طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اسرائیل و غزه؟

اسرائیل و غزه؟


اسرائیل و غزه؟

۱۳۹۳/۰۵/۲۰


۹۳ بازدید

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، جنگ رژیم صهیونیستی با غزه را باید در راستای تلاش این رژیم برای تسلط کامل بر سرزمین فلسطین و یهودی سازی آن و در ادامه گسترش محدوده این سرزمین به منطقه نیل تا فرات دانست . در این میان رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ تا کنون بارها به سرزمین های فلسطینیان حمله کرده است و حمله به نوار ۳۶۰ کیلومتر مربعی غزه نیز نه اولین تجاوز این رژیم به سرزمین فلسطینیان بوده است و مسلما با توجه به جاه طلبی های این رژیم ، آخرین آنها هم نخواهد بود .

دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، جنگ رژیم صهیونیستی با غزه را باید در راستای تلاش این رژیم برای تسلط کامل بر سرزمین فلسطین و یهودی سازی آن و در ادامه گسترش محدوده این سرزمین به منطقه نیل تا فرات دانست . در این میان رژیم صهیونیستی از سال 1948 تا کنون بارها به سرزمین های فلسطینیان حمله کرده است و حمله به نوار 360 کیلومتر مربعی غزه نیز نه اولین تجاوز این رژیم به سرزمین فلسطینیان بوده است و مسلما با توجه به جاه طلبی های این رژیم ، آخرین آنها هم نخواهد بود . با این حال این رژیم که توانسته است بخشی از فلسطینیان را در کرانه باختری به میز مذاکره بکشاند و حتی توسط نمایندگان این جریانات به سرکوبی جریان مقاومت بپردازد ، به دنبال استقرار اکثریت هواداران مقاومت فلسطینی در منطقه غزه اقدام برای اشغال کامل این سرزمین و یا حداقل نابودی جریان مقاومت و سلاح های آن را آغاز کرد . در همین راستا این رژیم در جریان جنگ های 22 روزه ، 11 روزه و هشت روزه و سرانجام جنگی که تا کنون بیش از سی روز به طول کشیده است اقداماتی در جهت تسلط کامل بر این منطقه و نابودی مقاومت فلسطینی کرده است که به یاری خداوند متعال تاکنون ناکام مانده است . اما در پاسخ به سوال اولی که مطرح کرده اید ابتدا باید اشاره نماییم که با توجه به هدف شوم و پلیدی که رژیم صهیونیستی از تشکیل دولت جعلی این رژیم در سر داشته و بخشی از نقشه خود را هم در قالب اشغال بخش اعظم سرزمین فلسطینیان و اخراج ساکنان آن اجرایی کرده است به سادگی می توان دریافت که در صورتی که این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم بود قطعا از نابودی آن دریغ نمی کرد کما اینکه آرزوی نابودی این بخش از خاک سرزمین فلسطین ، همچنان یکی از آرزوهای صهیونیست ها می باشد و حتی طرح هایی در این زمینه ریخته شده است (در این زمینه رک : یادداشت معاون رئیس پارلمان رژیم صهیونیستی ، http://jahannews.com/vdcdjf0skyt05x6.2a2y.html ) با این حال آنچه فعلا در عرصه عمل مشهود و عیان است ناتوانی این رژیم از انجام اقدامات وسیع تر ، علیرغم تمامی جنایت هایی است که در طی چندین هفته اخیر و نیز جنگ های سال های اخیر در این منطقه از سوی رژیم صهیونیستی صورت گرفته است که در مجموع بر ناکامی این رژیم از پیشبرد اهداف مد نظر و تحقق رویاهای خود در نابودی غزه دارد . البته می توان تصور کرد که این رژیم در رویاهای خود با توسل به جنگ افزارهای کشتار جمعی و یا اقدامات سبعانه دیگری که جز از این رژیم و حامی اصلی آن یعنی آمریکا از هیچ دولت دیگری بر نمی آید تلاش کند تا به یک نسل کشی واقعی با مقیاس بسیار بالا در این منطقه دست بزند ولی واقعیت این است که عوامل متعددی مانع از عملی شدن چنین ایده هایی از سوی این رژیم دارد که از جمله آنها باید به عوامل زیر اشاره کرد : 1 – ناتوانی در ورود زمینی به غزه که مانع از کامیابی این رژیم از هر گونه اقدام جنایتکارانه در اخراج مردم بی بی گناه و مظلوم این شهر از خانه و کاشانه خود به سبک اخراج میلیونها فلسطینی مناطق دیگر اشغال شده در طی بیش از شش دهه گذشته شده است که این ناتوانی به مدد مقاومت جانانه ای بود که جریان مقاومت ضد صهیونیستی در طول جنگ های اخیر در برابر اشغالگران صهیونیست از خود نشان داد. 2 – ترس از واکنش های احتمالی جریان مقاومت به ویژه با توجه به اینکه قدرت واقعی مقاومت ، به هیچ وجه برای این رژیم آشکار نیست و همین مساله نیز تصمیم گیری در باره ادامه جنگ با غزه را برای این رژیم مشکل کرده است . به ویژه اینکه همین حجم از واکنش های مقاومت که در برابر توان تخریبی ارتش این رژیم ، قابل مقایسه نیست ، ضربات خرد کننده ای بر پیکر رژیم صهیونیستی وارد کرده است که با توجه به نا امن شدن خاک فلسطین برای مهاجران اشغالگر و افزایش تقاضا برای بازگشت این مهاجران و یا امتناع فراری ها از بازگشت به سرزمین های اشغالی ، حتی موجودیت این رژیم را که بر پایه مهاجرات یهودیان سایر مناطق جهان شکل گرفته است مورد تهدید قرار داده است . 3 – ترس از واکنش افکار عمومی و گسترده شدن نفرت جهانیان از این رژیم به ویژه با توجه به رشد رسانه های مستقل در سال های اخیر و انعکاس واقعیت ها توسط این رسانه ها و عدم امکان سانسور جنایات این رژیم که باعث شده است تا این رژیم علاوه بر شکست در عرصه میدانی در دادگاه وجدان های عمومی جهانی ، به یک بازنده واقعی تبدیل شده و حتی در عرصه دیپلماسی نیز به دلیل فشار افکار عمومی ملت ها بر دولت ها ، در انزوا قرار گیرد که چنین روندی در کشورهای آمریکای لاتین که امروزه به یکی از اصلی ترین کانون های حمایت مردم و دولت این کشورها از مردم مقاوم و صبور غزه تبدیل شده است به وضوح قابل مشاهده است. 4 – ترس از واکنش های احتمالی مردم کرانه باختری ، به ویژه پس از توصیه های اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم مسلح شدن ساکنان کرانه باختری همچون نوار غزه . شایان ذکر است رژیم صهیونیستی از طریق رسمیت دادن به نیروهای مشکوکی همچون محمود عباس در کرانه باختری و به مدد اقدامات ضد مقاومت این جریان ، توانسته بود این منطقه را از یک کانون بحران ساز برای رژیم صهیونیستی به منطقه ای امن برای این رژیم تبدیل کند که هر گاه اراده نماید بتواند هر بلایی بر سر منطقه و ساکنانش وارد نماید . چنین روندی باعث شده بود تا اهالی کرانه باختری ، از جریان مقاومت روز به روز دور تر و دورتر شوند ، به ویژه اینکه هر گونه ندای مقاومتی در این منطقه توسط نیروهای محمود عباس ، سرکوب می شد (چنانکه در حال حاضر دهها جوان طرفدار مقاومت در زندانهای دولت خودگران اسیر هستند) و حتی نیازی به سرکوب نیروهای رژیم صهیونیستی نبود . اما با شعله ور شدن آتش جنگ در غزه و سکوت و حتی حمایت تلویحی محمود عباس از جنایات رژیم صهیونیستی در این منطقه ، آتش اعتراضات در منطقه کرانه باختری نیز شعله ور شد و با شهادت دهها فلسطینی در این منطقه ، این آتش شعله ور تر نیز شده است و از آنجا که نسبت مستقیمی میان جنایات این رژیم در غزه با حجم آتش اعتراضات مردمی در کرانه باختری وجود داشت لذا این ترس در رژیم صهیونیستی به وجود آمده است که در صورت دست زدن به اقدامات جنون آمیز بیشتر در قبال مردم غزه ، باعث شود تا کرانه باختری نیز جبهه جدی و جدیدی را در برابر این رژیم باز نماید که در آن صورت کنترل آن به هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود و تبعات آن نیز بسیار بیش تر از تبعات مقاومت فلسطینی در غزه خواهد بود چرا که کرانه باختری دیوار به دیوار سرزمین های اشغالی بوده و تهدیدات امنیتی آن برای رژیم صهیونیستی حتی نیاز به موشک های دوربرد نیز ندارد . 5 – و … . در زمینه علل دفاع حکام کشورهای عربی از رژیم منحوس صهیونیستی نیز می توان به مواردی اشاره کرد همچون گردن ننهادن جریان مقاومت به خواست ها و اهداف ذلت طلبانه حکام عرب ، ترس رژیم های مرتجع عربی از توسعه اسلام سیاسی که به زعم آنان گروه هایی همچون حماس و جهاد اسلامی نماینده آن بوده و تاثیر پذیرفتن این گروه ها از جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان بر ترس این رژیم ها می افزاید ، ارتباطات گسترده حکام عرب با غرب و تلاش آنان برای تامین منافع غرب و نیز طفل نامشروع غرب در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی و عوامل متعدد دیگر که در خلال تحلیل های تحلیل گران می توان به آنها دست یافت . همچنین از غلطیدن برخی حکام عرب در تورهای عوامل جاسوسی صهیونیستی که ریشه در هوس بازی های برخی از این حکام دارد نیز نباید غافل ماند چنانکه مدتی پیش وزیر امور خارجه سابق این رژیم از ارتباطات جنسی خود با برخی حکام عرب و تهیه اسناد در این زمینه که به نوعی منجر به سکوت دائمی این حکام شده است پرده برداشت . البته در این میان حساب اکثریت مردم کشورهای عرب را از حساب حکام این کشورها که ذلیلانه در صدد واقعیت بخشیدن به خواب های شوم صهیونیست ها هستند باید جدا کرد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد