عصراسلام: آیا امروز؛ افکار عمومی، این ادعای پرطمطراق در مورد روحانیت را قابل قبول میدانند. داوری نمیکنم، فقط اجازه دهید یک زوایهی از این مدرسه که بُعد آموزههای اخلاقی است مورد بررسی قرار داده و داوری را به شما بسپارم.
تربیت نفوسِ اخلاقی
گفتار و بیان هزاران حدیث اخلاقی با عالی ترین محتوا و مودبانه ترین شکل ره آور مکتب امام صادق (ع) است. فقط کافی است شما به روایات باب “الایمان والکفر” از کتاب “اصول کافی” مراجعه نمایید تااذعان نمایید که در این وادی آن حضرت(ع) چه توفیقاتی داشته است. جناب عِنوان بصری و حدیث او از امام صادق نمونه ای مشهور است.
الان وضع “مکتب امام صادق” چگونه است؟ دانش آموختگان آن مدرسه، در چه سطحی از انتقال معارف اخلاقی توانستهاند موفق باشند؟ چه مقدار از محتوای سخنان آنان منطبق بر اخلاق اصیل قرآنی و اهل بیتی قرار دارد ؟ سخنرانیها که ما در فضای مجازی و اجتماعی از خطباء میبینیم چقدر از موهومات و خوابهای بی ربط و یا من درآوردی تغذیه میشود؟ آیا منطبق با معلم این مکتب، یعنی امام صادق (ع) هستیم؟
حالاتِ صادقانه اخلاقی
آن حضرت در زندگی معنوی اش که شامل حالات روحی و ارتباط با خدا است ، در نهایت وارستگی است. پيشواىِ مالکی مذهبها، مىگويد: “در زمانى که با امام صادق (ع) مرتبط بودم، او را بیرون از سه حالت نديدم: نماز، سكوت و يا تلاوت قرآن. در آنچه كه سودى نداشت سخن نمیگفت و او از دانشمندانی بود از خدا در بيم و هراساند. قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ اِلَيْهِ زَمانا فَما كُنْتُ أَراهُ اِلاّ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: اِمّا مُصَـلّيا وَ إمّا صامِتا وَ إمّا يَقْـرَءُ الْقُـرانَ وَ لايَتَكَلَّمُ فيما لايَعْـنيه…”
بکر ازدی گوید: “بعد ازطواف امام صادق (ع) دیدم که در سجده است … سپس سر مبارکش را از سجده برداشت، گویا که صورتش را در آب فرو برده باشد، از شدّت اشک خیس شده بود.”
علامه مجلسی نقل میکند امام صادق در حال نماز بود که ناگهان از حال طبیعی رفتند،.. بعد که از ایشان پرسیدند: چه حالی به شما دست داد؟ فرمودند: “آیات قرآن را تکرار کردم، تا این که به حالتی رسیدم که گویی آن آیات را به طور مستقیم از زبان نازل کننده آیات، می شنیدم.”
به همه مقدسات قسم! گریههای دروغین برخی عمامه به سرها در جمعه و جماعت و بازیگری های عرفانی؛ بیگانه ترین نمایشهایی است که معارض با مکتب امام صادق است.
زندگی ساده و اخلاقی
سومین بُعداخلاقی مکتب حضرت صادق (ع) در زمینه زهدِ صادقانه آن حضرت است که در شکل زندگیاش نمایان است.
یکی ازیاران حضرت می گوید:
“آن حضرت رادرباغشان دیدم، پیراهن زبر و خشن بر تن و بیل در دست، باغ را آبیاری میکردند و عرق از سروصورتشان میریخت، گفتم: اجازه دهید من کار کنم. فرمودند: من کسی را دارم که این کارها را بکند، ولی دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزی حلال از گرمی آفتاب آزار ببیند و خداوند ببیند که من در پی روزی حلال هستم.”
درعین حال امام صادق (ع) نه تنها تجارت مخفی نداشت وبصورت علنی کارپرداز داشت، از هرگونه وهر شکل “پول درآوری” مبرا بود.
روزی جناب مصاف که کارپردازشان بود را برای تجارت به مصر فرستاد و او با سود کلانی برگشت؛ امام از او پرسید: این همه سود را چگونه به دست آوردهای؟ او گفت: چون مردم نیازمند کالای ما بودند، ما هم به قیمت خوبی فروختیم! امام فرمود: سبحان الله! علیه مسلمانان هم پیمان شدید که کالای تان را چنین معامله کنید! امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود: ای مصادف! چکاچک شمشیرها از کسب روزی حلال آسانتر است.”
آیاهمه مدعیان شاگردی مکتب امام صادق امروز در وهله اول خود تلاش میکنند؟! آیا در ارتباط با ثروتمندان خاص! باتوجیه هزینهی دفتر و دستک و حتی مدرسه علمیه ومسجد، ونیز ساخت و ساز در ییلاق و قشلاق! پولهای عجیب به جیب نمیزنند؟!
اقدامات اخلاقی
یکی نقاط برجسته امام صادق (ع) که انتظار است در مکتب او جلوگری کند ؛ اقدامات عملی و میدانی است. رفتار عملی امام (ع) اینگونه گزارش شده:
الف) برای رفع منازعات مالی بین شیعیان، خود اقدام مالی مینمود.
ب) برای جوان بزهکار و هنجارشکن اجتماعی تامین مالی بوجود آورد که تا راه بازگشتش به مسیر مستقیم تسهیل شود.
ج) در لحظات پایانی عمر شریفش در کنار وصیت به نماز، امر فرمود به حسن افطس که روزی بر چهره امام خنجر کشیده بود هفتاد دینار بدهند ….
آیا میتوان پذیرفت شاگرد واقعی مکتب امام صادق اهل نشستن و درس دادن و عبادت کردن باشد و از جامعه و نیازهای آن بیخبر و بیتفاوت باشد؟!
هادی سروش