“يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ” (مائده/35).”اى كسانى كه ايمان آوردهايد پرهيزگارى پيشه كنيد و وسيلهاى براى تقرب به خدا انتخاب نمائيد و در راه او جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد”.
از آيات ديگر قرآن نيز به خوبى استفاده ميشود كه وسيله قرار دادن مقام انسان صالحى در پيشگاه خدا و طلب چيزى از خداوند به خاطر او، به هيچوجه ممنوع نيست و منافات با توحيد ندارد، در آيه 64 سوره نساء مىخوانيم:(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً):” اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند (و مرتكب گناهى شدند) به سراغ تو مىآمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مىكردند و تو نيز براى آنها طلب عفو مىكردى، خدا را توبهپذير و رحيم مىيافتند”.
و نيز در آيه 97 سوره يوسف مىخوانيم كه: برادران يوسف از پدر تقاضا كردند كه در پيشگاه خداوند براى آنها استغفار كند و يعقوب نيز اين تقاضا را پذيرفت.در آيه 114 سوره توبه نيز موضوع استغفار ابراهيم در مورد پدرش آمده كه تاثير دعاى پيامبران را در باره ديگران تاييد مىكند و همچنين در آيات متعدد ديگر قرآن اين موضوع منعكس است.در كتاب” وفاء الوفاء” تاليف دانشمند معروف سنى” سمهودى” چنين مىخوانيم كه: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پيشگاه خداوند از پيامبر ص و از مقام و شخصيت او، هم پيش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم بعد از رحلتش، هم در عالم برزخ، و هم در روز رستاخيز، سپس روايت معروف توسل آدم را به پيامبر اسلام ص از عمر بن خطاب نقل كرده كه: آدم روى اطلاعى كه از آفرينش پيامبر اسلام در آينده داشت به پيشگاه خداوند چنين عرض كرد:” يا رب اسئلك بحق محمد لما غفرت لى”.” خداوندا به حق محمد ص از تو تقاضا مىكنم كه مرا ببخشى”.
سپس حديث ديگرى از جماعتى از راويان حديث از جمله” نسايى” و” ترمذى” دانشمندان معروف اهل تسنن به عنوان شاهد براى جواز توسل به پيامبر در حال حيات نقل مىكند كه خلاصهاش اين است:” مرد نابينايى تقاضاى دعا از پيامبر براى شفاى بيماريش كرد، پيغمبر به او دستور داد كه چنين دعا كند:” اللهم انى اسئلك و اتوجه اليك بنبيك محمد نبى الرحمة يا محمد انى توجهت بك الى ربى فى حاجتى لتقضى لى اللهم شفعه فى” .” خداوندا من از تو به خاطر پيامبرت پيامبر رحمت تقاضا مىكنم و به تو روى مىآورم اى محمد! بوسيله تو به سوى پروردگارم براى انجام حاجتم متوجه مىشوم خداوندا او را شفيع من ساز.سپس در مورد جواز توسل به پيامبر ص بعد از وفات چنين نقل مىكند كه مرد حاجتمندى در زمان عثمان كنار قبر پيامبر ص آمد و نماز خواند و چنين دعا كرد. اللهم انى اسئلك و اتوجه اليك بنبينا محمد ص نبى الرحمة، يا محمد انى اتوجه بك الى ربك ان تقضى حاجتى”.” خداوندا من از تو تقاضا مىكنم و بوسيله پيامبر ما محمد ص پيغمبر رحمت به سوى تو متوجه مىشوم، اى محمد من بوسيله تو متوجه پروردگار تو مىشوم تا مشكلم حل شود”.بعدا اضافه مىكند چيزى نگذشت كه مشكل او حل شد.
منبع:
تفسير نمونه ج4ص264الي268