آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
۱۳۹۴/۰۴/۲۰
–
۱۸۷۶ بازدید
آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
بنابر سخن نقل شده از برخی علماء معاصر، آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
به گزارش جهان، “انور طاها” نوشت:
بنابر سخن نقل شده از برخی علماء معاصر، آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
بنابر سخن نقل شده از برخی علماء معاصر، آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
به گزارش جهان، “انور طاها” نوشت:
بنابر سخن نقل شده از برخی علماء معاصر، آیا صحیح است که ظهور در همین سالهای نزدیک اتفاق می افتد؟
هیچ کس نمی تواند به طور دقیق از زمان ظهور آن حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد. و آنچه در برخی از روایات نیز درباره زمان ظهور امام زمان(ع) آمده است، نشانهها و علایمی است که بر اساس آنها برخی از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایی نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند . البته بعضی از این بشارتها می تواند شاهد و قرینه ای بر نزدیک بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. ولی با این حال به طور قاطع نمی توان گفت که آیا امام عصر(عج) در زمانی نزدیک ظهور خواهد کرد یا خیر.
اما اینکه همه، چه پیر و چه جوان، چه زن و چه مرد باید به ظهور حضرت ولی عصر(عج) امیدوار باشند، سخن درستی است و مژده ظهور هم کار پسندیده ای است و در دعاهای مربوط به حضرت ولی عصر(عج) آمده است: « انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا؛ دشمنان ظهور فرج را دور می بینند ولی ما(شیعیان) آن را نزدیک می بینیم» و نیز در روایتی سفارش شده است که هر صبح و شام منتظر ظهور آن حضرت باشید. بنابراین همه امیدواریم که روزی شاهد ظهور حضرت باشیم ولی، زمانِ خاصی تعیین کردن کار درستی نیست و از آن به شدت نهی شده است.
البته برخى نیز بر این باورند که بسیارى از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمى ظهور باقى مانده است!! پاسخ به این گروه نیز چنین است که واقعاً نمی توان اینطور سخنى را بصورت قطعى و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلى و قدیمى شیعه، معمولاً از نشانه هاى خاص و محدود نام برده اند و بعضى از این نشانه هایى که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح می شود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ مطرح شده است. لذا ارائه نظر قطعى در مورد این نشانه ها، نیاز به پژوهش هاى علمى و گسترده در همه این منابع دارد. بنابراین با دیدن این حوادث، نباید انتظار به نحو عجولانه باشد، یعنى فکر کنیم با پیدایش فلان حادثه حتماً تا چند روز یا هفته دیگر قیام شروع خواهد شد؛ بلکه این مسائل، باید یک بیدارى را در ما به وجود آورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهى نزدیک شده ایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این نهضت جهانى، آماده کنیم.
توجه: ظهور حضرت مهدى(عج)، منوط به اذن الهى است و اذن الهى نیز زمانى است که شرایط و زمینه هاى ظهور فراهم باشد.
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عده اى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیده اند که دوره اى که ما در آن زندگى می کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانه هایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و…) که این نشانه ها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است. پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق می شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله اى بود و غیبت صغرى جهت ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله اى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان(عج) آشنایى بیشترى پیدا کرده اند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده می شوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیه هاى منطقه اى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملت ها را به این نتیجه رسانده که براى آینده اى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده اى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم را براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پى گیرى می کند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث نیز این واقعیت را اثبات می کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم. در بعضی از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند؛ چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است: « … و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون ـــ و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند.»، البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای عهد آمده است: « … اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا ـــ پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند ولی ما آن را نزدیک می بینیم».
خلاصه آنکه بیان مطالبی درباره نزدیک بودن ظهور- از جمله همین مطلبی که نقل کردید – نمی تواند توقیت وتعیین زمان خاص باشد و اگر اصل این نقل و قولها را بپذیریم ، باید به عنوان یک شاهد و قرینه به آنها نگاه کنیم؛ یعنی اگر این نوید ها و بشارتها را در کنار سایر شواهد روایی و قراین تجربی ( اوضاع و احوال روز ) قرار دهیم، می توانیم امیدوار به نزدیکی فرج باشیم. اما در هر حال، زمان قطعی ظهور در دست خداوند متعال است!