طلسمات

خانه » همه » مذهبی » افشاء سرّ

افشاء سرّ


افشاء سرّ

۱۳۹۶/۰۶/۲۷


۳۰۹ بازدید

وقتی میدونی یه نفر داره به زنش یا شوهرش خیانت میکنه به نظر شما باید سکوت کرد یا موضوع رو برملا کرد؟

الف ) فضلیتی به نام عیب پوشی:
یکی از توصیه های دین اسلام، عیب پوشی های بندگان خداست. بیان عیب های افراد چه در غیاب آنها که غیبت به شمار می رود و چه در حضورشان از گناهان سنگینی است که گاه پی آمدهای جبران ناپذیری به همراه دارد.1
عیب جویی بلای بزرگی است که همواره آدمیان را تهدید می کند و بسا کسانی که به شدت به آن گرفتارند، بی آن که عیب جویی خویش را عیبی بزرگ به شمار آورند. عیب جویی، کینه و عداوت می آفریند و پیوندها را بر هم می زند و انسان ها را از یکدیگر دور می سازد و در مقابل، عیب پوشی مایه تحکیم دوستی و محبت و موجب تقویت روابط اجتماعی و اعتماد و اطمینان افراد به هم است، عیب پوشی از صفات حضرت باری تعالی است و به تعبیر راستین حافظ:
رندی حافظ نه گناهی است صعب با کرم پادشه پرده پوش
بر این اساس آدمی با عیب پوشی از دیگران، آیینه خداوند می شود و از این راه به یکی از رموز دلبری و دلربایی دست می یابد؛ همان گونه که از رموز دلبری پروردگار، پرده پوشی آن ذات پاک، از گناهان و لغزش های بندگان خطاکار خویش است. در حدیثی دل نشین از حضرت علی علیه السلاممی خوانیم: «عیب های مردم را تا حد ممکن پوشیده بدار، چنان که دوست می داری خداوند، عیب های تو را از چشم مردم پنهان بدارد».2
به شکر آنکه خدا عیب من نهفت از خلق ز عیب خلق همان به که چشم در پوشم (الهی قمشه ای )
ب ) عیب پوشانی در سیره نبوی
پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.3 از آن حضرت روایت است که فرمود:
مَنْ سَتَرَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ فِی الدُّنْیا فَلَمْ یفْضَحْهُ سَتَرَهُ اللّهُ یوْم الْقِیامَه.4
هر که بر عیب برادر مسلمانش در دنیا پرده پوشد و او را رسوا نسازد، خداوند در قیامت، عیب او را بپوشاند.
همچنین حضرت در کلامی دیگر خطاب به مسلمانان می فرماید: «اُسْتُرُوا عَلی اِخْوانِکمْ؛ عیوب برادران خود را بپوشانید».5
ج ) عیب پوشی، از همه کس نیکو و از زمام داران نیکوتر
پیشوایان بزرگ اسلام درباره عیب پوشی، به ویژه عیب پوشی مسئولان از مردم سفارش های بسیار ارزشمندی فرموده اند. از جمله اینکه حضرت علی علیه السلام در زمینه عیب پوشی مسئولان از مردم در فرازی از نامه آن حضرت به مالک اشتر می فرماید:
لازم است که دورترین رعیت از تو و عیب دارترین آنها نزد تو، کسی باشد که بیشترین عیب مردم را جست وجو می کند. همچنین در میان مردم عیب هایی وجود دارد که از چشمان، غایب و پنهان است. پس از آنها پرده برمدار. خدا خودش امور پنهان را داوری می کند. تاآنجا که توان داری، عیب ها را بپوشان تا خدا هم عیب های پنهان تو را که دوست داری پنهان بماند، همواره بپوشاند.6
ایشان در توصیه ای دیگر به مسئولان می فرماید:
لاتُدَاقُّوا النّاسَ وَزْنا بِوَزْنٍ وَ عَظِّمُوا أَقْدارَکمْ بِالتَّغافُلِ عَنْ الدَّنِی مِنَ الأمُور.7
با مردم درباره ریز امور حسابگری نکنید و با چشم پوشی از کارهای پست، بر قدر و ارزش خود بیفزایید.
حکمت نیک و بد چو در غیب است عیب کردن ز زیرکان، عیب است ( اوحدی مراغه ای )
د ) پرداختن به عیب خویش، به جای عیب جویی از دیگران
گروهی از انسان ها بی خبر از همه عیب هایی که خود گرفتار آنند، همواره به تجسس در لغزش ها و عیب های دیگران سرگرمند، در حالی که به فرموده حضرت علی علیه السلام: «بزرگ ترین عیب آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، حال آنکه همان عیب در تو نیز وجود دارد».8
از بیهقی نقل است که گفت:
می بینم که هر آدمی زادی، عیب دیگری را می بیند و از عیبی که خود بدان گرفتار است، نابینا می ماند و می بینم که هر مردی عیب هایش بر وی پوشیده است و عیبی که برادرش داراست، بر وی آشکار می شود.9
امام باقر علیه السلام نیز در رهنمودی گهربار فرموده است:
برای اثبات عیب اخلاقی یک انسان، همین کافی است که نقص دیگران را ببیند و همان را در خود مشاهده نکند یا اینکه مردم را به ترک کاری سرزنش کند که خود، قادر به ترک آن نیست.10
گفتنی است، عیب پوشی، رفتاری کریمانه است که عواطف افراد را به سوی آدمی جلب می کند و مهر او را نیز در ژرفای وجودشان جای می دهد و آنها را به اصلاح و اجرای فضیلت ها مصمم می سازد.
ه )خوشا به حال کسی که به عیب های خویش مشغول است نه دیگران
انسان های بزرگ و پارسا، به جای عیب جویی از دیگران، در جست وجوی عیب خویش و رفع آن هستند و تا زمانی که خود را از همه عیب ها پاکیزه نبینند، به خود جرئت عیب جویی از مردم را نمی دهند. از حضرت علی علیه السلام روایت است: «خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد.»11 در جایی دیگر نیز می فرماید: «کسی که عیب جویی می کند، باید از خودش آغاز کند».12
«چه خوب است به جای اینکه، از رفتار و گفتار ناروای اشخاص ایراد بگیریم، به دردشان برسیم و اگر بتوانیم، هدایتشان کنیم و از این واجب تر آنکه به دردهای خودمان برسیم؛ یعنی بی ریا و بی پروا، نقص ها و عیب های خود را روبه رو بگذاریم و به علاج خویش بپردازیم».13
شیخ اجل سعدی در حکایتی آورده است:
یکی از بزرگان، از پارسایی پرسید: نظر تو درباره فلان عابد چیست که مردم از او سخن ها می گویند و در غیاب او از او عیب جویی می کنند؟ پارسا گفت: در ظاهر او عیبی نمی بینم و از باطنش نیز آگاهی ندارم.14
ناگفته پیداست که عیب جویی از دیگران، واکنشی مشابه در پی دارد و خطاها و لغزش های فرد عیب جو نیز روزی آشکار خواهد شد. عیسی مسیح در این باره می فرماید:
از کسی ایراد نگیرید تا از شما هم ایراد نگیرند؛ چون هر طور با دیگران رفتار کنید، آنها هم همان گونه با شما رفتار خواهند کرد. چرا پر کاهی که در چشم دوستت هست، می بینی، ولی تیر چوبی را که در چشم خودت هست، نمی بینی.15
مکن عیب خلق ای خردمند فاش به عیب خود از خلق مشغول باش ( سعدی 9
و ) عیب جویی خیرخواهانه، هدیه ای ارزشمند
گاهی اوقات عیب جویی و کنجکاوی از اسرار آدمی، نوعی فضیلت به شمار می آید، در صورتی که فرد، عیب دیگران را به انگیزه اصلاح و دل سوزی و با حفظ حرمت و آبروی شخص به او گوشزد کند. از این رو، در چنین شرایطی عاقلانه و منطقی است که خود ما نیز عیب های خویش را از کسی که یادآوری می کند، بپذیریم و آن را هدیه ای ارزشمند برای خود بدانیم. چنان چه امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «اَحَبُّ اِخْوانی اِلَی مَنْ اَهْدی اِلَی عُیوبی؛ محبوب ترین برادرانم نزد من، کسی است که عیب هایم را به من هدیه کند».16
همچنین، حضرت علی علیه السلام در گفتاری زیبا فرموده است:
باید محبوب ترین مردم نزد تو، کسی باشد که تو را به آنچه مایه اصلاح و سازندگی توست، راهنمایی کند و عیب ها و کاستی هایت را به تو نشان دهد.17
به تعبیر غزالی:
ای غزالی! گریزم از یاری که اگر بد کنم، نکو گوید
من و آن ساده دل که عیب مرا همچون آیینه روبه رو گوید
گوشزد کردن صمیمانه عیب ها، نشانه خیرخواهی و نوع دوستی با فرد خطاکار است، همان گونه که پنهان نگه داشتن عیب های اطرافیان از خود آنان به انگیزه معیوب ماندن آنها به نوعی بیان کننده دشمنی شخص با آنهاست. حضرت علی علیه السلام در کلامی در این باره می فرماید: «هر که عیبت را به تو نشان دهد، او دوست صمیمی توست و هر که عیبت را از تو پنهان نگه دارد، او دشمن توست.»18 با این حال، همه افراد از روی خیرخواهی و صداقت به بیان عیب های دیگران نمی پردازند، بلکه ای بسا با قصد و نیتی زشت، ازجمله برای تحقیر فرد و بزرگ جلوه دادن خود، به این کار دست می زنند. سخن ارزشمندی در این باره از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:
کسی که حادثه ای را از برادر مسلمان خود بداند و آن را نقل کند و منظورش از آن، عیب جویی و لکه دار ساختن جوانمردی او باشد، خداوند در روز رستاخیز، او را از رحمت خود دور می کند و در جای ذلت آوری قرار می دهد تا از آنچه گفته و آشکار ساخته است، اظهار ندامت کند.19
ز ) در بسیاری از دعاها، عیب پوشی خداوند ستایش شده است. برای مثال، در فرازی از دعای شانزدهم صحیفه سجادیه آمده است:
ای معبود من! شکر و سپاس تو را که چه بسیار عیبم را پوشاندی و رسوایم نکردی و چه فراوان گناهم را پنهان کردی و در گناهان، مشهورم نساختی و چه بسیار زشتی ها که انجام دادم و پرده آبرویم را ندریدی و بدی های آن را بر همسایگان که در جست وجوی عیب هایم هستند و بر حسودانی که تحمل دیدن نعمت هایت را ندارند، آشکار نساختی.
این همه پرده که بر کرده ما می پوشی گر به تقصیر بگیری نگذاری دیار
فعل هایی که ز ما دیدی و نپسندیدی به خداوندی خود پرده بپوش ای ستّار ( سعدی )
در دعای جوشن کبیر نیز می خوانیم: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ؛ ای آن که زیبایی را آشکار می سازی و زشتی را می پوشانی.» در تفسیر این عبارت از دعا، روایتی دل نشین از امام صادق علیه السلامنقل شده است که:
هیچ مؤمنی نیست، مگر آنکه در عرش، صورتی دارد شبیه به صورت او در زمین. پس هرگاه کارهای نیکی چون رکوع و سجود و دیگر افعال نیکو از او صادر شود، صورت این اعمال نیکویش در عرش ظاهر شود و ملایکه آن را می بینند و بر او درود می فرستند و برایش استغفار می کنند، ولی اگر معصیتی از او سر زند، خداوند، حجابی بر آن می نهد تا ملایکه بر آن آگاه نگردند و این است تأویل: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ».20
ستایش خداوند در دعاها به عیب پوشی، تشویق ضمنی دعاخوان است در پوشاندن عیب های دیگران.
ح ) عیب پوشی در روابط همسران
عیب پوشی زن و شوهر از یکدیگر پایه های زندگی زناشویی را مستحکم می کند و روابطی صمیمانه وعاشقانه را برایشان به ارمغان می آورد. اسلام بر حفظ روابط نیک همسران، از جمله برخطاپوشی آنان از یکدیگر بسیار تأکید فرموده است. در قرآن کریم می خوانیم: «آنها لباس شما و شما نیز لباس آنهایید.» این آیه شریفه، به طور غیرمستقیم، همسران را به عیب پوشی از یکدیگر فرامی خواند؛ زیرا یکی از ویژگی های لباس پوشاندن عیب های جسمانی آدمی است.
شایسته است همسران، عادت کنند که همواره به ویژگی های مثبت یکدیگر چشم بدوزند که در این صورت، خوبی های فراوانی را در وجود همدیگر کشف خواهند کرد و در برابر آن همه خوبی، عیب هایشان کم رنگ خواهد شد.
«به همسرتان به چشم محبت بنگرید و به جای سرزنش و ملامت، او را تمجید و تحسین کنید. اگر جست وجو کنید، صفات تحسین انگیز بسیاری در او می یابید. پس جست وجو کنید».21
گفتنی است عیب پوشی زن و شوهر از یکدیگر نباید دلیلی برای تنها گذاشتن طرف مقابل با عیب هایش باشد، بلکه باید با ملایمت و مهربانی و دل سوزی و بدون آگاه شدن دیگران از عیب او، در راه رفع عیب همدیگر بکوشند.
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر از در عیش درآ و به ره عیب مپوی ( حافظ )
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
پی نوشتها :
1. قاسم سبحانی، خوب گویی، ص 66.
2. نهج البلاغه ترجمه دشتی، خطبه 145.
3. مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی سیره مدیریتی، صص 180 ـ 183.
4. جلال الدین سیوطی، جامع الصغیر، ج 2، ص 609.
5. وسائل الشیعه،، باب امر به معروف و نهی از منکر، باب 32، ح 7.
6. نهج البلاغه، نامه 53.
7. حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 157.
8. نهج البلاغه، حکمت 353.
9. ابوالفضل بیهقی، تاریخ بیهقی، ص 156.
10. اصول کافی، ج 3، ص 459.
11. نهج البلاغه، خطبه 176.
12. ابن تمیم آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح 8489.
13. هلن شاختر؛ به نقل از: سید مجتبی موسوی لاری، بررسی مشکلات اخلاقی و روانی، ص 93.
14. کلیات سعدی، به تصحیح: محمد علی فروغی، ص 63.
15. انجیل متی، 6ـ1:7.
16. تحف العقول، ص 366.
17. غررالحکم و دررالکلم، ح 8210.
18. همان، ح 8745.
19. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 108.
20. حکیم حاج ملاهادی سبزواری، شرح جوشن کبیر، صص 279 و 280.
21. کاترین پاندر، چشم دل بگشا، ص 186.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد