلمرو، دامنه بسیار وسیعی دارد و ابعاد مختلف موضوعات را شامل می شود و در تمام حوزه های علوم دینی و غیر دینی، جریان های سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و رویدادها و تحولات در همه ابعاد جایگاه ویژه ای دارد. اندیشمندان و شخصیت های طراز اول در تاریخ و جهان به این موضوع توجه داشته و اهمیت داده اند و در آثار خود مرتب به اینکه آسیب زدگی از چه ناحیه ای بوده اشاره داشته اند، از جمله شاخص ترین شخصیت عصر ما، حضرت امام خمینی(ره) نمونه بارز آن بود و آثار او در اختیار همگان است.
ترساندن ملت ها
ترسیدن و در موضع انفعال قرار گرفتن در برابر حوادث و رویدادها و در رویارویی با کشورهای قدرتمند که حضرت امام(ره) آنها را قدرت های شیطانی می نامیدند از مواردی بود که ایشان از آن به عنوان آسیب و خطر یاد می کردند آنجا که می فرمایند: «به قدری ما را از پیشرفت های خود و قدرت های شیطانی شان ترسانده اند که جرئت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم. بلکه اگر فرهنگ، ادب، صنعت و ابتکار داشتیم نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بی فرهنگ، آن ها را به باید انتقاد و سخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می نمایند. رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح، با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی به خورد ملت ها داده و می دهند.»
از خودبیگانه کردن
موضوع اساسی و مهمی که در تاریخ جنبش ها و قیام ها دخیل بوده عنصر از خود بیگانه شدن در برابر حوادث و رویدادها بوده و این به عنوان یکی از آسیب های تأثیرگذار در تاریخ جنبش های ضد استعماری به وفور دیده شده، البته در این رابطه تلاش دشمن ها را هم نباید نادیده گرفت که سعی می کنند دیدگاه ها، اندیشه ها و روش های مرموز و پیچیده خود را تحمیل کنند و تا بیگانه کردن از تعلقات و هویت ملت ها به پیش می روند که حضرت امام در این رابطه می فرمایند: «از جمله نقشه هایی که تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان ]ایران[ گذاشت و آثار آن تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خودشان و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است، به طوری که خود و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق را دو قطب قدرتمند و نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیر قابل اجتناب معرفی نمودند و قصه این امر غم انگیز طولانی و ضربه هایی که از آنان خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است و غم انگیزتر اینکه آنان ملت های ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشتند و کشورهای مصرفی بار آوردند.»
انزوای سیاسی
امام خمینی(ره) عزم راسخ داشتند که جوانان، مبارزان، انقلابیون به خصوص آنهایی که در کشورهای مسلمان نشین هستند در صحنه سیاسی با قدرت بمانند و به هیچ وجه به گوشه نشینی و انزوا نروند، چرا که خارج شدن از صحنه مبارزه و مقاومت موجب پیشرفت و رشد قدرت های استعمارگر می شود. ایشان چنین اقدامی را طرح و برنامه کشورهای استعمارگر و عوامل مستبد آنها می دانستند و در این رابطه فرمودند: «تزریق کرده بودند به ملت ها، به مسلمین به دیگر اقشار جمعیت های دنیا که سیاست کار شماها نیست، بروید سراغ کار خودتان و آن چیزی که مربوط به سیاست است بدهید به دست امپراتورها، همه چیز مسلمانان و مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است. این ها مصیبت هایی است که به مسلمانان وارد شده است و سیاست های خارجی برای چاپیدن این ها و برای از بین بردن عزت مسلمین به آن دامن زدند…»
عوامل روانی و درون شخصیتی انسان در این رابطه موثر است که جسارت اندیشیدن و نظریه پردازی را از آنها می گیرد و نفی هرگونه جرئت در برابر مهاجمان و سوق دادن به انزوا و انفعال، آسیب های بسیار خطرناکی است که به تدریج جریان پیدا می کند و بعضی از جنبش ها گرفتار مرور زمان می شوند و در دام این آسیب قرار می گیرند.
مصرف گرایی
حضرت امام خمینی(ره) درباره این آسیب و خطرات فراوان آن به جنبش های ضد استعماری و مبارزین ضد استبدادی تأکید فراوان نموده اند. این موضوع با آسیب های دیگر پیوند ناگسستنی دارد. کشورهای استعمارگر با ترویج ارزش های کاذب و با تبلیغ مصرف کالاهای وارداتی که موجب عقب ماندگی بوده و هست سعی نموده اند قشر اندیشمندان را به خود جلب کنند. تجملات و تشریفات در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته نیز آفات بزرگی هستند، چه رسد به کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه، متأسفانه کشورهای عربی ـ اسلامی بیشتر گرفتار مصرف گرایی، بیکاری، تجمل گرایی و تشریفات شده اند. تزئینات زندگی اغلب انسان ها را چنان به خود مشغول ساخته که از محتوای آن غافل مانده اند، بسیاری از کسانی که در عرصه مبارزات و نهضت ها به پیش رفته پس از مدتی در این دام گرفتار می شوند و دیگر برای آنها مبارزه معنا ندارد، در حالی که از شاخصه های اصلی مبارزان، مجاهدان، پیشگامان مبارزه، نیروهای جهادی و رهبران جنبش ها این است که، می بایست آینه تمام نمای زهد، تقوا و پارسایی باشند و هرگاه از این شاخصه ها خارج شده اند دیگر از حوزه مجاهد، مبارز و پیشگام خارج شده اند. حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) در وصیت نامه خود در این رابطه می فرمایند: «قناعت و زهد امروزه از ضروریات زندگی کشورهای در حال توسعه است. توجه به این نکته به این معناست که ضرورت پرهیز از تجملات، تشریفات و تزئینات زندگی با الگوی غربی مصرف گرایانه در این کشورها بسیار زیاد است.»
غرب زدگی و شرق زدگی
موضوع دیگری که از آسیب های بسیار خطرناک جنبش ها، نهضت ها، قیام ها و انقلابات بوده و هست اتکای فکری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این انقلاب ها به کشورهای شرق یا غرب است، به گونه ای که این خطر موجب شده نهضت های ضد استعماری دستخوش تحول قرار گیرند که حضرت امام خمینی(ره) فکر و اندیشه متکی به غرب زدگی و شرق زدگی را نفی و به خود و ملت تکیه داشتن را توصیه می کنند و در بخشی از وصیت نامه شان در این باره آورده اند: «با غرب و غرب زدگی مبارزه نمایید و روی پای خودتان بایستید و بر روشنفکران غرب زده و شرق زده بتازید و هویت خویش را دریابید و بدانید که روشنفکران اجیر شده بلایی بر سر ملت و مملکت شان آورده اند که تا متحد نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه ننمایید بر شما آن خواهد گذشت که تاکنون گذشته است. امروز زمانی است که ملت ها چراغ روشنفکران شان شوند و آنان را از خودباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملت هاست و آنان هادی هدایت کنندگان تاکنوند. بدانید که قدرت معنوی شما بر همه قدرت ها چیره خواهد شد… نصرت کنید خدا را تا نصرت دهد شما را. ای اقیانوس بزرگ مسلمانان خروش برآورید و دشمنان انسانیت را در هم شکنید…»
تفکر ملی گرایی
جریانی که موجب اختلاف در جنبش ها و نهضت ها شده و دشمن و کشورهای استعمارگر از آن ورود پیدا کرده اند و موجب آسیب های جدی شده است تکیه بر تفکر ملی گرایی است. البته ملی گرایی تا حد یک احساس ساده و دوستی نسبت به آب، خاک، وطن، ملت مشکل چندانی ندارد و قابل تقدیر و تحسین هم هست، اما هنگامی خطرناک می شود که در حد پرستش اوج بگیرد و این یکی از آسیب های جدی برای نهضت ها و جنبش های ضد استعماری بوده و هست که مورد توجه حضرت امام(ره) قرار داشت. ایشان فرمودند: «با دست حکومت های فاسد این نژادپرستی ها و گروه پرستی در بین مسلمین رشد کرده و عرب ها را در مقابل عجم ها و عجم ها را در مقابل عرب ها و ترک ها و ترک ها را در مقابل دیگران قرار دادند و همه نژادها را در مقابل هم. اینکه من مکرر عرض می کنم این ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است، برای این است که این ملی گرایی، ملت ایران را در مقابل سایر ملت های مسلمین قرار می دهد و ملت عراق را در مقابل دیگران و ملت کذا را در مقابل کذا؛ اینها نقشه هایی است که مستکبرین کشیدند که مسلمین با هم مجتمع نباشند.»
امام خمینی(ره) با استناد به شواهد تاریخی معتقد بودند که ترویج «قومیت و ملیت گرایی» و ایجاد نهضت هایی به نام پان عربیسم، پان ترکیسم، پان ایرانیسم و امثال آن در جهان سوم و ممالک اسلامی، نتیجه مطالعات و تلاش استعمارگران برای تجزیه ممالک و اختلاف افکنی و تحمیل سلطه بر آنان بوده است که می فرمودند: «نقشه قدرت های بزرگ و وابستگان آن ها در کشورهای اسلامی این است که این قشرهای مسلم را که خدای تبارک و تعالی بین آن ها اخوت ایجاد کرده است و مومنان را به نام اخوت یاد فرموده است از هم جدا کنند و به اسم ملت ترک، ملت کرد، ملت عرب، ملت فارس از هم جدا کنند، بلکه با هم دشمن کنند و این درست برخلاف مسیر اسلام است.»
خطر صهیونیزم
امام خمینی(ره) از رژیم اشغالگر فلسطین به عنوان «فرزند نامشروع صهیونیسم بین الملل» نام می برد که با پشتیبانی کشورهای استعمارگر اروپایی و آمریکایی در منطقه حساس غرب آسیا (خاورمیانه) به وجود آمده است و از همان ابتدای نهضت امام خمینی(ره) خطر صهیونیزم را به جهان گوشزد کردند و هنگامی که نامی از مبارزه با اسرائیل و صهیونیزم مطرح نبود، فرمودند: «اسرائیل این جرثومه فساد همیشه پایگاه آمریکا بوده است. من در طول نزدیک بیست سال خطر اسرائیل را گوشزد نموده ام، باید همه به پاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم.» و هنگامی که طرح صلح اعراب و اسرائیل از طرف مجامع بین المللی مطرح می شود و برخی از سران کشورهای مسلمان مانند مصر به سازش تن می دهند، حضرت امام از این اقدام به عنوان یک خطر بین المللی یاد می کنند و می فرمایند: «امروز اسرائیل و دوست صمیمی اش مصر، در منطقه، در فکر ایجاد یک هسته مرکزی برای نابودی مسلمان ها و ارزش های عالی فکری آنها می باشند، اخیراً عراق و بعضی سران کشورهای منطقه هم با این طرح موافقت نموده اند. من نزدیک به بیست سال خطر صهیونیسم بین الملل را گوشزد نموده ام و امروز خطر آن را برای تمامی انقلابات آزادی بخش جهان و انقلاب اخیر اسلامی ایران نه تنها کمتر از گذشته نمی دانم که امروز این زالوهای جهانخوار با فنون مختلف برای شکست مستضعفان جهان قیام و اقدام نموده اند. ملت ما و ملل آزاد جهان باید در مقابل این دسیسه های خطرناک با شجاعت و آگاهی ایستادگی نمایند.»
جمعیت حقوق بشر
تشکیلات مطرح به عنوان حقوق بشر یکی از ابزارهای فشار کشورهای استعمارگر بوده و هست و بسیاری از جنبش ها و نهضت های استعماری از این ناحیه آسیب ها دیده اند که موجب دغدغه و نگرانی نهضت های آزادی بخش و مستقل بوده و هست. این اهرم خطرناک برای کشورهای اسلامی به خصوص انقلاب اسلامی ایران، بیش از سایر کشورهاست. حضرت امام خمینی(ره) درباره تشکیلات مربوط به آمریکایی ها به ملت های جهان هشدار دادند و در این رابطه فرمودند: «این قضیه اعلامیه حقوق بشر و این حرف ها این برای این است که دولت های ضعیف را این ها با موجه کردن کار خودشان بیابند. گمان نشود که اعلامیه حقوق بشر یک واقعیتی دارد و این حقوق بشر را این قدرت های بزرگ، اصلاً احترام برایش قائل هستند؟ ما از اعمال شان این معنا را می توانیم بفهمیم که آیا این هایی که اعلامیه حقوق بشر را امضا کردند و طرفداری کردند، این ها خودشان تا چه اندازه عمل کردند به این حقوق بشر.
این جمعیتی که صدا می کنند که حقوق بشر، حقوق بشر، این ها عمال استعمارند. اصل این جمعیت هایی که در آمریکا یا در جاهای دیگر درست شده است به عنوان جمعیت حقوق بشر، جمعیت کذا و کذا این ها را همه آنها درست کرده اند، برای اینکه حقوق بشر را ضایع کنند.»
سازمان های کنترل کننده
کشورهای استعمارگر سعی کرده اند سازمان و تشکیلات پیچیده کنترل کننده ای در جهان ایجاد کنند که بیش از هر چیز برای جنبش های ضد استعماری مزاحم بوده در راه انحراف آنها کوشیده اند و حضرت امام خمینی(ره) این سازمان ها و تشکیلات مربوط به کمونیسم بین الملل و آمریکا و اسرائیل را در رقابت با هم دیدند تا با سبقت گیری از یکدیگر، ملل مستضعف به پا خاسته جهان را کنترل کنند و در سیطره تحت سلطه درآورند. ایشان در اوایل پیروزی انقلاب طی پیامی به جهان اعلام کردند: «ما با کمونیسم بین الملل به همان اندازه در ستیزیم که با جهانخواران غرب به سرکردگی آمریکا، با صهیونیزم و اسرائیل شدیداً مبارزه می کنیم. دوستان عزیزم ]منظور علاقه مندان به انقلاب اسلامی در جهان[ بدانید که خطر قدرت های کمونیستی از آمریکا کمتر نیست و خطر آمریکا به حدی است که اگر کوچک ترین غفلتی کنید نابود می شوید. هر دو ابرقدرت ]منظور آمریکا و شوروی سابق[ کمر به نابودی ملل مستضعف بسته اند و ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم ما باید در صدور انقلاب مان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلاب ما را صادر نمی کنیم کنار بگذاریم، زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفی دیگر تمام قدرت ها و ابرقدرت ها کمر به نابودی مان بسته اند و اگر در محیطی در بسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.» بنا به فرمایش امام می بایست حصارها و حلقه های محدودکننده مبارزه شکست و با مجموعه های دیگر مرتبط بود و زنجیره کنترل کننده شبکه های استعماری را کور کرد. در غیر این صورت سرنوشت چیزی جز شکست نخواهد بود.
احزاب و گروه های سیاسی
بسیاری از جنبش ها و نهضت ها دچار آسیب زدگی و آفت ها شده اند به گونه ای که در چارچوب احزاب و گروه های سیاسی دچار کشمکش و فرسایش نیروهای شان شده اند و معمولاً کشورهای استعمارگر با دسته بندی آن ها به محافظه کارهای رادیکال، جانب یکی را گرفته اند و حمایت نموده اند یا به طور دیگر نیروهای رادیکال و تندرو را که معمولاً مسلح بوده اند با تحریک دیگری موجب اختلاف نموده اند. امام خمینی(ره) در این رابطه فرموده اند: «من گمان می کنم که از اول که احزاب پیدا شد در امثال ایران، این یک طرحی بوده است از خارج، آنها احزاب دارند، آن مملکت های دیگر است لکن احزابی که آنها دارند فرم آنها یک جور دیگر است. این طور نیست که یک کاری بکنند که برای کشورشان مضر باشد، لکن وقتی صادر شد به این مملکت ها برای اینکه توجه به عمق مسائل ندارند احزابی درست می شود که به حال کشورشان مضر است. اینها یک چیزی درست می کنند که اینها خیال می کنند باید ما احزاب داشته باشیم. عمق این مطلب که احزاب آنجا، ضعف آنها چه جور است و احزاب اینجا چه جور باشد، این را درست ادراک کرده اند، احزاب درست کردند لکن هر حزبی برای دیگری کارشکنی می کند، آن حزب هم برای او…»
جریان متحجرین
این موضوع که در حوزه های علمیه جریان دارد، به عنوان یکی از اهرم های فشار و مزاحم علیه نهضت ها و جنبش های ضد استعماری به کار گرفته شده است و به عنوان پایگاه دشمن نقش ایفا می کند. حضرت امام از آغاز نهضت از این جریان ضربات و آسیب ها دید و تا پایان عمر از ماجرا در رنج بود و بارها درباره آنها سخن گفت و در پیام ها از آنها نام برد و چنین فرمود: «مسئله کتاب آیات شیطانی کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است… چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام ]جمهوری اسلامی[ می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟…»
آمریکا
آمریکا به عنوان یکی از کشورهای استعمارگر و حامی مستبدان و تروریست ها در دوران معاصر بسیار نقش آفرین بوده است و همواره در میان تمامی عوامل دستگاه ها و اهرم های فشار در مهار جنبش های ضد استعماری نقش تعیین کننده و درجه اول داشته است. حضرت امام خمینی(ره) از آن به عنوان دشمن شماره یک نام بردند و فرمودند: «مهم ترین و درد آورترین مسئله ای که ملت های اسلامی و غیر اسلامی، کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریکاست. دولت آمریکا به عنوان قدرتمندترین کشورهای جهان برای بیشتر بلعیدن ذخایر مادی کشورهای تحت سلطه، از هیچ کوششی فروگذار نمی کند.آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی نماید. او مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیله صهیونیسم بین الملل سازماندهی می گردد، استثمار می نماید. او با ایادی مرموز و خیانتکارش چنان خون مردم بی پناه را می مکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.»
ایجاد قرنطینه سیاسی
حضرت امام خمینی(ره) که همواره بر آسیب شناسی ها توجه داشتند و تذکر دادند، معتقد بودند که کشورهای استعمارگر و خصوصاً آمریکا و شوروی ]سابق[ جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسی تقسیم کرده اند و در این باره فرمودند:
«در بخش آزاد جهان این ابرقدرت ها هستند که هیچ مرز و حد و قانونی نمی شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگی ملت ها را امری ضروری و کاملاً توجیه شده و منطقی و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته و بین المللی می دانند. اما در بخش قرنطینه سیاسی که متأسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصاً مسلمان در آن محصور و زندانی شده اند هیچ حق حیات و اظهار نظری وجود ندارد، همه قوانین و مقررات و فرمول ها همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظام های دست نشاندگان و در برگیرنده منافع مستکبران خواهد بود و متأسفانه اکثر عوامل اجرایی این بخش همان حاکمان تحمیل شده یا پیروان خطوط کلی استکبارند که حتی فریاد زدن از درد را نیز در درون این حصارها و زنجیرها جرم و گناهی نابخشودنی می دانند و منافع جهانخواران ایجاب می کند که هیچ کس حق گفتن کلمه ای که بوی تضعیف آنان را بدهد یا خواب راحت آنان را آشفته کند، ندارد.»
مباحث و موضوعات دیگری به عنوان آسیب ها و آفت ها متوجه جنبش های ضد استعماری بوده و هست که از دیدگاه حضرت امام مطرح شده است. تلاش می شود در مباحث بعدی ارائه شود.
http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=257625