بحث از آفرينش جهان در شش روز ، در هفت مورد از آيات قرآن مجيد آمده است ولى در سه مورد ، علاوه بر آسمانها و زمين ، ما بينهما ( آنچه در ميان زمين و آسمان قرار دارد ) نيز به آن اضافه شده است كه در حقيقت توضيحى است براى جمله قبل ، زيرا همه اينها در معنى آسمانها و زمين جمع است ، چون مى دانيم آسمان شامل تمام چيزهائى مى شود كه در جهت بالا قرار دارد و زمين نقطه مقابل آن است. در اينجا فورا اين سؤال به ذهن مى آيد كه قبل از آفرينش زمين و آسمان شب و روزى وجود نداشت ، كه اينها در آن آفريده شود ، شب و روز از گردش زمين به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود مى آيد. علاوه براين پيدايش مجموعه جهان در شش روز، يعنى كمتر از يك هفته چيزى است بر خلاف علم ، زيرا علم مى گويد : ميلياردها سال طول كشيد تا زمين و آسمان به وضع كنونى درآمد. ولى با توجه به مفهوم وسيع كلمه يوم ( روز ) و معادل آن در زبانهاى ديگر ، پاسخ اين سؤال روشن است ، زيرا بسيار مى شود كه يوم به معنى يك دوران به كار مى رود ، خواه اين دوران يك سال باشد يا صد سال يا يك ميليون سال و يا ميلياردها سال ، شواهدى كه اين حقيقت را ثابت مى كند و نشان مى دهد يكى از معانى يوم همان دوران است فراوان مى باشد :
1 -در قرآن صدها بار كلمه يوم و ايام به كار رفته است ، و در بسيارى از موارد به معنى شبانه روزى معمول نيست ، مثلا تعبير از عالم رستاخيز به يوم القيامه نشان مى دهد كه مجموعه رستاخيز كه دورانى است بسيار طولانى به عنوان روز قيامت شمرده شده است ، از پاره اى از آيات قرآن استفاده مى شود كه روزرستاخيز و محاسبه اعمال مردم پنجاه هزار سال طول مى كشد ( سوره معارج آيه 4)
2 -در متن كتب لغت نيز مى خوانيم كه يوم گاهى به مقدار زمان ميان طلوع و غروب آفتاب گفته مى شود و گاهى به مدتى از زمان ، هر مقدار بوده باشد .
3 -در روايات و سخنان پيشوايان دينى نيز كلمه يوم به معنى دوران بسيار آمده است ، چنانكه امير مؤمنان على (عليه السلام) در نهج البلاغه مى فرمايد : الدهر يومان يوم لك و يوم عليك : دنيا براى تو دو روز است ، روزى به سود تو است و روزى به زيان تو .در تفسير برهان در ذيل همين آيه از تفسير على بن ابراهيم نيز مى خوانيم كه امام فرمود : فى ستة ايام يعنى فى ستة اوقات : شش روز يعنى شش وقت و دوران .
4 -در گفتگوهاى روزمره و اشعار شعرا و در زبانهاى مختلف كلمه يوم و معادل آن نيز به معنى دوران زياد ديده مى شود ، مثلا مى گوئيم كره زمين يك روز گداخته و سوزان بود و روز ديگر سرد شد و آثار حيات در آن آشكار گرديد ، در حالى كه دوران گداختگى زمين به ميلياردها سال بالغ مى شود . يا اينكه مى گوئيم يك روز بنى اميه خلافت اسلام را غصب كردند ، و روز ديگر بنى عباس ، در حالى كه دوران خلافت هر يك به دهها يا صدها سال بالغ مى گردد .
منبع:
تفسير نمونه ج6ص 200و201