پرسش:
ارزش و مفهوم شهید و شهادت را با استفاده از قرآن کریم و احادیث نورانی تبیین نمایید. آیا سربازی که در درگیری با اشرار و قاچاقچیان و یا در اثر درگیری با منافقان جان خود را از دست میدهد و یا در هنگام مأموریت بر اثر تصادف کشته میشود، بنابر تعالیم اسلام شهید محسوب میشود؟
پاسخ:
شهید و شهادت در لغت به معنای شهود یا حضور است و شاهد و شهید یعنی حاضر و جمع آن شهدا است. (1) در مجمع البحرین آمده است: شهادت یعنی کشته شدن در راه خدا. وجه تسمیه چنین قتلی به شهادت، بدین جهت است که ملائکه رحمت بدین صحنه حضور یابند و بر این وجه، شهید به معنای شهود است، یا بدین سبب که خدا و فرشتگانش به دخول شهید به بهشت گواهی دهند و یا بدین لحاظ که شهید به همراه انبیا در قیامت بر دیگر امم گواهی دهند و یا چون شهید زنده و حاضر است، به موجب آیه: “احیاء عند ربهم یرزقون؛ (2) شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند”، و یا به این جهت که وی به شهادت حق قیام نمود تا کشته شد.(3)
در تفسیر نمونه نیز آمده است: اطلاق “شهید” از ماده “شهود” بر آنها یا به خاطر حضور رزمندگان اسلام در میدان نبرد با دشمنان حق است، یا به خاطر این که در لحظه شهادت، فرشتگان رحمت زا مشاهده میکنند، و یا به خاطر مشاهده نعمتهای بزرگی است که برای آنها آماده شده و یا به جهت حضورشان در پیشگاه خداوند است، آنچنانکه در سوره آل عمران میفرماید: “هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدهاند مردگانند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند”.(4)
همیشه در تاریخ ملتها روزهایی پیش میآید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان، بسیاری از خطرات برطرف نمیشود، و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمیماند. این جا است که گروهی مؤمن و ایثارگر باید به میدان آیند و با نثار خون خود از آیین حق پاسداری کنند. در منطق اسلام به این گونه افراد “شهید” گفته میشود.
در اسلام کمتر کسی به پایه و عظمت شهید میرسد؛ شهیدانی که آگاهانه و با اخلاص نیت به سوی میدان نبرد حق و باطل رفته، و آخرین قطرات خون پاک خود را نثار میکنند.
درباره مقام شهیدان، روایات عجیبی در منابع اسلامی دیده میشود که حکایت از عظمت فوقالعاده ارزش کار شهیدان میکند. در روایتی از رسول گرامی (ص) میخوانیم: “در برابر هر نیکی، نیکی بهتری وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد که برتر از آن چیزی متصور نیست”.(5)
در روایت دیگری از امام زین العابدین (ع) میخوانیم: “هیچ قطرهای محبوب تر در پیشگاه خدا، از دو قطره نمیباشد: “1 – قطره خونی که در راه او ریخته میشود. 2 – قطره اشکی که در تاریکی شب از خوف خدا جاری میگردد و فقط به این قطره اشک، خدا اراده شده باشد”.(6)
اگر تاریخ اسلام را ورق زنیم، میبینیم قسمت مهمی از افتخارات را شهیدان آفریده و بخش عظیمی از خدمت را آنان کردهاند. نه تنها دیروز، امروز نیز فرهنگ سرنوشت ساز “شهادت” است که لرزه بر اندام دشمنان میفکند، و آنها را از نفوذ در دژهای اسلام مأیوس میکند.
بدون شک “شهادت” یک هدف نیست؛ هدف پیروزی بر دشمن و پاسداری از آیین حق است، اما پاسداران باید آن قدر آماده باشند که اگر در این مسیر، ایثار خون لازم شود، از آن دریغ ندارند، و این معنای امت شهید پرور است، نه این که شهادت را به عنوان یک هدف طلب کنند.
در جواب سؤال دوم پاسخ را چنین طرح میکنیم: شهادت در فرهنگ اسلام دو معنای متفاوت دارد:
1 – معنای خاص.
2 – معنای گسترده و عام.
معنای خاص، کشته شدن در معرکه جنگ در راه خدا است که احکام خاص در فقه اسلامی دارد، از جمله عدم نیاز شهید به غسل و کفن، بلکه با همان لباس خونین دفن میشود.
معنای وسیع شهادت آن است که انسان در مسیر انجام وظیفه الهی کشته شود، یا بمیرد، همان سربازی که در درگیری با اشرار و یا با منافقان به درجه رفیع شهادت رسیده است. هر کس در حین انجام چنین وظیفهای به هر صورت از دنیا برود، “شهید” است.
در روایات اسلامی آمده است که چند گروه شهید از دنیا میروند:
1 – از پیامبر گرامی (ص) نقل شده: “کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است”. (7)
2 – حضرت علی (ع) میفرماید: “کسی که در بستر از دنیا رود، اما معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر (ص) او و اهلبیتش (ع) را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است”. (8)
3 – در حدیث دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم: “کسی که برای دفاع از مال خود در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود، شهید است”. (9)
هم چنین کسان دیگری که در مسیر حق کشته میشوند یا میمیرند.
از این جا عظمت فرهنگ اسلامی و گسترش آن روشن میشود.
جواب را با حدیثی از امام رضا (ع) به پایان میبریم: او از پدرانش، از رسول خدا (ص) نقل میکند:
“نخستین کسی که داخل بهشت میشود، شهید است”. (10)
پینوشتها:
1 – لسان العرب به نقل از بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ج 2، ص 1339، کلمه شهید و شهادت.
2 – آل عمران (3) آیه 169.
3 – شیخ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج الربع الثانی، ص 553.
4 – آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 21، ص 405.
5 – بحارالانوار، ج 97، ص 15، چاپ بیروت.
6 – همان، ج 97، ص 10، حدیث 16.
7 – سفینه البحار، ج 1، ماده “شهد” ص 720 چاپ قدیم.
8 – نهج البلاغه، خطبه 19، آخر خطبه.
9 – سفینةالبحار، ج اول، ماده “شهد” چاپ قدیم.
10 – بحارالانوار، ج 71، ص 272؛ تفسیر نمونه، ج 21، ص 403 – 408، با تلخیص و برداشت.