۱۳۹۳/۰۶/۰۱
–
۱۳۹۹۵ بازدید
دانشجوی محترم ضمن تشکر از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید و نیز عذرخواهی بابت تاخیری که در ارسال پاسخ این سوال پیش آمد ، برای پاسخ به این نامه لازم است ابتدا مقدمه ای ذکر نماییم و البته پیش از آن بابت طولانی شدن مقدمه که به اقتضای ضرورت صورت گرفته است نیز عذرخواهی می کنیم :
دانشجوی محترم ضمن تشکر از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید و نیز عذرخواهی بابت تاخیری که در ارسال پاسخ این سوال پیش آمد ، برای پاسخ به این نامه لازم است ابتدا مقدمه ای ذکر نماییم و البته پیش از آن بابت طولانی شدن مقدمه که به اقتضای ضرورت صورت گرفته است نیز عذرخواهی می کنیم :
«شایعه سازی و شایعه پراکنی» در طول عمر نظام اسلامی همواره یکی از شگردهایی بوده است که دشمنان نظام اسلامی با اهداف مختلف از آن استفاده کرده اند . مبنای شایعه دروغ است و گاه به اندازه ای زیرکانه طراحی می شود که حتی ممکن است دل های برخی نخبگان را نیز به خود جلب کند و یا حداقل در دلشان بذر تردید بکارد . به ویژه زمانی که مواد شایعه ترکیبی از واقعیت ها و دروغ ها باشد و یا با استفاده از شیوه هایی همچون مغالطه به گونه ای چیده شوند که در نهایت نتیجه غلطی از آن استخراج شود . گاهی نیز طرح شایعه از زبان افرادی صورت می گیرد که نسبت به منبع و منشا شایعه نزدیک هستند و به دلیل انتساب منبع شایعه به موضوع شایعه ، آن شایعه باورپذیرتر می نمایاند و حال آنکه در اکثر موارد ، بعدها مشخص می شود که آن فرد ، اگر چه به موضوع شایعه نزدیک بوده است اما در واقع با نیت سوء خود را به او نزدیک کرده بود تا در آینده بتواند ازاین قرابت ها در جهت درست جلوه دادن شایعات و دروغ پردازی های خود بهترین سوء استفاده را بنماید . گاهی نیز این شایعه به دروغ از زبان کسانی که به نوعی با شایعه در ارتباط هستند مطرح می شود و حتی منبعی هم برای آن قید می شود که متاسفانه به دلیل آنکه کمتر اتفاق می افتد افرادی که شایعه را در سطح جامعه می شنوند محققانه به دنبال منبع شایعه بگردند بازتاب زیادی در جامعه پیدا کرده و افراد در نقل های خود به دیگری ، آن شایعه را مستند معرفی می کنند که نظیر چنین شایعاتی بارها و بارها توسط برخی افراد حقیقت جو همچون شما برای ما ارسال شده است که در تحقیق مقدماتی متوجه شده ایم که چنین مطلبی صحیح نمی باشد . به عنوان مثال سخنی به حضرت امام خمینی ره نسبت داده شده است و حتی منبع دقیق آن از صحیفه امام ذکر شده است و بر اساس آن دیدگاهی منفی نسبت به حضرت امام ره اتخاذ شده است که با مراجعه ای به همان آدرس و حتی کل صحیفه امام ره متوجه شده ایم که نه تنها چنین جمله ای در آن وجود ندارد بلکه حتی عبارت شبیه به آن نیز وجود ندارد . در هر صورت امواج شایعه هر روز بسان رگبار مسلسل از سوی دشمنان به سوی ملت روانه می شود و تنها راه مصونیت در برابر آن نیز حفظ هوشیاری و نیز ایجاد روحیه محققانه در خود ماست تا به محض شنیدن شایعه ، آن را باور نکنیم .
نکته دیگری که در مقدمه باید مطرح نماییم این است که در هر قضاوتی نسبت به هر شخصی لازم است نکته ای کلی و کلیدی را مد نظر داشته باشید و آن این است که در قرآن کریم یکی از اخلاق ناپسندی که از آن نام برده می شود و خداوند از مومنان می خواهد که از آن اجتناب نمایند عبارت است از اعتماد و قضاوت بر اساس ظن و گمان . در قرآن کریم در آیه 12 سوره حجرات در این زمینه می فرماید : « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ » یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید از اعتماد به گمان بسیار بپرهیزید چرا که اعتماد به برخی از ظن و گمان ها گناه است . در توضیح این مطلب باید بگوییم که اطلاعاتی که فردی نسبت به دیگری دریافت می کند یا کاملا به آن اطمینان پیدا می کند مثل اینکه شخصی را در حال کشتن دیگری می بیند و در نتیجه یقین برای او حاصل می شود که او قاتل است و یا اینکه اسناد و مدارکی قطعی دال بر خلاف کار بودن فردی دارد به گونه ای که می تواند قسم بخورد که حتی یک درصد نیز امکان خطا ندارد ، گاهی برای او شک به وجود می آید یعنی اینکه با دیدن آن مدارک نه می تواند قضاوت کند که آن اطلاعات درست است و نه می تواند قضاوت کند که غلط است یعنی به عبارتی 50 درصد احتمال صحت و 50 درصد احتمال خطا می دهد که به آن شک می گویند . گاهی نیز ممکن است مدارک و مستندات به گونه ای باشد که فرد احتمال زیادی بدهد که آن درست باشد ولی یقین صد درصد نمی کند مثل اینکه از یک دوستی که معمولا اطلاعات درستی دارد شنیده است ولی از آنجایی که احتمال می د هد که در این یک مورد اطلاعات درستی نداشته باشد یقین پیدا نمی کند که به آن «ظن و گمان» می گویند . حال قرآن کریم ما را از اعتماد به اخباری که مایه ظن و گمان انسانها می شود باز می دارد و آن ها را مصداق «اثم» یعنی گناه می داند . بر این اساس اعتماد به بسیاری از اخباری که مبنای آن ها نه تنها ظن نیست بلکه گاه شک وگاه وهم است ، به خودی خود روشن می شود . لذا توصیه ای که ما به شما داریم این است که همواره مراقب افتادن در دام کسانی که با ظن و گمان و وهمیات و ایجاد جنگ روانی به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند باشید ، لذا هر زمان که اطلاعاتی شبیه به آنچه برای ما ارسال کرده اید می شنوید بهترین راهکار این است که نسبت به واقعیت داشتن آن خبر یقین پیدا نمایید و برای این منظور صرفا از منابعی که فرد را به یقین می رساند استفاده نمایید . به عنوان مثال اکثر علما و بزرگان امروزه دفاتر و سایت هایی دارند که به راحتی می توانید با تماس با آنها از صحت و سقم دیدگاهی که به آنها نسبت داده می شود باخبر شوید .
اما آنچه به نقل از آیت الله مصباح یزدی شنیده اید ماجرای عجیبی دارد که تقریبا به 5 سال قبل یعنی دوران فتنه 88 باز می گردد و می توان گفت برای هر فردی که کمترین آشنایی با اولیات دینی دارد دروغ بودن آن مشخص است و همه شواهد نیز در همان وقت حاکی از این بود که اصل ماجرا به صورت طنز و به تعبیر دقیق تر ، هجو، در فضای مجازی انتشار یافته است (به عنوان مثال اکثر کاربران سایت هایی مثل بالاترین که منبع اصلی پخش این طنز بودند در کامنت های خود به این نکته اشاره کرده و برخی از آنها از سایت مزبور درخواست کرده بودند در کنار این مطلب ، عباراتی دال بر طنز بودن این نوشته ها درج نمایند) اما جالب اینجاست که همین مطلب هجو ، ناگهان به عنوان یک خبر واقعی در سطح فضای مجازی و نیز رسانه های معاند نظام وانقلاب انتشار می یابد و برخی مجریان این رسانه ها نیز با آب و تاب فراوان به عنوان پاسخ آیت الله مصباح یزدی به استفتائات بازجویان به باز نشر آن پرداخته و آنگاه به محکوم کردن چنین دیدگاه های زشت و جنایت کارانه پرداختند .(برخی از این برنامه ها که به نقد این استفتائات می پردازند هنوز هم در یوتیوب موجود هستند) این در حالی است که همانگونه که گفته شد اصل این ماجرا به صورت طنز (در اصل هجو) مطرح شده بود و حتی جالب است بدانیم که در مطلب منتشره نیز اشتباهات فاحشی وجود داشت که از همان ابتدا خواننده را به راحتی متوجه جعلی بودن آن می نمود به عنوان مثال در ابتدای این مطالب چنین آمده است : « استاد تقی مصباح به همراه محمود احمدی نژاد شب قبل در کنار چاه جمکران واقع در حسینیه امام خامنه ای ( ص ) حاضر شد و به تعدادی از سوالات مجذوبین در ولایت جواب داد و بعضا فتوی صادر کرد .» نویسنده این مطلب توضیح نمی دهد که چاه جمکران که در قم و در محل مسجد جمکران می باشد چه ربطی به حسینیه امام خامنه ای که احتمالا منظور نویسنده ، همان حسینیه امام خمینی ره واقع در بیت رهبری می باشد ، دارد ؟!
به هر حال از آغازین کلمات این مطلب می توان به راحتی دریافت که همه آن هجو نامه ای در جهت مخدوش نمودن چهره اسلام و انقلاب و علمای هوادار نظام اسلامی می باشد ، با این حال معاندان نظام که از هر وسیله ای در جهت مخدوش نمودن چهره نظام و انقلاب سوء استفاده می کنند ابتدا خود دروغی را جعل می کنند و آنگاه دروغ خود را به عنوان یک واقعیت جلوه داده و در نهایت دیدگاه های غلط خود را به دروغ خود استناد می دهند چنانکه رسانه های آنها در این ماجرا دقیقا چنین کاری انجام دادند .
علاوه بر ابتدای مطلب نامه مزبور ، سایر بخش های نامه نیز به گونه ای بود که هیچ منطق و عقل سلیمی نمی تواند آن را به عنوان یک نامه واقعی تلقی نماید چرا که کوچکترین نسبتی با دیدگاه های اسلام نداشت مثل حکم به تجاوز به زندانیان برای گرفتن اعتراف که در واقع مجوز دادن برای اعمال شنیعی است که در حرمت آنها هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد .
با تمام این احوال و در شرایطی که مطالعه نامه خود به خود گویای غیر واقعی بودن آن بود و نیازی به توضیحات مسئولان دفتر آیت الله مصباح یزدی در این زمینه نبود ، اما به دلیل اینکه دشمنان حتی از چنین مطلب پوچ و واهی آشکاری نیز اقدام به سوء استفاده کردند دفتر ایشان به ناچار اقدام به موضع گیری رسمی در این زمینه نمودند که متن یکی از پرسش ها و پاسخ هایی که در این زمینه در سایت ایشان موجود است را خدمت شما بیان می کنیم :
«پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی در یک سال گذشته با انبوهی از سؤالات درباره یک شایعة کثیف روبرو بوده است که پاسخ مقتضی برای آنان ارسال شده است. نظر به این که احتمال داده می شود این سؤال برای بسیاری از افراد مطرح باشد، نمونههایی از این سؤالات و پاسخ این پایگاه جهت اطلاع عموم ذکر می شود:
به تازگی خبر صدور فتوائی منسوب به ایتالله مصباح یزدی در مورد مجاز شمردن اعمال شکنجه در مورد متهمان در زندانهای اسلامی به منظور اعترافگیری درسایتهای اینترنتی منتشر شده است .لذا با توجه به غبار آلودگی جو جامعه ورواج شایعات بین مردم بهترین راه برای کسب اطمینان در خصوص موضوع مطرح شده را مراجعه مستقیم به سایت ایشان یافتم.
با عرض سلام و آرزوی توفیق برای شما و همکارانتان
من در خارج از ایران زندگی میکنم و معمولاً از طریق اینترنت از اخبار کشور مطلع میشوم. در چندین وب سایت با سوالاتی مواجه شدم که برای شما نقل میکنم، آیا این پاسخهای مربوطه، از فرمایشات حضرت عالی هستند یا شایعه میباشد و معتبر نیستند؟ لطفا به سئوالم جواب دهید چون این مطلب خیلی ذهنم را مشغول کرده. با تشکر
در برخی از شبکه های ماهواره ای و سایتهای اینترنتی استفتاءاتی از آیت الله مصباح یزدی مبنی بر جواز شکنجه و حتی تجاوز به زندانیان سیاسی نقل شده است. نقل شده است که ایشان در پاسخ به این استفتاءات اظهار داشته اند که شکنجه و تجاوز به ضد ولایت فقیه به منظور گرفتن اعتراف جایز است.
آیا استفتاء و پاسخ آنها و استفتاءات مشابه به آن از جانب حضرت آقا صحت دارد؟ نظر ایشان در پاسخ به اینگونه سوالات چیست؟ در صورت امکان بفرمایید که آیااین مطلب کذب است یا آنرا تایید میکنید.
برادر عزیز
سلام علیکم و رحمة الله
این ها بخشی از هزاران افترایی است که به حضرت آیت الله مصباح نسبت دادهاند و ابداً صحت ندارد. با یک نگاه می توان ساختگی بودن این سناریو را دریافت. مثلا محل این افسانه خیالی را کنار چاه جمکران در حسینیه آیتالله خامنهای ذکر کرده است!!! که اولی در قم و دومی در تهران است!!! لعنة الله علی الکاذبین.
به علاوه برای مزید اطلاع جناب عالی، ذیلا ترجمه مطلبی از یک سایت امریکایی خدمتتان ارسال می شود و توصیه می کنیم با درایت بیشتر و دید نقادانه به رسانهها بنگرید.
ترجمه مطلبی درباره شایعات کثیف درباره آیت الله مصباح
http://enduringamerica.com/2009/09/04/iran-satire-becomes-news-ahmadinejads-ayatollah-and-prisoner-rape/
ایران: هجونامهای که به خبر تبدیل شد – مرشد احمدی نژاد و تجاوز به زندانی
درمیان بحث های جاری دربارة نحوة گردآوری و پخش اخبار مستقل از رسانه های «مسلط»، درسی از یک داستان دروغ دربارة ایران خودنمایی می کند:
روز گذشته سردبیر سایت enduringamerica «کریس اِمِری» متوجه داستانی روی سایت اخبار ملی اسرائیل (Israel National News) شد مبنی بر این که آیت الله مصباح یزدی، که عموماً به عنوان اصلی ترین مشاور مذهبی رئیس جمهور احمدی نژاد مطرح می شود، ماه گذشته گفته است: «تحت فشار قرار دادن مخالفان رژیم اسلامی به وسیلة تجاوز جنسی، شکنجه، و خوراندن دارو جایز است.» مطابق این نقل، مصباح یزدی در یک جلسه پرسش و پاسخ پیروانش جزئیات بسیاری از اجازه ی تجاوز جنسی را تشریح کرده است. …
این منبع اسرائیلی هیچ منبعی برای این افسانه ارائه نکرده است. این درحالی است که این سایت به خاطر ادعاهای اثبات نشدنیاش مشهور است. بنابراین به فکر افتادیم که موضع خود رامشخص کنیم. سایت های دیگری با شوق و ذوق این خبر را منتشر کرده اند و هم اکنون در دایرة المعارف ویکی پدیا نیز حک شده است.
[نتیجه تحقیقات ما این بود که] این داستان دروغ است. کریس امری تحقیق بیشتری راجع به این موضوع کرده است و دریافته که این خبر سه هفته پیش از آن، در صفحة طنز و سرگرمی سایت «بالاترین» (پورتالی مانند Digg و Newsvine که مقالات و مطالب اینترنتی را منتشر می کند) ظاهر شده است. مطلب اصلی اکنون حذف شده است چرا که افراد بسیاری آن را باور کرده اند، ولی نگاهی به نسخة ترجمه شده Balatarin اثبات میکند که این مطلب بخشی از یک طنز کثیف بوده که به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
از خداوند تعالی توفیق شما را در شناخت اسلام و عمل به وظایف خواستاریم
مدیر پایگاه »(پایگاع اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی ، http://mesbahyazdi.org/farsi/?news=249 )
اما در مورد شکنجه و تجاوز در اسلام نیز باید بگوییم که حکم تجاوز که مشخص است و جز افراد معاند نظام و انقلاب و کسانی که از مبانی دینی هیچ اطلاعی ندارند نمی توانند مدعی آن شوند که در اسلام تجاوز جایز دانسته شده باشد و این حکم به گونه ای است که حتی در شرایط اضطراری و خاص نیز هیچ جوازی برای آن وجود ندارد .
در این میان موضوع شکنجه ، موضوعی است که به دلیل برخی نکاتی که در آن مطرح می شود باید به صورت مجزا و مستقل از موضوع تجاوز مورد بررسی قرار گیرد .
در این زمینه نیز لازم است بگوییم که اساسا در دین اسلام شکنجه مشروعیت نداشته و تنها در مورد مجرمین ، اجرای حدود الهی و تعزیرات قانونی پذیرفته است . به همین دلیل بر اساس اصل سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز « هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطّلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.متخلّف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.» تنها در موردی که حاکم اسلامی علم و یقین داشته باشد که فرد خاصی دارای اخبار و اطلاعات مهمی است و آن اخبار برای حفظ امنیت جامعه اسلامی و رفع توطئه های دشمن بسیار ضروری و حیاتی است به گونه ای که با عدم افشای آن جان عده زیادی از مردم به خطر می افتد , در این صورت اگر متهم از افشای آن اطلاعات خودداری کند , جایز است او را تعزیرکنند . هر چند باز هم این قبیل اطلاعات و اعترافات نمی تواند سند جرمی برای صدور رأی قضایی بر علیه وی شود.(در این زمینه رک : عراقی، القضاء، (تعلیق و تحقیق علی امهات القضاء)ص:368 نقل از محمد هادی صادقی ، ممنوعیت شکنجه در حقوق اسلام ، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز 1380 شماره 33 و نیز محمد بن عمر بن واقد، المغازی، عالم الکتب، بیروت، ج:2، ص:671-672 که در این کتاب نیز داستان مردی ذکر می شود که به دلیل داشتن اطلاعات مهمی از بنی نضیر و علیرغم قرار قبلی مبنی بر همکاری با پیامبر و با علم مسلمانان به اینکه وی از این مساله اطلاع دارد به فرمان پیامبر مورد تعذیب قرار گرفت تا اطلاعات خود را افشا نمود که در همه این موارد علت تجویز شکنجه در واقع تعزیر فرد به خاطر کتمان کردن واجبی بوده است که باید آن را افشا می کرد و نیز به دلیل تعارض ادله ممنوعیت شکنجه با مصلحت اهم که حفظ جان مردم باشد و چون طبیعتا مصلحت اهم همواره مقدم می شود لذا در اینجا به صورت استثنا شکنجه مجاز شمرده می شود بدون اینکه قاعده ای کلی در جواز شکنجه به دست بدهد)
«شایعه سازی و شایعه پراکنی» در طول عمر نظام اسلامی همواره یکی از شگردهایی بوده است که دشمنان نظام اسلامی با اهداف مختلف از آن استفاده کرده اند . مبنای شایعه دروغ است و گاه به اندازه ای زیرکانه طراحی می شود که حتی ممکن است دل های برخی نخبگان را نیز به خود جلب کند و یا حداقل در دلشان بذر تردید بکارد . به ویژه زمانی که مواد شایعه ترکیبی از واقعیت ها و دروغ ها باشد و یا با استفاده از شیوه هایی همچون مغالطه به گونه ای چیده شوند که در نهایت نتیجه غلطی از آن استخراج شود . گاهی نیز طرح شایعه از زبان افرادی صورت می گیرد که نسبت به منبع و منشا شایعه نزدیک هستند و به دلیل انتساب منبع شایعه به موضوع شایعه ، آن شایعه باورپذیرتر می نمایاند و حال آنکه در اکثر موارد ، بعدها مشخص می شود که آن فرد ، اگر چه به موضوع شایعه نزدیک بوده است اما در واقع با نیت سوء خود را به او نزدیک کرده بود تا در آینده بتواند ازاین قرابت ها در جهت درست جلوه دادن شایعات و دروغ پردازی های خود بهترین سوء استفاده را بنماید . گاهی نیز این شایعه به دروغ از زبان کسانی که به نوعی با شایعه در ارتباط هستند مطرح می شود و حتی منبعی هم برای آن قید می شود که متاسفانه به دلیل آنکه کمتر اتفاق می افتد افرادی که شایعه را در سطح جامعه می شنوند محققانه به دنبال منبع شایعه بگردند بازتاب زیادی در جامعه پیدا کرده و افراد در نقل های خود به دیگری ، آن شایعه را مستند معرفی می کنند که نظیر چنین شایعاتی بارها و بارها توسط برخی افراد حقیقت جو همچون شما برای ما ارسال شده است که در تحقیق مقدماتی متوجه شده ایم که چنین مطلبی صحیح نمی باشد . به عنوان مثال سخنی به حضرت امام خمینی ره نسبت داده شده است و حتی منبع دقیق آن از صحیفه امام ذکر شده است و بر اساس آن دیدگاهی منفی نسبت به حضرت امام ره اتخاذ شده است که با مراجعه ای به همان آدرس و حتی کل صحیفه امام ره متوجه شده ایم که نه تنها چنین جمله ای در آن وجود ندارد بلکه حتی عبارت شبیه به آن نیز وجود ندارد . در هر صورت امواج شایعه هر روز بسان رگبار مسلسل از سوی دشمنان به سوی ملت روانه می شود و تنها راه مصونیت در برابر آن نیز حفظ هوشیاری و نیز ایجاد روحیه محققانه در خود ماست تا به محض شنیدن شایعه ، آن را باور نکنیم .
نکته دیگری که در مقدمه باید مطرح نماییم این است که در هر قضاوتی نسبت به هر شخصی لازم است نکته ای کلی و کلیدی را مد نظر داشته باشید و آن این است که در قرآن کریم یکی از اخلاق ناپسندی که از آن نام برده می شود و خداوند از مومنان می خواهد که از آن اجتناب نمایند عبارت است از اعتماد و قضاوت بر اساس ظن و گمان . در قرآن کریم در آیه 12 سوره حجرات در این زمینه می فرماید : « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ » یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید از اعتماد به گمان بسیار بپرهیزید چرا که اعتماد به برخی از ظن و گمان ها گناه است . در توضیح این مطلب باید بگوییم که اطلاعاتی که فردی نسبت به دیگری دریافت می کند یا کاملا به آن اطمینان پیدا می کند مثل اینکه شخصی را در حال کشتن دیگری می بیند و در نتیجه یقین برای او حاصل می شود که او قاتل است و یا اینکه اسناد و مدارکی قطعی دال بر خلاف کار بودن فردی دارد به گونه ای که می تواند قسم بخورد که حتی یک درصد نیز امکان خطا ندارد ، گاهی برای او شک به وجود می آید یعنی اینکه با دیدن آن مدارک نه می تواند قضاوت کند که آن اطلاعات درست است و نه می تواند قضاوت کند که غلط است یعنی به عبارتی 50 درصد احتمال صحت و 50 درصد احتمال خطا می دهد که به آن شک می گویند . گاهی نیز ممکن است مدارک و مستندات به گونه ای باشد که فرد احتمال زیادی بدهد که آن درست باشد ولی یقین صد درصد نمی کند مثل اینکه از یک دوستی که معمولا اطلاعات درستی دارد شنیده است ولی از آنجایی که احتمال می د هد که در این یک مورد اطلاعات درستی نداشته باشد یقین پیدا نمی کند که به آن «ظن و گمان» می گویند . حال قرآن کریم ما را از اعتماد به اخباری که مایه ظن و گمان انسانها می شود باز می دارد و آن ها را مصداق «اثم» یعنی گناه می داند . بر این اساس اعتماد به بسیاری از اخباری که مبنای آن ها نه تنها ظن نیست بلکه گاه شک وگاه وهم است ، به خودی خود روشن می شود . لذا توصیه ای که ما به شما داریم این است که همواره مراقب افتادن در دام کسانی که با ظن و گمان و وهمیات و ایجاد جنگ روانی به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند باشید ، لذا هر زمان که اطلاعاتی شبیه به آنچه برای ما ارسال کرده اید می شنوید بهترین راهکار این است که نسبت به واقعیت داشتن آن خبر یقین پیدا نمایید و برای این منظور صرفا از منابعی که فرد را به یقین می رساند استفاده نمایید . به عنوان مثال اکثر علما و بزرگان امروزه دفاتر و سایت هایی دارند که به راحتی می توانید با تماس با آنها از صحت و سقم دیدگاهی که به آنها نسبت داده می شود باخبر شوید .
اما آنچه به نقل از آیت الله مصباح یزدی شنیده اید ماجرای عجیبی دارد که تقریبا به 5 سال قبل یعنی دوران فتنه 88 باز می گردد و می توان گفت برای هر فردی که کمترین آشنایی با اولیات دینی دارد دروغ بودن آن مشخص است و همه شواهد نیز در همان وقت حاکی از این بود که اصل ماجرا به صورت طنز و به تعبیر دقیق تر ، هجو، در فضای مجازی انتشار یافته است (به عنوان مثال اکثر کاربران سایت هایی مثل بالاترین که منبع اصلی پخش این طنز بودند در کامنت های خود به این نکته اشاره کرده و برخی از آنها از سایت مزبور درخواست کرده بودند در کنار این مطلب ، عباراتی دال بر طنز بودن این نوشته ها درج نمایند) اما جالب اینجاست که همین مطلب هجو ، ناگهان به عنوان یک خبر واقعی در سطح فضای مجازی و نیز رسانه های معاند نظام وانقلاب انتشار می یابد و برخی مجریان این رسانه ها نیز با آب و تاب فراوان به عنوان پاسخ آیت الله مصباح یزدی به استفتائات بازجویان به باز نشر آن پرداخته و آنگاه به محکوم کردن چنین دیدگاه های زشت و جنایت کارانه پرداختند .(برخی از این برنامه ها که به نقد این استفتائات می پردازند هنوز هم در یوتیوب موجود هستند) این در حالی است که همانگونه که گفته شد اصل این ماجرا به صورت طنز (در اصل هجو) مطرح شده بود و حتی جالب است بدانیم که در مطلب منتشره نیز اشتباهات فاحشی وجود داشت که از همان ابتدا خواننده را به راحتی متوجه جعلی بودن آن می نمود به عنوان مثال در ابتدای این مطالب چنین آمده است : « استاد تقی مصباح به همراه محمود احمدی نژاد شب قبل در کنار چاه جمکران واقع در حسینیه امام خامنه ای ( ص ) حاضر شد و به تعدادی از سوالات مجذوبین در ولایت جواب داد و بعضا فتوی صادر کرد .» نویسنده این مطلب توضیح نمی دهد که چاه جمکران که در قم و در محل مسجد جمکران می باشد چه ربطی به حسینیه امام خامنه ای که احتمالا منظور نویسنده ، همان حسینیه امام خمینی ره واقع در بیت رهبری می باشد ، دارد ؟!
به هر حال از آغازین کلمات این مطلب می توان به راحتی دریافت که همه آن هجو نامه ای در جهت مخدوش نمودن چهره اسلام و انقلاب و علمای هوادار نظام اسلامی می باشد ، با این حال معاندان نظام که از هر وسیله ای در جهت مخدوش نمودن چهره نظام و انقلاب سوء استفاده می کنند ابتدا خود دروغی را جعل می کنند و آنگاه دروغ خود را به عنوان یک واقعیت جلوه داده و در نهایت دیدگاه های غلط خود را به دروغ خود استناد می دهند چنانکه رسانه های آنها در این ماجرا دقیقا چنین کاری انجام دادند .
علاوه بر ابتدای مطلب نامه مزبور ، سایر بخش های نامه نیز به گونه ای بود که هیچ منطق و عقل سلیمی نمی تواند آن را به عنوان یک نامه واقعی تلقی نماید چرا که کوچکترین نسبتی با دیدگاه های اسلام نداشت مثل حکم به تجاوز به زندانیان برای گرفتن اعتراف که در واقع مجوز دادن برای اعمال شنیعی است که در حرمت آنها هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد .
با تمام این احوال و در شرایطی که مطالعه نامه خود به خود گویای غیر واقعی بودن آن بود و نیازی به توضیحات مسئولان دفتر آیت الله مصباح یزدی در این زمینه نبود ، اما به دلیل اینکه دشمنان حتی از چنین مطلب پوچ و واهی آشکاری نیز اقدام به سوء استفاده کردند دفتر ایشان به ناچار اقدام به موضع گیری رسمی در این زمینه نمودند که متن یکی از پرسش ها و پاسخ هایی که در این زمینه در سایت ایشان موجود است را خدمت شما بیان می کنیم :
«پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی در یک سال گذشته با انبوهی از سؤالات درباره یک شایعة کثیف روبرو بوده است که پاسخ مقتضی برای آنان ارسال شده است. نظر به این که احتمال داده می شود این سؤال برای بسیاری از افراد مطرح باشد، نمونههایی از این سؤالات و پاسخ این پایگاه جهت اطلاع عموم ذکر می شود:
به تازگی خبر صدور فتوائی منسوب به ایتالله مصباح یزدی در مورد مجاز شمردن اعمال شکنجه در مورد متهمان در زندانهای اسلامی به منظور اعترافگیری درسایتهای اینترنتی منتشر شده است .لذا با توجه به غبار آلودگی جو جامعه ورواج شایعات بین مردم بهترین راه برای کسب اطمینان در خصوص موضوع مطرح شده را مراجعه مستقیم به سایت ایشان یافتم.
با عرض سلام و آرزوی توفیق برای شما و همکارانتان
من در خارج از ایران زندگی میکنم و معمولاً از طریق اینترنت از اخبار کشور مطلع میشوم. در چندین وب سایت با سوالاتی مواجه شدم که برای شما نقل میکنم، آیا این پاسخهای مربوطه، از فرمایشات حضرت عالی هستند یا شایعه میباشد و معتبر نیستند؟ لطفا به سئوالم جواب دهید چون این مطلب خیلی ذهنم را مشغول کرده. با تشکر
در برخی از شبکه های ماهواره ای و سایتهای اینترنتی استفتاءاتی از آیت الله مصباح یزدی مبنی بر جواز شکنجه و حتی تجاوز به زندانیان سیاسی نقل شده است. نقل شده است که ایشان در پاسخ به این استفتاءات اظهار داشته اند که شکنجه و تجاوز به ضد ولایت فقیه به منظور گرفتن اعتراف جایز است.
آیا استفتاء و پاسخ آنها و استفتاءات مشابه به آن از جانب حضرت آقا صحت دارد؟ نظر ایشان در پاسخ به اینگونه سوالات چیست؟ در صورت امکان بفرمایید که آیااین مطلب کذب است یا آنرا تایید میکنید.
برادر عزیز
سلام علیکم و رحمة الله
این ها بخشی از هزاران افترایی است که به حضرت آیت الله مصباح نسبت دادهاند و ابداً صحت ندارد. با یک نگاه می توان ساختگی بودن این سناریو را دریافت. مثلا محل این افسانه خیالی را کنار چاه جمکران در حسینیه آیتالله خامنهای ذکر کرده است!!! که اولی در قم و دومی در تهران است!!! لعنة الله علی الکاذبین.
به علاوه برای مزید اطلاع جناب عالی، ذیلا ترجمه مطلبی از یک سایت امریکایی خدمتتان ارسال می شود و توصیه می کنیم با درایت بیشتر و دید نقادانه به رسانهها بنگرید.
ترجمه مطلبی درباره شایعات کثیف درباره آیت الله مصباح
http://enduringamerica.com/2009/09/04/iran-satire-becomes-news-ahmadinejads-ayatollah-and-prisoner-rape/
ایران: هجونامهای که به خبر تبدیل شد – مرشد احمدی نژاد و تجاوز به زندانی
درمیان بحث های جاری دربارة نحوة گردآوری و پخش اخبار مستقل از رسانه های «مسلط»، درسی از یک داستان دروغ دربارة ایران خودنمایی می کند:
روز گذشته سردبیر سایت enduringamerica «کریس اِمِری» متوجه داستانی روی سایت اخبار ملی اسرائیل (Israel National News) شد مبنی بر این که آیت الله مصباح یزدی، که عموماً به عنوان اصلی ترین مشاور مذهبی رئیس جمهور احمدی نژاد مطرح می شود، ماه گذشته گفته است: «تحت فشار قرار دادن مخالفان رژیم اسلامی به وسیلة تجاوز جنسی، شکنجه، و خوراندن دارو جایز است.» مطابق این نقل، مصباح یزدی در یک جلسه پرسش و پاسخ پیروانش جزئیات بسیاری از اجازه ی تجاوز جنسی را تشریح کرده است. …
این منبع اسرائیلی هیچ منبعی برای این افسانه ارائه نکرده است. این درحالی است که این سایت به خاطر ادعاهای اثبات نشدنیاش مشهور است. بنابراین به فکر افتادیم که موضع خود رامشخص کنیم. سایت های دیگری با شوق و ذوق این خبر را منتشر کرده اند و هم اکنون در دایرة المعارف ویکی پدیا نیز حک شده است.
[نتیجه تحقیقات ما این بود که] این داستان دروغ است. کریس امری تحقیق بیشتری راجع به این موضوع کرده است و دریافته که این خبر سه هفته پیش از آن، در صفحة طنز و سرگرمی سایت «بالاترین» (پورتالی مانند Digg و Newsvine که مقالات و مطالب اینترنتی را منتشر می کند) ظاهر شده است. مطلب اصلی اکنون حذف شده است چرا که افراد بسیاری آن را باور کرده اند، ولی نگاهی به نسخة ترجمه شده Balatarin اثبات میکند که این مطلب بخشی از یک طنز کثیف بوده که به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
از خداوند تعالی توفیق شما را در شناخت اسلام و عمل به وظایف خواستاریم
مدیر پایگاه »(پایگاع اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی ، http://mesbahyazdi.org/farsi/?news=249 )
اما در مورد شکنجه و تجاوز در اسلام نیز باید بگوییم که حکم تجاوز که مشخص است و جز افراد معاند نظام و انقلاب و کسانی که از مبانی دینی هیچ اطلاعی ندارند نمی توانند مدعی آن شوند که در اسلام تجاوز جایز دانسته شده باشد و این حکم به گونه ای است که حتی در شرایط اضطراری و خاص نیز هیچ جوازی برای آن وجود ندارد .
در این میان موضوع شکنجه ، موضوعی است که به دلیل برخی نکاتی که در آن مطرح می شود باید به صورت مجزا و مستقل از موضوع تجاوز مورد بررسی قرار گیرد .
در این زمینه نیز لازم است بگوییم که اساسا در دین اسلام شکنجه مشروعیت نداشته و تنها در مورد مجرمین ، اجرای حدود الهی و تعزیرات قانونی پذیرفته است . به همین دلیل بر اساس اصل سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز « هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطّلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.متخلّف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.» تنها در موردی که حاکم اسلامی علم و یقین داشته باشد که فرد خاصی دارای اخبار و اطلاعات مهمی است و آن اخبار برای حفظ امنیت جامعه اسلامی و رفع توطئه های دشمن بسیار ضروری و حیاتی است به گونه ای که با عدم افشای آن جان عده زیادی از مردم به خطر می افتد , در این صورت اگر متهم از افشای آن اطلاعات خودداری کند , جایز است او را تعزیرکنند . هر چند باز هم این قبیل اطلاعات و اعترافات نمی تواند سند جرمی برای صدور رأی قضایی بر علیه وی شود.(در این زمینه رک : عراقی، القضاء، (تعلیق و تحقیق علی امهات القضاء)ص:368 نقل از محمد هادی صادقی ، ممنوعیت شکنجه در حقوق اسلام ، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز 1380 شماره 33 و نیز محمد بن عمر بن واقد، المغازی، عالم الکتب، بیروت، ج:2، ص:671-672 که در این کتاب نیز داستان مردی ذکر می شود که به دلیل داشتن اطلاعات مهمی از بنی نضیر و علیرغم قرار قبلی مبنی بر همکاری با پیامبر و با علم مسلمانان به اینکه وی از این مساله اطلاع دارد به فرمان پیامبر مورد تعذیب قرار گرفت تا اطلاعات خود را افشا نمود که در همه این موارد علت تجویز شکنجه در واقع تعزیر فرد به خاطر کتمان کردن واجبی بوده است که باید آن را افشا می کرد و نیز به دلیل تعارض ادله ممنوعیت شکنجه با مصلحت اهم که حفظ جان مردم باشد و چون طبیعتا مصلحت اهم همواره مقدم می شود لذا در اینجا به صورت استثنا شکنجه مجاز شمرده می شود بدون اینکه قاعده ای کلی در جواز شکنجه به دست بدهد)