۱۳۹۵/۰۸/۱۵
–
۱۵۷۸ بازدید
یکی از رفتارهای اجتماعی، دید و بازدید از خویشاوندان، همسایگان و بهطورکلی افراد دیگر جامعه است. این سر زدن و اطلاع از احوال همدیگر در اصطلاح شرع «صلة رحم» نام دارد.
یکی از رفتارهای اجتماعی، دید و بازدید از خویشاوندان، همسایگان و بهطورکلی افراد دیگر جامعه است. این سر زدن و اطلاع از احوال همدیگر در اصطلاح شرع «صلة رحم» نام دارد. راههای مختلفی برای اجرای این رفتار اجتماعی و صلة رحم که رایجترین آنها مهمانی دادن و دعوت کردن از دوستان و آشنایان است. مهماننوازی و پذیرایی خوب و شایسته از مهمانان یکی از خصایل نیکو و ارزشمند دین اسلام شمرده میشود. اسلام پیروانش را به مهمانی دادن دعوت کرده و پاداشهای بزرگ و ارزندهای برای مهماننوازی تعیین کرده است. پیامبر اکرم(ص) ورود مهمان به خانه را هدیهای الهی میدانست و میفرمود:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً أَهْدَى لَهُمْ هَدِیَّةً قَالُوا وَ مَا تِلْکَ الْهَدِیَّةُ قَالَ الضَّیْفُ یَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ یَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَیْتِ»؛ هرگاه خداوند بخواهد خیر و خوبی به جمعیتی برساند، هدیهای به سوی آنان میفرستد. سؤال شد منظور از هدیه چیست؟ فرمودند آن هدیه، مهمان است که با روزی خود وارد میشود و هنگام رفتن، گناهان آن خانواده را به همراه میبرد! (نوری، 1407ق، ج 16، ص 258).
یکی از علاقههای امیرمؤمنان(ع) در دنیا پذیرایی از مهمان بوده است: «حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیَاکُمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّیْفِ وَ الصَّوْمُ بِالصَّیْفِ وَ الضَّرْبُ بِالسَّیْفِ»؛ از دنیای شما سه چیز محبوب من است: اطعام مهمان، روزه در تابستان، شمشیر زدن [در راه خدا] (همان، ص 259).
معمولاً مردان بزرگ را رسم است که در لحظات آخر زندگی خود، امور مهمتر را سفارش میکنند. امام زینالعابدین و امام محمدباقر(ع) یکی از توصیههای حضرت علی(ع) در لحظات پایانی عمر شریفشان را اکرام مهمان نقل میکنند: «خدا را خدا را در مورد مهمان، او را راهی نکنید مگر با احترام و راضی، این وصیت [من] به شما است» (همان، ص 260).
مهماننوازی و دوست داشتن مهمان چنان جایگاه و منزلتی دارد که امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند:
مؤمنی نیست که مهمان را دوست داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت، از قبر خود درحالی خارج شود که صورتش چون ماه شب چهارده، نورانی است؛ جماعت به او نگاه میکنند و میگویند: او کیست؟ آیا پیامبری مرسل است؟ فرشتهای میگوید: او مؤمنی است که مهمان را دوست میداشت و اکرامش میکرد و راه او غیر از بهشت نیست (شعیری،1363، ص 136).
امام صادق(ع) پاداش اطعام مؤمن را برای انسانها بیشمار بیان کردهاند: «هرکس مؤمنی را طعام دهد تا سیر شود، هیچکس از مخلوقات خداوند نمیداند چه مقدار پاداش در آخرت دارد، نه ملک مقربی و نه نبی مرسلی، بهجز خداوند، پروردگار عالمین» (کلینی، 1388، ج 2، ص 201).
پیامبر اکرم(ص) نیز دربارة ثواب اطعام مهمان و بهطورکلی اطعام مسلمان، میفرمایند: «هرکس سه نفر مسلمان را طعام دهد، خداوند او را [از طعامهای] سه بهشت در ملکوت سماوات: جنت فردوس، جنت عدن و جنت طوبی طعام دهد و از [میوه] درختی در بهشت عدن که خداوند خود به دستش آن را کاشته است، به او دهد» (همان، ص 200).
امام حسن عسگری علیه السلام می فرمود: والاترین و ارزشمندترین شخص نزد خداوند کسی است که بیشتر از دیگران به حقوق برادران دینی اش آشنا و بیشتر از همه مراقب رعایت حال آنها باشد. هر کس در دنیا در برابر برادرانش فروتن باشد، در پیشگاه خداوند از صدیقین و از شیعیان حقیقی علی بن ابی طالب است.
روزی دو برادر ایمانی ( پدر و پسری ) به خانه حضرت علی علیه السلام وارد شدند، امام به آنها احترام گذاشت و در بالای مجلس جایشان داد و آن گاه پیش روی آنان نشست و دستور فرمود: غذا را بیاورند. قنبر (خدمتگزار حضرت علی علیه السلام) طشت و اِبریق (وسیله ای برای ریختن آب بروی دست است) و حوله ای آورد .
همین که خواست آب روی دست پدر بریزد؛ امام برخاست و ابریق را گرفت، آن مرد خود را به خاک افکند و گفت: « ای امیرمؤمنان، خداوند من را در این حال نبیند که آب بر روی دستم می ریزی! »
حضرت فرمود: « بنشین و دستت را بشوی. زیرا برادر دینی تو هیچ امتیازی بر تو ندارد و می خواهد به تو خدمت کند و با این خدمت، ده برابر پاداش در بهشت می طلبد. تو را به خدا قسم، همان گونه که اگر قنبر آب بروی دستت می ریخت، آسوده خاطر بودی اکنون نیز آرام و آسوده باش تا روی دستت آب بریزم. »
امام پس از شستن دست آن مرد، ابریق را به فرزندش محمد بن حنفیه داد و فرمود: « پسرم اگر پسر این مرد به تنهایی به منزل من آمده بود، خود بر دستش آب می ریختم، اما خداوند متعال نمی خواهد که وقتی پدر و پسر در مکانی حاضرند، میان آن دو یکسان برخورد شود.
من که پدر تو بودم بر دست پدر او آب ریختم، تو نیز که پسرم هستی بر دست پسر او آب بریز! » در این هنگام محمد بن حنفیه برخواست و بر دست پسر آب ریخت.
امام حسن عسگری علیه السلام پس از نقل داستان فرمود: هر کس پیرو علی باشد حتی در اینگونه موارد نیز از او پیروی می کند.
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً أَهْدَى لَهُمْ هَدِیَّةً قَالُوا وَ مَا تِلْکَ الْهَدِیَّةُ قَالَ الضَّیْفُ یَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ یَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَیْتِ»؛ هرگاه خداوند بخواهد خیر و خوبی به جمعیتی برساند، هدیهای به سوی آنان میفرستد. سؤال شد منظور از هدیه چیست؟ فرمودند آن هدیه، مهمان است که با روزی خود وارد میشود و هنگام رفتن، گناهان آن خانواده را به همراه میبرد! (نوری، 1407ق، ج 16، ص 258).
یکی از علاقههای امیرمؤمنان(ع) در دنیا پذیرایی از مهمان بوده است: «حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیَاکُمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّیْفِ وَ الصَّوْمُ بِالصَّیْفِ وَ الضَّرْبُ بِالسَّیْفِ»؛ از دنیای شما سه چیز محبوب من است: اطعام مهمان، روزه در تابستان، شمشیر زدن [در راه خدا] (همان، ص 259).
معمولاً مردان بزرگ را رسم است که در لحظات آخر زندگی خود، امور مهمتر را سفارش میکنند. امام زینالعابدین و امام محمدباقر(ع) یکی از توصیههای حضرت علی(ع) در لحظات پایانی عمر شریفشان را اکرام مهمان نقل میکنند: «خدا را خدا را در مورد مهمان، او را راهی نکنید مگر با احترام و راضی، این وصیت [من] به شما است» (همان، ص 260).
مهماننوازی و دوست داشتن مهمان چنان جایگاه و منزلتی دارد که امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند:
مؤمنی نیست که مهمان را دوست داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت، از قبر خود درحالی خارج شود که صورتش چون ماه شب چهارده، نورانی است؛ جماعت به او نگاه میکنند و میگویند: او کیست؟ آیا پیامبری مرسل است؟ فرشتهای میگوید: او مؤمنی است که مهمان را دوست میداشت و اکرامش میکرد و راه او غیر از بهشت نیست (شعیری،1363، ص 136).
امام صادق(ع) پاداش اطعام مؤمن را برای انسانها بیشمار بیان کردهاند: «هرکس مؤمنی را طعام دهد تا سیر شود، هیچکس از مخلوقات خداوند نمیداند چه مقدار پاداش در آخرت دارد، نه ملک مقربی و نه نبی مرسلی، بهجز خداوند، پروردگار عالمین» (کلینی، 1388، ج 2، ص 201).
پیامبر اکرم(ص) نیز دربارة ثواب اطعام مهمان و بهطورکلی اطعام مسلمان، میفرمایند: «هرکس سه نفر مسلمان را طعام دهد، خداوند او را [از طعامهای] سه بهشت در ملکوت سماوات: جنت فردوس، جنت عدن و جنت طوبی طعام دهد و از [میوه] درختی در بهشت عدن که خداوند خود به دستش آن را کاشته است، به او دهد» (همان، ص 200).
امام حسن عسگری علیه السلام می فرمود: والاترین و ارزشمندترین شخص نزد خداوند کسی است که بیشتر از دیگران به حقوق برادران دینی اش آشنا و بیشتر از همه مراقب رعایت حال آنها باشد. هر کس در دنیا در برابر برادرانش فروتن باشد، در پیشگاه خداوند از صدیقین و از شیعیان حقیقی علی بن ابی طالب است.
روزی دو برادر ایمانی ( پدر و پسری ) به خانه حضرت علی علیه السلام وارد شدند، امام به آنها احترام گذاشت و در بالای مجلس جایشان داد و آن گاه پیش روی آنان نشست و دستور فرمود: غذا را بیاورند. قنبر (خدمتگزار حضرت علی علیه السلام) طشت و اِبریق (وسیله ای برای ریختن آب بروی دست است) و حوله ای آورد .
همین که خواست آب روی دست پدر بریزد؛ امام برخاست و ابریق را گرفت، آن مرد خود را به خاک افکند و گفت: « ای امیرمؤمنان، خداوند من را در این حال نبیند که آب بر روی دستم می ریزی! »
حضرت فرمود: « بنشین و دستت را بشوی. زیرا برادر دینی تو هیچ امتیازی بر تو ندارد و می خواهد به تو خدمت کند و با این خدمت، ده برابر پاداش در بهشت می طلبد. تو را به خدا قسم، همان گونه که اگر قنبر آب بروی دستت می ریخت، آسوده خاطر بودی اکنون نیز آرام و آسوده باش تا روی دستت آب بریزم. »
امام پس از شستن دست آن مرد، ابریق را به فرزندش محمد بن حنفیه داد و فرمود: « پسرم اگر پسر این مرد به تنهایی به منزل من آمده بود، خود بر دستش آب می ریختم، اما خداوند متعال نمی خواهد که وقتی پدر و پسر در مکانی حاضرند، میان آن دو یکسان برخورد شود.
من که پدر تو بودم بر دست پدر او آب ریختم، تو نیز که پسرم هستی بر دست پسر او آب بریز! » در این هنگام محمد بن حنفیه برخواست و بر دست پسر آب ریخت.
امام حسن عسگری علیه السلام پس از نقل داستان فرمود: هر کس پیرو علی باشد حتی در اینگونه موارد نیز از او پیروی می کند.