اختراع جلیلی دولتِ آویزان است نه سایه

عصراسلام: اسمش را دولت سایه گذاشته‌اند اما ربطی به shadow cabinet پیدا نمی‌کند، شعارش یاری دادن و همکاری است اما هیچ زمینه‌ای برای شکل دادن coalition government ندارد. 

دولت سایه‌ای که جلیلی اختراع کرده فقط توسط هوادارانش فهمیده می‌شود. با دیدگاه‌های دولت مخالف است و کاملا در سوی مقابل قرار دارد اما پس از بدترین عملکردها در مدیریت کشور هم کوچک‌ترین اقدامی برای برکناری و حتی اعتراضِ صریح انجام نداده. روحانی فقط اعلام نکرده که قصد ویرانی دارد اما جلیلی همچنان بر ادعای کمک پافشاری می‌کند.    

جلیلی چون در موقعیتی نیست که مثل بعضی شخصیت‌ها حق و سهمی در کابینه پیدا کند خودش را با ترفندی شگرف به وضعیت موجود گره زده؛ که دنبال دولت برود و طبق دیدگاه‌های خودش حرف‌هایی بزند که کارکرد رسانه‌ای دارد. دولت فرار می‌کند و از ارتباط کراهت دارد و حتی ناسزا می‌پراکند اما جلیلی قصد شنیدن ندارد و تبلیغات خودش را ادامه می‌دهد. 

نشنیدن را باید جزو ویژگی‌های اصلی جلیلی و طرفدارانش در نظر بگیریم. چون مواجهه‌شان با سیاست سراسر اعتقادی است مشی خودشان را هم به امر الهیاتی تبدیل می‌کنند و بدون اینکه به شرایط و واقعیت‌ها اهمیت بدهند هر روشی که بتواند حضورشان در صحنه را نشان بدهد توجیه می‌کنند. واکنش‌های کلیشه‌ای به نقد نیز بی‌ارتباط به همین نشنیدن نیست. 

نکته تأسف‌بار سوء استفاده از مقدسات برای توجیه شعارها و ادعاهای جلیلی با استناد به کمک خواستن خلفا از امیرالمومنین (ع) است. روشن است که خلفا خودشان از دیگر صحابه کمک و مشورت می‌خواستند و توهین‌هایی که روحانی به منتقدین می‌کند در کار نبوده. ضمن اینکه این استنادهای پوچ با مشی خود رهبر انقلاب با بنی‌صدر متناقض است.

دولت سایه جلیلی که جایگزین مناسب آن در فارسی دولت آویزان است خلاصه می‌شود به خود ا‌و و چند نفر از اطرافیانش. آنقدر هم بی‌خاصیت و خنثی بوده که هیچ واکنشی را موجب نشده نه کسی مخالفت می‌کند نه تأیید یا حمایت جدی در کار است. تلاشِ این نقد هم جلب توجه به آن به عنوان شاهدی برای بی‌منطقی و ورشکستگی سیاسی در ایران است. 

کسی که چنین اشتباه کودکانه‌ای در انتخابِ مفهوم می‌کند و اصطلاح موجود سیاسی را به معنای دلخواه برمی‌گرداند آگاهی سیاسی خودش را زیر سوال برده. کسی که خودش را در وضعیتی غیرموثر و تحقیرآمیز تبلیغ می‌کند صلاحیتش برای نقد سیاسی هم با چالش مواجه می‌شود. حیرت‌آور است که چنین شخصیتی برای عده‌ای نقش اصلح اعتقادی را بازی می‌کند.

دانشطلب