دوست گرامی. پرسش، کلید گنج دانایی است، آنچه باعث می شود انسان از سایر حیوانات متمایز گردد، عقل او است که پرورش آن در سایه پرسشگری و پرسیدن به دست خواهد آمد.
مولوی: سایه حق بر سر بنده بود عاقبت جوینده یابنده بود.
پرسش، نقطة شروع و مبدأ جهش فکری است. کسی که نمی پرسد و نمی داند که باید بپرسد، در جهل همیشگی باقی خواهد ماند. اصولاً یکی از ویژگی های انسان سوال کردن است چون حیوان هرگز سوال نمیکند، شک کردن و سوال کردن خاصیت انسانی است.
قرآن کریم می فرماید: و ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی می کردیم، نفرستادیم! (همه انسان بودند و از جنس بشر!) اگر نمی دانید، از آگاهان بپرسید. برخلاف برخی از مذاهب و مکاتب که پیروان خود را به پیروی کورکورانه دعوت می کنند واز آنان می خواهند تا بدون تفکر و سؤال، عقاید آنان را بپذیرند و یا اساساً سؤال کردن درباره مسائل دینی و اعتقادی را ممنوع دانسته و مایه کفر به شمار آورده اند، در مکتب اهل بیت (ع) نه تنها سؤال کردن و بحث و گفتگو درباره مسائل مهم و زیربنایی دین ممنوع نیست که شایسته تشویق نیز هست.
امام رضا (ع) در این باره می فرمایند: العلم خزائن و مفاتیحه السوال، فاسئلوا یرحکُمُ الله؛ دانش چونان گنجینه های در بسته ای است که سؤال و پرسش کلید آن است، پس درباره مسائل مختلف علمی سؤال کنید تا مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید. علی (ع) میفرماید: القلوب أقفال و مفاتحها السؤال؛ قلب ها بسته شده و کلید آن سؤال است.
یکی از مهم ترین ویژگی های امام علی(ع)، سؤول بودن ایشان بوده است. سَؤول صیغة مبالغه از سؤال، به معنی بسیار پرسشگر است، خود آن حضرت می فرماید: إِنَّ رَبِّی وَهَبَ لِی قَلْباً عَقُولًا وَ لِسَاناً سَئُول؛ً همانا پروردگارم به من قلبی بسیار عاقل و زبانی بسیار پرسشگر عنایت کرده است.
امیر مؤمنان نه تنها پرسشگر عاقلی بود؛ بلکه خود مجیب ناطقی نیز بود که مردم را به پرسشگری دعوت کرده، مکرراً می فرمودند: سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُون؛ از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید. امام نه تنها پرسیدن را عیب نمی داند؛ بلکه به صراحت ما را به پرسشگری دعوت می کند: سَلْ مَا لابُدَّ لَکَ مِن عِلمِه؛ از چیزهایی که ناچاری بدانی، بپرس!
پرسشگری در اسلام تا جایی اهمیت دارد که پیشوایان دینی، اهل ایمان را به برگزاری مجالس علمی و پاسخ به سوالات دینی تشویق نموده اند. از آن جمله امام رضا(ع) فرمودند: فانّه یُؤجَرُ فیه اربعةٌ: السّائل و المُعلّمُ و المُستَمِعُ و المُجیُب له؛ چهار نفر در ضمن گفتگوهای علمی دینی پاداش دریافت می کنند: سؤال کننده، معلم (اداره کننده و داور بحث)، شنونده و پاسخ دهنده. امام باقر(ع) شعرى دارد و می فرماید: شِفَاءُ الْعَمَى طُولُ السُّؤَالِ وَ إِنَّمَا – تَمَامُ الْعَمَى طُولُ السُّکُوتِ عَلَى الْجَهْل؛ شفاى نابینایى باطنی سؤال کردن بسیار است و تمام نابینایى در سکوت طولانی است.
امام صادق(ع) فرمود: إِنَّمَا یَهْلِکُ النَّاسُ لِأَنَّهُمْ لَا یَسْأَلُونَ؛ جز این نیست که مردم هلاک می شوند، به خاطر این که سوال نمی کنند. بدبختى مردم براى این است که نمیپرسند، عمرى ممکن است غسل بلد نباشد یا نمازش غلط باشد، ولى سوال نمی کند. یا مریض است از دکتر نمیپرسد. برای انتخاب های مهم خود با کسی که علم و تجربه دارد، مشورت نمی کند.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: سقوط امت بوسیله چند گروه از مردم است که یکى از آنها نادانی است که از آموختن پرهیز دارد. نمیداند ولى ننگ دارد که بپرسد. (جاهل یستنکف أن یتعلم(
اصولاً میزان رشد انسانها به سؤال است. در روایت آمده: روز قیامت دانشمندان از مردم شکایت میکنند و میگویند: من در میان مردم بودم، ولى از من سؤال نمیکردند. امام صادق (ع) فرمودند: ثَلاثَةٌ یَشکونَ إلَى اللّهِ عَزَّوجَلَّ : مَسجِدٌ خَرابٌ لا یُصَلّی فیهِ أهلُهُ ، وعالِمٌ بَینَ جُهّالٍ ، ومُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَیهِ الغُبارُ لا یُقرَأُ فیهِ؛
سه چیزند که به خداوند عز و جل شکایت مى برند : مسجد خراب شده اى که مردمش در آن نماز نمى گزارند ، و فرد دانا در میان نادانان ، و قرآنى که رها شده و غبار گرفته و تلاوت نمى شود. بر این اساس شرکت در گفتگوهای علمی بویژه در راستای پاسخ به مسائل و روشن شدن عقاید اسلامی از جمله اعمال نیکو و پر اجری است که توصیه مؤکّد پیشوایان دینی بویژه نزد شیعیان است.
مولوی: سایه حق بر سر بنده بود عاقبت جوینده یابنده بود.
پرسش، نقطة شروع و مبدأ جهش فکری است. کسی که نمی پرسد و نمی داند که باید بپرسد، در جهل همیشگی باقی خواهد ماند. اصولاً یکی از ویژگی های انسان سوال کردن است چون حیوان هرگز سوال نمیکند، شک کردن و سوال کردن خاصیت انسانی است.
قرآن کریم می فرماید: و ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی می کردیم، نفرستادیم! (همه انسان بودند و از جنس بشر!) اگر نمی دانید، از آگاهان بپرسید. برخلاف برخی از مذاهب و مکاتب که پیروان خود را به پیروی کورکورانه دعوت می کنند واز آنان می خواهند تا بدون تفکر و سؤال، عقاید آنان را بپذیرند و یا اساساً سؤال کردن درباره مسائل دینی و اعتقادی را ممنوع دانسته و مایه کفر به شمار آورده اند، در مکتب اهل بیت (ع) نه تنها سؤال کردن و بحث و گفتگو درباره مسائل مهم و زیربنایی دین ممنوع نیست که شایسته تشویق نیز هست.
امام رضا (ع) در این باره می فرمایند: العلم خزائن و مفاتیحه السوال، فاسئلوا یرحکُمُ الله؛ دانش چونان گنجینه های در بسته ای است که سؤال و پرسش کلید آن است، پس درباره مسائل مختلف علمی سؤال کنید تا مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید. علی (ع) میفرماید: القلوب أقفال و مفاتحها السؤال؛ قلب ها بسته شده و کلید آن سؤال است.
یکی از مهم ترین ویژگی های امام علی(ع)، سؤول بودن ایشان بوده است. سَؤول صیغة مبالغه از سؤال، به معنی بسیار پرسشگر است، خود آن حضرت می فرماید: إِنَّ رَبِّی وَهَبَ لِی قَلْباً عَقُولًا وَ لِسَاناً سَئُول؛ً همانا پروردگارم به من قلبی بسیار عاقل و زبانی بسیار پرسشگر عنایت کرده است.
امیر مؤمنان نه تنها پرسشگر عاقلی بود؛ بلکه خود مجیب ناطقی نیز بود که مردم را به پرسشگری دعوت کرده، مکرراً می فرمودند: سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُون؛ از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید. امام نه تنها پرسیدن را عیب نمی داند؛ بلکه به صراحت ما را به پرسشگری دعوت می کند: سَلْ مَا لابُدَّ لَکَ مِن عِلمِه؛ از چیزهایی که ناچاری بدانی، بپرس!
پرسشگری در اسلام تا جایی اهمیت دارد که پیشوایان دینی، اهل ایمان را به برگزاری مجالس علمی و پاسخ به سوالات دینی تشویق نموده اند. از آن جمله امام رضا(ع) فرمودند: فانّه یُؤجَرُ فیه اربعةٌ: السّائل و المُعلّمُ و المُستَمِعُ و المُجیُب له؛ چهار نفر در ضمن گفتگوهای علمی دینی پاداش دریافت می کنند: سؤال کننده، معلم (اداره کننده و داور بحث)، شنونده و پاسخ دهنده. امام باقر(ع) شعرى دارد و می فرماید: شِفَاءُ الْعَمَى طُولُ السُّؤَالِ وَ إِنَّمَا – تَمَامُ الْعَمَى طُولُ السُّکُوتِ عَلَى الْجَهْل؛ شفاى نابینایى باطنی سؤال کردن بسیار است و تمام نابینایى در سکوت طولانی است.
امام صادق(ع) فرمود: إِنَّمَا یَهْلِکُ النَّاسُ لِأَنَّهُمْ لَا یَسْأَلُونَ؛ جز این نیست که مردم هلاک می شوند، به خاطر این که سوال نمی کنند. بدبختى مردم براى این است که نمیپرسند، عمرى ممکن است غسل بلد نباشد یا نمازش غلط باشد، ولى سوال نمی کند. یا مریض است از دکتر نمیپرسد. برای انتخاب های مهم خود با کسی که علم و تجربه دارد، مشورت نمی کند.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: سقوط امت بوسیله چند گروه از مردم است که یکى از آنها نادانی است که از آموختن پرهیز دارد. نمیداند ولى ننگ دارد که بپرسد. (جاهل یستنکف أن یتعلم(
اصولاً میزان رشد انسانها به سؤال است. در روایت آمده: روز قیامت دانشمندان از مردم شکایت میکنند و میگویند: من در میان مردم بودم، ولى از من سؤال نمیکردند. امام صادق (ع) فرمودند: ثَلاثَةٌ یَشکونَ إلَى اللّهِ عَزَّوجَلَّ : مَسجِدٌ خَرابٌ لا یُصَلّی فیهِ أهلُهُ ، وعالِمٌ بَینَ جُهّالٍ ، ومُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَیهِ الغُبارُ لا یُقرَأُ فیهِ؛
سه چیزند که به خداوند عز و جل شکایت مى برند : مسجد خراب شده اى که مردمش در آن نماز نمى گزارند ، و فرد دانا در میان نادانان ، و قرآنى که رها شده و غبار گرفته و تلاوت نمى شود. بر این اساس شرکت در گفتگوهای علمی بویژه در راستای پاسخ به مسائل و روشن شدن عقاید اسلامی از جمله اعمال نیکو و پر اجری است که توصیه مؤکّد پیشوایان دینی بویژه نزد شیعیان است.