خانه » همه » مذهبی » آيا قرآن مجيد قابل نقد عقلي و تجربي است؟

آيا قرآن مجيد قابل نقد عقلي و تجربي است؟

در جواب اين سؤال بايد گفت: اين سؤال از دو منظر و دو محور قابل بررسي است.
1. آيا هيچ برهان عقلي به ابطال همه يا بخشي از معارف قرآن وجود دارد يا خير؟
2. آيا هيچ مطلب علمي (به معناي تجربي) به ابطال ديدگاه‌هاي قرآني وجود دارد؟
پس از دو منظر درون‌ديني و برون‌ديني مي‌توان به اين سؤال پاسخ داد.
نقد در لغت به معناي آشكار كردن عيب كلام،[1] برگزيدن و ارزيابي كردن،[2] تشخيص خوب از بد،[3] شناخت محاسن و معايب كلام،[4] نكوهش و… آمده است. در اصطلاح نقد يعني شناخت ارزش و جايگاه يك پديده يا اثر.[5]با توجّه به تعريف لغوي و اصطلاحي، آيا قرآن قابل نقد عقلي و يا تجربي است يا خير؟
الف. از منظر درون‌ديني قرآن مجيد خود را حق محض مي‌داند و هيچ باطلي در او راه ندارد. «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ…»[6] «به تحقيق (قرآن) كتابي است گرامي، نه باطل گذشته به آن دست يابد و نه آينده چرا كه از جانب حكيم شايسته ستايش نازل شده است. آيات گوناگون ديگري همين مضمون را مي‌رساند.
1.قرآن مجيد نقادي كردن، مناظره كردن، موشكافي كردن و ريشه‌يابي كردن و شكوفا كردن انديشه بشريت را در تمام اعصار و امصار مي‌پذيرد، كه در سوره نحل مي‌فرمايد: «با فرزانگي و اندرزي نيكو به راه پروردگارت بخوان و با بهترين طريق با آنها مباحثه كن، پروردگار گمراهان و هدايت‌شدگان طريقش را بهتر مي‌شناسد.»[7] 2. قرآن دعوت به «تحدّي» و «مبارزه طلبي» و نقد كردن مي‌نمايد. در سوره يونس مي‌فرمايد: «يا مي‌گويند: به دروغ آن را به خدا نسبت مي‌دهد.» بگو: «اگر راست مي‌گوييد غير از خدا هركس را مي‌توانيد بخوانيد و يك سوره همانند آن بياوريد.»[8] در سورة بقره، آية 23 هم به همين مضمون آيه‌اي آمده است كه دعوت به تحدي مي‌كند، در سوره هود مي‌فرمايد: «يا مي‌گويند: اين قرآن را از خود بافته و به خدا نسبت داده است.» بگو: «اگر راست مي‌گوييد شما هم ده سورة به هم بافته مانند آن بياوريد و غير از خدا هر كه را بخواهيد مي‌توانيد به ياري بطلبيد.»[9] در سورة اِسراء مي‌فرمايد: «بگو اگر جنّ و انس گرد آيند كه مانند اين قرآن را بياورند هرگز نتوانند نظيرش را بياورند هر چند كه يكديگر را ياري دهند.»
از آنجايي كه قرآن مجيد براي همه بشريت در همه اعصار و قرون به عنوان معجزه مطرح است. تحدّي آن نيز كه سند حقانيّت و دليل اعجاز آن است، علّيت و دوام دارد. قرآن مجيد كتاب تحقيق محور است و تفكر آفرين. همواره همه مردم را به تعقّل، و تحقيق دعوت مي‌كند تا از «تقليد» در اصول دين دست بردارند و به تحقيق بگرايند. اگر عوام مردم در مسايل ديني مقلد هستند. اين تقليدشان بايد به تحقيق منتهي گردد، بايد تقليد خود را با عقل دروني، برهاني كنند و بدانند كه از چه كسي تقليد مي‌كنند.[10]قرآن كريم از همه جهات اعجاز است، چه از نظر فصاحت و بلاغت و چه از نظر انجام و هماهنگي آيات، چه از جنبة اخبار غيبي، و چه از جهت معارف و محتواي حقوقي، سياسي، و…، و چه از حيث آورندة آن كه درس نخوانده است. از اين جهت آناني كه به فكر مبارزه با قرآن بودند هيچ‌گاه نتوانستند با آن مبارزه كنندو مثل آن را بياورند.[11] بنابراين قرآن كريم قابل نقد نيست و سراسر حق و مطابق با واقع است. در كتب روايي و تاريخي آمده است كه مشركان و منكران رسالت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ تحدّي خداي سبحان را پذيرفتند و در صدد مبارزه و مثل آوردن براي قرآن و سوره‌هاي آن برآمدند و مدت‌ها فصيحان و بليغان آن كوشيدند و عدّه‌اي در كنار كعبه با يكديگر هم‌پيمان شدند كه در مدّت يك‌سال، تمام قرآن يا بخشي از سوره آن را نقض كنند ولي از آوردن يك سوره كوچك نيز عاجز ماندند و اينجا بود كه زبان به تهمت گشودند و نسبت سحر و افتراء به پيامبر دادند.[12] آنان كه اهل دانش و خرد هستند، وحي الهي و ضرورت آن را درك مي‌كنند، ولي عدّه‌اي در برابر آن مقاومت كرده، به مبارزه مي‌پردازند و براي خاموش كردن چراغ وحي مي‌كوشند. وحي الهي از آنجا كه با معيار و ميزان حق و عقل همراه است، خردمندان و عالمان از آن بهره مي‌برند و جاهلان كافر، قرآن را كه وحي الهي است، اسطوره مي‌پندارند؛ زيرا كه توانايي فهم و ادراك معارف آن را ندارند.[13]خداوند سبحان در برخي آيات كريم، قرآن را نور و كتاب روشن معرفي كرده است؛ كتاب نوري كه انسان را به وسيلة آن از ظلمت ‌ها بيرون مي‌آورد و به سوي نور خود هدايت مي‌كند: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً».[14] خاصيت نور آن است كه در ذات و گوهر خود ظاهر و روشن باشد و از نظر اثر بيروني هم، مُظْهِر و روشن‌كنندة غيرش باشد. پس قرآن كريم در عين اين‌كه كتاب هدايت است، كتاب نور نيز است.
2. امّا از منظر برون ديني و مباحث تطبيقي نيز تاكنون (بر اساس شواهد تاريخي) هيچ يك از ديدگاه‌هاي قرآني ابطال نشده بلكه برعكس موارد فراواني در تأييد ديدگاه‌هاي مختلف قرآني از جنبه‌هاي مختلف (اختبار غيبي، مطالب علمي و…) مطرح شده است. و تا به حال كسي نتوانست با تحدّي قرآن مبارزه كند و يا نقدي را بر آن وارد سازد كه همه پسند و همراه با برهان تجربي و علمي باشد. به خاطر اين ناتواني دشمنان قديمي و منكران وحي انواع تهمت‌ها را به رسول خدا و قرآن مجيد مي‌زدند.
آنچه به طور اختصار مي‌توان از منظر درون‌ديني و برون‌ديني،‌ بيان كرد عبارت است از:
1. قرآن مجيد كتابي است كه خود حق محض است و در برابر تحريف, از عصمت برخوردار است باطلي در او راه ندارد تا نقد شود بلكه رفتار، گفتار، نوشتار ديگران و خود شخصيت‌ها را مورد نقد و نقادي قرار مي‌دهد.
2. خود قرآن شريف دعوت به تَحدّي و مبارزه طلبي، مباهله و نقدپذيري مي‌كند، منتها طبق شواهد تاريخي, در عمل كسي نتوانست با قرآن به مبارزه برخيزد.
3. عقل بشر به دليل آن‌كه در مقام علم و عمل معصوم نيست و دچار لغزش وخطاء مي‌شود و تحت تأثير وهم و خيال از جهت نظر و شهوت و غضب از لحاظ عمل قرار مي‌گيرد[15] نمي‌تواند قرآن مجيد را كه وحي الهي است و عزيز و نفوذ ناپذير است، مورد نقد و نقادي قرار دهد.
4آموزه هاي قرآن هيچ تعارضي با عقل و علوم تجربي اثبات شده ندارند تا با آنها نقد شوند. بنابراين با برهان عقلي ويافته هاي تجربي نمي‌توان قرآن مجيد را كه وحي محض، نور محض، عزيز و نفوذناپذير، جهاني وجاودانه و… است نقد كرد و ارزش جايگاه آن را مورد نقادي قرار داد.

پي نوشت ها:
[1] . لغت‌نامه دهخدا، ج 47.
[2] . امامي، نصرالله، مباني و روش‌هاي نقد ادبي، 1377، صص 11ـ12.
[3] . رهگذر، رضا، بياييد ماهيگيري بياموزيم، قم، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، 1366.
[4] . زرين‌كوب، عبدالحسين، آشنايي با نقد ادبي، تهران، انتشارات مهارت، چاپ چهارم، 1367، ص 22.
[5] . حسين، ابوالقاسم، (ژرفا)، بر ساحل سخن، قم، معارف امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، چاپ سوم، 1377، ص 31.
[6] . فصلت/ 41 و 42.
[7] . نحل/ 125.
[8] . يونس/ 38.
[9] . هود/ 13.
[10] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن در قرآن، ج 1، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، 1378، ص 133.
[11] . همان، ص 134.
[12] . همان، ص 174.
[13] . تفسير موضوعي قرآن در قرآن، همان.
[14] . نساء/ 174.
[15] . تفسير موضوعي، همان، ص 306.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد