دوست گرامی؛ این سؤال، اشاره به آیهای از قرآن دارد که میفرماید: « قُلْ یَاعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ _ بگو: اى بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید، از رحمت خدا مأیوس مشوید. زیرا خدا همه گناهان را مى آمرزد. اوست آمرزنده و مهربان. ».[1]برخی از مفسران در توضیح اسراف[2] میگویند: «اسراف»، به معناى تجاوز از حد در هر کاری است؛ هر چند که در خصوص خرجکردن مال مشهورتر است. اما در آیه مورد بحث، گویا متضمن معناى جنایت و یا معنایى نزدیک به آن نیز هست؛ زیرا با کلمه «على» متعدى شده است. بنابراین اسراف بر نفس، همان ظلم بر نفس است که به معنای ارتکاب گناه است.[3] در همین راستا تقریباً تمام مفسران «اسراف بر نفس» را به «ارتکاب گناه» تفسیر کردهاند.[4]*در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسیعى دارد که علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نیز مى شود. بدین معنى که انسان در بهره گیرى از استعدادها و ظرفیّت هاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط گردد. دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امیر مؤمنان على ع فرمود: در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا … (مجمع البیان و تفسیر قرطبى و تفسیر صافى ذیل آیه مورد بحث) تعبیر به عَلى أَنْفُسِهِمْ که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد نشانه دیگرى از محبت پروردگار است همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مى گوید اینهمه بر خود ستم مکن! (تفسیر نمونه، ج 19، صص 500-501) و به راستى از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت.مرحوم علامه طباطبایی ذیل فراز الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ می فرماید: کلمه أسرفوا جمع غایب ماضى از مصدر اسراف است و به طورى که راغب گفته اسراف به معناى تجاوز از حد در هر عملى است که کسى انجام دهد، هر چند که در خصوص خرج کردن مال مشهورتر است، و گویى در آیه مورد بحث متضمن معناى جنایت و یا معنایى قریب به آن نیز هست، چون با کلمه على متعدى شده و اسراف بر نفس تعدى بر نفس به جنایت کردن و به ارتکاب گناه است چه شرک باشد و چه گناهان کبیره و چه گناهان صغیره، چون سیاق این عمومیت را افاده مى کند و کوتاه سخن آنکه شمول لفظ یا عبادى در آیه شریفه در مورد مشرکین، جاى هیچ تردید نیست، بلکه مى توان گفت این نظریه که کلمه یا عبادى در آیه مورد بحث به خاطر سیاقى که دارد مختص به مشرکین است، قابل قبول تر است از اینکه بگوییم مختص به مؤمنین است. (ترجمه المیزان، ج 17، ص: 424)همانطور که ملاحظه می فرمایید مراد از نفس در هر دو آیه شریفه جان آدمهایی است که مخاطب آیه قرار گرفته اند. در آیه 103 سوره مومنون مخاطب آنانی هستند که بهره ای از ایمان و عمل صالح ندارند و مشرکین روشنترین مصداق این آدمها هستند چنانچه در آیه 53 زمر نیز همانطور که علامه طباطبایی فرمودند مخاطب آیه با توجه به سیاق آیه فقط مشرکین هستند، با این تفاوت که آیه اول در مقام تحذیر و تخویف مشرکین است اما آیه دوم در مقام تشویق و ترغیب ایشان به توبه و پرهیز از ناامیدی نسبت به رحمت خدای غفور رحیم.
[1]. زمر، 53.
[2]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ: 20163.
[3]. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 279، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. ر. ک: نرم افزار جامع التفاسیر، ذیل آیه مذکور.
[1]. زمر، 53.
[2]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ: 20163.
[3]. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 279، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. ر. ک: نرم افزار جامع التفاسیر، ذیل آیه مذکور.