خانه » همه » مذهبی » آیا یزدگرد سوم پادشاه ایران معتقد به دین زرتشتی بوده است؟ و چرا دخترش به اسارت به عراق برده می‌‌شود؟

آیا یزدگرد سوم پادشاه ایران معتقد به دین زرتشتی بوده است؟ و چرا دخترش به اسارت به عراق برده می‌‌شود؟

1. یزدگرد سوم آخرین پادشاه سلسله ساسانیان بود.[1] تا قبل از روی کار آمدن ساسانیان، کشور ایران مذهب رسمی نداشت، اما وقتی آنها حکومت و پادشاهی را به دست آوردند، مذهب زرتشت را در ایران رسمیت بخشیدند.[2] پادشاهان ساسانی از همان ابتدا با روحانیان زرتشتی متحد شدند. این رابطه تا پایان عمر این حکومت ادامه داشت.[3] زرتشتی‌ها، به پیامبری زرتشت و سه پیامبر بعد از او معتقد بودند و کتاب آسمانی آنها «اوستا» نام داشت. آنها آتش را برای قرب به خدا احترام می‌کردند. بعضی از آنها تصور می‌کردند که آتش از نور خدا است و برخی دیگر آن‌را جزئی از خدا می‌دانستند.[4]
2. عادتاً وقتی بین دو گروه جنگی واقع می‌شود و یکی از طرفین به پیروزی می‌رسد، جدا از کسانی که در جنگ کشته شده‌اند، عده‌ای از جنگ‌جویان و خانواده آنها به دست گروه پیروز می‌افتد. طبق دستور خدا که در قرآن و نیز در ادیان دیگر آمده، بازماندگان به جای کشته شدن باید به اسارت گرفته شوند. البته کسانی که اسیر می‌شوند مانند امانتی الهی در دست مسلمانان خواهند بود که حقوق زیادی خدا برایشان قرار داده و باید رعایت شود.[5] حتی این اجازه داده شد که بر اسیران منت گذاشته شده و بدون دریافت هزینه‌ای آنها را آزاد کنند.[6] اما آنهایی نیز که به بردگی گرفته می‌شدند، مانند برخی از ایرانیان، غالباً با مسلمان شدن، از بردگی رهایی یافته و آزاد می‌شدند.[7] شاهزادگان ساسانی نیز از این قاعده مستثنا نبودند.
البته هر چند که مشهور است شهربانو، دختر یزدگرد سوم به اسارت برده شده و به همسری امام حسین(ع) در آمده،[8] اما به دلایلی نظر قطعی در باره ایرانی بودن همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد مشکل است.[9]
 

[1]. کرستین سن، آرتور، مترجم:  یاسمى،‏ رشید، ایران در زمان ساسانیان، ص 645، دنیای کتاب، تهران، چاپ ششم، 1368ش.
[2]. پیرنیا، حسن، اقبال آشتیانى‏، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، متن‏ایران‏ قدیم، ص 252، خیام، تهران، چاپ نهم، 1380ش.
[3]. ایران در زمان ساسانیان، ص 206.
[4]. مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج ‏4، ص 27، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بی‌تا.
[5]. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 411، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[6]. محمد، 4.
[7]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 165، انتشارت نگاه، تهران، چاپ دوم، 1382ش.
[8]. قمى، حسن بن محمد بن حسن، تاریخ قم، ترجمه عبد الملک قمى، حسن بن على بن حسن، تحقیق: تهرانى، سید جلال الدین، ص 197، توس، تهران، 1361ش‏؛ ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 9، ص 104، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ احمد بن أبى یعقوب بن جعفر بن وهب، تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 247، بیروت ، دار صادر، بی‌تا.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد