۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۲۰۷ بازدید
پس از مدتی که خوابگاه گرفتم متاسفانه متوجه شدم یکی از بچه ها معتاد شده! چگونه میتوان به او کمک کرد؟ اصلاً بهترین کار برای مقابله با اعتیاد چنین دوستانی چیست؟
اعتیاد به مواد مخدّر به گونهای غیرمستقیم واکنش و پاسخی مخرّب در برابر کنشهای غیر قابل تحمّل بیرونی و درونی است که بدان وسیله فرد معتاد سعی میکند مشکلات درونی خود مانند اضطراب، افسردگی و محرومیّتها را کاهش و یا تسکین دهد. در واقع اعتیاد انتخاب شیوهای ناسالم به منظور فرار از واقعیّتهای موجود است.
با توجّه به این حقایق شایسته است که با استفاده از روشها و آموزشهای لازم، افراد از همان دوران کودکی و نوجوانی با آثار زیان بار مصرف مواد و پیامدهای ناشی از آن بر جسم و روانشان مطلع شده و با آموزش مهارتهای زندگی و شیوههای حل مشکلات نظیر: مهارت حل مسأله، توانایی «نه» گفتن به خواستههای نادرست دیگران، شناخت خود و استعدادهای خود، انتخاب هدفهای واقعبینانه برای زندگی، داشتن نگرشی مثبت به زندگی و… راههای مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را فرا گیرند.
البتّه ناگفته نماند که جهت پیشگیری از اعتیاد علاوه بر تحلیل کلیه عوامل احتمالی اعم از فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی و غیره که افراد سالم را به سوی اعتیاد سوق دهد، تعلیم و تربیت، راهنمایی، مشورت و ارشاد خانوادهها از طریق رسمی و غیررسمی به ویژه با ابزار پرجاذبه هنر نظیر فیلم، سریال، عکس، پوستر، تئاتر و… که به خوبی آثار شوم اعتیاد را به تصویر میکشند، ضروری است.
در مورد کمک به افراد معتادی نظیر دوست و هماتاقی نیز گفتنی است که معتادان به سه گروه تقسیم میشوند.[ اصل این تقسیمبندی و برخی از راهکارها از کتاب «مشکلات نوجوانی و جوانی، تألیف دکتر ابوالقاسم اکبری» اخذ گردیده است.]
ناگفته نماند که مهمترین کار در قبال این افراد تشویق به درمان است که در ادامه و پس از معرفی این گروهها به راهکارهایی جهت تشویق آنها به سوی درمان اشاره خواهد شد.
گروه 1
کسانی که به صورت تفنّنی مواد مصرف میکنند و به «نامزدهای اعتیاد» معروفند: تصوّر این عده بر آن است که مصرف تفنّنی و گهگاهی برای آنها خطری ندارد و معتادشان نمیکند؛ در حالیکه غافل از آن هستند که همه معتادان حرفهای اوّل چنین طرز فکری داشتند و به صورت تفریحی مواد مصرف میکردند. در واقع مصرف تفریحی مواد دروازه ورود به اعتیاد است.
مهمترین کاری که باید در قبال این افراد صورت گیرد آن است که توسّط رسانههای گروهی، افراد خانواده، دوستان و… آگاهیهای لازم در اختیارشان قرار گیرد؛ زیرا برخی معتادان از خطرها و عواقب مصرف مواد اطلاعی ندارند و یا اینکه مشکلات ناشی از آن را انکار میکنند.
به هر حال شایسته است:
با والدین چنین دوستانی ارتباط نزدیکتری داشته باشید؛ زیرا هر یک از ناسازگاریها و اختلافات خانوادگی، کمبودهای عاطفی، عدم مسؤولیتپذیری و ناآگاهی والدین نسبت به مسایل اجتماعی میتواند در وضعیّت فعلی دوستتان تأثیر گذاشته باشد که با کمک به اصلاح مشکلات وی با خانواده میتوانید قدمی مؤثّر در این راه بردارید.
معیارهای «خوب بودن» و «بد بودن» را به چنین افرادی یادآور شده و یا حتّی آموزش داده و بر دوری از مصرف مواد به عنوان جزیی از ارزشهای درونی و شخصیتی تأکید نمایید.
با تأکید بر ارزشهای پسندیده اخلاقی و رفتارهای مناسب اجتماعی، با همکاری خانواده وی مسئولیتها و نقشهای متعدّد اجتماعی را به وی واگذار نمایید.
به چنین دوستانی یاد دهید که در مقابل خواسته نابجای دیگران از خود مقاومت نشان داده و «نه» بگویند.
آنها را نسبت به مضرّات و عواقب ویرانگر مواد مخدّر آگاه ساخته و به آنها گوشزد نمایید که هرگونه دسترسی به مواد مخدّر چه جرایم و مجازاتهایی را به دنبال دارد. این افزایش آگاهی باید در غالب جملات خبری و با حالت احساسی و هیجانی کم و کنترل شده باشد تا فرد وابسته به مواد را از خود نراند. اگر این خبرها با هیجان زیاد و دعوا بیان گردد، باعث درگیری و کنارهگیری فرد از اطرافیان به ویژه کسی که قصد کمک به وی را دارد، خواهد شد. گاهی وقتها هم این صحبتها حتی اگر از روی مهر و محبّت ابراز شود جنبه نصیحت پیدا میکند. این نصیحتها برای فردی که فکر میکند رفتار او مشکلساز نیست بسیار خسته کننده بوده و او را از بستگان و دوستان خیرخواه خود دورتر کرده و فکر میکند کسی قادر به درک او نیست.
ارتباط مؤثر و صمیمانهای با آنها برقرار نموده به صحبتشان گوش داده، از رفتارهای مثبت، پسندیده و سالمشان حمایت نمایید.
به سهم خود عزّت نفس، خویشتنداری و اعتماد به نفس آنها را تقویت نمایید.
در توسعه تفریحات سالم و بهسازی محیط تفریحی نیز کوشا باشید؛ زیرا عدم وجود یا کمبود امکانات و تجهیزات کافی برای گذران اوقات فراغت به طور سالم یکی از عوامل گرایش به مواد مخدر میباشد.
از نقش مذهب و ظرفیّت شرکت در برنامههای مذهبی غافل نشوید؛ زیرا «مذهبی بودن با مصرف موارد ارتباط منفی دارد. یعنی افرادی که مذهبی هستند ارتباط کمتری با موارد مخدر دارند».[ ابوالقاسم اکبری، مشکلات نوجوانی و جوانی، ص252.]
گروه 2
کسانی که در اعتیاد غرق شدهاند: نکته مهم در مورد این افراد آن است که هر نوع منع و اقدام بازدارنده نظیر زندانی کردن و… تأثیر ناچیزی در ترکشان داشته و گاه ممکن است سبب تشدید علاقه این افراد به اعتیاد گردد. اغلب افرادی که اینگونه وادار به ترک اعتیاد میشوند به محض آزادی از قید و بند حبس و زندان به دنبال اعتیاد و دوستان معتاد خود میروند.
سزاوارترین نوع برخورد با این دسته آن است که با آنها مدارا شده و از انجام رفتارهایی که باعث تحریکشان میگردد، جلوگیری شود تا به تدریج با افزایش دانش و آگاهیهای لازم در مورد اعتیاد زمینههای رشد فکری و اعتقادی آنها فراهم شود.
تا آن زمان نیز میتوان موقعیتهایی که وی تمایل به مصرف مواد دارد و یا انگیزه این رفتار در وی به وجود میآید، نظیر شرکت در میهمانی دوستان و یا مواقعی که به نادرست دنبال کسب آرامش و شادی است، استخراج و احصاء نمود تا از طریق آشنایی با روانشناسی مصرف این افراد و بدون مواجهه مستقیم بر میزان مصرفشان تأثیر گذاشته و از آن کاست؛ زیرا تجربه نشان داده است که استرس، نشانههای مرتبط به تجربه مواد مثل افراد، مکانها، اشیاء، خُلقها و در معرض مواد بودن مهمترین برانگیزانندههای عمومی برای مصرف مواد هستند.
گروه 3
کسانی که به هر دلیلی دوست دارند، اعتیادشان را ترک کنند؛ ولی با وجود اقدام در این زمینه موفّق نبودهاند.
این افراد معمولاً نسبت به درمان نگرش دو گانهای دارند. در واقع علیرغم میل دائمی و تصمیمهای مکرّر جهت ترک، از مراجعه به مراکز درمانی به علّت اینکه مصرف مواد مخدر خلاف عرف و ارزشهای جامعه است، اکراه دارند.
شایسته است جهت تشویق افراد این گروه برای ترک، اقدامات درمانی صحیح و اصولی انجام گیرد که در ادامه به راهکارهایی در این زمینه اشاره خواهد شد:
با تشریح خطرات و عواقب مصرف مواد، از فرد معتاد خواسته شود هرچه سریعتر برای درمان خود اقدام کند.
به معتاد اطمینان داده شود که در صورت تصمیم قطعی، وی موفّق به ترک خواهد شد. بیان نمونهها و ترتیب دادن جلسات ملاقات و گفتگو با افراد معتادی که بارها کوشش کرده و نهایتاً موفّق به ترک شدهاند، در ایجاد انگیزه برای اقدام بسیار سودمند است.[ الهام تقوی رضوی زاده و دیگران، راه نو: 50 نکته کاربردی در مورد شناخت اعتیاد و درمان آن، ص 102.] انگیزه ترک در موفقیت ترک بسیار حائز اهمیت است؛ ولی این انگیزه به مرور زمان ممکن است پایداری خود را از دست دهد؛ بنابراین باید دائماً انگیزه ترک در فرد تقویت گردد.
برای وی توضیح داده شود که با ترک اعتیاد، عوارض جسمی به تدریج برطرف شده و سلامتی و توانایی وی باز خواهد گشت.
به وی اطمینان داده شود که با مراجعه به مراکز درمانی به او کمک میشود تا با کمترین درد و ناراحتی اعتیاد را کنار بگذارد.
از عواقب به تعویق انداختن درمان نظیر مشکلات تحصیلی، شغلی و… برایش توضیح داده شود.
اعتیاد باعث از دست دادن حمایتهای خانوادگی و اجتماعی شده و فرد تنها میشود؛ لذا از شخص معتاد خواسته شود که مشکلش را با خانواده خود در میان بگذارد. این اطمینان به او داده شود که در صورت ترک اعتیاد نهتنها دوستان جدیدی پیدا خواهد نمود، بلکه خانواده و اطرافیانش نیز او را صمیمانه خواهند پذیرفت.
معاشرت با دوستان و افراد معتاد، فرد را به ادامه مصرف مواد تشویق میکند؛ لذاست که باید از نزدیکان و افراد خانواده معتاد درخواست گردد به جای طرد وی روابط بهتری با او برقرار سازند تا ظرفیت بهتری در جهت کنترل و قطع ارتباط معتاد با دوستانش برایشان فراهم گردد.
معتاد معمولاً از احتمال بهبودی ناامید و نسبت به درمان بدبین است؛ لذا شایسته است به خاطر جزییترین موفقیتی که در مسیر درمان به دست میآورد، مورد تشویق قرار گیرد تا ادامه درمان برایش دلنشین گردد.
به منظور تقویت اراده فرد معتاد شایسته است وی مورد حمایتهای مادّی و معنوی (صله رحم) و دلجویی اطرافیان قرار گیرد تا با یادآوری مکرّر توانمندیها و ارزشهای انسانی وی و سوق دادن ذهن او به خدا و اولیائش تصمیم وی به ترک استمرار یابد.
از «سرنخهای محرّک» احتراز گردد. در طول زمان اعتیاد، پدیدههای مختلفی که همزمان با مصرف مواد در اطراف بیمار بودند برای او تداعیکننده مصرف مواد میشوند. دوستان مصرفکننده، موسیقی خاصّی که در زمان مصرف گوش میداده، مکانهای خاصّی که محل تهیه و مصرف مواد بوده و حتّی دکوراسیون اتاقی که محل مصرف مواد بوده، احساسات و افکار مصرف مواد را تداعی میکنند؛ بنابراین باید این محرّکها را بشناسد و تلاش کند که از مواجه شدن با آنها احتراز نماید.[ محمدرضا سرگلزایی، اعتیاد؛ از سببشناسی تا درمان، ص 27.]