طلسمات

خانه » همه » مذهبی » استفادۀ بیش ‌از حد از ایموجی‌ها زبانمان ‌را تنبل می‌‌کند

استفادۀ بیش ‌از حد از ایموجی‌ها زبانمان ‌را تنبل می‌‌کند

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - استفادۀ بیش ‌از حد از ایموجی‌ها زبانمان ‌را تنبل می‌‌کند
عصراسلام: نظام آوایی زبان در یک تقسیم‌بندی دو بخش دارد: ۱. عناصر زنجیری؛ ۲. عناصر زبرزنجیری.

عناصر زنجیری متشکل‌اند از همخوان‌ و واکه یا همان صامت و مصوت. این عناصر همان‌طور که از نامشان برمی‌آید زنجیرۀ کلام را تشکیل می‌دهند، یعنی همخوان‌ها و واکه‌ها، طبق الگوی آوایی هر زبان، کنار هم قرار می‌گیرند و آرایش واژگانی می‌یابند و کلام را می‌سازند.

در کنار عناصر زنجیری، عناصر و ویژگی‌های دیگری هم هستند که به همخوان‌ها و واکه‌ها افزوده می‌شوند، اما فرای این زنجیره عمل می‌کنند. گاهی معنای زنجیره را تغییر می‌دهند و گاهی یک معنای پیرازبانی (تعجب، کنایه و نظایر آن‌ها) به زنجیره می‌افزایند. به همین دلیل به آن‌ها زبرزنجیری می‌گویند. این عناصر دیرش، بسامد پایه، شدت و سکوت هستند که در قالب کشش، تکیه، آهنگ، و مکث عمل می‌کنند.

«کشش» ادراک شنونده است از دیرش و یا مدت‌زمان تولید یک آوا. کشش مشخصۀ ممیز واکه‌های فارسی نیست، یعنی اگر واکه‌های کوتاه کشیده یا واکه‌های کشیده کوتاه تلفظ شوند جفت کمینه تشکیل نمی‌دهند. در همخوان‌ها هم به‌جز اندکی از واژه‌های تشدیددار (مانند حلال و حلّال، کره و کرّه، بنا و بنّا و…) نقش تقابل‌دهنده ندارد.

«مکث» وقفه‌ای است که در جریان گفتار رخ می‌دهد و معمولاً به‌همراه سایر ویژگی‌هایی آوایی مرزهای دستوری را مشخص می‌کند. مثالش همان دو جملۀ معروف است: «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید» و «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید».

«تکیه» دو نوع است: 
(۱) «تکیۀ واژگانی» برجستگی یک هجا نسبت به دیگر هجاها در یک واژه است. این نوع تکیه را به‌خاطر آشنایی‌مان با زبان انگلیسی می‌شناسیم، چون تشخیص و تمایز کلمات انگلیسی در مواردی با همین تکیه است. تکیۀ واژگانی در فارسی به‌جز در چند جفت‌واژه ممیز نیست، مانند گویا (ناطق) و گویا (ظاهراً)، ولی (قیم) و ولی (اما) و نظایر آن‌ها. 
(۲) «تکیۀ زیر و بمی» یا تکیۀ هسته‌ای برجستگی هجای تکیه‌برِ یک واژه در واحدهای بزرگ‌تر از واژه است. جایگاه تکیۀ زیر و بمی بستگی به این دارد که گوینده می‌خواهد چه چیزی را در جمله برجسته کند.

«آهنگ» تغییرات زیر و بمی در واحدهای بزرگ‌تر از واژه است که دست‌کم چهار نقش مهم ایفا می‌کند: متمایز کردن انواع جملات (خبری و پرسشی و…) از یکدیگر، مشخص کردن مرز واحدهای دستوری (مرز گروه‌ها، بندها، و جمله‌ها)، برجسته کردن یک عنصر در پاره‌گفتار، و نقش پیرازبانیِ منعکس کردن نگرش گوینده (تعجب، کنایه و…) به موضوع مورد گفت‌وگو.

این عناصر در گفتار وجود دارند و ما به‌راحتی از آن‌ها استفاده می‌کنیم. کسانی که در کار سخنرانی و خطابه موفق‌ترند معمولاً از این عناصر بهتر و بجاتر استفاده می‌کنند. اما عناصر زبرزنجیری در نوشتار غایب‌اند. یکی از دلایلی که سوءتفاهم‌ها و سوءبرداشت‌ها در گفت‌وگوهای مجازی بسیار بیشتر از زبان گفتار است همین است که عناصر زبرزنجیری در این چت‌ها غایب است. مخاطبِ پیام نمی‌داند این جملات را با چه لحنی بخواند و طبیعتاً با لحنی خنثی می‌خواند و سوءتفاهم‌ها از همین‌جا برمی‌خیزند. 

فرض کنیم در یک روز شلوغ دوستمان پیام بدهد که می‌شود فلان کتابی که به من قرض داده بودی چند روز بیشتر پیشم بماند. و تو در جواب بگویی آره یا بله. احتمالاً پیام بعدی دوستمان این خواهد بود: «چیزی شده؟» یا «از من ناراحتی؟». در این‌گونه مواقع احتیاج به نمادهایی داریم که لحن را نمایان کند. ایموجی‌ها یا همان شکلک‌ها به‌نوعی می‌خواهند غیاب برخی زبرزنجیزی‌ها را جبران کنند. وقتی در کنار جملاتمان از این شکلک‌ها استفاده می‌کنیم درواقع می‌خواهیم به مخاطب بگوییم این جمله را با چه احساس و نگرشی بخواند، یا در کنار آن جمله احساس دیگرمان را هم بداند.

اما آیا شکلک‌ها می‌توانند از پس این کار به‌خوبی بربیایند؟ واقعیت این است که شکلک‌ها در رساندن این امر ناتوانی‌ها و نارسایی‌هایی دارند، چون در بهترین حالت فقط بخشی از آن را بازنمایی می‌کنند. علاوه‌ بر این، استفادۀ بیش‌ازحد از این شکلک‌ها زبانمان را تنبل یا لااقل ایستا می‌کند. در این صورت، برای جلوگیری از تنبلی ذهن، می‌توانیم با روش دیگری به‌جز شکلک لحنمان را منتقل کنیم؟

مرحوم ابوالحسن نجفی در جایی گفته بود مترجم و نویسندۀ خوب کسی است که چگونه خواندنِ متنش را از نحو و چینش کلماتش بفهمیم (قریب به مضمون). پس، در نوشتار، نحو کلام و انتخاب کلمات و چینش آن‌هاست که آهنگ را می‌سازد. به نظر می‌آید فضای مجازی فرصت خوبی است برای تمرین همین نوع نوشتن، اینکه سعی کنیم از این شکلک‌ها کمتر و در جای خود استفاده کنیم و به‌جایش از خودِ کلمات برای بیان نگرش‌ها و احساساتمان کمک بگیریم. به‌کارگرفتن این رویه زبان نوشتار را قوی‌تر و زمینه را برای بروز خلاقیت‌های کلامی‌ و زبانی‌ هموارتر می‌کند.
سجاد سرگلی
کانال زبان شناسیک

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد