امام سجاد(علیه السلام) و وظایف پدر و مادر
۱۳۹۵/۰۲/۱۴
–
۱۰۳۳ بازدید
وظایف پدر و مادر در برابر فرزندان چیست؟
فرزند صالح
«اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَی بِبَقَاءِ وُلْدِی، وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی، وَ بِإِمْتَاعِی بِهِمْ»؛ «خدایا! منتگذار برمن، به: باقینهادن فرزندانم، سامان دادن و اصلاحشان به نفع من، و برخوردارکردن من از ایشان».
تبیین و شرح
زندگی و حیات باقی برای فرزندان، خود به خود نمیتواند امری مطلوب و درخواستی موجه باشد. چه بسا فرزندانی که عمر طولانی یافتند اما زندگیشان جز رنج و رسوایی برای خود و پدر و مادر نبود و دیگران نیز از وجودشان راحت و آسایش نداشتند. بنابراین مینگریم که پیشوای عابد ما پس از درخواست بقای فرزندان، مسئله شایسته و صالح بودن آنها را پیش میکشد و اینکه برای پدر و مادر و دیگران عناصری مفید و ارزشمند باشند.
اصل مهمی که معمولاً در رابطه میان فرزندان و پدر و مادر مغفول میماند، اصل اصلاح و تربیت اخلاق فرزندان است. هرچه جامعهی بشری پیشرفتهای حیرتآور بیشتری در عرصههای گوناگون علمی و فنی را تجربه میکند، توجه او به مسائل روحی و معنوی به خصوص درباره نوجوانان و جوانان رو به کاستی مینهد. شاهدیم که بسیاری از پدران و مادران هرچه درتوان دارند برای رفاه و آسایش مادی فرزندان خود میکوشند و نخستین اولویت زندگیشان برآوردن توقعات جسمی و ارضای انگیزههای مادی آنان است بی آنکه گام مهمی در تربیت اخلاق دینی فرزندان پیش بگذارند و تلاش در خوری از خود نشان دهند. غافل از اینکه این روش نه تنها برای آینده فرزندان خطرآفرین و زیانآور است که فردای زندگی پدر و مادر را نیز دستخوش ناملایمات و نگرانی ها قرار میدهد. چنین فرزندانی که طعم صلاح و شایستگی را نچشیدهاند و به تربیت دینی آمیخته نشدهاند، نخواهند توانست به هنگام نیاز پدر و مادر به مهر و عاطفه فرزندی، به آنان پاسخ مثبت دهند و آنان را در دامان محبت بیدریغ خویش بپرورند و آرامش ببخشند.
پدرانه
«إِلهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِی فِی آجالِهِمْ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ، وَ قَوِّلِی ضَعِیفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ، وَ فِی جَوارِحِهِمْ، وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمَرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یدَی أَرْزَاقَهُمْ»؛ «معبودا! بهخاطر من بر آسایش و رفاهشان بیفزا، عمرشان را طولانی کن، فرزندانشان را بپروران، ناتوانشان را توانا گردان، جسم و دین و خویشان را، و جان و تن و هر کارشان را که به من مربوط است، از هرگزندی در امان بدار، و روزی ایشان را به دست من فراوان و پیوسته گردان».
تبیین و شرح
این پاره از دعا، نقش برجسته و بی بدیل پدر در خانواده را به تصویر میکشد. در مکتب تربیتی اسلام، سرپرستی پدر شامل امور رفاهی، سلامت، تربیتی و اجتماعی خانواده میشود که وی باید با دیدی وسیع و همه جانبهنگر،
با دو چشم دنیایی و آخرتی، صلاح و خیر اهل بیتخود را ملاحظه نماید و به مدیریت و هدایت آنان همت گمارد.
قدرت و توانایی بالای پدر در ایفای نقش خود درتمام این زمینهها بهترین تأمینکننده آرامش روحی – روانی افراد خانواده است. هرگونه اظهار ضعف و ناتوانی پدر در محیط خانه باعث میشود افراد تحت سرپرستی او خود را تنها و بدون تکیهگاه مطمئن احساس کنند و در برابر هجمههای بیرونی و درونی، بیدفاع بمانند و چارهای جز تسلیم نداشته باشند.
تربیت فطری
«وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ وَ بِرِّهِمْ، وَ اجْعَلْهُمْ لِی عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُکَ»؛ «و مرا بر تربیت و ادب کردن و نیکی کردن با آنها یاری کن … و ایشان را در عمل کردن آنچه از تو خواستهام یاور من قرار ده».
تبیین و شرح
تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادهای درونی افراد. مربی، صنعتگر نیست که چیزی بسازد و ایجاد کند و بتواند آنچه را درذهن دارد، در دنیای خارج از ذهن به وجود آورد. هرکس با استعدادها و ظرفیتهای خاصی به دنیا میآید که اگر در مسیر تربیت درست قرار بگیرد و مربیای تجربه دیده و آگاه او را بپرورد، آن استعدادها بروز مییابد و شکوفا میگردد و آن ظرفیتها و قابلیتها به بهترین و سودمندترین شکل خود را نمودار میسازد. پس در تربیت، شخصیتها و فطرتها دگرگون نمی شوند، بلکه آنچه که هست، از حالت خفته و بیحرکتی به جنبش و حرکت و رشد درآمده به بالندگی میرسد. بنابراین، مربی باید نخست انسانشناس و آشنا به توانایی های فطری بشر باشد، آفتهای تربیت و راه جلوگیری و درمان آنها و نیز عناصر مفید و شیوه بهرهمندی از آنها را به خوبی بشناسد. پس کسی که دستی از دور بر آتش دارد و از انسان جز جسم و فعل و انفعالهای شیمیایی و فیزیکی درک نمیکند، نمیتواند مربی مناسبی باشد و بیشک در تربیت افراد دچار خطاها و لغزشهای فاحش خواهد شد.
تربیت و ادب کردن فرزندان به آداب پسندیده عرفی وشرعی، کار بسیار حساس و پرمشکلی است. ازاینرو، امام(علیه السلام) خداوند را در این امر به یاری میطلبد و میخواهد که پرورش آنان را برای ایشان سهل و آسان گرداند و فرزندان را درانجام این وظیفه، رام و پذیرای برنامههای تربیتی و پرورشی وی قراردهد.
از زبان همه برای همه
«اللَّهُمَّ أَعْطِنَا جَمِیعَ ذلِکَ بِتَوْفِیقِکَ وَ رَحْمَتِکَ، وَ أَعِذْنَا مِنْ عَذَابَ السَّعِیرِ،
وَ أَعْطِ جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِثْلَ الَّذِی سَأَلْتُکَ لِنَفْسِی وَ لِوُلْدِی فِی عَاجِلِ الدُّنْیا وَ آجِلِ الاخِرَه»؛ «خدایا! اینهمه را به توفیق و رحمتت به ما ارزانی کن، و ما را از عذاب آتش افروخته دوزخ در پناه آور، و همانند آنچه را من برای این جهان و آن جهان خود و فرزندانم از تو خواستهام، به همه مردان و زنان مسلمان و با ایمان عطافرما».
تبیین و شرح
امام سجاد(علیه السلام) با علم محیط و فراگیر خویش، به نیازهای واقعی بشر بیش از خودشان آگاه است، و نیز میداند که دعایش به عنوان مقربترین وجود در درگاه الهی، بلندترین شأن و جایگاه را دارد و هرگز مردود نخواهد شد. ازاینرو، به نیابت از زبان دل همه مردان و زنان مومن و مسلمان، آنچه را مایه صلاح و اصلاح دنیا و آخرت ایشان است، از خداوند میطلبد و با نفَس مقدس خود همگان را دعا میکند.
جدای از این مطلب، سفارش اسلام به دعا کردن مسلمانان و مؤمنان در حق یکدیگر حاکی از اهمیت و ضرورت همگانی این مسئله است. حکمت این توصیه را شاید بتوان در فواید بزرگ اجتماعی آن جستجو کرد که در نهایت به افراد جامعه بازگشت میکند. عافیت، امنیت و سلامت فردی، همیشه در گرو جامعهای به دور از ناملایمات و گرفتاری هاست. افراد هر اندازه که خود تربیت شده، اخلاقی، متدین و… باشند، چون به محیط ناامن جامعه پای گذارند و در برخورد با دیگران نادرستی و کج خلقی و آشفتگی های متعدد روحی و روانی را مشاهده کنند، بیشک خود و شایستگی ها فردیشان مورد تهدید قرار میگیرد.
بنابراین درست آن است که آنچه از نیکی ها و فضایل و سودمندی های که برای خود از خدا میطلبیم، برای دیگران نیز درخواست نماییم و آنان را به اندازه خویش، بلکه بیشتر، در معرض باران کرامت سرریز پروردگار بخواهیم که فرمود:
«اگر خوبی کنید، به خود کردهاید و اگر بدی کنید، به زیان خود کرده اید».