اسرائیل و نفرین دهه هشتم

باراک که یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های رژیم صهیونیستی در مقاله ای که اخیرا در روزنامه عبری زبان”یدیعوت احارنوت” به چاپ رسیده بر اساس یک مقوله قدیمی توراتی تاکید کرد که در طول تاریخ، حکومت های اسرائیل هر گز بیش از ۸۰ سال دوام نداشته وسقوط کرده اند.

صرف نظر از گمانه زنی وپیش بینی این شخصیت سیاسی اسرائیلی اکنون این سوال مطرح است که چه مولفه هائی در سر نگونی رژیم صهیونیستی موثر هستند و ایا حقیقتا این رژیم تا یک دهه اینده محکوم به سقوط خواهد بود؟

واقع امر این است که رژیم اسرائیل به دلیل بر خورداری از توان نظامی بالا قادر به مقاومت در برابر تهدیدهای بیرونی هست، اما مولفه های زیادی در ساختار داخلی وجود دارند که بصورتی خزنده وموریانه ای این رژیم را دچار فروپاشی تدریجی خواهند کرد.

اسرائیل با جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر یکی از جوامع شکننده و غیر منسجم است که دو مولفه امنیت و رفاه موجب شده تا این جمعیت بصورتی مصلحتی اما جزیره ای در کنار هم قرار گیرند.

مساحت جغرافیائی اراضی اشغالی ۱۹۴۸ از ۲۱ هزار کیلومتر مربع تجاوز نمی کند واین مساحت کم با جمعیتی فشرده، ضریب اسیب پذیری این رژیم را افزایش می دهد.

از این جمعیت ۵ میلیون نفری حدود یک ونیم ملیون نفر را فلسطینیان موسوم به ۱۹۴۸ که تابعیت رژیم اسرائیل را پذیرفته اند تشکیل می دهند که این یک تهدید جدی برای ساختار اجتماعی اسرائیل تلقی می شود.

از سه و نیم میلیون یهودی مهاجر دیگر که از یکصد کشور مختلف جهان به اراضی اشغالی مهاجرت کرده اند ۱۵ هزارتن از انان را یهودیان فالاشه ها تشکیل می دهند که به خاطر رنگ پوست آنان، همواره مورد تحقیر قرار می گیرند.

یهودیان فالاشه ها طی ۵۰ سال اخیر از اتیوپی به اراضی اشغالی مهاجرت کرده اند اما با گذشت نیم قرن نتوانستند هویت یهودی خود را حفظ کنند و بارها به دلیل احساس تحقیر سر به شورش بر داشته اند.

اغلب جوانان یهودی فالاشه ها که از روی ناچاری وارد ارتش اسرائیل شده اند در طول سالهای گذشته از دستور فرماندهان خود برای شلیک به سوی مردم فلسطین خود داری کرده اند که این مساله نگرانی فرماندهان نظامی اسرائیل را بر انگیخته.

موضوع دیگر که یک تهدید جدی برای اینده رژیم صهیونیستی بشمار میرود این است که جامعه یهودی در فلسطین اشغالی اساسا به دو تبار” سفاردیم ها” و”اشکنازیها ” تقسیم می شوند که سفاردیم ها در مرتبه سیاسی و اجتماعی پائین تری قرار دارند.

اشکنازیها که از اروپا وامریکا به اراضی اشغالی مهاجرت کرده اند به دلیل دارا بودن امتیاز تحصیلات دانشگاهی بالا در کشورهای مبداء اغلب پست های کلیدی را در بدنه حاکمیتی اسرائیل اشغال کرده اند.

در حالی که سفاردیم ها که از کشورهای اسیای میانه، دریای خزر و روسیه مهاجرت کرده اند به دلیل مرتبه علمی و تحصیلات پائین به عنوان شهروند درجه دو تلقی می شوند.

بیش از ۴۲ درصد از یهودیان ساکن اراضی اشغالی نمی توانند به زبان عبری تکلم کنند و از این رو همواره در درون شهرکها بصورت جزیره ای زندگی می کنند زیرا قادر به بر قراری ارتباط کلامی با محیط پیرامونی خود نیستند.

در واقع یکی از دلایل مهم شهرک سازی در اراضی اشغالی که طبیعتا با الگوهای شهر نشینی ثابت تفاوت زیادی دارد همین نا توانی ساکنان این شهرک ها در بر قراری رابطه با سایرقشرهای یهودی است.

مثلا یهودیانی که از فرانسه به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند به این دلیل که تنها به زبان فرانسوی صحبت می کنند در یک شهرک، و یهودیانی که مثلا از روسیه، مهاجرت کرده اند و تنها قادرند به زبان روسی صحبت کنند، در شهرک دیگری زندگی می کنند .

بر این اساس مسولین اسرائیلی ناچارند به جای شهر سازی سیاست شهرک سازی را دنبال کنند زیرا امکان همزیستی بین یهودیان که دارای فرهنگهای متفاوتی هستند در یک شهر، وجود ندارد.

با این حال علیرغم شکاف های فرهنگی موجود، دو مولفه مهم امنیت و رفاه، یهودیان را به سر زمین های اشغالی کشانده و آنان را بطور مصلحتی کنار هم قرار داده است.

مقامات رژیم صهیونیستی برای تشویق یهودیان به مهاجرت وعده تامین امنیت و رفاه را به انان میدهند و این رژیم برای هر خانواده ۳ نفره که از یک کشور دیگر به اراضی اشغالی مهاجرت می کند حدود ۱۵۰ هزار دلار هزینه می کند.

از انجائی که اخیرا جنبش های مبارز فلسطینی با بر خورداری از سامانه موشکهای بالستیکی تمام اراضی اشغالی را از شمال تا جنوب زیرپوشش قرار می دهند لذا مقوله امنیت پایدار نیز برای یهودیان به پایان رسیده.

گفته می شود پس از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی بین حزب الله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل حملات موشکی حزب الله به اراضی اشغالی تا دو سال اخیر حدود ۲۷۰ هزار یهودی که دارای تابعیت دوگانه هستند اراضی اشغالی را ترک وبه امریکا واروپا مهاجرت کرده اند.

مهاجرت معکوس یهودیان افت بزرگ رژیم اسرائیل است زیرا احساس نا امنی در میان ساکنان شهرک های یهودی نشین موجب خواهد شد تا صهیونیستها درصدد خروج از اراضی اشغالی بربیایند.

برخی تحلیلگران معتقدند که بحران او کراین بی ارتباط با شرایط اراضی اشغالی فلسطین نیست زیرا امریکا و غرب بشدت نگران بازگشت یهودیان از فلسطین به امریکا و غرب هستند.

به موجب برخی تحلیل ها که شاید خیلی هم مستند بر ادله علمی نباشد، پس از پایان بحران اوکراین و به دلیل احتمال تشدید نا امنی ها در اراضی اشغالی امریکا و غرب، یهودیان را در اینده به مهاجرت به اوکراین که شرایط زندگی مناسب تری برای یهودیان دارد، تشویق خواهند کرد.

این که رژیم صهیونیستی دارای بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته ای و بیش از ۶۰۰ هواپیمای فوق مدرن از جمله هواپیماهای اف ۳۵ و برخورداری از قوی ترین ارتش ها و سازمان های اطلاعاتی جهان است، شکی در آن نیست اما این مولفه ها به تنهائی برای حفظ ساختار داخلی یک رژیم کافی نیستند.

فلسطینی ها نیز با زیرکی دریافته اند که با تظاهرات مسالمت امیز و انتفاضه های متوالی نخواهند توانست با رژیم سر کوبگر اسرائیل مقابله کنند و از این رو گزینه انجام عملیات شهادت طلبانه را در حساس ترین مناطق یهودی نشین را برگزیده اند.

طی یک ماه اخیر حدود ۱۴ عملیات نوعی شهادت طلبانه در جنوب تل اویو و حیفا انجام شده تا جائی که ژنرال “بنی گانتس “وزیر جنگ اسرائیل صریحا اعلام کرد که به دلیل افزایش عملیات میدانی فلسطینی ها و تشدید نا امنی ها حرکت در خیابانهای تل اویو دشوار شده است.

لذا به نظر می رسد پیش بینی ایهود باراک سیاست مدار و نظامی کارکشته رژیم صهیونیستی مبنی بر فروپاشی اسرائیل در اغاز دهه هشتم عمر این رژیم، کاملا جنبه علمی دارد وکلیه مولفه های درونی، این نظریه را تایید می کنند.

۳۱۱۳۱۱