خانه » همه » مذهبی » امام خمینی و اصلاحات ارضی

امام خمینی و اصلاحات ارضی


امام خمینی و اصلاحات ارضی

۱۳۹۳/۰۴/۲۱


۳۷۲ بازدید

*چرا امام خمینی با اصلاحات ارضی مخالف بود؟*

در بررسى این موضوع ابتدا مرورى بر زمینه هاى شکل گیرى اصلاحات ارضى و لوایح شش گانه داشته و سپس دلایل مخالفت علما و روحانیون ارائه مى گردد : یکم ج زمینه ها قرن بیستم ، قرن بیدارى و آزادیخواهى ملتهاى جهان بود و استعمارگران به این نتیجه رسیدند که دیگر غارت ثروت و هویت فرهنگى ملتهاى عقب مانده با سرنیزه و نیروى نظامى امکانپذیر نیست . از این رو ، براى حفظ منافع و نفوذ خود باید راه دیگرى برگزینند . آنان بر آن شدند تا براى رسیدن به اهداف شوم خود ، با سر دادن شعار اصلاحات ، ترقى ، آزادى ، تمدن ، عدالت و . . . ، مردم ، آزادیخواهان ، کارگران و دهقانان را فریب دهند و با امیدوار ساختن آنان به فردایى روشن ، راه را بر عصیان و شورش آنان ببندند . جان اف کندى رئیس جمهور وقت آمریکا درباره ماهیت شوم این طرح چنین مى گوید : « آمریکا به دیگر رژیمهاى دست نشانده و وابسته به خود فشار آورد که به منظور پیشگیرى از جنبشهاى ملى و ضد امریکایى ، اقدام مزبور را به مرحلهى اجرا بگذارند . . . » در این میان ، شاه ایران نیز بر اثر فشارهاى امریکا ، ژست انقلابى به خود گرفت و در جهت خواست هاى استعمارگرانه امریکا و همچنین تغییر فکر مردم ایران و مدرنیزاسیون ، دستورالعمل دیکته شده استکبار را که در کشوهاى دیگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفید به مردم ایران عرضه نمود و در سفر خود به آمریکا ، براى اجراى « انقلاب سفید » در ایران ، تعهد سپرد . دوم . بررسى روند و دلایل مخالفت علماء پس از اعلام اصول شش گانه انقلاب سفید شاه ، علما و روحانیون اقدامات متعددى را براى بررسى و روشن شدن ماهیت و اهداف آن انجام مى دهند در این راستا امام خمینى ( ره ) دیگر مراجع قم را به تشکیل جلسه و اخذ تصمیم فرا خواند . بدین ترتیب جلسه‌اى برگزار و در نهایت قرار شد نماینده‌اى از سوى رژیم دعوت شود تا انگیزه شاه را از طرح این لوایح توضیح دهد . به همین منظور آقاى بهبودى روانه قم شد و بى درنگ با مقامات روحانى و علماى قم به گفت و گو نشست و چند بار نیز بین تهران و قم رفت و آمد کرد و نظرات و پیشنهادهاى علماى قم را به رژیم و پاسخ‌هاى شاه را به آنان رساند . بى نتیجه ماندن گفت و گوى علما با نماینده شاه ، سبب شد آن‌ها آیت الله آقا روح الله کمالوند – که از علماى بزرگ خرم آباد و داراى شم سیاسى بود – را به نزد شاه روانه کنند . شاه در پاسخ به پرسش‌هاى مرحوم کمالوند ، به جاى این که توضیح روشنى به وى دهد ، مى‌گوید : « اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم ، زیرا اگر نکنم از بین مى‌روم » . در پایان نیز از علماى ایران گلایه مى‌کند که چرا او را همانند علماى اهل سنت اولى الامر خطاب نمى‌کنند و براى او دعا گو نیستند . پس از مراجعت آیت الله کمالوند ، مراجع و علماى قم جلسه‌اى تشکیل دادند تا نتیجه ملاقات وى با شاه را جویا شوند . پس از شنیدن سخنان وى ، روشن شد که اصول ادعایى شاه مورد حمایت کامل امریکاست تا جایى که ادامه سلطنتش به اجراى آن‌ها بستگى دارد . امام خمینى ( ره ) در واکنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم ، در روز 2 بهمن 1341 ، ه . ش طى اعلامیه‌اى آن را تحریم کرده و رفراندوم اجبارى نامید که در مقابل حکم اسلام و قانون اساسى بى ارزش است . به دنبال انتشار این اعلامیه ، بازار تهران تعطیل شد و کسبه با سر دادن شعارهایى علیه رفراندوم به تظاهرات پرداختند . گروهى از مردم و دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران نیز تظاهرات بر پا کردند که مورد هجوم پلیس قرار گرفته و تعدادى از آن‌ها مجروح و دستگیر شدند . در قم نیز تظاهرات مردمى با حمله پلیس و مجروح شدن و دستگیرى عده‌اى مواجه شد . امام در پاسخ به استفتاى جمعى از متدینان تهران – که از تصویب ملى سؤال کرده بودند – مى‌نویسد : « به نظر این جانب رفراندوم که به لحاظ رفع بعضى از اشکالات به اسم تصویب ملى خوانده شده ، مخالف راى جامعه ، روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است » . ایشان در ادامه ایرادات خود بر تصویب ملى یا رفراندوم نوشته بود : « به پاره‌اى از اشکالات اشاره مى‌نمایم : . 1 در قوانین ایران رفراندوم پیش بینى نشده است . . 2 معلوم نیست چه مقامى صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امرى است که باید قانون معین کند . . 3 لوایح ششگانه مبهم‌اند و فاصله اعلان آن‌ها تا زمان برگزارى رفراندوم اندک است و مردم مهلت اندیشیدن درباره آن‌ها را ندارند . . 4 اکثریت جامعه ایران قوه تشخیص فهم این اصول را ندارند . . 5 راى دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملى نیست » . در آخر نیز تاکید فرمود که : « به نظر مى رسد این رفراندوم اجبارى مقدمه براى از بین بردن مواد مربوط به مذهب است ، علماى اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى براى اسلام ، قرآن و مملکت احساس خطر کرده‌اند و به نظر مى‌رسد که همان معانى را دشمنان اسلام مى‌خواهند به دست جمعى مردم ساده دل اغفال شده اجرا کنند » . بر این اساس علما و در راس همه آنها حضرت امام ( ره ) به خوبى به ماهیت این طرح ششگانه شاه پى برده بودندو آن را خطرى براى کشور مى دانستند ، لذا به شدت به مخالفت با آن و افشاگرى علیه این طرح استعمارى برخواستند . حضرت امام ( ه ) در مورد ماهیت سلطنت شاه و انقلاب سفید او مى فرمایند : آمریکا با کودتاى نظامى ، مجددا شاه را بر ایران تحمیل کرد و به نام مدرنیزه کردن مملکت ، انقلاب آمریکایى شاه را به راه انداخت و دیدیم که نتیجه تمام این انقلاب به سود آمریکا و خرابى ایران بود . کشاورزى مملکت نابود شد و ایران بازار مصرف مواد غذایى آمریکا شد ، مخازن زیرزمینى از نفت گرفته تا مس و سایر مخازن ، همه به نفع آمریکا تاراج شده و مى شود و در عوض سلاح هایى به ایران داده شد که به درد مملکت نمى خورد و زیان دیگرش تحمیل بیش از چهار هزار مستشار نظامى با هزینه هاى سرسام آ ور آن است که گذشته از اینکه ارتش ما را از حیثیت انداخته است ، تمامى مقدورات کشور را هم به دست آنها سپرده است . در ادامه جهت آگاهى بیشتر به بررسى پیامدهاى اصلاحات ارضى در ایران مى پردازیم : سوم . نتایج و اثرات اصلاحات ارضى شاه هر چند در ظاهر برنامه اصلاحات ارضى در جهت بهبود وضعیت کشاورزان و رشد و توسعه کشور اعلام گردید اما هدف اصلى از انجام این برنامه به انجام رساندن مانورى سیاسى براى جلب نظر روستائیان و کاستن از قدرت و نفوذ مالکان بزرگ بود ، هر چند دولت موفقیتى در کاستن قدرت و نفوذ مالکان کسب کرد ، ولى اصلاحات ارضى اثرات مخربى بر وضعیت اقتصادى و اجتماعى کشور داشته و سبب گسترش نارضایتى ها در جامعه گردید . در اینجا به صورت مختصر به برخى از مهمترین این پیامدها مى پردازیم : {J الف – پیامدهاى اقتصادى : J} تا اوایل دهه 1340 و پیش از انجام اصلاحات ارضى ، علیرغم وجود محرومیت ها و مشکلات متعدد فرهنگى ، بهداشتى ، رفاهى و . . . در روستاها و اکثر مناطق کشور ، ایران عمدتا از نظر تهیه موادغذایى خودکفا بود و حتى مى توانست کمبود ارز خارجى را هم با صدور پنبه ، میوه و خشکبار و . . . تأمین کند ولى دیرى نپایید که در پى اجراى اصلاحات ارضى شاه که به وسیله دولت آمریکا و در زمان « کندى » طرح ریزى شده بود از نظر تأمین مواد غذایى به خارج وابسته و وضعیت روستاییان به شدت بدتر شد . یکى از دلایل این امر ، این بود که دولت پس از کوچک شدن قطعات زمین که تولید را پایین آورد ، علاوه بر تعاونى هاى روستایى ، به ایجاد شرکت هاى کشت و صنعت ، شرکت هاى سهامى زراعى و تعاونى هاى تولید ، روى آورد . در شرکت هاى کشت و صنعت زمین هاى کوچک را براى ایجاد یک زمین حدودا 500 هکتارى مى خرید و آن را به شرکت هاى خصوصى یا دولتى اجاره مى داد . در شرکت هاى سهامى زراعى ، زارعان مالکیتشان را با سهام شرکت عوض مى کردند و هیئت مدیره آنها را دولت استخدام مى کرد ولى تعاونى هاى تولید ، زارع مالکیتش را حفظ مى کرد . هم واحدهاى بزرگ تجارى – کشاورزى کشت و صنعت ، هم شرکت هاى زراعى مورد حمایت سازندگان ماشین آلات کشاورزى خارجى و صاحبان منافع خاص در ایران بودند و تأکید عمده آنها روى محصولاتى بود که به درد صادرات مى خورد . در نتیجه ، سطح تولید مواد غذایى پایین آمد و وابستگى به واردات این مواد افزایش یافت 1 از دلایل دیگر این موضوع ، باقى ماندن زمین هایى با موقع زیربنایى برتر در دست مالکان ، عدم کفایت بودجه هاى مربوط به وام کشاورزى ، فقدان خدمات توسعه کشاورزى ، حفر چاه هاى عمیق و آسیب دیدن سیستم قنوات ، کنترل قیمت فرآورده هاى کشاورزى به یارى واردات ، پایین آمدن شانس استخدام کشاورزان بدون زمین به وسیله مالکان جدید ، کافى نبودن زمین هاى کوچک ارائه شده به کشاورزان براى باقى ماندن در روستا ، ملى کردن مراتع و جنگل ها و در نتیجه کوتاه کردن دست چوپانان و قبایل کوچ نشین از مراتع و . . . ، به عمیق تر شدن شکاف طبقاتى انجامید و سیل روستاییان مهاجر را به سمت شهرها جارى ساخت . اصلاحات ارضى تنها 800 هزار کشاورز را به خرده مالک تبدیل کرد . از این تعداد 100 هزار نفر قبلا زمین داشتند و بدهى نیز نداشتند . بقیه باید ظرف 12 تا 15 سال اقساط مربوط را بپردازند . شرایط زندگى آنها تغییرى نکرد . سپس اکثر زمین ها فقط تحت عنوان تشکیل تعاونى هاى روستایى و اغلب در پیوند با تعدادى کمپانى تجارى – کشاورزى آمریکایى از مالکیت آنها درآمد 2 به گفته هوگلند : « موفقیت عملى از لحاظ منافع مثبت واقعى براى دهقانات مشمول قانون عملا صفر بود . . . اصلاحات ارضى ایران عملا یک برنامه محافظه کارانه بود که مزایاى مثبت معدودى داشت . . . در 1971 م ( 1350 ش ) . . . اکثر روستانشینان از نظر موقعیت اقتصادى بهتر از سال هاى قبل از اجراى برنامه نبودند » 3 حضرت امام نیز مى فرماید : « اصلاحات ارضى به امر دولت آمریکا بود براى آن که بازار درست کند که چیزهاى آنها به فروش برود یعنى زراعت ما به هم بخورد ، ما محتاج بشویم » 4 و نیز : « اصلاحات ارضى یعنى بازار درست کردن براى آمریکا و اذناب آمریکا ، . . . گندم ها دیگر توى دریا ریخته نمى شود ، گندم ها را مى دهند پول مى گیرند » 5 {J ب – پیامدهاى اجتماعى : J} به دنبال اجراى اصلاحات ارضى و به هم خوردن سیستم مالکیت زمین هاى کشاورزى و نظام ارباب – رعیتى ، دیگر سیستم و وضعیت جدید پاسخگو و تأمین کننده معیشت خود روستائیان نیز نبود زیرا از یک سو با گرفتن زمین ها از اربابان ، بسیارى بیکار شدند چون بیش از نیمى از خانوارهاى روستانشین مشمول قانون اصلاحات ارضى نشدند چون قرارداد رسمى سهم برى نبسته بودند و حق نسق نداشتند ، لذا این عده روز به روز فقیرتر شدند و اکثریت دهقانانى که صاحب زمین شدند قطعه زمین هاى کوچک و نامرغوبى به دست آوردند و نیمى از زمین ها اصولا تقسیم نشد و در اختیار بزرگ مالکان باقى ماند 6 و بسیارى از این دهقانان درگیر مسائلى از قبیل تأمین آب کشاورزى ، چگونگى پرداخت اقساط و . . . شدند و ادامه این روند برایشان غیرقابل تحمل مى نمود لذا بسیارى از آنان زمین هاى خود را به مالکان فروختند . نتیجه این تحول ، این بود که در اوایل دهه 1350 ، نرخ مهاجرت به % 8 رسید که از رقم متوسط هاى 1355 – 1335 ، بسیار بیشتر بود . این مهاجرت نه تنها باعث کاهش تولید مواد غذایى و وابستگى اقتصادى به خارج گردید ، بلکه مشکلات اجتماعى بسیار زیادى را نیز به وجود آورد . مهاجران در شهرها با فقدان کار کافى ، مسکن و امکانات زیست مناسب روبه رو شدند و در حاشیه شهرها و محله هاى فقیرنشین و کثیف استقرار یافتند 7 روستائیان که به امید یافتن شغل مناسب به شهرها هجوم آورده بودند طبقه کارگر روزمرد شهرى را به وجود آرودند . این افراد که اغلب تنها و بدون خانواده خود به شهرها مهاجرت مى کردند ، با فرهنگ غرب زده شهرى که با آن بیگانه بودند روبرو و مجبور مى شدند براى کسب درآمد در ساختمان ها ، کاخ ها و ویلاهاى مجلل که هزینه گزافى صرف ساختن آنها مى شد به کار مشغول شوند اگر چه درآمد آنها نسبتا مناسب بود ، اغلب به خاطر تورم سرسام آور مغلوب هزینه ها مى شدند 8 حضرت امام در این باره مى فرماید : « این اصلاحات ارضى از بزرگترین خیانتهایى است بر این مملکت که زراعت مملکت را به کلى از بین بردید و دهقان هاى بیچاره را همچو کردید که هجوم آوردند به شهرستان ها . تهران الان پر است از این دهقان هاى بیچاره اى که از اطراف آمدند توى این زاغه ها و توى این چادرها و توى این کثافت کارى ها ، بیچاره ها دارند زندگى مى کنند با عائله در زمستان سخت ، اینها خیانت بر یک ملت نیست ؟ » 9 {J ج – پیامدهاى سیاسى : J} اصلاحات ارضى در کوتاه مدت توانست قدرت سیاسى دولت را در روستاها افزایش داده و جایگزین قدرت اربابان و مالکان بزرگ نماید سپاه بهداشت ، سپاه دانش ، سپاه ترویج و آبادانى ، سازمان دولتى نهادهاى روستایى ( تعاونى ها ، واحدهاى اعتبارى ، خانه هاى اصناف ) کنترل قیمت ها و قدرت اجبار کننده ژاندارمرى نیز هر یک به نوعى پایه هاى قدرت دولت مرکزى در روستاها را تحکیم نمودند و از قدرت و نفوذ ملاکین کاست و به نوعى خواسته شاه را بر بسط و نفوذ قدرت خویش حتى در دورافتاده ترین نقاط کشور میسور نمود اما با این همه زمینه هاى نارضایتى بخش عظیمى از جهت کشور – به واسطه پیامدهاى منفى این برنامه بر وضعیت اقتصادى و اجتماعى و . . . – را فراهم نمود که خود در بلند مدت در شکل گیرى انقلاب اسلامى و سقوط نظام پهلوى مؤثر بود . منابع . 1 اصلاحات ارضى ، باشگاه اندیشه . 2 . اسدالهى ، على اکبر – مراحل سه گانه اصلاحات ارضى – مدیریت امور اراضى قزوین – بهمن 1384 3 . اصلاحى ، حسن – قزاقى ، حمید – محمدنیا احمدى ، محمد – جزوه آموزشى مجموعه قوانین و مقررات اصلاحات ارضى – سازمان امور اراضى – شهریور 1381 4 . اصلاحات ارضى واقتصاد روستایى ایران ، احمد میرزاده ، تهران : مرکز مدارک علمى 1351 5 . عباس خلجى ، اصلاحات آمریکایى و قیام پانزده خرداد ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، . 1381 ( 1 ) ( ایران ، سراب قدرت ، گرامام رابرت ، ترجمه فیروز فیروز نیا ، تهران ، نشر سحاب ، 1358 ، ص 46 ) . ( 2 ) ( انقلاب اسلامى و چرایى و چگونگى رخداد آن ، جمعى از نویسندگان ، نشر معارف ، چاپ چهاردهم ، 1380 ، ص 111 ) . ( 3 ) ( مقاومت شکننده ، جان فوراى ، ترجمه احمد تدین ، نشر مؤسسه خدمات فرهنگى رسا ، چاپ دوم ، 1378 ، صص 472 – 482 ) . ( 4 ) ( صحیفه نور ، ج 2 ، ص 25 ) . ( 5 ) ( همان ، ص 181 ) . ( 6 ) ( مقاومت شکننده ، پیشین ، ص 474 ) . ( 7 ) ( ریشه هاى انقلاب ، نیکى کوى ، ترجمه عبدالرحیم گواهى ، تهران ، نشر قلم ، 1369 ، صص 255 – 243 ) . ( 8 ) ( تحلیل بر ا نقلاب اسلامى ، منوچهر محمدى ، نشر امیرکبیر ، 1370 ، ص 78 – 80 ) . ( 9 ) ( صحیفه نور ، ج 2 ، ص 431 ) .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد