خانه » همه » مذهبی » احترام به پدر بزرگ

احترام به پدر بزرگ


احترام به پدر بزرگ

۱۳۹۸/۰۴/۰۴


۳۳۷۷ بازدید

با سلام
من یه پدربزرگ دارم که با مادربزرگم باهم تنهان بچه ها همه ازدواج کردن خیلی به من زنگ میزنه که برم بهشون سر بزنم و پیششون باشم منم گرفتارم و حال روحیم خوب نیست یه بار دیگه گوشیمو خاموش کردم ولی دوسش دارم نمیدونم چکار کنم آخه منم کاردارم.عذاب وجدان گرفتم چی کنم ؟

پرسشگر گرامی به نکات زیر توجه نمایید :
الف ) احترام به پدر بزرگ
همان گونه که احترام پدر و مادر واجب است و شکستن حرمت و دل آنان، حرام و گناه کبیره است، احترام پدربزرگ و مادربزرگ نیز لازم و ضروری است و شکستن حرمت و دل آنان حرام و معصیتی بزرگ است. اگر چه براساس آیه شریفه «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ» (احزاب /6 ) پدر و مادر که نسبت به پدربزرگ و مادربزرگ نزدیک ترند، از اولویت بیش تری برخوردارند و اطاعت و احترام آنان بر اطاعت و احترام پدربزرگ و مادربزرگ ها تقدم دارد.
البته با توجه به متن سوال ، شما قصد رنجاندن و بی احترامی به ایشان را ندارید ، بنابراین سعی کنید با برنامه ریزی مناسب وقتی را هم برای خدمت و صله رحم با ایشان در نظر بگیرید .
ب ) آثار نیکی به والدین
1- رضایت الهی
رضایت خداوند در گرو رضایت والدین است.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: رِضَی الرَّبِّ فی رِضَا الْوالِدَینِ وَ سَخَطُ الرَّبِّ فی سَخَطِ الْوالِدَینِ.[1]رضای خداوند در رضایت والدین و خشم خداوند در خشم آنهاست.
2- پاداش و ثواب
اکرام به والدین با اینکه وظیفه شرعی است، از پاداش الهی بی بهره نمی باشد.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: ما مِنْ رَجُلٍ نَظَرَ الی والِدَیهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ الّا کتَبَ اللَّهُ بِکلِّ نَظْرَةٍ حِجَّةً مَبْرُورَةً.
هیچ کسی نیست که نگاه رحمت آمیز به والدین خود کند، مگر اینکه خداوند به اندازه هر نگاه، حج قبول شده ای در نامه اعمال او می نویسد، قیلُ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ انْ نَظَرَ الَیهِ فِی الْیوْمِ مِئَةَ مَرَّة؟
اصحاب عرض کردند: هر چند در روز صدبار نگاه کند؟
قال: وَ انْ نَظَرَ الَیهِ فِی الْیوْمِ مِئَةَ مَرَّةٍ.[2]حضرت فرمود: هر چند در هر روز صد بار نگاه کند.
و نیز آن حضرت فرموده است:
النَّظَرُ فی ثَلاثَةِ اشْیاءٍ عِبادَةٌ، النَّظَرُ فی وَجْجِ الْوالِدَینِ وَ فِی الْمُصْحَفِ وَ فِی الْبَحْرِ.[3]نگریستن به سه چیز عبادت محسوب می شود و آن سه عبارتند از: صورت پدر و مادر، قرآن و دریا.
3- کفاره گناهان
یکی از اثرات نیکی به پدر و مادر، آمرزش گناهان و آسان بودن حساب قیامت است.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: بِرُّ الْوالِدَینِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یهُونانِ الْحِسابَ.[4]نیکی به پدر و مادر و صله ارحام، حساب قیامت را سبک می گرداند.
4- تقابل
کسی که به پدر و مادر خود نیکی کند، فرزندان نیز در آینده به آنان نیکی خواهند کرد و کسی که عاق والدین شود، فرزندان خودش نیز به وی بی احترامی خواهند نمود.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: بِرُّوا آبائَکمْ یبَرُّکمْ ابْنائُکمْ.[5]به پدر و مادر خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.
و حضرت امیر علیه السلام نیز فرموده است: مَنْ بَرَّ والِدَیهِ بَرَّهُ وَلَدَهُ.[6]کسی که به پدر و مادرش نیکی کند، فرزندانش به وی نیکی می کنند.
5- افزایش روزی و عمر
رعایت احترام والدین، علاوه بر پاداشهای معنوی، نعمتهای دنیوی چون افزایش روزی و نیز طولانی شدن عمر، را در پی دارد.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: مَنْ سَرَّهُ انْ یمِدَّ لَهُ فی عُمْرِهِ وَ یبْسُطَ رِزْقَهُ فَلْیصِلْ ابَوَیهِ وَلْیصِلْ ذا رَحِمِهِ.[7]کسی که طولانی شدن عمر و وسعت رزق، خوشحالش می کند، به پدر و مادر و نیز به ارحامش صله کند.
قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: مَنْ احَبَّ انْ یکونَ اطْوَلُ النَّاسِ عُمْراً فَلْیبِرَّ والِدَیهِ وَ لْیصِلَ رَحِمَهُ وَ الْیحْسُنَ الی جارِهِ.[8]کسی که می خواهد نسبت به سایر افراد، طولانی ترین عمر را داشته باشد به پدر و مادر نیکی و به ارحام صله و به همسایگان احترام کند.
ج ) عقوق والدین
1 . مفهوم عقوق والدین
عقوق والدین عبارت است از «به خشم آوردن و آزردن و شکستن خاطر پدر و مادر».[محدث قمی، شیخ عباس، نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر، ص 128، نشر اسلامیه، تهران، چاپ اول] علامه مجلسی در شرح کتاب اصول کافی درباره معنای عاق والدین می نویسد، عقوق والدین به این است که :
1 . 1 . فرزند، حرمت آن ها را رعایت نکند .
2 . 1 . بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند .
3 . 1 . در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آن ها نافرمانی کند؛ چه این که در بیان امام صادق علیه السلام آمده است که کم ترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است … .
4 . 1 . نگاه تند به پدر و مادر
5 . 1 . محزون ساختن آن ها و ترک وظایف حتمی در قبال آن ها مثل برآورده نساختن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز.»
2 . آثار رنجاندن والذین
1 .2 . سلب توفیق در انجام عبادات و ترک گناهان
امام رضا(ع) در این باره می فرماید: «خداوند، عقوق والدین و نافرمانی از آنان را حرام کرده است؛ زیرا این کار باعث سلب توفیق الاهی در اطاعت از دستورات او می شود».[9]2. 2 . جلوگیری از استجابت و برآورده شدن دعا
امام صادق(ع) فرمود: «یکی از گناهانی که مانع قبول شدن دعا می گردد، و هوا را تیره می کند، عقوق والدین است»؛[10] و تیره شدن هوا کنایه از این است که بی احترامی به والدین مانع ادراک قلب نسبت به حق است.[11]3. 2 . شقاوت و بدبختی
امام صادق(ع) می فرماید: «آزار رساندن به پدر و مادر، جزو گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است را گناه کار و شقی و بدبخت قرار داده است».[12]4. 2 . مورد لعن و محروم شدن از رحمت خداوند
امام صادق (ع) فرمود: «ملعون است، ملعون است کسی که پدر یا مادرش را کتک بزند. ملعون است، ملعون است کسی که والدین خود را آزار دهد».[13] مقصود از لعن در آخرت؛ عقوبت الاهی و در دنیا؛ انقطاع و دور شدن از قبول رحمت و توفیق خداست .[14]5. 2 . پذیرفته نشدن نماز
امام صادق (ع) فرمود: «کسی که نگاه غضب آلود به پدر و مادرش کند، هر چند که آنها به او ظلم کرده باشند، خداوند هیچ کدام از نماز هایش را قبول نمی کند».[15] پی نوشت ها:
[1] مستدرک‌الوسائل، ج 15، ص 175.
[2] همان، ص 204.
[3] بحارالأنوار، ج 10، ص 368.
[4] مستدرک الوسائل، ج 15، ص 177.
[5] همان، ص 175.
[6] همان، ص 178.
[7] همان، ص 202.
[8] همان، ص 175.
[9]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 479، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1358ش.
[10] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالحدیث، ج 4، ص 257، چاپ اول، دارالحدیث، قم، 1429ق.
[11]. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضة، محقق و مصحح: شعرانى، ابوالحسن، ج 10، ص 173، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ق.
[12]. علل الشرایع، ج 2، ص 479.
[13]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، نعمة عبدالله، ج 1، ص 150، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 16، ص 281، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[14]. راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 741، دار القلم، الدار الشامیة، بیروت، دمشق، چاپ اول، 1412ق.
[15]. الکافی، ج 4، ص 65.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد