احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا
۱۳۹۴/۰۷/۲۹
–
۶۲ بازدید
یادداشتی به قلم مدیر گروه آینده پژوهی پژوهشکده مهدویت؛
احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا
خبرگزاری شبستان: حسینیان همیشه زنده اند و زنده خواهند بود و جهان را زنده خواهند کرد. احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا، وارث حسین مظلوم و رهبر حسینیان زمان مهدی موعود(ع).
احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا
خبرگزاری شبستان: حسینیان همیشه زنده اند و زنده خواهند بود و جهان را زنده خواهند کرد. احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا، وارث حسین مظلوم و رهبر حسینیان زمان مهدی موعود(ع).
خبرگزاری شبستان: عاشورا هیچ وقت در کربلا نماند و محصور در گذشته نشد. عاشورا، تمامیت آینده شد و هر ساعت و روز و ماه و سال و قرن، پرتوی از انوار کربلا گردید و زمان هم در دهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری متوقف نشد و آینده ها را با خود همراز و هم نوا کرد؛ هر چند آن سال و آن ماه و روز، سیاه ترین سال و ماه و روز بشریت بود!! آری عاشورا، مصیبت نامه بود؛ مصیبت ابدان پر از زخم و اجساد گران مایه پخش شده در زمین. کربلا قتلگاه بود؛ قتلگاه وجودهای نورانی و پاک و الهی.
نینوا، محنت گاه بود؛ سرزمین اندوه و بلا و درد و سختی … اما بازهم پیروز و سرافراز و ماندگار بود. آری هر روزی عاشورا شد و هر زمینی کربلا، یعنی: دشمن نتوانست اراده های پولادین و عزم های استوار و قلب های مقاوم بزرگ مردان را در هم شکند و امید به آینده روشن را از دل های حسینیان بزداید. حسینیان همیشه زنده اند و زنده خواهند بود و جهان را زنده خواهند کرد و احیاگر جهان کسی نیست جز وارث عاشورا، وارث حسین مظلوم و رهبر حسینیان زمان مهدی موعود.
آینده از آن وارث فرهنگ کربلاست: فرهنگ پایمردی، شهامت، حق گرایی و ظلم ستیزی و فرهنگ آرامش و صلح و امنیت برای بشریت. ظهور ثمره و نتیجه عینی عاشوراست و این یعنی امید واقعی به پیروزی حق بر باطل و عدالت بر ستمگری و ولایت رحمانی بر ولایت شیطانی .
امام حسین(ع) در نامه ای به بزرگان بصره از آنها می خواهد که به کتاب الهی و سنت نبوی بیندیشند و از واقعیت های جامعه غافل نباشند زیرا سنت ها و روش های پسندیده مرده و از میان رفته و بدعت ها و ارزش های جاهلی زنده و جای آنها را گرفته است. “من شما را به پیروی از کتاب خدا و راه و روش پیامبر فرا می خوانم; زیرا هم اکنون سنت پیامبر از میان رفته و بدعت ها و احکام ناروا زنده شده است، پس اگر گوش به این پیام فرا دهید و آن را بپذیرید، شما را به راه سعادت رهبری خواهم کرد.” (تاریخ طبری، ج 5 ص 357).
همچنین آن حضرت پذیرش دعوت کوفیان را، به جهت هویت احیاگرانه آن می داند و می فرماید: “ان اهل الکوفة کتبوا الی یسالوننی ان اقدم علیهم لما رجوا من احیاء معالم الحق و اماتة البدع.” (اخبار الطوال ، ج 5)
این هدف بزرگ و خواسته شکوهمند امام حسین (ع)، چون فریادی در دل تاریخ می پیچد و انعکاس آن، دل های حق طلبان و حسینیان را به تپش در می آورد و عزم ها را به حرکت در می آورد و امیدها را زنده می کند. در قرآن “یرجوا الله و الیوم الاخر” آمده است، همچنین آمده است: “فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملًا صالحاً” و نیز آمده است: “یرجون رحمته و یخافون عذابه” و …از اینجا می توان فهمید که امید و امل مساوی با حیات و زندگی وآ سازی است.
آینده پژوهی نیز یک ظرفیت عام بشری است که فرد را قادر میسازد تا در باب آینده بیندیشد، آینده را مدیریت و خلق کند و در مقابل آن واکنش نشان دهد. آینده را میتوان کاوید، به تصرف درآورد، تصویر، ترسیم و حتی خلق کرد و اینها در پرتو امید آفرینی هایی است که از عاشورا تا ظهور امتداد می یابد. انسان با امید و آرزوی واقعی زنده است و فرهنگ عاشورا، این امید واقعی را به کالبد جامعه منتظر و آینده ساز تزریق می کند و راه را نشان می دهد. بر این اساس آینده موعود منتظران حسینی، با امید گره خورده است :
۱- امید به بار نشستن خون های مظلومان کربلا و همه مظلومان عالم؛
۲- امید به پیروزی قطعی خون بر شمشیر و حق بر باطل؛
۳- امید به حفظ اسلام ناب محمدی و حاکمیت مطلق آن بر جهان؛
۴- امید به قرار گرفتن و هدایت آینده در مسیر اراده و خواست الهی؛
۵- امید به شکل گیری نسل های عاشورایی که سازندگان جامعه صالح و منتظر هستند؛
۶- امید به محوریت فرهنگ عاشورا برای مبارزه با تمامی اشقیا و اشرار عالم و ایجاد صلح و معنویت جهانی؛
۷- امید به حرکت مداوم و توفنده جبهه ضد یزیدی تا جبهه ضد سفیانی؛
۸- امید به بالندگی نهال انقلاب حسینی به دست منتظران با رهبری موعود آخرالزمان؛
۹- و امید به انتقام از همه ظالمان و مفسدان و باطل گرایان که گام در مسیر یزید و معاویه گذاشته اند و می گذارند.
این بارقه های امید، میراثی است که از کربلا به عصر ظهور منتقل می شود و بارور می گردد: “یُطهّر اللَّه به الأرض…”؛ “خداوند به وسیله (مهدى)، زمین را طاهر وپاک مى کند” (الغیبة، ص 237، ح 260)و “إذا قام أشرقت الارض بنور ربّها واستغنى العباد من ضوء الشمس”؛ “وقتى که قائم قیام کند، زمین به نور پروردگار روشن مى شود وبندگان به نور خورشید نیازى نخواهند داشت.” (الارشاد، ج 2، ص 48) و “یملأ الارض عدلاً وقسطاً ونوراً وبرهاناً” ؛ “زمین را از عدل، قسط ونور وبرهان آکنده مى سازد” ( الغیبة، ص 237، ح 260). یکی از آرزوهای انسان در طول تاریخ، رسیدن به جامعه ای آرمانی بوده است، تا در آن جامعه همه مردم باهمدلی و محبت در کنار یکدیگر زندگی کنند و در نهایت آسایش، به آرامشی بی دغدغه دست یابند و این خواسته و آرزو فقط در جامعه موعود مهدوی امکان پذیر خواهد بود.
بر این اساس انتظار عاشورایی نیز سه رکن اصلی دارد که از سرمایه معنوی عاشورا سیراب شده و چشم به افق های روشن تحول و دگرگونی در جامعه بشری را دارد:1. ناخشنودى از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛ 2. امید و باور به آینده مطلوب؛ 3. تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب .بر این اساس انتظار واقعی و پویا زمانى فعلیت مى یابد که این سه بعد محقق شود. کسى که هیچ احساس ناخوشایندى نسبت به وضع موجود خود و شرایطى که در آن به سر مى برد ندارد، یا آینده روشنى پیش روى خود نمى بیند و از باور درستى نسبت به امکان تغییر شرایط موجود برخوردار نیست، یا هیچ تلاشى در راه تحقق آینده اى که آن را مطلوب مى داند و رسیدن به هدفى که چشم انتظار رسیدن آن است، نمى کند، هرگز نمى تواند در زمره منتظران باشد .
باید دانست که خود به خود امید به وجود نمی آید، بلکه به وسیله تجربه های مختلف تقویت می شود و قابل یادگیری است. امید نیروبخش است و سرمایه بیکران معنوی برای یک ملت است و چه امیدی بالاتر از این که انسان هم چشم انتظار آینده روشن باشد و هم خودش در فرآیند شکل گیری آن قرار گیرد. این امید آفرینی نباید در سطح محدودی باقی بماند و همان طور که پیام عاشورایی امام حسین جهانی شده است، امید آفرینی و آینده سازی آن نیز باید جهانی شود. یکی از شرایط ظهور حضرت مهدی(عج) آن است که افکار عمومی مردم جهان برای ایجاد حکومت توحید و عدل و صلح عمومی و به کار بستن برنامه های الهی کاملا مهیا باشد. لذا منتظران وظیفه دارند، محاسن و زیبایی های آرمان شهر زمان ظهور آن حضرت را به گوش جهانیان برسانندو با ترسیم زیبایی وخوبی های این شهر آرمانی مردم را امید وار کنند ومحیط را برای ظهور آن حضرت آماده سازند.
عاشورا و محرم های ما، باید محرم های ظهور ساز باشد؛ باید عاشوراهای آگاهی بخشی به جهان باشد؛ باید از دایره تنگ خرافات و انحرافات و سلیقه های شخصی خارج گردد و امید آفرینی مثبت در دل های جهانیان ایجاد کند. بخش مهمی از جهان آماده یاریگری منجی موعود و مصلح کل است؛ به شرطی که اینان نیز حسینی گردند و راه عاشورائیان را ادامه دهند. ما نیز که مدعی حسینی بودن و منتظر بودن هستیم، باید کار حسینی انجام دهیم تا جامعه مهدوی را درک کنیم.
یادداشت به قلم حجت الاسلام رحیم کارگر، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی