خانه » همه » مذهبی » اتوپیا؛ آرمانشهراندیشی غربی

اتوپیا؛ آرمانشهراندیشی غربی


اتوپیا؛ آرمانشهراندیشی غربی

۱۳۹۲/۰۹/۱۱


۳۸۹ بازدید

اتوپیا؛ آرمانشهراندیشی غربی

دانش­واژه اتوپیا «Utopia» که برای نخستین بار توسط توماس موروزیر هانری هشتم پادشاه انگلستان به کار گرفته‌شده است، یونانی و از دو کلمه “Ou” به معنای” نا” و “Topos” به معنای “مکان” ترکیب یافته و در مجموع به معنای مکان ناموجود است ولی تامس­مور پیشوند “Eu” یا خوب را به جای “Ou” قرار داده است و لذا این واژه از نظر او به معنای مکان خوب ناموجود است.

نوشته‌های اوتوپیایی این دو پهلویی را منعکس کرده‌اند؛ گاه تصوری از نظام‌های اجتماعی خوب و قابل حصول به دست داده‌اند و گاه خیالی از یک کمال مطلوب امّا دست‌نیافتنی ارائه کرده­اند.

اتوپیا؛ آرمانشهراندیشی غربی

دانش­واژه اتوپیا «Utopia» که برای نخستین بار توسط توماس موروزیر هانری هشتم پادشاه انگلستان به کار گرفته‌شده است، یونانی و از دو کلمه “Ou” به معنای” نا” و “Topos” به معنای “مکان” ترکیب یافته و در مجموع به معنای مکان ناموجود است ولی تامس­مور پیشوند “Eu” یا خوب را به جای “Ou” قرار داده است و لذا این واژه از نظر او به معنای مکان خوب ناموجود است.

نوشته‌های اوتوپیایی این دو پهلویی را منعکس کرده‌اند؛ گاه تصوری از نظام‌های اجتماعی خوب و قابل حصول به دست داده‌اند و گاه خیالی از یک کمال مطلوب امّا دست‌نیافتنی ارائه کرده­اند.

جوامع آرمانی که واژۀ «اوتوپیا» بر آنها دلالت دارد همه به شکلی عرضه شده‌اند که چون در آنها عقلانیّت، هماهنگی، فایده و نظم حاکم است بهتر از جوامع موجود هستند. بنابراین معنای اولیه واژه اتوپیا، فرافکندن تخیل به خارج از امر واقع و یک نامکان است یعنی جایی که اینجا نیست، مکانی دیگر که یک ناکجاآباد می­باشد. در اینجا نه فقط از نا مکان، بلکه از نا زمان هم باید سخن گفت، برای اینکه نه تنها برون – بودگی مکانی اتوپیا (مکانی دیگر) بلکه برون – بودگی زمانی (زمانی دیگر) را هم باید در آن تعین ببخشیم. البته ممکن است “آرزوهای مکانی” را اتوپیا و “آرزوهای زمانی” را هزاره­های شکوه­مند بنامیم.

اما اصطلاح اتوپیا در یک معنای عام عبارت است از نوشته­های کلی در مورد شماری از اندیشه­ها یا رویاهای مختلف برای توصیف و یا توجه به خلق یک جامعه بهتر و البته ممکن است به اندیشه­هائی اطلاق شود که از منبع واقعیت نیست بلکه از مفاهیمی همانند سمبل و نماد، فانتزی، خواب، رویا، ایده و شبیه به آن انتزاع شود که بیشترین مفاد آنها موجود نباشد و ممکن است برای هر طرح اجتماعی، عقلانی و یا سیاسی به­کار برود که در آن زمان موجود غیرقابل اجرا باشد.

با این حال این اصطلاح برای حمل بر مصادیق خود از آشفتگی و صعوبت خاصی برخوردار است و نگارندگان اتوپیا نتوانسته­اند به تعریف مشترکی از آن دست یابند زیرا از حیث تاریخی دگرگونی و ناهمگونی­های بسیاری داشته است.

در قرن 17 میلادی به هر مکان دوردست و خیالی و سیستم شهری اشاره داشت که از حیث جغرافیایی نامحدود بوده تحققش محال است و تنها به صورت خیالی در اذهان وجود دارند و مجموعه ای از تقابلات بین این مفهوم و دیگر مفاهیم همانند تقابل بین واقعی و ممکن را تشکیل می داد. و از این روی از نظرگاه جامعه شناسان تنها ارزش ادبی داشته و واقعیت عینی و ملموس ندارد.

اتوپیا در قرن 18 نیز کمابیش به همین معنا در فرانسه استعمال می­شد ولی با نفوذ انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی شکل خاصی از این بهشت زمینی ترسیم شد چنان­که مفهوم Pantisocracy اشاعه پیدا کرد که به معنای آرمان­شهری بود که قانون برای همگان برابر است.

در قرن 19 از امکان تحقق این شهر سخن به میان آمد و در خلال آن قرن، تفکر اتوپیایی از مرحله تصورات نظری به مرحله تطبیقات عملی تجربی رسید و این بار بین یوتوپیا و علم مقابله رخ داد یعنی همان تقابلی که ماتریالیسم تاریخی بین سوسیالیسم یوتوپیایی و سوسیالیسم علمی قائل شد.

در اوایل قرن بیستم اتوپیا و اسطوره و در ادامه اتوپیا و ایدئولوژی در مقابل هم قرار گرفتند و تغییرات اقتصادی و تطور علم و تکنولوژی اثر عظیمی بر تشکیل فکر اتوپیایی در این مقطع زمانی داشته است و در نهایت، ورود انسان به عصر فضا هم تأثیر بسزایی بر ادبیات یوتوپیایی گذاشته است به گونه ای که آرمان­شهرهایی هم بر این اساس نگاشته شده­اند.

در قرنهای 19 و 20 که ضدآرمان­شهرهائی نوشته شدند، برخی معنای اتوپیا را در معنائی گسترده­تر شامل ضد اتوپیا نیز می­دانستند البته اتوپیائی در جهت مخالف، ولی غالبا دیستوپیا یا ضد آرمان­شهر نامیده می شدند.

اما در اواخر قرن 20 کارل مانهایم و برخی دیگر، اتوپیا را از معنای محدودش جدا ساخته و آنرا در معنای عامتری به کار می گیرد او این واژه را صرفا در مفهومی نسبی به کار می برد و منظور او اتوپیائی است که فقط از دیدگاه نظام اجتماعی معینی که هنوز موجود است تحقق ناپذیر به نظر می­آید.

از نظر مانهایم حالت ذهن هنگامی اتوپیائی است که با حالت واقعیتی که این حالت ذهنی در آن به ظهور می رسد ناسازگار باشد این ناسازگاری همواره از این نکته هویداست که چنین حالت ذهنی در تجربه، در اندیشه و در عمل معطوف به موضوعاتی است که در موقعیت فعلی وجود ندارد.

او در کتاب خود صورت­های مختلفی از اتوپیای مورد نظر خود را برمی شمرد که از جمله می توان به اتوپیای مکتب انسان دوستی آزادی­خواهانه و اتوپیای بورژوازی اشاره کرد که پس از تحقق تبدیل به واقعیت شدند.

از نظر مانهایم ظهور اتوپیا با ظهور یک نظام موجود پیوند دارد و بین اتوپیا و نظام موجود رابطه ای دیالکتیکی وجود دارد به این معنا که (در گروه­های اجتماعی دارای مکان­ها و موقعیت­های گوناگون) عقاید و ارزش­هائی سربرآورند که در بطن آنها، در شکلی فشرده، آن تمایلات تحقق نیافته و برآورده نشده ای که نیازهای هر عصری را نشان می دهند قرار دارند. از این رو این عناصر فکری برای ترکاندن حدود نظام موجود به صورت مواد منفجره­ای در می­آیند و نظام موجود موجب پدید آمدن اتوپیاهائی می شود که به نوبه خود قیدهای نظام موجود را می­گسلد و آزادش می کنند تا سیر تحولش را در راستای نظام بعدی هستی بپیماید.

گفتنی است اتوپیاها بسیار متنوع و گاهی اوقات متضادند به عنوان نمونه برخی، لذت­جوئی را تأئید می­کنند و برخی از پرهیزگاری سخن می­گویند برخی هدایت­گرانه و برخی ضد هدایت­گرانه­اند و به طور کلی “انسا” اتوپیاها را چهار دسته تقسیم می­کند: اتوپیای آزادی که به ترسیم وضعیت ایده آلی بودن می پردازد؛ اتوپیا، با سنت مردمی و انقلابی از همان سلاله اتوپیای تامس مور؛ اتوپیای نظم که وضعیت دولت ایده­آل را ترسیم می­کند و نهایتا اتوپیای نهادینه و تمامیت­ساز و حتی تمامیت­خواه که خود را از پیروان همان سنت­شهر خورشید کامپانلا می­دانند.

نکته آخر آن­که نمی­توان اتوپیا را بر آرمان­شهرهای وعدداده شده توسط ادیان الهی منطبق دانست و در نتیجه نمی­توان عنوان اتوپیا را بر آن­ها صدق کرد و اگر چنین اتفاقی بیفتد از سر مسامحه است زیرا اتوپیا می­خواهد تحقق بهشت اخروی را در همین دنیا رقم زند و آدمی در این جهان به جنت عدن خود نائل آید درحالی که آموزه­های ادیان الهی وعده چنین واقعه­ای را تنها منحصر به آخرت دانسته­اند.

بهروز محمدی،

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد