۱۳۹۵/۰۵/۲۱
–
۲۶۹ بازدید
تنش زدیی
به هنگام رویارویی با منکراتی ها بید چگونه با آنها رفتار کنیم تا تأثیر حرف بیشتر باشد و یجاد تنش نکند؟ اگر ین افراد در برابر ما مخالفت کردند بید چه عکسالعملی از خودمان نشان دهیم؟
نوع برخورد در پذیرش امر به معروف و نهی از منکر نقش بسیار مهمی را یفا می کند، چه بسا برخوردی مناسب باعث تغییر اساسی در رفتار فرد خطاکار گردیده و در مقابل برخوردی نامناسب زمینه لجاجت و پافشاری گناهکار بر گناه خود را فراهم نمید.740;د.
پرهیز از برخوردهی تحریک کننده و تنش زا
درباره گفت گفت
«إِنَّا أَوْ یاکُمْ لَعَلی هُدی أَوْ فی ضَلالٍ مُبینٍ»[1]؛ «ما یا شما بر(طریق) هدایت یا در ضلالت آشکاری هستیم!»
خداوند به طور صریح و یک جانبه نمی فرمید: ما بر حق و شما باطل هستید؛ بری ین#1740;نکه طرف مقابل را تحریک نکند و بتواند او را به پذیرش گفتارش دعوت نمید.
«یا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَعْلَمُ أَحَداً مِنَ الْعَرَب جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ، إِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِأَمْرِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ- وَ قَدْ أَمَرَنِی اللَّهُ أَنْ أَدْعُوَکُمْ إِلَیه »[2]؛ «ی فرزندان عبدالمطلب! خدا شاهد است که تا به حال سراغ ندارم که جوانی از عرب قیام کرده و چیزی را بری قوم خودش آورده باشد که بهتر از آن چیزی که من بری شما آورده ام، بوده باشد. آری! من خیر دنیا و آخرت را بری شما آورده ام. پروردگارم دستور داده است تا شما را بهسوی او دعوت کنم».
متانت
امر و نهی دینی بید متین یعنی محکم و استوار باشد و ضعف و سستی در آن راه نداشته باشد. وقتی کلمات ارشادی با وقار و ثبات لازم همراه باشد درصد اعتماد و پذیرش را بالا می برد مثلاً اگر به کسی که دیگران را مسخره می کند بگوییم: یک انسان با شخصیت دیگران را مسخره نمیکند با ین جمله که بگوییم: «بیمزهگی نکن» تفاوت بسیار دارد.[3]
جدیت
نوع رفتار بید جدّی و به دور از هرر از هرگونه شوخی و تسامح باشد، در غیر ین صورت مخاطب، آنها را جدّی نخواهد گرفت و امر نهی دینی صورت نخواهد پذیرفت. نمونه جدّی تذکر ین است که به کسی که تکبر می
اعتدال
در مواجهه با فرد خطاکار بید رعیت اعتدال را نموده و از هرگونه افراط و تفریط در برخورد بید پرهیز کرد. به عنوان نمونه جملهنه جمله
سلامت
در نحوه برخورد با دیگران همواره بید ین نکته را در نظر داشت که الفاظ و جمله هی تذکر بید شیسته باشد و از آفاتی چون نیش زدن، تحقیر، توهین و هرگونه بدگویی برکنار باشد تا وظیفه ی دینی انجام گیرد در امر به معروف پیروز شود. ز شود.
«من کان آمرا بمعروف فلیکن أمره ذلک بمعروف»[4]؛ «هر کسی که به معروف فرمان می دهد بید نوع گفتن او به نیکی باشد».
همچنین امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
«مَنْ حَسُنَ کَلَامُهُ کَانَ النُّجْحُ أَمَامَه »[5]؛ «کسی که سخنش نیکو باشد پیروزی در پیش روی اوست».
گذشته از ین#1740;ن
احترام
لازم است، نصیح حکیمانه و امر و نهی هی مشفقانه همواره آمیخته با ادب و احترام بوده و با الفاظی شیرین و محبّت آمیز ادا گردد؛ تا نه تنها موجب لجاجت و واکنش منفی شنونده نشود. بلکه همچون باران دل پذیر روح او را از انواع پلیدی ها شست وشو دهد و غنچه هی عطرآگین فضیلت را در سرزمین جانش شکوفا سازد.
شیسته است انسان قبل از امر به معروف و نهی از منکر به فراخور موقعیت اجتماعی شنونده، قدری از او تمجید کند و بر نکات مثبت اخلاقی، خانوادگی، علمی، انقلابی، شغلی و … او تأکید ورزد؛ به عنوان مثال، با جملاتی از قبیل: «شما فرد متعهّدی هستید»، «شما از سرمیه هی ین مملکت هستید»، «شما دانش آموز یا دانشجوی درس خوان و موفّقی هستید»، «شما فرزند یا برادر یک شهید هستید و بر گردن همه ما حق دارید»، «شما به خانواده ی اصیل و نجیب وابسته ید»، «شما یک بسیجی و میه افتخار میید»، «شما کارمند منظّم و پرتلاشی هستید» و … بکوشد تا به او کرامت ببخشد و جیگاه او را در نقطه بلندی از عزّت ها و ارزش ها تثبیت کند، آنگاه با لحنی ملیم و دل نشین او را از منکر باز دارد و به معروف دعوت کند.[6]
در قرآن مجید می فرمید:
«ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یصِفُونَ»[7]؛ «بدی را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده)! ما به آنچه توصیف می کنند آگاهتریم!»
برخورد منطقی و قانع کننده
عقل و منطق، نیرویی کارساز در وجود انسان است. اگر تذکر و امر و نهی انسان، به نحوی منطقی و قانع کننده باشد که طرف، راهی جز پذیرفتن نداشته باشد، مفیدتر است. برخورد تحکمآمیز و آمرانه، گاهی سود نمی بخشد. خیلی ها اگر از نظر عقلی و منطقی، نسبت به خوبی یا بدی کاری قانع شوند. آن را می پذیرند. اما اجبار، تحمیل، زورگویی و تحمیل عقیده، اثر معکوس می گذارد.[8]
موضع گیری هی گنهکار
پس از تذکر، سه نوع موضع گیری از سوی گنه کار میمی
الف. پذیرش
در ین صورت شیسته است او را دعا کند نظیر آن740;ر آنکه بگوید: از پذیرش شما سپاسگزارم، خداوند شما را از خوبان و پرهیزکاران قرار دهد و یا امیدوارم همیشه در انجام ین وظیفه موفق باشید و یا امیدوارم بری همیشه از ین گناه دوری کنید. دعا به گنهکار سه ویژگی مثبت را به همراه دارد:
– کمک بیشتر خداوند،
– اثبات صداقت و صمیمیت امر و نهی کننده،
ب. سکوت
ین سکوت می تواند علامت رضیت و یا نشانه ی ناخوشنودی گنهکار باشدو در هر صورت مأموریت تذکر دهنده پیان می یابد. البته در ین موقعیت هم می توان بری تأثیر تذکر در او دعا کرد و در صورت تکرار خطا تذکر خود را تکرار کند.[9]
ج. مخالفت
البته در ین موقعیت هم می توان بری تأثیر تذکر در او دعا کرد. البته بید صحنه را مدیریت کند و با استفاده از تجربیات بداند در چه موقعیتی چه تصمیمی بگیرد و چه بگوید چه نگوید.[10]
به طور مثال اگر او بگوید: گناه من یک مسئله شخصی است!740; است!
در جواب بگوید: گناه شخصی را که در حضور دیگران نباید انجام داد!
اگر او بگوید: دوست دارم چنین کنم، عیسی به دین خود موسی به دین خود!
در جواب بگوید: ولی ین شعار اسلام نیست اسلام همه را مسئول یکدیگر می داند.
اگر او بگوید: قلبت پاک باشد!
در جواب بگوید: گناه آهسته آهسته قلب را آلوده می کند!
اگر او بگوید: حالا ما دیگر گرفتار شده یم!
در جواب بگوید: همیشه امکان بازگشت وجود دارد و اراده کن!
در جواب بگوید: هر مشکلی به اندازه خودش مشکل است!
هرج و مرج
اگر همه مردم به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند و بنا شود که همه ی افراد در وضع اجتماع دخالت کرده و ناظر بر رفتار یک دیگر باشند، یا ین موضوع موجب برخوردها در جامعه و در نهیت هرج و مرج اجتماعی نمی شود؟
اسلام دین الهی است و تمام احکام و قوانین آن، در جهت رشد و تکامل بشر وضع و تشریع شده است؛ از سوی دیگر، با توجه به پیوند سرنوشت افراد در زندگی جمعی، حق نظارت بر رفتار دیگران حق طبیعی و از آثار زندگی در اجتماع است و ین مقتضی حکم عقل و فطرت است. اما در پاسخ ین سؤال بید بگوییم که:
اولاً، هرج و مرج زمانی به وجود مید میید که قوانین و چارچوبهی ین فریضه مشخص نباشد و هر کسی بخواهد به صورت سرخود اقدام نمید اما زمانی که در احکام اسلام معروفها و منکرها مشخص شده؛ وظیف افراد و حکومت بهطور دقیق مشخص شده و حتی مراتب، شریط و نحوه امر به معروف نیز معلوم گردیده لذا دیگر جیی بری هرج و مرج باقی نمی
ثانیاً، بری اجرای امر به معروف و نهی از منکر، یک مرتبه وظیفه ی عمومی مردم است.[12] و همه موظف اند که با رعیت شریط آن را انجام دهند، و یک مرتبه ی بالاتری هم وجود دارد که مخصوص جمعیت خاص و آموزش دیده است.[13]
قسمت اول که وظیفه ی عمومی مردم است، محدود به توانیی افراد است و از تذکر دادن، اندرز نمودن، اعتراض و انتقاد و نظیر آن تجاوز نمی کند و مسلماً یک اجتماع زنده بید تمام افرادش در برابر منکرات و مفاسد اجتماعی داری چنین مسئولیتی باشد.
امّا قسمت دوّم که مخصوص جمیعت ویژه است، از شئون حکومت اسلامی محسوب می شود؛ به ین معنا که اگر نیاز به شدت عمل و حتّی قصاص و اجرای حدود باشد، ین جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم و متصدیان حکومت اسلامی انجام وظیفه کنند.[14] ین دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق، از ابتکارهی قوانین اسلامی به شمار می ید و ین خود مهمترین مانع در یجاد هرج و مرج اجتماعی در اجرایی شدن ین فریضه دینی می باشد.
علاوه بر ین، برخوردهی متعارض زمانی روی می دهد که اختلاف نظرهایی در حوزه تئوری و عملی ین فریضه دینی وجود داشته باشد در حالی که امر به معروف و نهی از منکر در حیطه امور واجب و حرام صورت می گیرد و ضوابط امر به معروف و نحوه آن مشخص است که همین امر مانع از دخالت سلیقه هی گوناگون در ین موضوع و یجاد هرج و مرج می گردد.[15]
بید خاطر نشان نمود بیشتر خشونت هایی که تصور می شود به دلیل عدم رعیت دقیق شروط و ویژگی هی ین اصل می باشد که با آموزش و راهنمایی مردم و جوانان می توان مانع از برخوردهی احتمالی متعارض گردید.
یا حق دارم!
شید عجیب باشد اما بعضی وقتتها که شخصی را نهی از منکر می کنم خودم به همان گناه دچار هستم. یا با وجود یات و رویات متعددی که به انتقاد از کسانی که به گفتار خود عمل نمی کنند پرداخته شده، همچنان ین فریضه بر من واجب است و حق دارم دیگران را نسبت به گناهی که خودم انجام می دهم نهی از منکر کنم؟
خداوند متعال در نکوهش بنی بنی
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»[16]؛ «یا مردم را به نیکی دعوت می کنید، ولی خودتان را فراموش می نمیید»
و یا در سوره صف می خوانیم:
«لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ»[17]؛ «چرا می گویید آنچه را که به آن عمل نمی کنید»
در رویتی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
«مَثَلُ مَنْ یعَلِّمُ النَّاسَ الْخَیرَ وَ لا یعْمَلُ بِهِ کَالسِّرَاجِ یحْرِقُ نَفْسَهُ وَ یضِی ءُ غَیرَهُ »[18]؛ «مثل کسی که به دیگران کار نیک می آموزد اما خود به آن عمل نمی کند مانند چراغی است که خود می سوزد و به دیگران روشنیی می بخشد».
همچنین از حضرت علی(علیه السلام) نقل شده است:
«یقْبُحُ عَلَی الرَّجُلِ أَنْ ینْکِرُ عَلَی النَّاسِ مُنْکَرَاتٍ وَ ینْهَاهُمْ عَنْ رَذَائِلَ وَ سَیئَاتٍ وَ إِذَا خَلَا بِنَفْسِهِ ارْتَکَبَهَا وَ لَا یسْتَنْکِفُ مِنْ فِعْلِهَا»[19]؛ «بری انسان زشت است بر مردم منکری را بد بداند و نهی کند آنها را از رذائل و گناهان، اما هرگاه با خود خلوت کند مرتکب همان گناهان شود و از انجام آن خودداری نکند»
برداشت اولیه از ین دسته یات و رویات آن است که گناهکار به دلیل ین ین;ن
ین یات و رویات در صدد نکوهش کسی نیست که امر به معروف و نهی از منکر را انجام می دهد، بلکه کسی را سرزنش می کند که خودش را فراموش کرده و مطابق گفتارش عمل نمی کند.[20]
از همینهمین
«عدالت و گناهکار نبودن آمران به معروف شرط کمال است به دلیل آن که نکوهش، متوجه امر به معروف نیست بلکه متوجه خود فراموشی است»[21]
تحلیل ساده از یات و رویات نشان دهنده آن است که در ین دسته از یات و رویات به دو واجب اشاره شده است:ه شده است:
الف. وجوب دعوت مردم به سوی نیکی ها و نهی کردن از بدی ها.
ب. وجوب عمل به نیکی ها و اجتناب از بدی ها.
آنچه در بیشتر ین یات و رویات بدان تأکید شده در حقیقت شرط تأثیر است نه وجوب. یعنی اگر کسی خود بدان چه می گوید پیبند باشد، بی شک گفته اش پذیرفتنی تر خواهد بود؛ زیرا چنین گفته ی از عمق جان بر می ید و کردار، گواه راستی آن است و «هر سخن کز دل برید، لاجرم بر دل نشیند» نه ینکه در صورت گناهکار بودن دیگر فریضه امر به معروف واجب نباشد.[22]
همان طور که در رویتی آمده است که گروهی پس از شنیدن اوصاف زاهدان از امیرالمؤمنین(علیه السلام) گفتند: ما دیگر امر به معروف نمی کنیم تا زمانی که خود به همه اوامر الهی عمل کرده باشیم و نهی نمی کنیم مگر زمانی که همه منکرات را بتوانیم ترک کنیم.نیم.
«لَا بَلْ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلُوا بِهِ کُلِّهِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ إِنْ لَمْ تَنْتَهُوا عَنْهُ کُلِّه »[23]؛ «نه ین کار را نکنید، بلکه شما امر به معروف کنید اگر چه به تمام گفته هی خود عمل نمی کنید و نهی از منکر کنید اگر چه تمام آنچه را که نهی می کنید عمل نمی کنید»
از همینرو مراجع عظام تقلید در پاسخ به ین سؤال که یا کسی که خودش به معروف عمل نمی کند و مرتکب گناه می شود؛ حق دارد دیگران را امر و نهی کند؟ فرموده اند: آری، بر او هم واجب است که با تحقّق شریط، امر به معروف و نهی از منکر کند. البته بید بداند که اگر بخواهد سخنش در قلب دیگران جی گیرد و تأثیر بگذارد، با عمل و رفتار خود می تواند، به ین هدف دست یابد.[24]
چرا امروزه؟!
با وجود اهمیت و تأکید فراوان دین اسلام بر اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر، چرا امروزه در کشور اسلامی ما ین فریضه کمتر انجام می شود؟؟
بید دانست ین نقطه ضعف و کمبود از عوامل متعددی ریشه می گیرد که به مهم که به مهم
ضعف یمان
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِیفَ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ قَالَ الَّذِی لَا ینْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ»[25]؛ «خداوند مؤمن ضعیفی را که دین ندارد، مبغوض می دارد، سؤال شد: مؤمن ضعیف بی دین چه کسی است؟ حضرت فرمودند: آن که نهی از منکر نمی کند».
وسوسه شیطان
یکی از عوامل ترک امر به معروف و نهی از منکر و بی توجهی به ین فریضه، ترس هی بی موردی است که از سوی شیطان القا می شود. در قرآن آمده است:
«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»[26]؛ «ین فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شیعات بی اساس) می ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر یمان دارید!»
از ین یه شریفه استفاده می شود که یکی از القائات شیطان یجاد ترس در دل مؤمنین است ترس بر «از دست دادن چیزی که به آن علاقه دارد» القا می کند که اگر امر و نهی کنی محبوبیت تو از میان خواهد رفت، موقعیت تو از کف می رود، منفور دیگران می گردی و گاهی ین وسوسه ها را در یک لحظه به صورت رگبار بر گوش جان انسان فرومی ریزد و از بیان پیام حق جلوگیری می کند و راه خدا را می بندد.
مؤمن بید بداند که القائات شیطان، القائات دشمن قسم خورده اوست و نباید به آنها توجه داشته باشد. بلکه بید با ذکر خدا ین القائات را دفع نمید.[27]
ترس از سرزنش ها
یکی دیگر از عوامل بازدارنده افراد از امر و نهی، ترس از ملامت ها و سرزنش ها و نیش زبان هایی است که گاه از سوی افرادی که به منکرات روی آورده اند و گاه از طرف دوستان و خویشان یا همسر شخص، انجام می گیرد، که تو را چه به ین کارها؟! تو خودت چهقدر اهل عملی که دیگران را می خواهی وادار به عمل کنی؟! مگر تو خودت کم گناه کرده ی که دیگران را منع می کنی؟! ین حرف ها به تو نیامده ؟! چرا در کار دیگران دخالت می کنی؟![28]
طمع کاری
طمع، زبان «امر به معروف و نهی از منکر» را به زبان «تملق و چاپلوسی» تبدیل می کند، طمع در میان امت هی پیشین نیز موجب ترک ین فریضه و در نتیجه نزول عذاب الهی می شد. 1740; شد.
«ای مردم از آنچه خداوند اولیائش را موعظه کرده است، پند بگیرید که چگونه از «احبار و کشیش ها» به بدی در قرآن یاد می کند. فلسفه ین توبیخ الهی آن است که آنها از ستمکاران، فساد و منکر را می دیدند، ولی به واسطه دل بستگی و رغبتی که به کمک هی مادی آنها، داشتند، ستم کاران را نهی نمی کردند»[29]
از ینجا روشن می شود که انسان تا در بند مادیات است نمی تواند، امر به معروف و نهی از منکر کند، و آنگاه «زبان و قلم» انسان آزاد می گردد و آزادانه امر و نهی می کند که «دل» از بند طمع رها گشته باشد.[30]
قطع امید
اشتباه ین گروه آن است که گمان کرده اند امر به معروف و نهی از منکر صرفاً یک کار انفرادی است حال آنکه اگر گفتن یک نفر مؤثر نیست بید تعداد بیشتری اقدام کنند تا مؤثر واقع شود و اگر گفتار، تأثیری نداشته باشد، نوبت به مرحله¬ی «دوری کردن و کناره گیری از گناهکاران» فرا می رسد.[31]
گاهی ممکن است برخی کسانی که دغدغه امر به معروف دارند به خاطر مشاهده ظاهر بسیار زننده فرد خطاکار فکر کنند ینگونه افراد درست شدنی نیستند، در حالی که برخی از ین افراد چه بسا دل پاکی داشته باشند و با یک تذکر و یا رابطه عاطفی به خود یند و اصلاح شوند.
برداشت غلط
از دیگر موانع مهم در سستی جامعه بری قیام به امر به معروف و نهی از منکر، انحرافات فکری و برداشت هی غلط از موضوعات مختلف دینی می باشد. ینکه برخی انتظار فرج را مساوی با گسترش ظلم و فساد می دانند و یا وجود گناه و فساد در جامعه را بر اساس تفکرات جبرگریانه تفسیر نموده و آن را مشیت الهی می دانند و یا حضور در عرصه هی اجتماعی را از مقوله هی دینی جدا نموده و یا به دلیل برداشت غلط از موضوع تقیه و مخالف دانستن آن با امر به معروف و ده ها انحراف فکری دیگر همه و همه دست به دست هم داده و زمینه گسترش امر به معروف و نهی از منکر را از بین می برند.[32]
توجیهات بی اساس
از موانع ترک امر به معروف می توان به توجیهات بی اساس برخی از افراد اشاره نمود. گاهی اوقات ین توجیهات رنگ و بوی دینی نیز به خود می گیرد. یرد.
به عنوان نمونه برخی افراد با حضور در مجالس عروسی به جی امر به معروف و نهی از منکر در خصوص پخش موسیقی هی حرام در توجیه کار خود می گویند:
«در شرع میان سماع (شنیدن) و استماع (گوش دادن) تفاوت وجود دارد و ما به
دوستی بی جا
گاهی دوست داشتن دیگران، مانع از ین می شود که اگر کار خلافی از آنان سر زد. انسان به آنان تذکر دهد. زیرا نمی خواهد آزرده خاطر شوند! یا خاطره ناگواری!واردر ذهن آنان بجا ماند! قرآن کریم می فرمید:
«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ»[33]؛
«(ی پیامبر) بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طیفه شما، و اموالی که به دست آورده ید، و تجارتی که از کساد شدنش می ترسید، و خانه هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب تر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیت نافرمان بردار را هدایت نمی کند!»
تساهل گریی
اگر دولت مردان به دلیلی همچون جلب نظر سازمان هی بین; بینالمللی و بهانه نمودن کارهی فرهنگی به جی امر به معروف و… از ین اصل اسلامی حمیت ننمیند، نتیجه ین تسامح همان تضعیف امر به معروف در جامعه می شود.
بدیهی است که بید از افراط گری برخی به بهانه امر به معروف،جلوگیری>
فقدان آگاهی عمومی
افرادی هستند که اگر نسبت به اهمیت یک موضوع آگاهی کافی داشته باشند و بدانند میزان اهمیت ین مسئله از نظر اسلام چه اندازه است به دنبال عمل می روند ولی اگر ندانند اقدامی نمی کنند. بنابرین، جهل نسبت به آثار مثبت و منفی، انجام و ترک امر به معروف، نیز می تواند یکی از ین ریشه ها باشد.[34]
واهمه دارم
از امربه معروف و نهی از منکر کردن واهمه دارم، چه کنم؟ چگونه جرأت نهی از منکر را در خود یجاد کنم؟؟
اصولاً امر به معروف و نهی از منکر نقطه اعتراض و تعارض صالحان و گناهکاران است. البته لازم است با استفاده از شگردهی مختلف، عکس العمل منفی و مقاومت مخاطب را به حداقل رساند، اما در هر صورت بید تحمل سختی و پرداخت هزینه انجام چنین کار مهمی را بپذیریم.[35]
در مواجهه با چنین احساسی بید گفت: ترس هی انسان بر دو نوع است. ترس هی معقول که از تجزیه و تحلیل و عاقبت اندیشی هی صحیح ناشی می شود و دیگری ترس هایی که از ضعف انسان سرچشمه می گیرد.گیرد.
ترس از خدا
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:
«هیچ یک از شما، خود را ینگونه حقیر و پست نگرداند که اگر مسئله ی مشاهده کند که خداوند را حقی در آن باشد، حق خدا را اظهار نکند، مبادا که خدی عزوجل، شخص را در روز قیامت نگه می دارد و به او می گوید: وقتی چنین و چنان (عملی) را دیدی، چه چیز مانع تو شد که درباره آن سخن بگویی؟ شخص می گوید: خدیا ترسیدم. خداوند می گوید: من سزاوارتر بودم که از من بترسی».[36]
امام حسین(علیه السلام) در پاسخ به نامه شخصی که از وی درخواست نموده بود تا او را از خیر دنیا و آخرت آگاه نمید چنین نوشتند:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ طَلَبَ رِضَی اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَی النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی النَّاسِ وَ السَّلَام »[37]؛ «هر که رضی خدا جوید در برابر خشم مردم خدا امورش را کفیت کند و هر که رضی مردم جوید در برابر خشم خدا، خدا او را به مردم واگذارد والسلام»
حرف خوب، و خوب حرف زدن
گاهی امر کننده به معروف از ین می ترسد که وقتی به شخص خطاکار، امر به معروف می کند آن شخص، برخورد نامناسبی با او داشته باشد؛ با خود می گوید: نکند با من تندی کند، نکند با من دعوا کند، نکند مرا تهدید کند، نکند مرا مسخره کند، نکند به من کم محلی و بی اعتنیی کند! و از ین قبیل امور.740;ل امور.
یکی از عوامل ین ترس ها مربوط می شود به ین
البته ین نکته را بید توجه داشت که همیشه حق گویی، باعث یجاد رعب و ترس در خطاکار می شود و ین چیزی است که خدا در حق گویی مؤمن قرار داده تا با ابهتی که از حق طلبی و حق گویی او یجاد می شود افراد گنه کار از او حساب ببرند لذا با دانستن ین نکته ممکن است خیلی از ترس هی آمر به معروف زائل شود.[38] به عبارت دیگر حرف خوب زدن و خوب حرف زدن در درون انسان احساس منطقی بودن و حق بودن یجاد می کند و مخالفان در نگاه او بدون منطق و توخالی می شوند. در نتیجه نه تنها احساس ترس نمی کند بلکه احساس قدرت و برتری پیدا می کند.
اعتماد به نفس
یکی از مهم ترین راه هی جرأت پیدا کردن بر امر به معروف و نهی از منکر تمرین و تکرار صحبت با دیگران در موضوعات مختلف است. آن گاه بعد از مدتی می تواند بدون هراس به امر و نهی دینی بپردازد.[39]
اعتماد به خدا
یکی دیگر از راه حل هی جرأت یافتن بر امر به معروف و نهی از منکر اعتماد به وعده هی الهی می باشد که در رویات ما تبلور یافته است؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ین باره فرموده اند:
«یهَا النّاسُ مُرُوا بِالمَعرُوفِ وَانَهو عَنِ المُنکَر فَاِنَّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَر لا یقَرِّبُ اجَلاً وَ لا یؤخِّرُ رِزقاً»[40]؛ «ی مردم! امر به معروف و نهی از منکر کنید (و ترسی به دل راه مدهید) چرا که امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی را نزدیک می کند نه رزقی را دور».
آدم خشک!
چرا تو ین دوره زمونه هر کی می خواد امر به معروف کنه، مسخره اش می کنند؟ به او می گویند آدم خشک! مثلاً در خوابگاه منو بههخاطر ینکه می گویم شنیدن ترانه حرام است، مسخره می کنند. وقتی می گویم غیبت نکنید، می گویند اینقدر خشک نباش! من چه کار کنم با ین همه نیش و کنایه؟
البته ین موضوع چیز تازه ی نیست اگر به تاریخ زندگی انبیاء و اولیای الهی بنگرید، ملاحظه خواهید کرد که تمام پیامبران، بی هیچ استثنایی، مورد تمسخر و استهزای مردم قرار گرفتند؛ قرآن کریم می فرمید:
«یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ»[41]؛ «افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر ینکه او را استهزا می کردند!»
بنابرین دعوت به حق و امر به معروف و نهی از منکر، کار انبیاست از همین همینرو مشکلات انبیا را نیز خواهد داشت. لذا اجرای آن بدون تحمل سختی، شدنی نیست.
«قُلِ الْحَقَ وَ إِنْ کَانَ مُرّاً قُلْتُ زِدْنِی قَالَ لَا تَخَفْ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِم »[42]؛ «حق را اگر چه به مذاق برخی تلخ باشد، بگو»
ابوذر می گوید: گفتم بیشتر پندم دهید. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «در راه خداوند از سرزنش هیچ کسی هراسی به دل خویش راه مده».
امام باقر(علیه السلام) نیز فرموده اند:
«فَأَنْکِرُوا بِقُلُوبِکُمْ وَ الْفَظُوا بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ صُکُّوا بِهَا جِبَاهَهُمْ وَ لَا تَخَافُوا فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ»[43]؛ «(مُنکرات را) با قلب خویش انکار کنید و با زبان بگویید و از سرزنش هیچ کس در راه خدا نهراسید».
مشکلات خانوادگی
من امتحان کرده ام که هرگاه امر به معروف می کنم افراد از دور من پراکنده می شوند و این کار باعث یجاد اختلاف و مشکلات خانوادگی و کدورت میان افراد می شود؛ به نظر شما یا در چنین شریطی هم امر به معروف بکنم؟ لطفاً راهنمایی ام کنید..
نباید فراموش کرد که هدف از فریضه امر به معروف و نهی از منکر یجاد اختلاف میان مسلمانان و یا اعضی خانواده و فامیل نیست بلکه هدف، شناساندن مسیر درست به دیگران و همراه شدن با یکدیگر در مسیر الهی می باشد.
شهید مطهری با توجه به همین نکته می گوید:
«یکی از درجات و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و در واقع یکی از اقسام تنبیه که در مواردی بید اجرا شود ین است که شما نسبت به عامل منکر سردی نشان دهید، بی اعتنیی کنید و آن صمیمیتی را که سابقاً به او نشان می دادید بعد از ین نشان ندهید. ین خود نوعی تنبیه است البته انسان بید در باب امر به معروف و نهی از منکر منطق به کار ببرد. عمل او منطبق با منطق باشد. ین در موردی است که اگر شما با آن شخصی که با او صمیمیت دارید قطع رابطه کنید و نسبت به او سردی نشان دهید ین عمل شما نسبت به او تنبیه باشد و تنبیه تلقی شود. و ین عمل شما در جلوگیری از کار بد او تأثیر داشته باشد. و الا مواردی هم هست که کسی، فرزند شما، دوست شما، جوانی، مبتلا به عادت زشتی شده است و رابطه او با شما روی عادتی است که از گذشته داشته است، چه بسا از ینکه شما با او قطع رابطه کنید استقبال می کند تا او هم با شما قطع رابطه کند و آزادتر دنبال منکرات زشت برود. در ینجا قطع رابطه شما با او نه تنها اثر تنبیهی ندارد بلکه اثر تشویقی دارد یعنی او را بیشتر در کار خود آزاد می گذارید و عملاً به آن کار تشویق می کنید، در چنین مواردی ین کار درست نیست. پس ینکه علما می گویند یکی از درجات امر به معروف و نهی از منکر اِعراض و روگردانی است در موردی است که کار شما اثر بگذارد و اثر آن هم تنبیه طرف باشد».[44]
لذا اگر به معروف و نهی از منکر موجب کدورت میرت میشود بید عوامل آن را شناسیی و برطرف نمود که در ینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
در نظر نداشتن شرایط و استعدادهای طرف مقابل زمینه های مناسب
بری دوری از اختلاف و تنش، امام صادق(علیه السلام) و فرموده است:
«عَارِفاً بِتَفَاوُتِ أَخْلَاقِهِمْ لِینَزِّلَ کُلًّا مَنْزِلَتَه »؛ «و اخلاق و اندازه درک و فهم اشخاص را در نظر گرفته، و هر کسی را مطابق مقام و درک او مورد توجه قرار بدهد»
نرمی و ملاطفت در گفتار
خدی متعال در یک آموزش زیبی عملی به حضرت موسی و برادرش هارون دستور داد تا به نزد فرعون رفته و با او سخن بگویند و در ضمن سخن گفتن با او جانب نرمش و ملیمت را مراعات کنند. جالب آن که مقصود از ین ابراز ملیمت در گفتار با فرعون را نیز آگاه ساختن و وادار ساختن او به کرنش در برابر خداوند دانسته است که ین خود معنی کامل هدایت و نتیجه نهایی امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن کریم ین فرمان دقیق خداوند را چنین بازگو می کند:
«اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی. فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیناً لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی»[45]؛ «به سوی فرعون بروید؛ که طغیان کرده است!. اما به نرمی با او سخن بگویید؛ شید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!»
بنابرین عدم رعیت ملاطفت نیز باعث پراکندگی دیگران از اطراف انسان می گردد، همان گردد، همان
«لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»[46]؛ «اگر خشن و سنگدل بودی، (مردم) از اطراف تو، پراکنده می شدند»
افراط در سرزنش
یکی دیگر از عوامل اختلاف افراط در سرزنش است که بید کنترل شود. امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرمید:
«الْإِفْرَاطُ فِی الْمَلَامَةِ یشُبُ نِیرَانَ اللَّجَاجَة »[47]؛ «زیاده روی در نکوهش، موجب شعله ور شدن آتش لجاجت می شود».
در رویت دیگری نیز فرموده اند:
«یاکَ انْ تُکَرِّرَ الْعَتْبَ فَانَّ ذلِکَ یغْری بِالذَّنْبِ وَ یهَوِّنُ الْعَتْبَ»[48]؛ «از تکرار ملامت بپرهیز که حرص بر گناه می آورد و سرزنش را بی ارزش می کند».
سخت گیری
از دیگر اصولی که عدم رعیت آن در اجرای امر به معروف و نهی از منکر موجب پراکندگی افراد از اطراف انسان می گردد سختگیری بی جهت است به عنوان نمونه نباید به نحوه خوراک و پوشاک و حتی چگونه هزینه نمودن مردم بری مخارج زندگی امر و نهی بی مورد نمود.[49] امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یحِبُّ أَنْ یؤْخَذَ بِرُخَصِهِ کَمَا یحِبُ أَنْ یؤْخَذَ بِعَزَائِمِه»[50]؛ «خدی متعال چنان دوست دارد که به رخصتها (جوازها- استثناها)ی احکام او عمل شود، چنان که دوست دارد به واجبات قطعی دینی عمل شود»
برخورد متکبرانه
اگر خداوند به آمر و ناهی، توفیق داده است تا واجب ها را انجام دهد و از گناهان پرهیز کند، بید ین موفقیت را سرمیه سعادت و کمال خود قرار دهد و خودبینی و خودپسندی را به خود راه ندهد و گمان نکند که او فردی صالح و شیسته و برگزیده خداوند است و دیگران اهل گناه و دوزخ، زیرا انسان موجودی است که، هر آن دچار تحول و انقلاب درونی می گردد، ممکن است، فردی صالح به انسانی ناشیست و یا انسانی ناشیست به فردی پرهیزکار، تبدیل شود. عدم توجه به چنین اصلی مهمی موجب برخورد متکبرانه آمر و ناهی با دیگران شده و به تدریج زمینه پراکندگی افراد را فراهم می آورد.[51]
امام خمینی(رحمت الله علیه) در ین باره سخنی زیبا دارند:
سزاوار است، که آمر به معروف و ناهی از منکر … خویشتن را منزّه از گناه و عیب نبیند و خود را برتر از کسی که گناه مرتکب شده است، نپندارد، زیرا مرتکب گناه هرچند که گناه کبیره ی را انجام داده باشد، ممکن است داری صفات و ویژگی هایی باشد، که مورد رضیت خداوندی است و خداوند به آن جهت او را دوست داشته باشد، هر چند که به خاطر گناهانش مورد بغض و خشم خداوند است.[52]
بنابرین از مجموع مطالب گفته شده معلوم می شود که امر به معروف و نهی از منکر میه همبستگی، تنش زدیی و همسانی افراد با همدیگر است و اگر در ین میان مشکلی به وجود می ید به دلیل عدم اجرای صحیح آن توسط آمران به معروف و ناهی از منکر می باشد که در صورت رعیت صحیح تمامی شریط و آداب امر و نهی ین مشکل نیز برطرف خواهد شد.
خجالت می کشم
موقع امر به معروف خیلی خجالت می کشم و به خودم فشار می آورم که امر به معروف کنم و با خودم درگیر می شوم تا یننکه موقعیت از دست می رود!! در ینگونه مواقع چه بید بکنم؟
یکی از زمینه هی روحی و روانی که عامل بازدارنده امر به معروف و نهی از منکر در اشخاص می گردد، وجود شرم و حیا در آنهاست، و به اصطلاح «رُوش نمیشه» امر و نهی کند. اما بید دانست؛ حیا و خجالت دو قسم است: یک حیی خوب و پسندیده و در اصطلاح «حیی ممدوح» دوم: «حیی مذموم» و ناپسند.
«حیی ممدوح»، آن حییی است که انسان را از ارتکاب معصیت و گناه بازدارد، یعنی وقتی در برابر ارتکاب گناهی قرار گرفت از پروردگارش، از فرشتگان مراقب اعمالش، از اولیاء و… حیا کند و گناه نکند ین «حیا» عنصر اساسی و حیاتی بری انسان در جهت حفظ پاکدامنی و پی بندی به ارزش هی مکتبی بوده و حضرت علی(علیه السلام) پیرامون آن فرموده است:
«عَلَی قَدْرِ الْحَیاءِ تَکُونُ الْعِفَّةُ»[53]؛ «میزان عفت و پاکدامنی نسبت به میزان حیا در انسان است».
اما، آن «حیا» که مانع از انجام وظیفه گردد، «حیی مذموم» و ناپسند است، به عنوان مثال: نمازش را ترک می کند، چون در میان بی نمازها خجالت می کشد!
بری رهایی از ین مشکل دو راهکار عمده وجود دارد:
تمرین و تکرار
تمرین یکی از عوامل رشد و پرورش صفات اخلاقی است. امام علی(علیه السلام) فرموده اند:
«عَوِّدْ نَفْسَکَ فِعْلَ الْمَکَارِمِ »[54]؛ «نفست را به انجام اعمال پسندیده عادت ده».
بنابرین اگر حیا و خجالت کشیدن مانع از امر به معروف و نهی از منکر می شود، در ین صورت بید با تمرین و تکرار و قراردادن خود در موقعیت ها، خجالت را از خود دور نمود.[55] البته در مراحل اولیه خوب است از فعالیت هی کم و کوتاه شروع شود مانند شناگری که در ابتدا از عمق کم و مدت زمان کوتاه در آب شروع می کند. درباره امر به معروف نیز اگر گروهی رفتار نامناسب دارند، از تذکر به یکنفر و به اندازه یک عبارت شروع شود و به کسانی تذکر داده شود که احتمال تأثیرپذیری بیشتر و رابطه دوستی بیشتری دارند. البته بری ینکه موقعیتی از دست نرود، لازم است آمادگی قبلی داشته باشید.
روش غیرمستقیم
گاهی اوقات علت خجالت کشیدن در امر به معروف، موقعیت و جیگاه خاص طرف مقابل می باشد؛ مانند زمانی که مخاطب او، پدر و مادر و برادر و یا خواهر بزرگتر و یا استاد و … باشد. در ین صورت بهترین راهکار پرهیز از امر و نهی هی مستقیم و روی آوردن به امر و نهی غیر مستقیم می باشد، مانند واسطه قرار دادن افراد مطمئن و صاحب نفوذ، تذکر خطا و اشتباه به صورت کنیه ی و یا رفتار شیسته را خودش انجام دهد و به صورت عملی الگوسازی کند.[56]
اصرار دارم!
تحصیلاتم لیسانس مهندسی معدن است. ظاهر مذهبی داشته و نسبت به حفظ آن اصرار دارم. با مطالعات دینی انجام گرفته و یات و رویاتی که در باب امر به معروف و نهی از منکر دیدم، به راحتی نمی توانم گناهان و جرائم افراد را نادیده بگیرم و سعی می کنم اهل مسامحه نباشم. همه کس که امر به معروف ما را قبول نمی کنند. مسلماً خیلی ها با ما درگیر می شوند. به هر حال یک واجب دینی است و مأمور به ین کار هستیم یا می توانیم از زور و خشونت، بری برخورد با منکرات استفاده نمییم؟؟
نخست بید دانست؛ همان گونه که بی تفاوتی و عدم برخورد با اشخاص سهل انگار و متخلف موجب بروز ناهماهنگی در یک جامعه می شود. برخوردهی ناموزون و نامتناسب نیز نه تنها مشکل را حل نمی کند، که بر وخامت اوضاع می افزید.زید.
برخورد با کسی که یک درجه انحراف دارد با کسی که ده درجه انحراف دارد فرق می کند، و با هر کسی بید به فراخور ظرفیت، شخصیت، سن، استعدادها، میزان هدایت پذیری، و دفعات تکرار جرم او برخورد کرد. لذا نمی توان بری مقابله و برخورد با تمامی منکرات از یک روش استفاده نمود.
به عنوان مثال، پزشک ماهر و کاردان پس از علم به چگونگی حال بیمار شناخت نوع بیماری، درمان با داروهی ضعیف تر که تنش و عوارض کمتری در بیمار یجاد می کند، آغاز و به تدریج بر داروها می افزید، تا اثر مثبت آنها را در بیمار بیابد.
در فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیز، همین گونه است و کیفیت برخورد و شدت و ضعف آن بید با نوع تخلف، متناسب و هماهنگ باشد.
استاد مطهری می فرمید:
«گاهی طرف در مرتبه ی از معصیت و گناه است که نه روگردانی ما تأثیری بر او می گذارد و نه می توانیم با منطق و با بیان تشریح مطلب او را از منکر بازداریم بلکه بید وارد عمل شویم که اگر وارد عمل شویم می توانیم از ادامه خطی او جلوگیری کنیم اما چهطور وارد عمل شویم؟ وارد عمل شدن مختلف است. معنی وارد عمل شدن تنها زور گفتن نیست، کتک زدن و مجروح کردن نیست. البته نمی گوییم در هیچ جا نباید تنبیه عملی شود بلکه مواردی هم هست که جی تنبیه عملی است. اسلام دینی است که طرفدار حدّ است طرفدار تعزیر است یعنی دینی است که معتقد است مراحل و مراتبی می رسد که گناهکار را چیزی جز تنبیه عملی بیدار نمی کند و از کار زشت باز نمی دارد اما انسان نباید اشتباه کند و خیال کند که همه موارد جی سخت گیری و خشونت است».
«طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمی مَوَاسِمَه »[57]؛ «پزشکی (روحانی) است که با پزشکی خود (بری درمان بیماران روحی) دوره گردی می کند؛ مرهم هی خود را به خوبی درهم آمیخته، و اسباب داغ کردن خود را نیکو گرم کرده است»
جالب ین است که در ین تشبیه پزشک اول با مهربانی از پماد و مرهم استفاده می کند اما در صورتی که عفونت قابل معالجه نباشد از روش داغ کردن و عمل جراحی اقدام می شود. سعدی می گوید:
درشتی و نرمی به هم در، به است چو رگزن که جراح و مرهم نه است[58]
از همین همینرو امام خمینی مرحله عملی را منحصر در ضرب و جرح ندانسته و بری ین مرحله نیز مراتبی را ذکر نموده است از آن جمله:
1. اگر جلوگیری از منکر با فاصله انداختن بین فاعل و فعل منکرش امکان پذیر است بید به همین مقدار اکتفا کند.
2. اگر ین فاصله انداختن مستلزم آن است که تصرف و دخالتی کند، مثل ین که دست او را بگیرد و یا او را کنار بکشد و یا مستلزم آن است که در لوازم فعل منکر او تصرفی کند مثل آن که ظرف شراب را بردارد یا چاقو را از محل درگیری ببرد، ین گونه از تصرفات جیز، بلکه واجب است.
3. اگر به بیش از آنچه بری جلوگیری از منکر لازم است اقدام کند و در نتیجه ضرری متوجه فاعل منکر شود ضامن خواهد بود به علاوه ین که ین تعدّی حرام می باشد.
ناگفته نماند چنانچه مرحله اقدام عملی متوقف بر ضرر مالی و ضرب و جرح و یا قتل شود بید با اجازه فقیه جامع الشریط باشد و از طریق رسمی و قانونی باشد و افراد نمی توانند به طور مستقیم و فردی نسبت به ین مرحله اقدام کنند چون سبب هرج و مرج خواهد شد و عواقب ناگوار دیگری را در پی خواهد داشت.[59]
بحث هی سنگین
بعضی از دانشجویان بحث هی اعتقادی سنگینی می کنند و مطالعه زیاد دارند اما همههچیز را زیر سؤال می برند، حتّی نسبت به خدا و پیامبر و امامان! با ینها چگونه برخورد کنیم؟
تلاش و کوشش جهت هدایت و تشویق افراد به طرف خدا و تقویت یمان آنها کاری بس ارزشمند است. چنانچه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که حضرت علی(علیه السلام) را جهت تبلیغ دین به یمن اعزام می نمود به او فرمود:
«… وَ یمُ اللَّهِ لَأَنْ یهْدِی اللَّهُ عَلَی یدَیکَ رَجُلًا خَیرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْس …»[60]؛ «به خدا سوگند، اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، بری تو بهتر است از آنچه آفتاب بر آن می تابد».
اما در مورد افرادی که مشکل اعتقادی دارند قبل از ارائه هر راهکاری بید روشن شود که مشکل اعتقادی او بر چه اساس است؛ چه بسا ین مشکل اعتقادی برخاسته از نقطه ضعفی در دین داران باشد و یا به خاطر ناکامی و شکست در زندگی باشد و یا ناشی از یک سؤال و شبهه اعتقادی باشد؛ بی تردید شکل برخورد با هر یک از ین افراد نیز متفاوت است. تفاوت است.
به
بهترین روشی که در برابر ین افراد می توان پیش گرفت ین است که حرف هی آنها را شنید، با ین کار آنها تخلیه روانی می شوند و بعد مقداری آمادگی شنیدن حرف حساب را پیدا می کنند. بی جهت نیست که خداوند یکی از صفات پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) را گوش خوب بودن «اذن خیر»[61] می داند.
در مجموع بری ترغیب و تشویق به دین، در آغاز بیستی زیر بناهی فکری فرد را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن بکوشید تا دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و… به تبیین صحیح و دقیقی برسد. 740; برسد.
از مباحث پراکنده و شاخه به شاخه پریدن اجتناب کنید و صرفاً در اطراف همان موضوع، سخن بگویید و بشنوید.
گاهی اوقات بری جواب دادن به برخی از افراد، کافی است به معرفی کتاب اکتفا کنید و از بحث خودداری ورزید.
اشخاص شرکت کننده در بحث بید محدود و معین باشند، دیگران بید با سکوت و شنیدن، بحث را هدایت کنند.
اهل سنت
یکی از دوستانم که علاقه زیادی به او دارم از برادران اهل سنت می باشد. قصد دارم او را با مکتب تشیع آشنا نمیم. می خواستم بدانم بری امر به معروف دوستم در ین زمینه راه حلی وجود دارد؟؟
امر به معروف اهل تسنن و آشنا کردن آنها به مذهب شیعه را بید در چهار رویکرد کلّی دنبال نمود:
بیدار نمودن حس حقیقت جویی
یکی از امور فطری انسان حس کنجکاوی و حقیقت جویی اوست، اگر بتوان ین حس را در برادران اهل تسنن یجاد کرد، راحت تر میتر میتوان آنها را به مکتب تشیع جذب نمود.
در مرحله ی بیدار نمودن حسّ حقیقت جویی مناسب است که با آنها بر ین واقعیت تأکید کنیم که همیشه بید سعی کنیم در انتخاب خود بهترین را انتخاب کنیم. از ینرو اگرچه در میان اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افراد خوب بسیاری وجود دارد اما بید سعی کنیم بهترین را پیدا کنیم و به او اعتماد کنیم. چنان
«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»[62]
به گواهی تاریخ و احادیث فراوان سبقت امام علی(علیه السلام) در اسلام بر هیچ کس پوشیده نیست در حالی که برخی صحابه از سال چهارم به بعد اسلام آورده اند و قبل از آن سابقه شرک و جاهلیت داشتند. همچنین در قرآن آمده است:
«هل یستوی الذین یعلمون والذین لیعلمون…»؛ «یا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند با یکدیگر برابرند».
به گواهی تاریخ و احادیث فراوان آمده که علم امام علی(علیه السلام) از همه صحابه بیشتر بود و از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در کتاب هی شیعه و اهل سنت رویت شده:
«اعلمکم علی»؛ «لولا علی لهلک فلان [عمر]».
و همچنین در قرآن می خوانیم:
«فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما»
و به گواهی تاریخ و احادیث فراوان امام علی(علیه السلام) در جنگ بدر و احد و خندق و خیبر پیروز میدان بود در حالی که بسیاری از صحابه اقدامی نداشتند. در ادامه نیز کسانی مانند معاویه و یزید در برابر امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) قرار گرفتند. در حالی که به گواهی احادیث مورد اتفاق اهل سنت و شیعه از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) «ان الحسن والحسین سیدی شباب اهل الجنه» بنا بر آنچه گفته شد بدون هیچن هیچگونه تعصب و توهین برتری امامان بر دیگران تیید می شود و راه اطمینان بخش مشخص می شود.
ارائه الگوی عملی
کسانی که به مکتب تشیع دعوت می شوند پیش از آن740;ش از آنکه حرف هی شیعه را مورد بررسی قرار دهند، رفتارهای شیعیان را ارزیابی می نمیند، لذا اگر دعوت کنندگان به مذهب تشیع به عنوان یک شیعه واقعی آموزههی دینی را به طور دقیق عمل نمیند، بهتر و بیشتر میتوانند در افکار دیگران نفوذ کرده و آنها را تحت تأثیر قرار دهند. از همین
«کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع »[63]؛ «مردم را بدون زبان خود به طرف ما بخوانید، آنها اگر از شما عبادت، راستی و ورع را دیدند متوجه ما می شوند».
تکیه بر منطق و استدلال
جذب دیگران به تشیع بید با تکیه بر منطق و استدلال صورت پذیرد و اگر قرار باشد ین مسئله با جدل، خشونت، جنجال و توهین به اعتقادت طرف مقابل همراه باشد، ممکن است فرد مقابل حالت تدافعی گرفته و از پذیرش تشیع امتناع ورزد. به عبارت دیگر نگذارید غرور او جریحه دار شده و یا احساس تحقیر کند بلکه تا حدّ امکان تلاش کنید تا در جوّی دوستانه، صمیمی و کاملاً منطقی او را دعوت کنید. بید او احساس کند که شما منطقی سخن می گویید و قصد کمک او را دارید.[64]
معرفی کتب سودمند
تشویق به مطالعه کتاب هایی که درباره موضوعات اعتقادی و تاریخی صدر اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) تدوین شده به ویژه کتاب هایی که نگارندگان آن برادران اهل تسننی هستند که به مذهب تشیع گرویده اند و در ین کتاب ها به بیان دلیل تشرف خود به مذهب شیعه پرداخته اند از بهترین روش هی جذب اهل تسنن به مکتب تشیع می باشد.[65]
در پیان به چند نکته مهم نیز بید توجه داشت:د توجه داشت:
در گفتوگوهی خود با طرف مقابل اگر با مشکلی روبه رو شدید، حتماً با کارشناس مسیل اعتقادی مشورت نمیید.
ممکن است گفتوگوی شما جلسات متعددی به درازا بکشد؛ در ین صورت با صبر و شکیبیی و به طور مؤدبانه بحث و گفت وگو را با یک پشتوانه علمی مناسب ادامه دهید.
حسن رفتار داشته و از تحریک تعصبات مذهبی بپرهیزید. همانگونه که قرآن، اخلاق نیکوی پیامبر را میه گریش مردم به دین معرفی کرده است، اخلاق نیکوی شما نیز می تواند وسیله استحکام یمان اطرافیان و علاقه دیگران به مکتب تشیع و ما شود.
افزون بر مذاهب اهل سنّت رسمی، چند قرنی است که فرقه ی وهّابیت نیز با مذهب تشیع وارد مناقشه شده شبهاتی را بر ضدّ مذهب اهل البیت(علیهم السلام) نشر می دهد. ین
بنابرین، لازم است که جدا از مطالعات عادی در زمینه ی اعتقادات دو مذهب شیعه و اهل سنّت، مطالعاتی نیز درباره وهّابیون داشته باشید تا ناخواسته گرفتار ترفندهی تبلیغاتی آنها نگردید. چرا که برخی از مبلّغین وهّابی کاملاً بری مناظره و مباحثه با جوانان شیعه تربیت شده اند، و به ویژه در برخی خوابگاه ها و دانشگاه ها در حال تبلیغ عقید مسموم خود هستند.[66]
نماز نمی خواند!
من یک خواهر 14 ساله و یک برادر 21 ساله دارم که در نماز خواندن سستی می کنند. خواهرم از 9سالگی تا الان که 14 سال دارد همیشه هر وقت میلش باشد می خواند ! برادرم هم تا حدود 18 یا 19 سالگی نمی خواند لکن بعد از آن مدتی نمازخوان شد. خیلی با او حرف زده بودم که مدتی خوب شد. ولی حالا شک دارم نمی توانم به نمازهیش اطمینان کنم. چگونه آنها را امر به معروف کنم تا به خواندن مستمر نماز روی بیاوند؟؟
از آن از آنجا که خوبی ها و بدی هی هر یک از اعضی خانواده در سرنوشت همدیگر بی تأثیر نیست بید نسبت به کارهی هم نظارت آگاهانه و دل سوزانه داشته باشند و یکدیگر را در به سازی زندگی مادّی و معنوی، یاری رسانند و در ین زمینه احساس مسؤلیت بیشتری در امر به معروف و نهی از منکر یکدیگر داشته باشند.
برای فرهنگ
الگوسازی عملی
در خانه خود به طور مرتب اول وقت نماز بخوانیم و آثار نماز اول وقت بری خود ما و دیگران آشکار شود مانند نظم در زندگی، نشاط و روحیه شاداب، موفقیت بیشتر در درس و زندگی، آرامش روحی و معنوی و شخصیت محترمانه و دورماندن از خطاها و ناهنجاری ها.ری ها.
با دوستان و خانواده هی نمازخوان رفت و آمد خود و برادر و خواهرمان را زیاد کنیم به طوری که در مدرسه و دانشگاه و دیدارهی فامیلی نمازها به جماعت خوانده شود.
خوبی هی نمازخوان ها و مشکلات بی نمازها را برجسته و به طور مستمر تذکر بدهیم.
تجربه حس معنوی و شکرگزاری و حال نماز خواندن را در شریطی مانند: رفتن به مسجد و زیارت بری اعضی خانواده فراهم کنیم، به طوری که لذت عبادت و حس آرامش معنوی نماز به خوبی بری آنها تجربه شود.
احساس و عاطفه پدر و مادر و دوستان نمازخوان می توانند با ابراز محبت و رابطه صمیمی، علاقه به نماز را در میان اطرافیان به وجود آورند و با بیان داستان هی عبرت آموز، احساس محبت و عاطفه آنها را نسبت به نمازگزاران در دیگران زنده کنند. مثلاً شما می توانید با بیان داستان نماز ظهر عاشورا، اهمیت نماز و علاقه به نماز را در مخاطبان خود به وجود آورید. همچنین تلاش کنید از نماز بزرگان و شخصیت ها نخبه هی علمی، فرهنگی و ورزشی در نزد یشان صحبت کنید که با چه اشتیاقی به اقامه نماز می پرداختند. کسانی مانند شهید رجیی، شهید بابیی و…
در پیان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و عملی شدن آنچه تاکنون گفته شد، نکاتی را حتماً بید لحاظ نمیید:
متناسب با جیگاهی که طرف مقابل شما از لحاظ سنّی و یا نوع ارتباطی که با شما دارد مثل دوست، خواهر، برادر، همسر و یا فرزند می توانید از ابزارهی تشویقی متناسب با هر یک استفاده کنید. مثلاً بری دختران چادر نماز زیبا و یا جا نماز تهیه کنید و…
از زور و تحمیل خودداری نمیید چرا که تحمیل، فطرت خداداد را آزرده می سازد و او را از خواندن نماز منصرف می کند. به شخصیت او بهخصوص در جمع دوستان احترام بگذارید و از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهید و به او متذکر شوید که میزان وقتی که انسان در طول 24ساعت روز، بری نماز صرف می نمید در مقیسه با وقتی که انسان بری خواب و خوراک و حتی دیدن فیلم و… بسیار اندک است.
همچنین می توانید یات یا احادیثی که در مورد اهمیت نماز است در معرض دید او نصب کنید.
زمینه هی گناه همچون وجود ماهواره و فیلم هی مبتذل و موسیقی هی حرام را از بین ببرید.
فضی مناسب را جهت اقامه نماز فراهم نمیید.
بهترین روشی که از سوی معصومین(علیهم السلام) بری جذب دیگران به راه خدا معرفی شده ین است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینی عمل کنیم و همیشه به دستورات دینی پیبند باشیم.
شوهر شراب خوار
اگر شوهری مشروببخوار باشد وظیفه زن در برابر او چیست؟
نهی از منکر شوهر داری حساسیت هی خاصی می باشد و در ین زمینه بید به نحوی عمل نمود که به رابطه زناشویی لطمه ی وارد نشود و پیش از هر اقدامی شیسته است به نکات ذیل توجه داشت:
1. بری حذف یک رفتار ناشیست بید پلّه پلّه پیش رفت.#1740;ش رفت.
2. رفتار هیجانی و عصبانیت نه تنها کمکی نمی کند بلکه باعث می شود فاصله ها بیشتر شود.
3. ابراز حساسیت افراطی، مچگیری هی علنی، به طور معمول بداخلاقی و لج بازی بیشتر چنین افرادی را به دنبال خواهد داشت.
4. از آنجا که یکی از عوامل تأثیرپذیری جلب اعتماد است، بید همسران افراد مشروبخوار در مراحل اول با رازداری و محبت و پذیرش شوهر (ترجیحاً در اوقاتی که مشروبات الکلی استعمال نکرده) بیشترین سعی را جهت جلب اعتماد وی فراهم نمید.
پیشنهادها و راهکارها
بهترین راه نهی از منکر مشروب خوار شناسیی عوامل و زمینه هی گریش به مشروب0;ش به مشروبخواری و ارائه راهکار هی مناسب پیش
بیان پیامدها
حضرت رضا(علیه السلام) فرموده اند:
«خداوند شراب را حرام کرده است بری آن که شراب میه فساد است»[67]
بنابرین سعی کنید در فرصت هی مناسب، از آثار منفی شراب بری خودش و خانواده بگویید البته به مقداری که جنبه تذکر داشته باشند.
تصحیح باورها
یکی از عوامل گریش به مشروب خواری تأثیرپذیری از فرهنگ غرب و تبلیغات ناشی از برنامه ها و فیلم هی غربی می باشد که تفکرات غلطی همچون فراموشی مشکلات، شادآوری، آرامش بخشی، بالا بردن توانیی هی جسمی و… به مخاطبان القاء می نمیند.
بید چنین فردی را توجیه کرد که هر چند ممکن است منافع زودگذر و اندکی در مشروبخواری وجود داشته باشد – چنانکه قرآن کریم هم تصریح فرموده است[68]- ولی تأثیراتی بسیار مخرّب و بلندمدت بر جسم و روح آنان دارد که به هیچ وجه قابل مقیسه با فوید زودگذر و اندک آن نمی باشد.[69]
کم کردن زمینه ها
در چنین روشی ابتدا بید اطلاعاتی پیرامون زمینه ها و زمان هی مصرف مشروبات الکلی را به دست آورد. به طور مثال: موقعیت هایی را که وی تمیل به مصرف مشروبات الکلی دارد و انگیزه ین رفتار در وی به وجود می ید، نظیر شرکت در میهمانی دوستان و یا مواقعی که به نادرست دنبال کسب آرامش و شادی است، مشخص نمیید.40;ید.
با دانستن اطلاعات مورد نظر سعی گردد به طور غیرمستقیم شریط را تغییر دهید. به طور مثال: اگر هنگام خلوتی منزل و یا در تعطیلات آخر هفته چنین کاری می کند. سعی کنید میهمان به خانه خود دعوت کند و یا ین
در برخی موارد زمینه هی مناسبی در فرد مشروب خوار بری بازگشت به شخصیت سالم وجود دارد؛[70] در صورت مواجه شدن با چنین نشانه هایی بید، به بهترین وجه از ین فرصت جهت نهی از منکر و بازگرداندن فرد مشروبخوار به زندگی عادی استفاده نمود به عنوان نمونه در یام عزاداری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و یا شب هی قدر که شب هی توبه و استغفار است و یا به هنگام فوت ناگهانی دوستان و نزدیکان که با یادآوری معلوم نبودن زمان مرگ و ینکه ین مسئله ممکن است بری هرکس دیگری اتفاق بیفتد و هیچ تضمینی بری زنده بودن تا روز دیگر و فراهم بودن فرصت توبه چه بسا نباشد، او را به خود آرید به طوری که تصمیم گیرد ترک کند.
اوقات فراغت
زمینه رشد برخی از مفاسد اجتماعی، ماعی، در اوقات فراغتِ بی هدف، بی برنامه و آسیب زا است به ویژه کسانیکه سرشار از انرژی و نیرو بوده و متناسب با توان خویش فعالیت هایی نمی یابند تا به نوعی مفید و سازنده باشند ناگزیر به مشغولیت هایی پناه می برند که نه تنها مفید و آموزنده نیست بلکه به مراتب مخرّب و بدآموز می باشد، گریش به اموری نظیر مواد مخدر، مشروب و قمار و سیر مفاسد اخلاقی، از پیامدهی زشت آن است به همین جهت پیشنهاد می شود بهگونه ی اوقات فراغت ین
کنترل دوستان
یکی از دلیل مصرف مسکرات هم نشینی با دوستان ناباب است. به طور مثال: اگر قصد دارد با دوستانش به سینما یا گردش یا هر تفریح دیگری برود، سعی کنید خانوادگی با او همراه شوید. البته در ین کار هم نباید افراط کرد به گونه ی که متوجه شود و عکس العمل نشان دهد. در مرحله بعد بید دوستان خوب را جیگزین دوستان ناباب کرد یعنی زمینه معاشرت با افراد و خانواده هی سالم و نمازخوان را فراهم نمود.
خانواده و فرزندان
استفاده از مشروبات، زیان هی غیرقابل جبرانی بر خانواده ها و فرزندان وارد می کند. چنین خانواده ی فرزندانی ناسالم از لحاظ جسمی و روحی به دنیا می آورند و در بین ین خانواده ها رابطه عاطفی از بین می رود و در اکثر موارد به از هم پاشیدن خانواده و طلاق منجر می شود.[71] از همینرو بید در مورد تأثیر مخرّب ین نوع اختلالات رفتاری بر روی خانواده و کودکان خود با شوهر مشروب خوار به صحبت نشسته و در ین راه از اخبار و اطلاعاتی که هر از چند گاهی منتشر می شود استفاده نمود.
همسران در هنگام نهی از منکر شوهران مشروبشوهران مشروبخوار لازم است نکات زیر را رعیت کنند:
به حرف او گوش کنید و خواسته هی مشروع او را به تأخیر نیندازید.
نیازهی روحی و روانی همسر در خانه بید تأمین گردد و نباید با برخوردهی نامناسب کاری کنید که همسرتان از فضی خانه دلزده شده و بیرون از خانه را ترجیح دهد به همین دلیل شریط خانه و زندگی را بهگونه ی بری او ترتیب دهید که محیطی آرامش بخش و دوست داشتنی بری او باشد.
به هر طریق ممکن رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تیید قرار دهید؛ بهگونه ی که همسرتان بفهمد بریش ارزش قائل هستید.
در هر فرصتی که پیش می ید، با همسرتان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید.
خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید.
از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیش تر سازید.
تذکر خود را در موقعی با همسر مطرح کنند که وی در حالت آرامش روحی به سر میبرد و دچار تشویش، خستگی، یا عصبانیت نیست، چون در ین حالات، افراد نه تنها اشتباه خود را نمیپذیرند بلکه به شدت در مقابل آن یستادگی میکنند.
خانم ها به ین نکته توجه داشته باشند که رعیت حرمت و جیگاه مرد به عنوان سرپرست خانواده لازم است حفظ شود. در هنگام تذکر دادن به مرد بیستی مواظب باشد سخن خود را بهگونهی مطرح نکند که مرد احساس کند همسرش به توانمندی و شیستگی او اعتماد ندارد و او را در اداره و سرپرستی همسر و خانواده ناتوان میبیند. چرا که ین کار به روحیه و شخصیت مرد به شدت آسیب میزند و انگیزه او را در تلاش بری سعادت و پیشرفت همسر و فرزندان از بین میبرد.
افزیش و یا با کیفیت کردن برقراری روابط زناشویی از طریق مشروط نمودن آن به عدم استعمال مسکرات نیز راهکار مناسبی است در جهت بالا بردن انگیزه شوهر در جهت دوری از خطاکاری.اکاری.
دختر خوب
همکلاسی من اصلاً حجابش را رعیت نمی کند. دختر خوبیه، حتّی خودش هم می داند که کار گناهی انجام می;دهد ولی 23 ساله که با ین فرهنگ بزرگ شده و نشان داده که به مسائل مذهبی هم علاقه دارد. من به خاطر ینکه دوست صمیمیش هستم نمی دانم چه طور بید امر به معروف و نهی از منکر کنم تا به حجاب اسلامی گریش پیدا کند؟
عوامل روانعوامل روانشناختی و جامعهشناختی متعددی در گریش به بدحجابی مؤثر است که بدون توجه به عوامل و ریشه هی گریش به بدحجابی نمی توان به
جوّ زدگی
برخی دختران و زنان، به لحاظ جوّ غالب جامعه، گریش به بدحجابی دارند و به نوعی هم رنگی با دیگران بری آنها مهم است.[72]
ضعف شخصیت
میتوان ادعا کرد که بخش عمده ی از پدیده خودنمیی، خودآریی، آریش هی غلیظ و بی حجابی در معرض جامعه، از آثار و عوارض شوم ضعف شخصیتی است.[73]
آنان در حقیقت خودشان نیستند بلکه هر لحظه به رنگی و جلوهی خود را میآریند.[74]
مرد انگاری
فمینیسم یکی از مظاهر عصر پست مدرنیسم محسوب میشود و پیامدهایی بهدنبال خود دارد. مانند مرد انگاری دختر ها و زنان بهگونه ی که از جهت کار و پوشش میان خود و مردان تفاوتی نمی بینند![75]
تربیت خانوادگی
مادرانی که دختران خردسالشان را به پوشش مناسب عادت نمی دهند، در سالهی بعد نیز، رعیت حجاب بری آنان مشکل است و شید استفاده از لباس هی تنگ و کوتاه بری آنها عادی باشد و ین نوع پوشش ها و رفت و آمدها جزو فرهنگ خانوادگی آنها می باشد.[76]
ضعف مدیریت مرد
مردانی که از قاطعیت و صراحت در خصوص حجاب، برخوردار نیستند، به طور ضمنی به آنها اجازه استفاده از هر نوع پوشش را میدهند.[77]
در هر صورت امر به معروف و نهی از منکر بدحجاب در دو سطح بید صورت پذیرد:ت پذیرد:
الف. در سطح عمومی و کلان
با فرهنگ سازی و برطرف نمودن زمینه هی گریش به بدحجابی همچون ممانعت از تولید مُدهی هنجارشکن و حمیت از تولید مدهی مناسب، تبلیغ صحیح حجاب اسلامی در رسانه و… صورت می پذیرد.
ب. سطح خصوصی و محدود
در ین سطح که بیشتر مربوط به اعضی خانواده و دوستان و آشنیان می شود، زمینه برقراری ارتباط و گفتوگوهای>
راهکارها
الگوهی موفق
انسان به طور طبیعی الگوگزین و الگوپذیر است .پیوسته در ین اندیشه است تا ارزش هایی را که باور دارد در چهره ی مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد، اما از تحقیر و عقب افتادگی نیز گریزان است. اگر الگوهایی را پیش; را پیش
تصحیح باورها
یکی از عواملی که طی سال هی اخیر نقش مؤثری در ترویج بدحجابی داشته القاء برخی باورهی غلط و عوام فریب می باشد که متأسفانه حتّی ین نوع از باورها در برخی از فیلم هی سینمیی یرانی نیز ترویج می شود به عنوان نمونه به دختران چنین القاء می شود که حضور آریش کرده دختران در جامعه باعث جذابیت آنها و ازدواج سریع تر آنها می شود. اگر چنین باوری صحیح بود بید شهرهایی همچون تهران که در آن بدحجابی فراوان است دختری در خانه نمی ماند و حال آن ماند و حال آنکه نه تنها ین
توجیهات بی پیه
برخی می گویند: «دلت بید پاک باشد» ین درحالی است که رابطه مستقیمی میان ظاهر انسان و باطن وجود دارد. و به تعبیری: از کوزه همان برون تراود که در اوست
در رویتی علی(علیه السلام) می فرمید:
«لِکُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِنٌ عَلَی مِثَالِهِ فَمَنْ طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُه»[78]؛ «بری هر ظاهری باطنی همانند ظاهر هست. پس هر که ظاهرش پاک باشد باطنش نیز پاک است و هر که ظاهرش پلید است، باطنش نیز پلید است».
و یا در رویت دیگر فرموده اند:
«مَنْ حَسُنَتْ سَرِیرَتُهُ حَسُنَتْ عَلَانِیتُه»[79]؛ «هرکس درونش نیکو باشد، ظاهرش نیز نیکو می گردد»[80]
تبیین مقام زن
در تجزیه و تحلیل دلیل بد حجابی و خودآریی زنان، درمی یابیم عدهّ ی از زنان بری مطرح کردن خود دست به چنین اعمالی می زنند.[81] لذا شناسیی و تبیین قابلیت ها و توانیی هی زنان و دختران، یادآوری چهرهی ماندگار و برجسته زنان مسلمان در طول تاریخ، برشمردن آمار و ارقام هایی از فعالیت هی سیاسی و اجتماعی و علمی کشورهی مسلمان، تحلیل و توصیف نقش هی سرنوشتساز زنان در تاریخ صدر اسلام، تبیین نقش زنان در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کشورمان یران و مباحثی ازین دست که تبیین کننده مقام زن و جیگاه والی شخصیتی آنان است موجب رشد و تقویت روحیه ی خودارزشمندی زن بوده و نقش مهمی در کنار گذاشتن بدحجابی خواهد داشت.
آموزش حجاب
بسیاری از خانم ها اگر در مقاطع مختلف تحصیلی و یا از طریق رسانه ها چگونگی رعیت حجاب را آموزشی ببینند، انگیزه با حجاب شدن در آنها بهوجود می ید.[82]
نظارت بر رسانه ها
فراموش نکنیم که تبلیغات و رسانه ها مانند ماهواره، ینترنت، تلفن همراه، گاهی آموزش و تأثیر منفی دارند و لازم است استفاده از ین رسانه ها در محیط خانه ضابطه مند شود.[83]
کنترل دوستان
گاهی بی حجابی از سوی دوستان شخص تشدید می شود، بنابرین بید سعی شود بین او و دوستانش فاصله قرار دهید. البته ین کار بید به صورت تدریجی و با ظرافت انجام شود؛ ابتدا بید خود شما ارتباطتان را با او بیشتر کنید و با او رفیق شوید و به گونه ی وقت او را پر کنید که کمتر فرصت رفت و آمد با دوستانش را داشته باشد. اگر قصد دارد به خرید از بازار یا هر تفریح دیگری برود، در صورت امکان شما هم با او همراه شوید.
بیان دیدگاه اندیشمندان
عفاف و حجاب خواسته ی فطری و بسیار فراتر از توصیه یک دین خاص است و سخنان شخصیت هی معروف جهان ین ادعا را ثابت می کند. ین شخصیت ها ضمن توجه به عفاف و حجاب، دلیل مهمی را هم بری آن مطرح کرده اند که می تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ار گیرد؛
برتراند راسل (فیلسوف)
از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی بتوان به زنان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد.
چارلی چاپلین (بازیگر معروف کمدی)
دخترم هیچ کس و هیچ چیز دیگر را در این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند… برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست.
ویل دورانت (مورخ معروف)
زنان دریافتند که دست و دل بازی میه طعن و تحقیر است، اما رعیت عفّت، زن را توانا می سازد که با جست و جوی بیشتری عاشق خود را، یعنی کسی را که افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت، برگزیند.
«زن با ینکه به ظاهر در صدد آزادی برآمد، ولی در واقع وسیله هوس رانی مرد قرار گرفت. من ترجیح می دهم که نسل انسان نابود شود تا ینکه بماند و با تبدیل زن – ین یا ظریف ترین مخلوق الهی – به یک وسیله ابزار عیاشی و شهوت رانی مرد، از هر حیوانی پست تر گردد. تا در اجتماع وجود زن وقف لذت بخشیدن به مرد است، ما همه به نام مرد بید سر از شرم به زیر افکنیم».[84]
آگاهسازی نسبت به توطئه دشمنان
آگاه سازی دختران و زنان از نقشه ها و توطئه هی دشمنان بری کشف حجاب در طول تاریخ و بیان ماجراهی سرنوشت ساز مربوط به حجاب در کشورهی اسلامی همچون اسپانیا در قرن هفتم هجری و جنگ روسری در برخی کشورها در زمان کنونی، عامل خوبی بری شناخت مهم بودن حجاب در جامعه اسلامی است.[85]
تبیین فلسفه و فواید حجاب
با بیان فلسفه حجاب و نتیج دنیوی و اخروی می توان افراد بدحجاب را متقاعد نمود.
اصل حجاب و پوشش زنان علاوه بر ینکه فرمان مهم خداوند است، دربردارنده حکمت ها و مصلحت هایی است که به برخی از آنها اشاره می شود؛ بید دانست احکام الهی بیش از آن که به محدودیت لذت ها بیانجامد به ماندگاری لذت ها و پیداری نشاط و خوشی ها می انجامد از ینرو اگر چه حجاب از یک سو بری خانم ها محدودیت است و موجب خستگی و زحمت اما از سوی دیگر اوج احساسات را سالم نگه می دارد و عاطفه ها و محبت ها را در کانون گرم خانواده متمرکز می سازد و زن و مرد را از بی تفاوتی نسبت به همدیگر در نظام خانواده نجات می دهد. ین بحرانی است که هم اکنون دامن گیر جوامع غربی شده است، به طوری که در هنگامه برپیی کانون خانواده، که براساس عشق و محبت بید تحکیم شود و مهم ترین ابزار آن میل جنسی نسبت به یکدیگر است ین میل رو به افول گذاشته و بنیان خانواده ها را متزلزل ساخته است، و عشق و عاطفه آن دو، در سال هی قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در میان افراد متعدد پخش شده است و تمرکز خود را از دست داده است.
علاوه بر ینبر ینکه حجاب همانند صدفی است که گوهر را درخشنده و بدون خدشه در خود نگه می دارد در حالی که مروارید کف خیابان با انواع خطرها و خدشه ها و پیمال شدگی ها روبه
«صیانة المرأة انعم لحالها و ادوم لجمالها»؛ «خویشتن داری زن خوشیندتر بری حال او و پیدارتر بری زیبیی اوست»[86]
موسیقی در خوابگاه
در خوابگاه، همماتاقیهیم علاقه شدیدی به موسیقی هی غیرمجاز و مبتذل دارند و من همیشه رنج می برم. آنها می گویند شاد ی که حرام نیست. چگونه می توانم آنها را از ین کار بازدارم بهگونه ی که سراغ ین مسائل نروند؟
در ابتدا بید گفت روحیه پاک و احساس مسئولیت دینی شما ستودنی است اما بری ین740; ینکه وضعیت خوابگاه قابل تحمل باشد و یا راه حلی پیدا شود بید توجه داشته باشید، در هر صورت، خوابگاه برخلاف آن چه که از اسمش پیداست، تنها محلّی بری خواب نیست بلکه داری خدمات و عملکردهی دیگری نیز هست، چرا که از یک طرف به دلیل پیگری مباحث کلاس و آمادگی بری انجام تکالیف درسی، ادامه ی دانشگاه به حساب می ید و از طرف دیگر، محلّی بری تهیه ی خوراک، بهداشت تن و لباس، عبادت و محل گفت و گوهی سیاسی – اجتماعی است. در عین حال، نه چتر حمیت عاطفی خانواده را بر سر دارد و نه قوانین خشک همراه با نظارت استاد در کلاس را؛ بنابرین، ترکیب اموری همچون گروه همسال، انرژی متراکم دوره ی جوانی و احساس آزادی بیشتر از حدّ معمول و به دور از نظارت خانواده، دانشگاه و استاد و وجود سلیقه هی متفاوت و گاهی متضاد بین دانشجویان و نیز فشار روانی ناشی از دوری از خانواده و خلأ عاطفی و دغدغه ی ازدواج به همراه نگرانی هی مربوط به اشتغال و مسکن، عواملی هستند که محیط خوابگاه را به طور معمول از کنترل عادی خارج می سازند. البته، وجود چنین فضیی در خوابگاه با آن ویژگی هیش (که با هر مجتمع دیگر تفاوت دارد)، تا حدّی طبیعی است.
ترویج قانون مندی و قانون پذیری
افرادی که در یک مکان با هم زندگی می کنند شیسته است به آداب و شریطی که بر زمان و مکان حاکم است احترام بگذارند تا با مراعات آن آداب، محیطی مطلوب بری یشان مهیا شود. انسان آزاده و فرهیخته، حرمت و ادب حضور دیگران را نگه می دارد و از آنچه موجب رنجش هم نوع شود می پرهیزد. پرهیزد.
پخش موسیقی در اماکن عمومی هرچند از نوع حلال آن، شید به خودی خود، بی اشکال باشد اما به دلیل ینکه موجب آزار و اذیت دیگران میشود از لحاظ شرعی اشکال داشته و پیامدهی منفی دنیوی و اخروی فراوانی به دنبال خواهد داشت، لذا بید چنین افرادی را متوجه ین مسئله مهم نموده و آنها ملزم به رعیت چهارچوبهی قانونی و ضوابط اخلاق فردی و اجتماعی نمود، مخصوصاً در محیط خوابگاه یا خانه جمعی و کوچه و خیابان که اخلاق و آداب خاصی دارد، چرا که اگر هرکس بخواهد بنا به سلیقه شخصی و ساعت دلخواه خود، اقدام به پخش موسیقی نمید دیگر جیی بری آسیش بری هیچ کس باقی نخواهد ماند. تصور کنید اگر در خوابگاه فردی که به موسیقی سنتی علاقه دارد در ساعات اولیه شب با صدی بلند اقدام به پخش موسیقی نمید و دانشجوی دیگری که به موسیقی غیر سنتی علاقه دارد، در ساعات پیانی شب موسیقی پخش کند و در ین میان دانشجویی هم علاقه داشته باشد در سحرگاهان با صدی مداح محبوب خود به مناجات با خدا بپردازد. یا واقعا در چنین شریطی دیگر می
کمک گرفتن از دیگران
از آنجا که بیشتر علاقه مندان به موسیقی از قشر جوان و نوجوان می باشند توصیه می گردد اگر به سخنان شما چندان اهمیت نمی دهند از فرد قابل اعتمادی بخواهید با دلسوزی کامل آنها را از ین عمل باز دارد و پیامدهی عملشان را به آنها متذکر شود تا شید متنبه شوند.
جیگزین موسیقی
در ین خصوص بید توجه نمود گوش دادن موسیقی کدام نیاز فرد را برطرف می نمید. گاهی به صورت تفریحی و بی هدف گوش می کند و زمانی بری زمینه شاد بودن گوش می کند. در هر مورد جیگزینی تفریحات سالم می تواند مؤثر باشد.
تبیین آثار و پیامدها
در گفتوگوهی دوستانه و غذا خوردن با همدیگر در خصوص آثار زیانبار جسمی و روحی ناشی از موسیقی حرام، توضیح دهید.[87] برخی از آثار زیان بار موسیقی از قرار ذیل می باشد:
محروم از لطف الهی
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
«الْغِنَاءُ مَجْلِسٌ لَا ینْظُرُ اللَّهُ إِلَی أَهْلِهِ وَ هُوَ مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ »[88]؛ «مجلس غنا و خوانندگی مجلسی است که خدا به اهل آن نمی نگرد و آنها را مشمول لطفش قرار نمی دهد و ین مصداق همان چیزی است که خداوند عزّوجل فرموده: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده را خریداری می کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند»[89]
خروج از تعادل و جدیت
موسیقی باعث کاهش عقل و دوری از واقع بینی می1740; می
«وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ»[90]؛ «با آوازت – که یک مصداق آن موسیقی است – هر قدر میتوانی از ذریه آدم گمراه کن»
تعبیر «استفزاز» که در یه آمده به ین معنی است که بری سست کردن یک شیء محکم و استوار، در آغاز اطراف و جوانب آن را سست نموده و سپس از جا بکنند. عقل انسان مانند میخ پولادین در ساختمان وجود انسان قرار گرفته است و موسیقی به منزله عامل مخرّب و سست کننده قوام و استواری عقل آدمی است. از ینرو از آن به استفزاز با صوت شیطان تعبیر شده است.[91]
آسیب افکار و احساسات
موسیقی گریی نوعی تحریف و تغییر در حسّ زیبیی خواهی و یجاد دگرگونی در ذائقه روحی و فکری است. بهی است. بهگونهنمونه کاملاً مستندِ ین گفتار همان چیزی است که در برخی موسیقی هی امروزی نیز القاء می شود. در ین موسیقی ها که عمدتاً توسط گروه هایی شیطان پرست تهیه و توزیع می گردد!! ین مفاهیم تکرار می شود: «به جهنّم خوش آمدید، سرودی از جهنّم، شهروند جهنّم، به مِن شیطان گوش بده، شیطان خداوندِ ماست، ما با تمامِ ارواح شریر تسخیر شده یم».[92]
پروفسور «ولف آدلر» استاد دانشگاه کلمبیا ثابت کرده که: بهترین و دل کش ترین نوارهی موسیقی شوم ترین آثار را روی دستگاه اعصاب انسان باقی می گذارد، مخصوصاً اگر هوا گرم باشد ین تأثیر مخرّب، شدیدتر می شود. «توجه دقیق به بیوگرافی مشاهیر موسیقی جهان نشان می دهد که در دوران کهولت عمر بهتدریج دچار ناراحتی هی روحی گردیده اند و عده ی نیز مبتلا به بیماری شده اند. چنانکه هنگام نواختن موسیقی درجه فشار خونشان بالا رفته و دچار سکته ناگهانی شده اند».[93]
عامل فقر
حضرت علی(علیه السلام) در ین باره فرموده اند:
«کَثْرَةُ الِاسْتِمَاعِ إِلَی الْغِنَاءِ یورِثُ الْفَقْرَ»[94]؛ «گوش دادن زیاد به غنا موجب فقر و تنگدستی می شود»
البته بید دانست ینگونه آثار چه بسا نسبی باشد به ین معنا که کسی که موسیقی گوش می دهد اگرچه الان پولدار است اما اگر گوش نمی داد و عقل و تدبیر او بیشتر می شد از امکانات و توانمندی هی بیشتری بهره می برد و یا ینکه اگر غرق موسیقی شود رفته رفته آلودگی او را فرامی گیرد و گرفتار فقر و بیچارگی می شود.
مستجاب نشدن دعا
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«بَیتُ الْغِنَاءِ بَیتٌ … لَا تُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا تُدْخِلُهُ الْمَلَائِکَةُ»[95]؛ «خانه ی که در آن غنا و ساز و آواز نواخته شود، … دعا در آن خانه مستجاب نمی گردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمی شوند»
زوال برکت از زندگی
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِکَةُ بَیتاً فِیهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا یسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ تُرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَکَة»[96]؛ «فرشتگان وارد خانه ی که در آن شراب یا دیره یا طنبور (نوعی از آلات موسیقی) و یا نَرد (نوعی وسیله قمار) باشد، نمی شوند و دعی اهل آن خانه مستجاب نمی گردد و برکت از آنان برداشته می شود».
یمن نبودن از بلی ناگهانی
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«بَیتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَة»[97]؛ «خانه ی که در آن غناء و ساز و آواز نواخته شود، از مصیبت ها و بلاهی سخت و دردناک در امان نیست.
عذاب دردناک
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی اللَّهْوِ یذَابُ فِی أُذُنِهِ الْآنُک »[98]؛ «کسی که به چیزهی لهو و بیهوده گوش فرادهد (روز قیامت) در گوشش سرب گداخته (و ذوب شده) ریخته می شود».
ارائه مستندات عینی
یکی از بهترین روش هی تأثیرگذار در امر به معروف و نهی از منکر علاقه مندان به موسیقی ارائه مستندات عینی از آثار و پیامدهی زیانبار موسیقی ها در افراد می باشد که در ین قسمت به اسامی استادان معروف موسیقی و بیماری هی روحی و جسمی آنان اشاره می نمییم:#1740;یم:
بتهون: پریشان فکری – بدبینی – اختلال شنویی – دیوانگی؛
مندلسن: اختلالات روحی و عصبی – تند خویی – سکته و جوانمرگی؛
موریس راول: اغتشاشات فکری – عصبانیت – بالاخره کوری؛
مالیبران: سکته در سن 27 سالگی در حال خواندن آواز؛
متروپولوس: اختلالات عصبی، فشار خون، سکته در حال اجرای موسیقی؛
بولدن (رهبر جاز): اختلالات عصبی – ناراحتیآرمسترانک (سلطان جاز): ضعف عمومی – فرسودگی – سکته قلبی.[99]
آخرین راهکار
به عنوان آخرین راهکار چنانچه امکان ارتباط مؤثر و سازنده با ین گونه افراد بری تغییر رفتارشان وجود نداشته و آنان میل به ترک چنین رفتاری نیستند، لازم است بری مصونیت خویشتن از آثار سوء چنین پدیده0;ن پدیدهی، آنان را رها کرده و از آنها دوری نمود.
قرآن کریم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره رفتار ناهنجار برخی دشمنان می«فَذَرْهُمْ یخُوضُوا وَ یلْعَبُوا حَتَّی یلاقُوا یوْمَهُمُ الَّذی یوعَدُونَ»[100
رابطه با جنس مخالف
وقتی با بعضی از بچه هی کلاس که روابط دوستی با جنس مخالفشون دارند صحبت می کنیم و با کنیه به آنها اعتراض می کنیم، می گویند: «یا بهتر نیست قبل از ازدواج مدتی بری شناخت بیشتر با هم دوست باشیم و بعد تصمیم بگیریم»؟ بری قانع کردن ین تیپ بچه ها چه بگوییم؟؟
بری نهی از منکر ین دسته افراد می توان از روش هی متعددی بهره جست اما قبل از ارائه روشبل از ارائه روش«فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان »[101]؛ «آنان را با اجازه خانواده هیشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند»
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نسبت به عقوبتز نسبت به عقوبت«… مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ یوْمَ الْقِیامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ وَ مَنْ فَاکَهَ امْرَأَةً لَا یمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّارِ…»؛[102] «و کسی که با زن نامحرمی دست دهد، در روز قیامت در حالیکه به زنجیر کشیده شده است محشور می شود و سپس فرمان می رسد که او را راهی دوزخ سازند. و کسی که با زنی نامحرم از سر شهوت شوخی و مزاح کند، به ازی هر کلمه ی که بر زبان آورده باشد هزار سال او را نگاه دارند».
دعوت به ازدواج شرعی
اولین راه بری جلوگیری از ین منکر، پیشنهاد ازدواج میازدواج میباشد چرا که بر اساس آموزههی اسلامی بهترین وسیلهی که میتواند انسان را نسبت به ینگونه روابط مصون بدارد ازدواج است.
البته اسلام عزیز طرفدار ازدواج ساده و آسان بوده و حتی به افرادی که به دلیل فقر و نداری اقدام به ازدواج نمی«وَ أَنْکِحُوا الْیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم »[103]؛ «مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد؛ خداوند گشیش دهنده و آگاه است!»
متأسفانه هنگامی که به برخی از جوانان و خانوادهوانان و خانوادهها، ازداواج مورد نظر اسلام توصیه میشود حاضر به پذیرش آن نبوده و آن را امری غیرممکن میپندارند اما همین دختران و پسران از آنجیی که نمیتوانند به ازدواج خیالی خود دستیابند به تمامی ارزشهی دینی و اخلاقی خود پشت پا زده و با نادیده گرفتن تمامی پیامدهی فردی، خانوادگی و اجتماعی با جنس مخالف خود روابط نامشروع بر قرار نمیند و حتی حاضر میشوند بدون هیچگونه مهریه و جهیزیهی که به بهانه آن ازدواج نکردهبرانگیختن احساس مسئولیت خانواده ها
خانوادهها گاهی نسبت به ین روابط هیچگونه مخالفتی را از خود بروز نمیدهند و اختیار کامل بری تصمیمگیری به دختران و پسران خود میدهند. در حالیکه لازم است با احساس مسئولیت ینگونه خانوادهها را بر انگیخت تا با همفکری به فرزندان خود کمک کنند و آنان را از بحران و انحراف نجات دهند[104]
افزیش روابط عاطفی
با توجه به ینکه در ین سن نیاز به دوست و روابط عاطفی بیشتر احساس می احساس میشود بید اطرافیان سعی نمیند او تنها نباشد و بری او دوستانی که از لحاظ دینی، اخلاقی و رفتاری مناسبتر هستند را جهت گذراندن اوقات فراغت در نظر بگیرند، و تا آنجا که امکان دارد با افزیش و استمرار روابط عاطفی با ین افراد سعی در رفع لغزشهی وی نمیند.تقویت باورها و برنامه ها
عمق بخشیدن به اعتقادات دینی از طریق انس با قرآن، ارتباط با محافل و مجالس دینی، تمرین مبارزه با نفس در پرتو ین ارتباطات، تفکر مستمر درباره عواقب و کیفر گناه در دنیا و آخرت و توبه از معصیت از معصیتی
تقویت آگاهی
نیازهاى عاطفى و غریز دیگر در یام نوجوانى و جوانی، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مى دهد. و از سوی دیگر فطرت پاک جوان و اراده او نیز قوی است. بهطوریکه فشار شهوت را میتواند با اراده پرتوان خود کنترل کند اگر چه تجربه او کم است. اما با تقویت آگاهی نسبت به دوران بلوغ و چالشهی آن راحتتر میتواند ین دوران را طی نمید.[105]
هشدار نسبت به پیامدهی منفی ینگونه روابط
به تجربه ثابت شده دوستیشده دوستیهی قبل از ازدواج ناپدار و دردسرساز است و پیامدهی منفی متعددی را به دنبال دارد که به برخی از انها اشاره می
افت تحصیلی:
ین ینگونه روابط باعث می شود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقات هی حضوری و تلفنی خود بکنند و ین بزرگ ترین مانع بری رشد و ترقی علمی است.
از دست دادن فرصت ها:
از آنجا که ینگونه روابط ناشی از موانع متعدد پیش روی دختر و پسر میباشد[106]، ممکن است ین رابطه سالیان متمادی وجود داشته باشد و در ین میان فرصتهی مناسب جهت ازدواج سالم از دست برود چراکه دختران به امید ازدواج با طرف مقابل خود، خواستگارانشان را – که چه بسا شریط بهتری نسبت به دوست پسر خود دارد- را رد نموده و پسران نیز به همین دلیل ازدواجشان به تأخیر بیفتد.
اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:
ینگونه دوستی ها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است. وجود افکار دیگری همچون نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر بری فاش کردن روابطش با دختر صورت می گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را بهدنبال خود دارد.
علاوه بر ین احساس گناه طولانی و آزار دهنده0; و آزار دهندهی است که سالیان دراز با آدمی همراه خواهد بود و موجبات اندوه عمیق وی را فراهم می کند.
«رُبَّ شَهْوَةِ سَاعَةٍ تُورِثُ حُزْناً طَوِیلاً»[107]؛ «چه بسا ساعتی، کامرویی و شهوت، اندوه طولانی به بار میآورد و غم و غصه فراوان از پی دارد.»
فساد جنسی
بسیاری از روابط دوستی پسر و دختر از یک کلام ساده شروع و در ادامه به تماسر ادامه به تماسهی تلفنی سپس به همدوشی و گشت و گذار و در نهیت به هم آغوشی و فساد جنسی منتهی میشود. و ین خسارت جبرانناپذیری به ویژه بری دختران میباشد که هیچ راه بازگشتی را بری وی باقی نمی گذارد.
پاشیدگی خانواده
وقتی دختر و پسری با جنس مخالف خود رابطه داشته باشد باعث بدبینی اعضی منزل به طرف مقابل می مقابل میشود و پرخاشگریها و سؤال و جواب میشود و پدر و مادر به ین موضوع حساس میشوند و در نهیت به اختلافات ریشه دار منجر میگردد و ین اختلافات حتی اگر چنین روابطی به ازدواج نیز منجر شود ادامه پیدا می کند.
خیانت
یکی از تأثیرات بسیار ناخوشیند ینگونه دوستیها مربوط به دوران بعد از ازدواج میباشد چرا که در موراد متعددی ین دوستیها پس از دوران ازدواج نیز ادامه مییابد و دختران و پسران با وجود داشتن همسر شرعی و قانونی به آنها خیانت نموده و همچنان به روابط نامشروع خود ادامه میدهند.[108]
سایت ها
برادرم اهل نماز و روزه است، اما سراغ سایت های غیراخلاقی هم می رود و ساعت ها اعتیادوار به دیدن تصاویر و فیلم های مستهجن مشغول می شود. برای نهی از ین کار چه راهی پیشنهاد می کنید؟؟
در جامعه امروز وسایل ارتباط جمعی از قبیل رایانه و اینترنت به خانه ها و خانواده ها راه پیدا کرده و وظیفه خانواده را سنگین تر نموده است. اما از آنجا که اقدامات اصلاحی باید متناسب و مناسب باشد؛ راهکارهایی مطرح می شود و امیدواریم با بهره گرفتن از آن اصول و راهکارها بتوان به نحو مؤثری نهی از منکر نمود.
تغییر بینش و نگرش
او باید به این باور برسد که هر آنچه می بیند قابل دسترسی نیست در نتیجه آرامش روحی و روانی خود را بی جهت از دست داده و دچار اندوه و حسرت فراوان می گردد.[109]
بیان آثار مراقبت از نگاه
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«کُلُّ عَینٍ بَاکِیةٌ یوْمَ الْقِیامَةِ إِلَّا ثَلَاثَ أَعْینٍ عَینٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَ عَینٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَینٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِی سَبِیلِ اللَّه »[110]؛ «روز قیامت همه چشمها گریان است جز سه چشم، یکی چشمی است که از نگاه به نامحرم فروخوابانده شود، دوم، چشمی که از خوف خدا قطرهی اشک ریخته باشد و سوم، چشمی که بری دفاع از اسلام شب را تا صبح بیدار بوده باشد».
در رویت دیگری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
«النَّظِرَةُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ یمَاناً یجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه »[111]؛ «نگاه کردن (به نامحرم) تیری است مسموم و زهردار از تیرهی شیطان، و هر که آن را از جهت ترس از خدا ترک نمید در ین صورت خداوند یمانی به وی عنیت فرمید که حلاوت و لذت او را در قلب خود می چشد».
تقویت روحیه تقوا
جهت تقویت روحیه تقوا می توان با استناد به یات قرآن کریم، ناظر بودن خداوند متعال و معصومین(علیهم السلام) بر اعمال افراد را گوشزد نمود[112] و به عبارت دیگر تأکید نمود که آنچه انجام میدهیم در محضر خداوند و رسول گرامی اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) است. چنانچه انسان به ین مرتبه از تقوا برسد، هیچ گناه و خلافی از او صادر نمیشود بلکه در سطحی بالاتر به فکر گناه هم نخواهد بود.[113]
هدفمند نمودن حضور در فضای مجازی
یکی از عوامل به دام افتادن در سیت هی مستهجن حضور بی هدف در فضی ینترنت می باشد و حال آن که اگر به ین دسته از افراد توصیه شود به جی حضور بی دلیل در ینترنت؛ به هنگام نیاز از ین فضا استفاده نموده و پس از اتمام کار، بلافاصله از آن خارج گردند ین مشکل کمتر به وقوع می پیوندد.
در ین زمینه یکی از بهترین روش هی حضور هدفمند در ینترنت که می تواند افراد را از پرسه زنی در سیت هی مستهجن باز بدارد طراحی یک وبلاگ شخصی در ینترنت می باشد که هر فردی بنا به سلیقه خود می تواند اقدام به طراحی وبلاگ نموده و براساس توانیی و معلوماتی که دارد بری آن تولید محتوا نمید.[114]
استفاده از روش جایگزین
یکی دیگر از روش هایی که به واسطه آن می توان افراد را از سیت هی مستهجن دور نگه داشت، سوق دادن ین افراد به استفاده از سیت هی مفید ینترنت می باشد.ت می باشد.
بهعنوان نمونه به تناسب علاقه افراد سیت هی آموزشی و بهره گیری از سیت هی مشاوره و پرسش و پاسخ مسائل دینی و خانوادگی، بهره گیری از سیت مراجع عظام تقلید جهت دانستن احکام شرعی، استفاده از سیت هی خبری از بهترین موارد قابل توصیه می باشد.
برنامه ریزی بری اوقات فراغت
غالب افراد هنگامی به سراغ سایت های غیراخلاقی می روند که بیکار باشند. لذا توصیه میشود وقت این شخص را با اعمالی شایسته و مورد علاقه اش پر کنید تا فرصت پرداختن به این گونه امور را نداشته باشند. علاوه بر ین می توان فیلم های سالم و جذاب برای آنها تهیه نمایید و آنها را در معرض قرار دهید. فیلم های سینمایی، فیلم های علمی بسیار شیرین، راز بقا، مناظر تاریخی و طبیعی دلکش و جذابی که به تدریج ایشان را از فیلم های مبتذل منصرف سازد.
مدیریت استفاده از رایانه
می توان استفاده از رایانه را به گونه ی مدیریت نمود که امکانی بری دیدن سایت های مستهجن وجود نداشته باشد. به عنوان نمونه مکان رایانه در یک اتاق عمومی باشد بهگونه ی که در زمان استفاده از ینترنت صفحه نمایش در معرض دید همگان قرار گرفته باشد.
غیبت
چگونه ما جوان ها پدر و مادرمان را درخصوص مجالس غیبت امر به معروف کنیم با وجود یننکه از ما بزرگتر هستند و ممکن است از دست ما ناراحت و یا حداقل رنجیده خاطر می شوند. در ین مواقع اگر امر به معروف لازمه چگونه بید باشد؟
امر به معروف و نهی از منکر والدین بید با رعیت ادب و احترام و انتخاب الفاظ ملیم انجام پذیرد، بنابرین رعیت موارد ذیل ضروری است:
هرگز سعی در یجاد تغییر ناگهانی و با برخوردهی تند و عجولانه نداشته باشید.شته باشید.
از بحث و جدل با آنها جداً خوداری کنید.
با خدمت صادقانه و رفتار صمیمانه بید سعی در جلب اعتماد آنها نمود.
مواظب باشید تذکر دادن به آنها با فاصله انجام گیرد و بهگونه ی ین کار را انجام دهید که منجر به عصبانیت و از کوره در رفتن آنها نشود زیرا در ین صورت تأثیر سخن از بین می رود و جوّ ناراحتی و ستیز یجاد می شود.
سعی کنید مطالب را به نقل از رویات و سخن بزرگان و یا روحانی مسجد محله و افراد دیگری که مورد اعتماد آنهاست به آنان منتقل کنید و مستقیماً وارد عمل نشوید.
اما نکته مهمی که در خصوص نهی از منکر غیبت کننده وجود دارد و پیش از هر چیز بید نسبت به آن توجه داشت اطمینان به غیبت بودن سخنان می باشد چرا که «غیبت» داری تعریفی خاص بوده وحتی در مواردی نیز از منظر اسلام غیبت دیگران جیز می باشد لذا بر اساس تعریف علمی اخلاق غیبت داری چهار مؤلفه اصلی می باشد که در صورت فقدان ین موارد غیبت محسوب نمی شود:
1. عیب، یا نقص باشد.1740;ا نقص باشد.
2. پشت سر فرد گفته شود.
3. بدانیم کسی که غیبتش می شود، از شنیدن حرفی که پشت سرش گفته شده ناراحت می شود.
4. کسی که غیبتش می شود، بری مخاطب، شناخته شده باشد.[115]
با توجه به آنچه گفته شده چه بسا بسیاری از صحبت ها اصلاً غیبت نباشد بلکه برخی افراد اقدام به بیان شرح حال و اتفاقی که بریشان پیش آمده می باشد و ما به گمان ینه گمان ینکه غیبت است؛ نسبت به آن معترض می شویم. گذشته از ینکه در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و ین در جیی است که پی مصلحت مهم تری در کار باشد بهگونه ی که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد. از جمله آنها موارد زیر است:
در مورد دادخواهی و رفع ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پیمال می گردد.
در مورد بدعت گذاران و توطئه گران و کسانی که بر ضدّمصالح مسلمین نقشه می کشند که اگر کار آنها برملا و آشکار گردد مردم به پا می خیزند و جلوگیری کامل یا نسبی می کنند، غیبت ین گونه افراد نیز جیز بلکه واجب است.
در مورد مسلمانی که جان یا مال یا ناموسش از سوی دیگری در خطر قرار گرفته و او آگاه نیست، افشی ین خطر نیز جیز بلکه گاهی واجب است.
در مورد مشورت؛ یعنی در آنجا که کسی می خواهد مثلاً با دیگری ازدواج کند یا شرکتی تشکیل دهد و از انسان درباره شخص مورد نظرش سؤال می کند، در ینجا امانت در مشورت اقتضا می کند آنچه را می داند به مقدار لازم بازگو کند چون پرده پوشی در ین گونه موارد خیانت است و خیانت در مشورت جیز نیست.
در مورد شهادت دادن در جیی که از انسان تقاضی شهادت کنند، نیز غیبت کردن جیز است چون مصلحت شهادت قوی تر است.
طرف متجاهر به فسق باشد؛ یعنی، هیچ گونه پرویی نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتی دست بزند، که در خصوص گناه علنی او غیبت جیز است.
ممکن است فردی را بری سِمَتی نظیر نمیندگی یا ریاست قسمتی خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در ینجا انسان می تواند اگر نقطه ضعفی را اطلاع دارد، به مسئولین گوشزد کند.[116]
دفاع از غیبت شونده
بید سعی کرد از غیبت شونده که فرد مؤمنی است، به نحوی دفاع نمیید تا آبرویش حفظ شود و بدین وسیله زمینه غیبت را از بین برد.ز بین برد.
امام باقر(علیه السلام) در ین باره فرموده اند:
«مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ وَ أَعَانَهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ ینْصُرْهُ وَ لَمْ یعِنْهُ وَ لَمْ یدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ یقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ إِلَّا حَقَّرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»[117]؛ «هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او به برادرش کمک کند و یاریش نمید خداوند او را در دنیا و آخرت کمک کند و یاری رساند و هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او برادرش را با وجود توانیی بر یاریش یاری نرساند [و از او دفاع ننمید] خداوند او را در دنیا و آخرت خوار سازد».
ترک مجلس غیبت
اگر راهکارهی گفته شده مؤثر نبود، یکی از روش هی نهی از منکر آن است که موقعیت را به عنوان اعتراض ترک نمود تا باعث تنبه شود. البته نسبت بـه والدین ین عمل بیـد با کمال احتـرام و ادب و ذکــر علت تـرک مجلس باشــد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در ین باره فرموده اند:
«مَنْ کانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلَا یجْلِسُ فِی مَجْلِسٍ یسَبُّ فِیهِ إِمَامٌ أَوْ یغْتَابُ فِیهِ مُسْلِم »[118]؛ «هر کس که یمان به خدا و روز قیامت داشته باشد در مجلسی نمی نشیند که به امام (عادل) ناسزا گفته می شود و یا از مسلمانی غیبت می شود».
مجالس عروسی
لطفاً بفرمیید وظیفه ما درباره شرکت در جلسات و مراسم های خانوادگی مثل مهمانی و عروسی که با موسیقی های حرام و رقص و… به ابتذال کشیده می شود چیست؟ وقتی هم یراد وارد می کنیم، می گویند بابا خشک نباش! یک شب که هزار شب نمی شود! و… در چنین شریطی وظیفه ما از باب امر به معروف و نهی از منکر چیست؟؟
در رویات از امام صادق(علیه السلام) در وصف مجلس عروسی آمده است:
«به درستی که خداوند متعال خانه ی که در آن عروسی باشد را دوست دارد»[119]
پس چرا بید مجلسی را که خداوند آن را دوست دارد به مجلس گناه که مورد غضب الهی است تبدیل نمود.
نکته قابل توجه در خصوص امر به معروف و نهی از منکر مجالس عروسی آن است که گاهی افراد به هنگام مواجه شدن با کاری که با موازین شرعی ناسازگار است، خیلی سریع واکنش نشان داده و این باعث به وجودآمدن ناراحتی ها و اختلاف هایی بین ین افراد و دوستان، یا خانواده می شود. بنابرین هر اقدامی که به عنوان امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مجالس عروسی صورت می گیرد، بید حساب شده و دقیق باشد.
به همین منظور برخی از راهکارهایی که می تواند جهت جلوگیری از گناه انجام داد، به شرح ذیل می باشد:
برنامه های جایگزین
بری جلوگیری از گناهانی که در مجالس عروسی به وقوع می پیوندد می توان برنامه هی مفیدی را به عنوان جیگزین معرفی نمود.عرفی نمود.
به عنوان نمونه می توان توصیه نمود مراسم جشن هم زمان با یکی از اعیاد اسلامی برگزار گردیده و به همین مناسبت از مداحان جهت اجرای برنامه و خواندن اشعار ویژه آن عید و مولودی خوانی دعوت نمود؛ علاوه بر ین می توان از نقل لطیفه ها و حکیات جالب و شنیدنی توسط بعضی سخنرانان ماهر که به راحتی می توانند مخاطب خود را بدون گناه تا پیان مجلس بخندانند استفاده نمود و یا از افرادی که کارهی تردستی و دیدنی انجام می دهند استفاده کرد و… که همه ین موارد نمونه هایی از برنامه هی می باشد که به مجلس و مراسم، شادی و گرمی لازم را می بخشد و می توان آنها را به عنوان جیگزین به خانواده عروس و داماد معرفی نمود.
اعلام موضع پیش از مجلس عروسی
یکی از روش هی تأثیرگذاری که بزرگان فامیل و افراد صاحب نفوذ خانواده مانند روحانیون، جهت جلوگیری از وقوع منکر در مجالس عروسی می توانند انجام دهند آن است که پیش از برگزاری مراسم عروسی مواضع و خطوط قرمز خود را بری شرکت در ین مجلس اعلام نمیند.
ین افراد می توانند به صورت صریح و کاملاً محترمانه اعلام نمیند که بنا به نظر تمامی مراجع عظام تقلید، شرکت در مجالس گناه حرام می باشد[120] و به همین دلیل در صورت عدم رعیت موازین شرعی از حضور در ین مراسم معذور می باشند و در نهیت از آنها بخواهند که مجلس را بهگونه ی برگزار کنند که امکان شرکت در آن را داشته باشند.
کمک گرفتن از بزرگان فامیل
یکی از راه هی نهی از منکر به هنگام برگزاری مجالس عروسی، صحبت با بزرگان فامیل و درخواست از آنها جهت کنترل مجلس می باشد.[121]
ترک مجلس گناه
در صورت ادامه روند گناه در مجلس عروسی و بی تأثیر بودن تذکرات داده شده وظیفه شرعی هر متدینی آن است که در اعتراض به ین روند مجلس گناه را ترک نمید.ترک نمید.
امام صادق(علیه السلام) در ین باره فرموده اند:
«نباید مؤمن در مجلس گناهی بنشیند که قدرت بر تغییر آن را ندارد»[122]
مسائل سیاسی
یا می شود بگویید در برابر بعضی از دانشجو ها که آدم هی بدی هم نیستند و خدا را قبول دارند و گاهی نماز هم می خوانند اما با نظام مخالف بوده و به آن توهین می کنند چه کار بید کرد؟ و یا در ین موارد هم می شود امر به معروف و نهی از منکر کرد؟؟
با وجود تمامی پیشرفت ها و برکاتی که نظام مقدس جمهوری اسلامی به دنبال داشته، همواره عده ی به مخالفت با آن می پردازند که تأثیرگذاری و اصلاح فکری آنها، تلاشی پردامنه همراه با آگاهی، استقامت و تعهد را می طلبد.ا می طلبد.
از سویی دیگر از آنجا که افراد مخالف از جهت میزان آگاهی، روند تأثیرپذیری، میزان حقیقت طلبی یا حقیقت گریزی، مراتب بسیار متفاوتی دارند. بنابرین هرگز نمی توان انتظار داشت که با ارائه نسخه واحدی، بتوان همه را قانع کرد. بنابرین در برخورد با چنین افرادی بید متناسب با شخصیت و انگیزه مخالفت هر فرد، از روش هی مختلف و عوامل تأثیرگذار بر مخاطب استفاده کرد.
در ینجا ما نیز با اشاره به انگیزه برخی مخالفت ها به برخی از روش هایی که در ین زمینه کاربرد دارد اشاره می نماییم:
تغافل و چشم پوشی
بعضی به علت مشکل یا مصیبتی که بریشان پیش آمده به جهت کم تحملی اقدام به توهین به مقدسات یا انقلاب اسلامی می نمیند. در برخورد با ین گروه بید مدتی سکوت نمود و خود را به تغافل زد زیرا بعد از فروکش شدن خشم و عصبانیت خود آن شخص از عملش پشیمان می شود.
دعوت به تقوی در گفتار
از تقوی به عنوان نیروی باز دارنده1740; باز دارندهی آدمی از زشتیها و منکرات، تعبیر شده است و تقوی کلام به ین معناست که انسان چیزی را بیان کند که کاملاً به آن آگاهی دارد و یا به عبارت دیگر از آن یقین دارد و در غیر ین صورت انسان متقی چیزی را که به آن یقین ندارد، هرگز بیان نمیکند. نهی قرآن از ینگونه سخنان دلیل محکمی بری رعیت تقوی کلام میباشد.
«وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُل»[123]؛ «از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند».
از ینFA”>از ینرو یکی از روش هی بازدارنده کسانی که تنها بر اساس شنیدهها و بدون هیچ تأملی به نظام اسلامی توهین می نمیند دعوت به تقوی در گفتار می باشد.
نکته مهم ین است در مقابل هر ادعیی که ینگونه افراد طرح می کنند دلیل بخواهیم. البته خود ما نیز بید بری ادعاهی خود بید دلیل منطقی و قانعکننده داشته باشیم.
طبیعتاً اگر اطلاعات ما در آن موضوع کم باشد یا شیوه بحث و گفتوگو و مناظره را به خوبی ندانیم یا از قدرت بیان کافی برخوردار نباشیم بهتر است شخصاً وارد بحث نشویم و او را به فرد دیگری که از عهده ین کار بر می ید معرفی کنیم.
تبیین خدمات و آثار
برخی مخالفت ها به جهت عدم اطلاع کافی از عملکرد مسئولین و پیشرفت هی نظام مقدس جمهوری اسلامی در عرصه هی مختلف بینالمللی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، خدماترسانی به مردم و… می باشد، به همین دلیل اگر خدمات صورت گرفته به ین گروه از مردم تبیین گردد، ظرفیت اعتمادسازی مردم به نظام و مسئولان، رشد و بالندگی بیشتری یافته و نسبت به آن مخالفت نمی ورزند.[124]
مرز بندی میان مسئولین متخلف با اسلام و نظام اسلامی
جی تردیدی نیست که عملکرد پارهی از مسئولان در سطوح مختلف نظام، ناموفق و نادرست بوده است و قابل نقد و تحلیل منصفانه میباشد ولیکن برخی میلند ین نوع رفتارها را به نظام و یا اسلام منتسب نموه و در نهیت موجب دلسردی از نظام اسلامی را فراهم آورند. در حالی که واقعیت امر ین است که بید بین اسلام و عملکرد مسلمین و نیز میان اهداف و برنامه هی نظام اسلامی و عملکرد برخی از مسئولان نظام، تفکیک قائل شد و هر مسئله را در جیگاه واقعی خود مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.[125]
در پیان یادآوری می نمییم بحث و گفت1740;م بحث و گفتوگو پیرامون مسائل سیاسی بید با استفاده از بیان مؤثر و ملیم، باشد قرآن نیز، رهنمودهی مؤثری و از جمله در یه زیر ارائه میفرمید:
«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلام»[126]؛ «بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبّر بر زمین راه می روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می گویند (و با بی اعتنیی و بزرگواری می گذرند)».
و از بهترین شیوه ها آن است که اجازه بدهیم کسی که اعتراض دارد کاملاً حرف هی خودش را بگوید طبیعی است وقتی حرف هی خود را مطرح کرد خود به خود تخلیه می شود و آرامش نسبی پیدا می کند و به طور معمول در میان صحبت هی فراوان او مواردی پیدا می شود که زیاده روی کرده باشد و ما به طور قانع کننده ی می توانیم جواب او را بدهیم. در ین صورت کافی است با آرامی و لبخند از میان حرف هی او تنها نسبت به یک مورد اشاره کنیم و به طور منطقی پاسخ بدهیم. با ین روش کسی که اعتراض کرده متوجه می شود ین طور نیست که همیشه حق با او باشد و حرف هی دیگر او نیز به او نیز بهگونه ی مورد تردید قرار می گیرد آنچه مهم است در گفت و گوهی ین چنینی ما عصبانی نشویم و یا صحنه را ترک نکنیم، بلکه با خوب گوش کردن و یک دلیل منطقی، شخصیت خودمان را حفظ کنیم و با رعیت اخلاص و اخلاق بری همگان ثابت شود دفاع از نظام اسلامی بری حفظ عظمت اسلام و استقلال یران است و همگی به ین باور برسیم که «توجیه» نقاط ضعف حماقت است. «تخریب نظام» خیانت است. اما اصلاح وظیفه و رسالت است.
تیپ عجیب
بعضی از دوستانم به شدت به مدگریی رو آورده اند و هر چند وقت یککبار تیپ عجیب و غریبی به خودشان می دهند.من چهطور می توانم آنها را امر به معروف کنم تا دست از ین کارهاشون بردارند؟
درباره افراد مدگرا، ابتدا بید به انگیزه هی گریش آنها پی برده، سپس متناسب با هر یک از انگیزه ها، راهکار مناسبی را پیشرو گرفت. چرا که هر یک از افرادی که با مدهی مختلف در خیابان ها و مجامع عمومی حاضر می شوند با انگیزه هی متفاوتی به ین مسئله روی آورده اند که بری تأثیرگذاری راهنمایی و ارشاد آنها بید متناسب با انگیزه هی آنها اقدام نمود.
در ینجا به مهم ترین انگیزه هی افراد مدگرا و همچنین راهکارهی که می توان جهت ارشاد آنها به کار برد اشاره می نمییم.
انگیزه های روانشناختی
انگیزه هی روان شناختی را می توان از عمده ترین عوامل گریش به مدگریی برشمرد که در ین قسمت به چند مورد اشاره می شود:
تنوع طلبی و نوگریی
جوانی، فصل تازه ی در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غریز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگریی از جمله ویژگی هی دوران جوانی است که به شدّت، رفتارهای جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تمیل به امروزی شدن و نوگریی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب هی موجود، فاصله گرفتن از هنجارهی پیشین و رسیدن به هویتی متمیز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گریش به فاصله گرفتن از والدین است. ین نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگریی ظاهر می گردد.[127]
همانندسازی
همانندسازی به فریندی اطلاق می شود که فرد، طی آن نگرش ها و الگوهی رفتاری شخص دیگری را بری خود سرمشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفیت او را نیز به دست آورده است. منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست می دهد و در درون او خلیی به وجود می ید. چنین خلیی می بید از طریق یافتن الگوهی دیگر، یعنی از طریق همانندسازی هی جدید با دیگری، پر شود. به اعتقاد روان شناسان، همین خلأ و احساس ن امنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسل شود که ین راه حل ها از طریق همانندسازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. ین شخصیت ها ممکن است چهره هی محبوب و معروف یا گروه خاصی (مانند رپ ها) باشند و جوان خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند؛ به محض ین که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ی ظاهر شود، جوانان با وی همانندسازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.[128]
رقابت منفی
انگیزه رقابت و چشم و هم چشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مُد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. ین انگیزه، در همه افراد وجود دارد و بهگونه هی مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه هی مثبتْ جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهت گیری آن به سوی امور مادّی و مُدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجامِ خوبی نخواهد داشت.[129]
ترس از سرزنش
علاوه بر ینکه تمیل شدید به همسانسازی با گروه هی هم سال و الگوپذیری از دوستان در مدگریی جوانان نقش اساسی دارد؛ ترس و نگرانی از سرزنش ها ازسوی دوستان در گریش جوانان و نوجوانان در انتخاب نوع پوشش و آریش آنها نقش بسزیی یفا می نمید. لذا از آنجا که عدم هم رنگ نشدن با دیگران ممکن است به تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان منجر شود، همین امر انگیزه ی می شود تا جوانان و نوجوانان خود را شبیه اطرافیان نموده و از مدهی ریج پیروی کنند.[130]
خودنمایی
تمیل به برانگیختن احساسات دیگران و اشتیاق به پسندیدگی و پذیرفتگی، شید نیرومندترین محرک زندگی ین دسته از افراد باشد. لذا با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آریش خود و خریدن لباس هی گران قیمت و مُدِ روز، در صدد جلب توجه دیگران برآمده و باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارند.[131]
عقده ی حقارت
یکی از مسائل مهم در زندگی برخی از انسان ها، عقده هایی است که بر اثر تحقیرها یا ارضا نشدن برخی امیال و خواسته هی او انباشته می شود که با یجاد یک زمینه (مد غربی و زینت کردن و…) خود را نمیان می کند؛ عقده هایی که فرد را نسبت به خود بی اعتماد، و اراده را از او سلب می کند و فرد بری جبران آن به رفتار نابهنجار مدگریی گریش می یابد.[132]
چگونگی و نحوه امر به معروف
کسانی که تصمیم به ارشاد و امر به معروف چنین افرادی را دارند همواره بید توجه داشته باشند که علت بروز ین رفتار جوان یا نوجوان برخاسته از احساس استقلال طلبی، نوگریی، عقده حقارت و… است و نباید با موضع گیری هی تند و تخریبی، آنها را به لجاجت و مقابله واداشته شوند. لذا در ین حالت ابتدا بید از چنین افرادی دلجویی کرد و به آنها تفهیم نمود که هیچ گاه مراعات ضوابط صحیح دینی و اجتماعی در نحوه پوشش و آریش مناسب، به معنی محرومیت و محدودیت و سلب آزادی نیست. 40; نیست.
با توجه به مقدمه ی که ذکر گردید در مسیر امر به معروف و ارشاد افراد مدگریی نکاتی در خور توجه و سزاوار پیگیری است:
از کسانی که اقدام به مدگریی می نمیند بخواهید در انتخاب دوست خوب دقت نمیید و با هشدار نسبت به پیامدهی دوستان ناباب ین نکته را یادآوری نمیید که معمولاً ین دوره زودگذر است.
خاطر نشان نمیید که زیبیی و خوشبختی، مساوی با خوش چهره بودن و یا پوشیدن لباس هی عجیب و غریب نیست.
از کسانی که به دلیل عقده هی حقارت و خود کم بینی به مدگریی گریش پیدا کرده اند بخواهید تا توانیی ها و استعدادهی خود را شناسیی کرده آنها را بر روی کاغذی یادداشت کنند. به چنین افرادی ارزش هی واقعی را معرفی نموده و از آنها بخواهید ین ارزش ها را ملاک رفتار خود قرار دهند.
ین دسته از افراد بید بدانند که ارزش واقعی انسان ها با داشتن پول و ثروت ارزیابی نمی شود بلکه آنچه که ارزش واقعی انسان ها را می سازد؛ داشتن تقوا، سخاوت، فروتنی، قناعت، دستگیری از نیازمندان و… می باشد و خداوند متعال نیز افراد را بر همین اساس ارزیابی می نمید و از همینرو فرموده است:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»[133]؛ «گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست».
بید دیدگاه ین افراد را نسبت به فلسفه درست در زندگی تغییر داد، چرا که کسانیا که کسانیکه نسبت به فلسفه زندگی بینش درستی ندارند به راحتی تحت تأثیر فشارهی اجتماعی قرار گرفته و ین گونه فشار ها همچون بادی آنها را به هر سویی سوق می دهد.
انگیزه های سیاسی
در بخشی از مباحث جامعهشناسی به موضوع تأثیر پذیری افراد از پدیده ها و کنش های سیاسی پرداخته شده است، که به موجب آن، فرد زمانی که به هر علت – بجا یا نابجا – با موجودیت سیاسی حاکم مخالف شود با بخشی از عملکرد آن را نپسندد و از سویی نتواند به واکنشی ستیزه جویانه دست زند، مخالفت خود را در رفتارهای اجتماعی ظاهر می سازد. به عنوان نمونه اگر حاکمیت سیاسی و اجتماعی با مذهب گریان است او سعی می کند هر چه نشان مذهب دارد از خود دور سازد و بر ضد آن موضع گیری کند.[134]
از همین روست که می بینیم اولین مدهایی که در جهان شکل گرفت همچون بیتلهمچون بیتلها «Beetele» و هیپیها «Hippie» و یا پانکها «Punk» با همین انگیزه به وجود آمد.
در کشور ما نیز در برخی مقاطع همچون روند انتخابات ها شاهد بروز چنین رفتارهایی از سوی طرفداران برخی جریان ها بوده یم که در اعتراض به نتیجه انتخابات اقدام به پوشیدن لباس ها و یا مچ بندهایی به رنگ خاص بوده اند و در مقطعی ین نوع پوشش مد گردیده است بهترین روش ارشاد و راهنمایی، در مواجهه با افرادی که مدل مو و یا لباسی را به عنوان شیوه ی بری اظهار نارضایتی سیاسی خود انتخاب می نمیند، تبیین تاریخی بی نتیجه بودن ینگونه روش ها، در به ثمر نشاندن اعتراضات سیاسی می باشد.
پی نوشتها
[1]. سبأ (34)، یه 24.
[2]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ، تهران ، موسسه طبع ونشر، 1411 ق ، اول، ج 1، ص486.
[3]. محمدرضا اکبری، معجزهی تذکر زبانی، انتشارات پیام آزادی، 1387ش، چهارم، ص27.
[4]. نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم))، ص739.
[5]. عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص456، ح 8249.
[6]. مقدس نیا، محمدى ، آداب معاشرت، قم، انتشارات زمزم هدیت، 1387 ش، ص56.
[7]. مؤمنون (23)، یه 96.
[8]. بررسی راهکارهی اجریی و ترویج امر به معروف و نهی از منکر، حسین باقری آستانی، مجموعه مقالات همیش ملی نظارت همگانی،خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد، 1387ش، ص291- 307.
[9]. محمدرضا اکبری، معجزهی تذکر زبانی، انتشارات پیام آزادی، 1387ش، چهارم، ص34.
[10]. همان، ص35.
[11]. همان، ص36.
[12]. آل عمران (3)، یه 110 «کنتم خیر أمة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون باللّه»؛ ر.ک توبه/71 و 112.
[13]. آل عمران (3)، یه104 (و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون)، (حج/41، اعراف/157).
[14]. تفسیر نمونه، ج 3، ص41 ؛ ر.ک حر عاملی، محمدبن حسن، وسیل الشیعه، ج18، ص338، ابواب مقدمات حدود.
[15]. ر.ک: عبدالحسین رضائی راد، امر به معروف در ترازوی عقل، قم، موسسه بوستان کتاب، 1387ش، اول، ص75- 81.
[16]. بقره (2)، یه 44.
[17]. صف (61)، یه 2.
[18]. مستدرک الوسائل، ج12، ص205.
[19]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص333، ح 7657.
[20]. یت الله حسین نوری، محمد محمدی اشتهاردی، امر به معروف و نهی از منکر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش، چهارم، 247.
[21]. سیدمحمد قرة العین عابدی، اصلاح اجتماعی در اسلام، قم، انتشارات استاد مطهری، 1382 ش، اول، ص59 به نقل از تفسیر تسنیم، قم، اسراء، 1381، ج4، تفسیر یه 44 بقره.
[22]. محمد اسحاق مسعودی، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و رویات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1387ش، اول، ص281.
[23]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص14.
[24]. امام، تحریر الوسیله، ج1، شریط الامر بالمعروف، الشرط الرابع، م2؛ وحید، منهاج الصالحین، ج2، م1272 و 1275؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج1، م1272 و 1275؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج2، م1272 و 1275؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س 1458 و دفتر: خامنه اى، بهجت، نورى، مکارم و فاضل.
[25]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 5، ص59.
[26]. آل عمران (3)، یه 175.
[27]. محمدرضا اکبری، تحلیلی نو و عملی از امر به معروف و نهی از منکر در عصر حاضر، پیام عترت، 1378ش، ششم، ص157.
[28]. محمد اسحاق مسعودی، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و رویات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1387ش، اول، ص323- 327.
[29]. تحف العقول، النص، 237.
[30]. محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص124.
[31]. مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، امر به معروف و نهی از منکر، نمیندگی ولی فقیه در سپاه، 1376، سوم، ص149.
[32]. ر.ک: محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص13- 140.
[33]. توبه (9)، یه 24.
[34]. محمداسحاق مسعودی، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و رویات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1387ش، اول، ص321.
[35]. موانع نهی از منکر از منظر شهید رمضان، محمد عابدی، مبلغان، آذر 1380، شماره 23، ص58.
[36]. محمدبن زینالدین ابن أبیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، قم ، دارسیدالشهداء، 1405 ق، اول، ج 1، 115.
[37]. أمالی الصدوق، المجلس السادس و الثلاثون، ص 201.
[38]. روح الله ولی ابرقویی، جذابسازی امر و نهی، قم، مشهور، 1389ش، اول، ص13.
[39]. ر.ک: محمد رضا اکبری، تحلیلی نو و عملی از امر به معروف و نهی از منکر در عصر حاضر، پیام عترت، 1378ش، ششم، ص156.
[40]. محمد بن محمد مفید،الإختصاص ، یران؛ قم، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، 1413 ق ، اول، النص، ص159.
[41]. یس (36)، یه 30.
[42]. الخصال، ج 2، ص523.
[43]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 5، ص55.
[44]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (کتاب حماسه حسینی)، ج17، ص246.
[45]. طه (20)، یات 43- 44.
[46]. آل عمران (3)، یه 159.
[47]. علی بن محمد لیثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ(للیثی)، قم ، دار الحدیث ، 1376 ش ، اول، ص22.
[48]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص223، ح 4510.
[49]. ر.ک: حسین جوادی نیا، امر به معروف و نهی از منکر در آثار شهید یت الله مطهری، تهران، انتشارات صدرا، 1387ش، دوم، ص95.
[50]. على بن ابراهیم قمى ، تفسیر قمى ، قم، دار الکتاب ، 1367 ش ، چهارم، ج 1، ص16.
[51]. محمد اسحاق مسعودی، آموزش ملی امر به معروف و نهی از منکر(مقدماتی)، تهران، پیام آزادی، 1389ش، ششم، ص55.
[52]. تحریرالوسیله، ج1، ص462، مسئله 13.
[53]. علی بن محمد لیثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ(للیثی)، قم ، دار الحدیث ، 1376ش ، اول، ص327، ح 5613.
[54]. همان، ص341، ح 5817.
[55]. محسن قرائتی، امر به معروف و نهی از منکر، تهران، تهران، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، 1376ش، دوم، ص76.
[56]. در مباحث بعدی بهطور مصداقی به نحوه امر به معروف و نهی از منکر هر یک از ین موارد خواهیم پرداخت.
[57]. نهج البلاغه، ص156.
[58]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهرى (حماسه حسینی)، ج 17، ص247- 248.
[59]. محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص71.
[60]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 5، ص 27.
[61]. توبه (9)، یه 61.
[62]. واقعه (56)، یات 11 – 10 .
[63]. بحارالانوار، ج67 ص296 ط بیروت.
[64]. در رویات نیز از مجادله با اهل سنت جهت دعوت آنها به مکتب تشیع نهی شده است که در ین زمینه می توانید ر.ک: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج 12؛ ص244.
[65]. ر.ک:
– معارف اسلامی از دیدگاه دو مکتب (ترجمه کتاب معالم المدرستین)، علامه سید مرتضی عسگری، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل؛
– مناظرات (ترجمه المراجعات)، سید شرف الدین عاملی، ترجمه حیدر قلی بن نورمحمدخان؛
– شیعه پاسخ می دهد، سید رضا حسینی نسب، نشر مشعر؛
– آنگاه هدیت شدم، دکتر محمد تیجانی سماوی؛
– اهل سنت واقعی کیست؟ دکتر محمد تیجانی سماوی؛
– پاسخ به پرسشها از دیدگاه تشیع و تسنن در 3 مجلّد، دفتر نمیندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان؛
– گزیده ی جامع از الغدیر(علامه امینی).
[66]. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: http:\WWW.vahabiat.porsemani.ir
[67]. «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى حَرَّمَ الْخَمْرَ لِمَا فِیهَا مِنَ الْفَسَادِ وَ بُطْلَانِ الْعُقُولِ فِی الْحَقَائِقِ وَ ذَهَابِ الْحَیاءِ مِنَ الْوَجْهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا سَکِرَ فَرُبَّمَا وَقَعَ عَلَى أُمِّهِ أَوْ قَتَلَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ وَ یفْسِدُ أَمْوَالَهُ وَ یذْهَبُ بِالدِّینِ وَ یسِی ءُ الْمُعَاشَرَةَ وَ یوقِعُ الْعَرْبَدَةَ وَ هُوَ یورِثُ مَعَ ذَلِکَ الدَّاءَ الدَّفِین » بحار الأنوار، ج 63، ص490.
[68]. «یسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»((2) البقرة 219)؛ «درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو در آنها گناه و زیان بزرگى است؛ و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد؛ (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است.»
[69]. ر.ک:حامد سلطانی، شراب و ارتباط دختران و پسران، قم، زمینهسازان ظهور امام عصر (عج)، 1388ش، اول، ص21.
[70]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص231.
[71]. حامد سلطانی، شراب و ارتباط دختران و پسران، قم، زمینهسازان ظهور امام عصر(عج)، 1388ش، اول، ص22.
[72]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص106.
[73]. سیف الله نحوی، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، قم، نور السجاد، 1388ش، اول، ص72.
[74]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص106.
[75]. همان.
[76]. همان، ص107.
[77]. همان.
[78]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص،479 ح 11014.
[79]. همان، ص254، ح 5341.
[80]. تربیت فرزند و غیرت انسانی و الهی، اصلاح ظاهر، اولین محور تربیت، یت الله شیخ مجتبی تهرانی، شماره 19781، ۱۳ آبان 13۸۹،صفحه معارف.
[81]. سیف الله نحوی، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، ص73.
[82]. همان، ص76.
[83]. همان.
[84]. پیام پیشگیری، شماره 32-سال ششم، آذر 1390 – 122 -125.
[85]. سیف الله نحوی، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، قم، نورالسجاد، 1388ش، اول، ص78.
[86]. جهت مطالعه بیشتر ر.ک:
– مسئله حجاب، شهید مطهری؛
– پوشش زن در اسلام، محمد اشتهاردی؛
– حجاب شناسی، حسین مهدیزاده؛
– پوشش زن در گستره تاریخ، طیبه پارسا؛
– فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، دکتر حداد عادل.
[87]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص26.
[88]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 6، ص433.
[89]. تفسیر نمونه، ج 17، ص24.
[90]. اسراء(17)؛ 64.
[91]. رجب نژاد، محمدرضا، نگرشی به مبانی فقهی موسیقی، تهران، عابد، چاپ اوّل، 1379، ص92.
[92]. ر.ک: صفى زاده، فاروق، موسیقى شیطانى در غرب.
[93]. ر.ک: تأثیر موسیقى بر روان و اعصاب، صص 3، 6، 26 و 92 به بعد.
[94]. الخصال، ج 2، ص504.
[95]. دعائم الإسلام ، قم ، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) ، 1385 ق ، دوم، ج 2، ص208.
[96]. محمدبن زین الدین ابن أبی جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، قم ، دارسیدالشهداء للنشر، 1405 ق، اول، ج 1، ص261.
[97]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 6، ص433.
[98]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 13، ص222.
[99]. حسین عبداللهیخوروش، تأثیر موسیقی بر اعصاب و روان، اصفهان، بادران، ۱۳۸۶، ششم، ص74.
[100]. زخرف (43)، یه 83.
[101]. نساء (4)، یه 25.
[102]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص283.
[103]. نور (24)، یه 32.
[104]. حامد سلطانی، شراب و ارتباط دختران و پسران، قم، زمینهسازان ظهور امام عصر (عج)، 1388ش، اول، ص 70
[105]. بری مطالعه بیشتر ر.ک:
– تحلیل روان شناختی روابط دختر و پسر نوشته آقی دکتر علی اصغر احمدی از انتشارات انجمن اولیا و مربیان
– پرسشها و پاسخهی دانشجویی، دفتر 25 (روابط دختر و پسر)، قم، دفتر نشر معارف .
[106]. اگر چنین موانعی وجود نداشت بهطور طبیعی ین دو با یکدیگر ازدواج مینمودند و نیازی به روابط مخفیانه نبود اما وجود موانعی همچون فراهم نبودن شریط اولیه ازدواج و عدم تناسب پسر و دختر از لحاظ اختلاف سن، شریط فرهنگی، اقتصادی، علمی،… طرفین باعث گردیده تا والدین با چنین ازدواجی مخالف باشند.
[107]. مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، ج 2، 59 الجزء الثانی .
[108]. بید خاطر نشان کرد که برقراری روابط نامشروع با زن شوهر دار علاوه بر ینکه باعث حرمت ابدی میشود حد شرعی (سنگسار) را به دنبال دارد.
[109]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص333.
[110]. الخصال، ج 1، ص98.
[111]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 14، ص268.
[112]. توبه (9)، یه 105.
[113]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، 335.
[114]. البته لازمه ین کار مقداری آشنیی با وبلاگ نویسی است که ین را نیز می توان از خود ینترنت به دست آورد و تنها لازم است در یکی از موتورهی جستجوگر جمله «آموزش وبلاگ نویسی» را جستجو نمود.
[115]. هرچند بری کسی که غیبت شونده را نمی شناسد ین عمل غیبت به حساب نمی ید اما از آنجا که در مجلس حرام حضور دارد بهتر است مجلس غیبت را ترک نمید.
[116]. ر.ک: بری مطالعه بیشتر به کتب اخلاقی ذیل مراجعه شود:
– چهل حدیث امام خمینی، ص315.
– نقطه هی آغاز در اخلاق اسلامی، ص157.
– گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی، بحث غیبت.
[117]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص251.
[118]. بحار الأنوار، ج 23، ص209.
[119]. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یحِبُّ الْبَیتَ الَّذِی فِیهِ الْعُرْسُ » الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 6، 54، باب کراهیة طلاق الزوجة الموافقة…»،. ص54.
[120]. ر.ک: استفتاءآت در مورد جشنهی میلاد و مراسم عروسی، نشریه مبلغان، شماره 6، 1421ق، صفحه 75-77.
[121]. ر.ک: محمود اکبری، غم و شادی در سیره معصومان(علیهم السلام)، صفحه نگار، قم، اول، 1380، ص50.
[122]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ لَا ینْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یجْلِسَ مَجْلِساً یعْصَى اللَّهُ فِیهِ وَ لَا یقْدِرُ عَلَى تَغْییرِهِ» الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 2، 374.
[123]. اسراء (17)، یه 36.
[124]. دکتر محمدرضا شرفی، روشهی کاربردی امر به معروف و نهی از منکر، تهران، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر، 1387 ش، دوم، ص138.
[125]. همان، ص 138 -134.
[126]. فرقان (25)، یه 63.
[127]. جوانان و مدگریی، محمدصادق شجاعی، حدیث زندگی مهر و آبان 1382، شماره 13.
[128]. مد؛ نوآوری یا هنجارشکنی؟!، علی ترکاشوند، روزنامه رسالت، شماره 6538، ص 20.
[129]. همان.
[130]. همان.
[131]. ر.ک: یوسف غلامی، اخلاق و رفتارهی جنسی، قم، بهار 1386، دفتر نشر معارف، سوم، ص186- 214.
[132]. ر.ک: مدگریی، سید محمد تقی قاضوی، صباح، بهار و تابستان 1384، شماره 15 و 16.
[133]. حجرات(49)، یه 13.
[134]. ر.ک: یوسف غلامی، اخلاق و رفتارهی جنسی، قم، بهار 1386، دفتر نشر معارف، سوم، ص204.