برخی از دستورات را – ولو از روی اجبار هم شده – باید به اجرا گذاشت و نمی توان تنها به عقیده و میل مردم اکتفا کرد. اگر چنین باشد شما لحظه ای فکر کنید چقدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روی اعتقاد از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب کنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با میل و رغبت احتراز نمایند؟ چقدر ازمردم حاضرند حتی با میل و رغبت به جلسات سخنرانی بیایند و در زمینه این گناهان و تبعات سوء آن توجیه شوند؟ تا سپس آنها را آزاد گذاشت تا در عمل هم با میل و رغبت وظایف خویش را اجرا کنند. این موضوع منحصر به کشور ما نیست. در هر کشوری یک سلسله دستوراتی است که به اجبار آنها را به اجرا می گذارند. شما ملاحظه کنید در کشوری مثل فرانسه – که خود را مهد آزادی می شمارند – چگونه به اجبار زن ها را وادار به بی حجابی می کنند تا به دانشگاه راه یابند! از این بگذریم سایر وظایف و قوانین را با جریمه های سنگین و مجازات سخت، به اجرا می گذارند. شاید مطلع باشید که «تجاوز به عنف» در اروپا مجازات سخت و شدیدی به همراه دارد و به جا هم هست. بنابراین نمی توان همه وظایف را انتظار داشت که مردم با میل و رغبت خویش انجام دهند. در خاتمه از اینکه سؤالاتی را مطرح کرده اید، سپاسگزاریم. سعی کنید مطالعات خود را در زمینه دینی، عقیدتی و… بخصوص از اساتید دروس عمومی و معارف اسلامی بهره بیشتری ببرید.