طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا ظهور نیاز به زمینه سازی دارد؟

آیا ظهور نیاز به زمینه سازی دارد؟

عصراسلام: آنچه از روایات وارده در باره موضوع مهدویت دریافت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود این است که ظهور در خلأ و هر گونه پیش زمینه صورت نمی‌گیرد. از یک طرف سخن از سیصد و سیزده تن یار اصلی امام علیه‌السلام و در روایتی ده هزار یاور است[۱]. در روایتی هم از مردمی در مشرق یاد شده که برای مهدی علیه‌السلام زمینه سازی می‌کنند؛[۲]  و از سوی دیگر، سخن از پیوستن لشگرهای خراسانی و یمانی به حضرت، همزمان با ظهور برای یاری و نصرت ایشان است[۳] و نیز روایاتی در باره اتصال برخی حرکت‌ها‌ و نهضت‌ها‌ به قیام حضرت و دادن پرچم­هایشان به ایشان است[۴] اما نه تنها از روایات، استقرار تمدنی دینی و ظهور روحیه ای ایمانی و رشید و سبک زندگی ای توحیدی و اسلامی در میان عموم مردم و حتی اکثریت شیعیان برنمی‌آید، بلکه ده­ها روایت از شرایط نابسامان و تیره فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آستانه ظهور و امتلای زمین از جور و ستم سخن گفته اند که در فصل پنجم پاره ای از این روایات را ذکر کردیم.

برخی به استناد آیه إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ،[۵] «خدا حال قومى را تغيير نمى‏ دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.» بر این باورند که تا حداقل مقدماتی از جامعه و تمدن‌سازی صورت نگیرد، امر ظهور محقق نخواهد شد؛[۶] در حالی که مفاد آیه ناظر به این امر نیست؛ بلکه بدین معناست که خداوند حال خوش و متنعم قوم و ملتی را بد نخواهد کرد مگر آن که آنان خود باعث زوال این نعمت شوند:

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ[۷]

«خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير نمى‏ دهد مگر آن كه آنان آنچه را در خود [از عقاید حقّه، حالات پاک و اخلاق حسنه ای که] دارند [به کفر، شرک، عصیان و گناه] تغییر دهند.»

روایات متعددی نیز همین تفسیر از آیه را تایید می‌کنند:

۱. الامام الصّادِقُ علیه‌السلام:‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ قَضَى‏ قَضَاءً حَتْماً لَا يُنْعِمُ عَلَى عَبْدِهِ بِنِعْمَةٍ فَيَسْلُبَهَا إِيَّاهُ قَبْلَ أَنْ يُحْدِثَ الْعَبْدُ مَا يَسْتَوْجِبُ بِذَلِكَ الذَّنْبِ سَلْبَ تِلْكَ النِّعْمَةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ‏ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏[۸]

امام صادق علیه‌السلام:  «این سنت و قضای حتمی الهی است که نعمتی را که به بنده ای ارزانی داشته از او سلب نمی‌کند، مگر آن که بنده دچار گناهی شود که موجب سلب و از دست رفتن آن نعمت شود؛ و این به دلیل سخن خداوند متعال است که خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير نمى‏ دهد مگر آن كه آنان آنچه را در خود دارند [به عصیان و گناه] تغییر دهند.»

۲. سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‏ … فَقَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَانَتْ لَهُمْ قُرًى مُتَّصِلَةٌ يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِ[۹]لَى بَعْضٍ وَ أَنْهَارٌ جَارِيَةٌ وَ أَمْوَالٌ ظَاهِرَةٌ فَكَفَرُوا نِعَمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ غَيَّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ مِنْ عَافِيَةِ اللَّهِ فَغَيَّرَ اللَّهُ مَا بِهِمْ مِنْ نِعْمَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏ فَأَرْسَلَ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ‏ فَغَرَّقَ قُرَاهُمْ وَ خَرَّبَ دِيَارَهُمْ وَ أَذْهَبَ أَمْوَالَهُمْ …[۱۰]

مردى از امام صادق عليه السلام در باره قول خدا عز و جل: «فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» …. سؤال كرد. امام عليه السلام فرمود: «اين جماعت، گروهى بودند كه ايشان را دهى چند بود به هم پيوسته كه اهل آنها به يكديگر نظر مى‏كردند و همديگر را مى‏ديدند و نهرهاى روان و مال‏هاى نمايان داشتند. پس نعمت‏هاى خداى عز و جل را كفران كردند و ناسپاسى نمودند و آن‏چه را كه با ايشان و در نفس‏هاى ايشان بود از عافيت خدا، تغيير دادند؛ پس خدا آن‏چه را كه با ايشان بود از نعمت و عافيت، تغيير داد: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» پس خدا سيل عَرِم را به سوى ايشان فرستاد؛ ده‏هاى ايشان را غرق و خانه‌‏هاى ايشان را خراب کرد و مال‏هاى ايشان را برد …»  

۳. الامام الباقر علیه‌السلام: إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ: بِاللَّهِ إِنَّهُ مَا عَاشَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضَارَةٍ مِنْ كَرَامَةِ نِعَمِ اللَّهِ فِي مَعَاشِ دُنْيَا وَ لَا دَائِمِ تَقْوَى فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ الشُّكْرِ لِنِعَمِهِ فَأَزَالَ ذَلِكَ عَنْهُمْ إِلَّا مِنْ بَعْدِ تَغْيِيرٍ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ تَحْوِيلٍ عَنْ طَاعَةِ اللَّهِ وَ الْحَادِثِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ قِلَّةِ مُحَافَظَةٍ وَ تَرْكِ مُرَاقَبَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ تَهَاوُنٍ بِشُكْرِ نِعْمَةِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ- إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏ [۱۱]

امام باقر علیه‌السلام: «امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: به خدا سوگند هيچ گاه مردمى در خرّمى نعمت‌ها‌ى خداوندى و نه در پرهيزگارى دايمى كه در انجام طاعت خدا و شكر نعمت‌ها‌ى او زندگى خويش را سپرى كرده باشند از نعمت‌ها‌ى‏خداوند بى‏بهره نمى‏شوند، مگر پس از آن كه خودشان آن را دگرگون ساخته و از فرمانبرى حق روى برتافته‏اند و در سپاس گزاردن از نعمت خدا سستى ورزيده‏اند؛ چه خداوند عزّ و جلّ در كتاب استوار خود فرموده است: إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» 

بنا بر این آیه «ان الله لایغیر ما بقوم…»  ناظر به تغییر وضعیت مثبت و متنعم یک فرد یا مردم به وضعیتی منفی و خسارت زده است که جز با سببیت خود آنان رخ نمی‌دهد و در باره تغییر وضعیت منفی به وضعیت مثبت نیست، چرا که گاه رحمت و کرامت خداوند اقتضا می‌کند که شرایط منفی و فلاکت بار شخص یا مردمی، بدون آن که آنان اقدام به کاری کرده باشند، به وضعیتی مثبت تغییر داده شود.

مثال بارز این امر، بعثت پیامبر مکرم اسلام صلّى‌اللَّه‌عليه‌و‌آله‌ است که در شرایطی رخ داد که مردم مشرک حجاز هیچ اقدام و زمینه سازی ای برای بعثت نکرده بودند و در اوج جاهلیت به سر می‌بردند. پیامبر به تدریج با جذب افراد به اسلام و تحت شرایط سخت آزارها و اذیت‌ها‌ی مردم مکه، رسالت خود را پیش بردند.

البته مقصود انکار نقش اراده و خواست مردم برای اصلاح شرایط بد خود نیست و اغلب نهضت‌ها‌ و حرکت‌ها‌ی اصلاحی با اراده و تلاش مردم آغاز و به بار می‌نشیند، بلکه می‌خواهیم یادآور شویم که به استنناد آیه «ان الله لا یغیر ما بقوم» نمی‌توان ضرورت تمدن‌سازی قبل از ظهور را نتیجه گرفت؛ چرا که این نقض سنت خداوند نیست که امام مهدی علیه‌السلام در شرایطی ظهور کند که ظلم و جور و تباهی نظری و عملی غالب باشد و همزمان با ظهور او، وضعیت تمدنی بشر و حتی جوامع اسلامی و شیعی نابسامان باشد.

همچنین باید یادآور شویم که سخن ما بدین معنا نیست که نباید برای جامعه و تمدن‌سازی در حد وسع و توان اقدام کرد، بلکه وظیفه اصلاح گری به اندازه توان و قدر مقدور، همیشه ـ چه با بُعد از ظهور و یا قرب به آن ـ  بر عهده مسلمانان و مومنان است و این ربطی به امر ظهور ندارد.

ضمن آن که اموری چون گسترش تشیع و اندیشه انتظار و مهدویت در جهان و تربیت انسان‌ها‌یی صالح و آماده فداکاری را می‌توان از مقدمات و یا تسریع بخش امر فرج و ظهور حضرت بقیة الله الاعظم علیه‌السلام دانست که باید شیعیان در این جهت تلاش کنند.

ضمنا بر اساس روایات، گر چه در باره علل و عوامل غیبت موارد متعددی ذکر شده که از جمله آن نبود یاوران کافی است،[۱۲] اما در روایاتی این نکته نیز مطرح شده  که غیبت سرّی از اسرار الهی و غیبی از غیب‌ها‌ی خداوند است:

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بن‌الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ‌بن‌مُحَمَّدٍ يَقُولُ‏ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ‏ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ قَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ[۱۳]

عبد اللَّه‌بن‌فضل هاشمى می‌گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمود: «براى صاحب این امر (قائم) غيبت ناگزيرى است كه هر باطل‏جويى در آن به شكّ مى‏افتد. گفتم: فداى شما شوم! براى چه؟ فرمود: به خاطر امرى كه ما اجازه‏ نداريم آن را هويدا كنيم. گفتم: در آن غيبت چه حكمتى وجود دارد؟ فرمود: حكمت غيبت او همان حكمتى است كه در غيبت حجّت‌ها‌ى الهى پيش از او بوده است و وجه حكمت غيبت او پس از ظهورش آشكار گردد، همچنان كه وجه حكمت كارهاى خضر عليه السّلام از شكستن كشتى و كشتن پسر و به پاداشتن ديوار بر موسى عليه السّلام روشن نبود تا آنكه وقت جدايى آنها فرارسيد. اى پسر فضل! اين امر، امرى از امور الهى و سرّى از اسرار خدا و غيبى از غيوب پروردگار است و چون دانستيم كه خداى تعالى حكيم است، تصديق مى‏كنيم كه همه افعال او حكيمانه است، اگر چه وجه آن آشكار نباشد.»

بر اساس این روایت و چند روایت مشابه دیگر، یکی از علل غیبت، امری سرّی و غیبی است که جز خداوند کسی آن را نمی‌داند و ظهور متوقف بر مرتفع شدن همه علل و عوامل است که  برخی از آنها بر ما مخفی است؛ اما وجود یار و یاور برای نصرت امام علیه‌السلام هر چند شرط کافی نباشد، اما شرط لازم ظهور به شمار می‌رود.

ظهور در بستری از اعجازها و امدادهای الهی رخ می‌دهد

ممکن است گفته شود، چگونه ممکن است امام مهدی علیه‌السلام بدون زمینه سازی و وجود نظام و حکومتی مقتدر و واجد سلاح‌ها‌ی پیشرفته و تکنولوژی روز ظهور کند و از عهده نبرد با قدرت‌ها‌ی مسلط و مقتدر جهانی برآید؟

پاسخ این است که از مجموع آیات و روایات در این موضوع چنین استنباط می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که ظهور در بستری از اعجازها و امدادهای الهی که معادله قوا و قدرت را به سرعت به نفع حضرت حجت سلام الله علیه تغییر می‌دهد، رخ خواهد داد و دست خداوند برای حمایت از موعود خود بسته نیست و سنت غالب «ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسبابها» (خداوند امور و اشیاء را با سبب‌ها‌یشان جاری و محقق می‌سازد) همان گونه که در ارتباط با معجزات انبیاء و امدادهای غیبی الهی بارها نقض شده و اسباب غیرمعمول به جای سبب‌ها‌ی عادی نشسته است، در مورد ظهور امام مهدی علیه‌السلام نیز این سنت در حدی بسیار بالا نقض خواهد شد[۱۴] و خداوند با انواع و اقسام معجزات و مداخلات، از آخرین ذخیره اش برای استقرار قسط و عدل جهانی و نجات انسان حمایت خواهد کرد.[۱۵]  

برخی از روایات که بیانگر این مدعاست، بدین شرح است:

امام‌ باقر عليه السلام:

۱. روای مي‌گوید از امام باقر علیه‌السلام در باره آیه إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ‏ لَها خاضِعِينَ، «اگر بخواهيم معجزه ‏اى از آسمان بر آنان فرود مى ‏آوريم تا در برابر آن گردن‌ها‌يشان خاضع گردد.» سؤال شد، امام فرمود: در باره قائم آل محمد صلوات الله علیهم نازل شده است که (هنگام ظهور) منادی آسمانی نام او را فریاد می‌زند (و گردن­های جهانیان در برابر این ندا خاضع خواهد شد).[۱۶]  ‏

۲. قائم‌(عج‌) ما، با رعب‌ (در دل ظالمان و مستکبران)، ياري‌ (منصور بالرعب‌) و با پيروزي‌ تأييد (مُويِّد بالظفر) مي‌شود. زمين‌ در زير پاي‌ او مي‌پيچد و گنج‌هاي‌ آن‌ براي‌ او آشكار مي‌شود. حكومت‌ او مشرق‌ و مغرب‌ را فرا مي‌گيرد و خداوند دينش‌ را بر همه اديان‌ غالب‌ مي‌گرداند، اگرچه‌ مشركان‌، ناخوش‌ دارند.[۱۷]

۳. وقتي‌ كه‌ قائم‌ آل‌ محمد صلي الله عليه و آله ظهور كند، خداوند او را با ملائكه‌ مسوّمين‌ و مردفين‌ و منزَلين‌ و كروّبين،‌ در حالي‌ كه‌ جبرييل‌ جلو، ميكاييل‌ در طرف‌ راست‌، و اسرافيل‌ در طرف‌ چپ‌ اوست‌، ياري‌ فرمايد. رعب‌ آن‌ حضرت‌ به‌ اندازه‌ يك‌ ماه‌ راه‌، جلو، و يك‌ ماه‌، عقب‌ سر، و يك‌ ماه‌، از طرف‌ راست‌، و يك‌ ماه‌، از طرف‌ چپ‌، مي‌رود و ملائكه‌ مقربين‌ در پيش‌ روي‌ آن‌ حضرت‌ هستند.[۱۸]

۴. گويا مي‌بينم‌ اصحاب‌ قائم‌(عج‌) را كه‌ احاطه‌ و پركرده‌اند بين‌ آسمان‌ و زمين‌ را. چيزي‌ نيست‌ مگر مطيع‌ آنها، حتي‌ درندگان‌ زمين‌ و هوا؛ همه‌ چيز و همه‌ كس‌ در صدد تأمين‌ رضايت‌ آنها هستند. زميني‌ بر زمين‌ ديگر فخر مي‌كند و مي‌گويد، امروز بر من‌ يكي‌ از اصحاب‌ قائم‌ عليه السلام گذشته‌ است‌.[۱۹]

۵. ذو القرنين را ميان دو ابر مخير كردند و او ابر آرام را برگزيد و ابر سركش‏ براى امام زمان شما ذخيره شد. راوی می‌پرسد: ابر سركش‏ چيست؟ فرمود: ابرى كه رعد و صاعقه و يا برق‏ دارد و او بر آن سوار شود! هلا كه او بر ابر سوار شود، و به اسباب برآيد، اسباب هفت آسمان و هفت زمين كه پنج تای آن آبادند و دو تا ويران.[۲۰]

مرحوم صدوق در کتاب کمال الدین روایت می‌کند که امام مهدی پس از تولد وقتی در دستان پدر بزرگوارش امام حسن عسکری علیهما السلام قرار گرفت، این آیه را تلاوت فرمود:

وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ و َنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ[۲۱]

«و خواستيم بركسانى كه در آن سرزمين فرو دست‏ شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم و در زمين قدرتشان دهيم؛ و [از طرفى] به فرعون و‌ها‌مان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناك بودند بنمايانيم.» از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز روایت شده است که در باره آیه ‏ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا … فرمود: «آنان آل محمد صلوات الله علیهم هستند که خداوند مهدی شان را … مبعوث خواهد کرد که آنان را عزیز و دشمنشان را ذلیل کند.»[۲۲]  

امام صادق علیه‌السلام در تاویل آیه وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُون،[۲۳] «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد، همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد، آنانند كه نافرمانند.» فرمود: «این آیه در مورد قائم و یارانش نازل شده است.»[۲۴]

دو روایت اخیر بیانگر این است که تجلی نهایی اراده الهی برای حاکمیت مستضعفان و صالحان بر زمین، با مداخله ویژه الهی در تاریخ و پیروزی قطعی و قاطع همراه است، و تلاش دشمنان به شکست خواهد انجامید؛ و این امر با ظهور امام مهدی علیه‌السلام محقق می‌شود.

 و بر اساس روایتی، امام باقر علیه‌السلام در ذیل آیه يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِه،[۲۵] ِ‏«مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا نور خود را كامل خواهد گردانيد» فرمود:  

لَوْ تَرَكْتُمْ هَذَا الْأَمْرَ مَا تَرَكَهُ اللَّهُ[۲۶]

«حتی اگر شما (شیعیان) هم این امر (ولایت ما و یاری قائم) را رها کنید، خداوند آن را رها نخواهد کرد (و وعده خود را محقق خواهد کرد)».   

 
مهدی نصیری
 

[۱] .كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۲، ص ۳۷۸/ الغيبة ( للنعماني)، ص ۳۰۷                      

[۲]. كشف الغمة في معرفة الأئمة ، ج‏۲، ص ۴۷۲ و ۴۷۷

[۳] .  الغيبة (للطوسي)، ص ۴۴۶

[۴]. الغيبة (للنعماني) ص۲۷۳ 

[۵] . رعد / ۱۱

[۶] . قنبرعلی صمدی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، مشرق موعود، سال سوم، پاییز ۱۳۸۸ ، شماره ۱۱

[۷] . انفال/ ۵۳

[۸] . تفسير العياشي، ج‏۲، ص ۲۰۶

[۱۰] . الكافي، ج‏۲، ص ۲۷۴

[۱۱] . الکافی ، ج‏۸ ، ص۲۵۶

[۱۲] . كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۲، ص ۳۷۸

[۱۳] . كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۲، ص ۴۸۲ و نیز ص ۲۸۸ و ۲۸۵

[۱۴] . حتما بخشی از جریان ظهور و حاکمیت امام مهدی علیه‌السلام بر جهان مبتنی بر  جهاد و تلاش است. این روایت ناظر به این معنا می تواند باشد: الصادق علیه‌السلام:   مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ‏  وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ‏ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ‏. (الغيبة (للنعماني)، ص۲۳۳) امام صادق عليه السّلام:  «چرا برای فرا رسيدن خروج قائم شتاب مى‏كنيد، به خدا قسم لباس او جز جامه درشت و خشن نخواهد بود و غذايش جز خوراك ناگوار و ناخوش نباشد و جز شمشير چيزى در كار نبوده، و مرگ زير سايه شمشير خواهد بود». اما در عین حال روایات عدیده ای از  پیروزی و غلبه اعجاز آمیز حضرت حکایت دارند.

[۱۵] . در این باره در کتاب «اسلام و تحدد» به تفصیل بحث کرده ام.

[۱۶] . تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة ،  ص۳۸۳

[۱۷]. كمال‌الدين‌ و تمام‌ النعمة، ص‌ ۳۳۱ / اعلام‌ الوري‌ باعلام‌ الهدي‌، ص‌ ۲۹۱

[۱۸]. الغيبة (نعماني‌)، ص‌ ۲۳۴

[۱۹]. كمال‌الدين‌ و تمام‌ النعمة، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷۳

[۲۰] . بصائر الدرجات ج‏۱، ص ۴۰۹/ الإختصاص، ص ۱۹۹

[۲۱] . قصص / ۵ و ۶

[۲۲] . الغيبة (للطوسي)، ص۱۸۴

[۲۳] .  النور/ ۵۵

[۲۴] . ‏ الغيبة (للنعماني)، ص۲۴۰

[۲۵] . صف/ ۶۱

[۲۶] . تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترلة الطاهرة، ص ۶۶۱

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد