۱۳۹۳/۰۹/۰۷
–
۷۱ بازدید
امام مهدی (عج)امان اهل زمین
سلیمان از امام صادق علیه السّلام و آن حضرت از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السّلام و آن حضرت از امام زین العابدین نقل مىکند که حضرتش فرمودند:
سلیمان از امام صادق علیه السّلام و آن حضرت از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السّلام و آن حضرت از امام زین العابدین نقل مىکند که حضرتش فرمودند:
ما (اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و سلم) پیشوایان امت اسلام، حجتهاى خدا بر جهانیان، آقاى اهل ایمان، پیشواى روسفیدان و سرپرست مؤمنانیم. ما امان براى اهل زمین هستیم، همچنان که ستارگان امان براى اهل آسمانند. ما کسانى هستیم که خدا به واسطۀ ما آسمان را بر فراز زمین نگه داشت و اهل زمین را از هلاکت نجات بخشیده است. به واسطۀ ما باران مىبارد و رحمت خدا منتشر مىشود و زمین برکاتش را بیرون مىآورد و اگر نبود در هر عصر و زمانى امامى از ما اهل بیت در زمین، زمین اهلش را فرو مىبرد و هلاک مىکرد.
سپس فرمودند: از هنگام خلقت آدم تا قیامت، زمین از حجت خدا خالى نبوده و نخواهد بود؛ خواه حجتش در میان مردم آشکار و معروف باشد یا غایب و ناپیدا. خدا در زمین عبادت نمىگردید.(6)
مفاد بیان امام علیه السّلام در این حدیث، سه بخش است:
بخش اول در موقعیّت ائمه علیهم السّلام از جهت مقام و منصب الهى آنهاست که پیشوایان راستین اسلام پس از پیامبر گرامى حجتهاى خدا بر تمام عالمیان و سیّد و آقاى اهل ایمان هستند که به فرمان خداى سبحان به وسیلۀ پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و اله و سلم به جامعۀ اسلامى معرّفى گردیده و براى هدایت و رهبرى همۀ انسانها در تمامى قرون و اعصار تعیین گشتهاند.
در بخش دوم از فرمایش امام سجاد علیه السّلام پارهاى از برکات وجودى ائمۀ اطهار علیهم السّلام بیان شده است که اختصاص به زمان حضور امام علیه السّلام ندارد. زیرا آثار و برکات آن حضرت چنان گسترده است که شامل زمان حضور و غیبت مىشود.
در بخش سوم از فرمایش امام سجاد علیه السّلام، به چند نکتۀ اساسى اشاره شده است:
الف) اگر امامى از اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و سلم در زمین نباشد، زمین اهلش را نابود مىکند.
ب) این که خالى نبودن زمین از حجت خدا، یک سنّت الهى است که از زمان حضرت آدم علیه السّلام تا قیامت جریان دارد.
ج) این که عبادت خدا در زمین بستگى به وجود حجّت خدا دارد.
د) در کلام حضرت به بهرهمند شدن مردم از وجود امام علیه السّلام در ایام غیبت تصریح شده است.
امام علیه السّلام نگهبان اهل زمین
اینک نسبت به بعضى از فرازهاى فرمایش امام سجاد علیه السّلام توضیحاتى ارائه مىدهیم:
«نحن أمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء»
در این فراز از سخنان امام علیه السّلام به نقش حیاتى و پر اهمیت ائمۀ اطهار علیهم السّلام نسبت به امنیت و آرامش اهل زمین اشاره گردیده و وجود امامان و رهبران معصوم-که از سوى خدا عهدهدار مسئولیت هدایت و ارشاد و رهبرى جامعه گردیدهاند-براى اهل زمین، موجب امنیت و آرامش دانسته شده و این بسان ستارگان آسمان است که موجب آرامش اهل آسمانند.
ما هنگامى مىتوانیم مفاد و منظور کلام جامع و بلند امام سجاد علیه السّلام را خوب درک کنیم که نسبت به خداوند متعال و اهداف وى از خلقت انسانها و سایر موجودات، شناخت صحیح داشته باشیم.
زیرا شناخت صحیح خداوند متعال است که به انسان امکان شناخت پیامبر و امامان را مىدهد.
به طور حتم اگر شناخت و برداشت انسان نسبت به معارف الهى ضعیف و ناچیز باشد و خصوصیات و صفات خداوند را در حدّ لزوم نشناسد، در معرفت پیامبر و امام نیز ناتوان خواهد بود؛ تا جایى که ممکن است کسانى را به عنوان پیامبر یا امام و خلیفه بشناسد که اساسا لیاقت این مناصب سهگانه را نداشته باشند. پس شناخت صحیح خداوند است که به انسان، این بینش و فهم را مىدهد که دنبال هر کس که ادّعاى نبوّت یا خلافت و امامت را بنماید، نرود و بدون دلیل و برهان قاطع، سخن کسى را نپذیرد.
[پس]چنین نتیجه مىگیریم که تمام انحرافاتى که در امم گذشته و صدر اسلام در امّت اسلام رخ داد و مردم را به انحراف و ضلالت کشاند، معمولا به واسطۀ کسانى بود که شناخت آنها نسبت به خدا و پیامبران، ضعیف و نادرست بود؛ امت حضرت موسى علیه السّلام به واسطۀ عدم شناخت صحیح و کافى از خدا و پیامبر، در آزمایش کوتاه و چهل روزه، شکست خورد و به دنبال سامرى و گوسالهاش راه افتاده و دست از بندگى خداوند عالم کشیده و گوساله را به عنوان معبود خود پذیرفتند.لذا در دعاهاى رسیده از ائمه اطهار علیهم السّلام این نکته خاطرنشان گردیده است که در هر حال، انسان باید شناخت خود را نسبت به خدا افزایش دهد و با دعا و درخواست از خداوند متعال کمک بگیرد.
زیرا شناخت صحیح معارف دینى، اعم از شناخت پیامبر و امام، بستگى به شناخت خداوند دارد. لذا سفارش شده است که در هنگام دعا و کمک خواستن از خداوند چنین بگوییم:
«اللّهمّ عرّفنی نفسک فإنّک إن لم تعرّفنى نفسک لم أعرف نبیّک، اللّهمّ عرّفنی رسولک فإنّک إن لم تعرّفنی رسولک لم أعرف حجّتک، اللّهمّ عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنى حجّتک ضللت عن دینى»(7)
«خداوندا ! خودت را به من بشناسان. زیرا اگر خودت را به من نشناساندى، فرستادهات را نخواهم شناخت. خداوندا! فرستادهات را به من بشناسان. زیرا اگر فرستادهات را معرّفى ننمودى، حجّت تو را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خود را به من بشناسان.
زیرا اگر حجّت را به من نشناساندى، از دینم منحرف خواهم گشت.»
آنچه در توضیح جملات این دعا باید گفت این که معرفت خداوند متعال داراى مراتب و درجاتى است که انسان تا حدّى به برکت فطرت و عقل مىتواند به آن دست یابد؛ لکن معرفت صحیح و کامل را باید به کمک پیامبران الهى و خلفاى راستین آنان که بیانگر معارف دینى هستند، کسب کرد.
ابى حمزۀ ثمالى از امام باقر علیه السّلام نقل مىکند که آن حضرت فرمودند:
همانا کسى خدا را عبادت مىکند که او را شناخته باشد؛ امّا کسى که خدا را نشناسد، عبادت او از روى ضلالت و گمراهى انجام مىگیرد.(8)
ابو حمزه با شنیدن این سخن از امام باقر علیه السّلام، عرض کرد: معرفت خدا چیست؟
حضرت فرمود:
معرفت خدا، تصدیق خدا و تصدیق رسول خدا و دوستى على بن ابى طالب و پیروى نمودن از او و ائمۀ هدى علیهم السّلام و بیزارى جستن از دشمنان آنها است.
وجود امام معصوم موجب آرامش اهل زمین است
اگر شناخت صحیح نسبت به خداوند متعال از راه نزول وحى به وسیلۀ حجت و امام بعد از پیامبر انجام گیرد، به خوبى روشن مىشود که وجود امام معصوم در میان جامعۀ بشرى از جهات گوناگون موجب آرامش و امنیت براى ساکنان زمین است که به گوشهاى از آن جهات اشاره مىکنیم:
امنیت فکرى و روحى
امام و حجت بر اساس این که مسئولیت هدایت و ارشاد جامعه را بر عهده دارد، از مرزهاى اعتقادى و فکرى جامعۀ اسلامى نگهبانى مىکند تا مورد هجوم افکار غلط و اعتقادات منحرف دشمنان خدا واقع نشود. در پرتو هدایت و ارشاد حجت خداست که انحرافات فکرى و عقیدتى که موجب تزلزل فکرى و روحى جامعه است، از بین رفته و امنیت فکرى و روحى به وجود مىآید.
به دست گرفتن زمام امور جامعه
مسئولیت دیگر امام به دست گرفتن زمام امور جامعه است که در صورت فراهم شدن شرایط و امکانات کافى، امام زمام امور را به دست گرفته و قسط و عدالت همگانى را جایگزین بىعدالتىها-که نظم و آرامش اجتماعى را بر هم مىزند-مىنماید؛ در نتیجه اهل زمین از آرامش و ثبات برخوردار مىگردند.
اگر مىبینیم که امام از تصرف ظاهرى در ادارۀ امور جهان خوددارى مىکند، به واسطۀ عدم وجود شرایط و مقدمات لازم است و خوددارى از تصرف ظاهرى در امور، چیزى نیست که منحصر به حضرت حجت علیه السّلام باشد، بلکه امامان پیشین نیز چنین بودند، چنانکه در تاریخ زندگانى حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مىبینیم که آن حضرت بیش از بیست و پنج سال در امور اجرایى دخالت و تصرف نکردند؛ در عین حال که از اولین لحظۀ ارتحال پیامبر گرامى اسلام واجد تمام شرایط زعامت جهان بشریت بودند و علاوه بر آن، از طرف خدا و پیامبر نیز به مقام ولایت و امامت بر مردم انتخاب شده بودند، لکن وقتى موضوع غصب خلافت پیش آمد، جامعۀ اسلامى به واسطۀ کوتاهى و سهلانگارى عدهاى و نفاق و دشمنى عدهاى دیگر از برکات وجود امام و رهبرى معصوم، محروم ماند.
اگر امروز اجتماع ما از برکات تصرف مستقیم امام و حجت خدا محروم است، نه تنها مربوط به کوتاهى مسلمین صدر اسلام، بلکه به خاطر غفلتهاى جامعۀ خود ما نیز مىباشد.
توضیح این که مسئول دخالت نکردن و تصرف ننمودن ائمۀ اطهار علیهم السّلام در گذشته و حال، مردمى هستند که از اطاعت پیشوایان راستین اسلام سرباز زدند و به مخالفت با آنان برخاستند. امید است روزى فرا رسد که جامعۀ اسلامى و مردم جهان به این حقیقت پىببرند که براى دست یافتن به عالىترین مدارج تکامل انسانى، ناگزیرند از انسانى کامل و معصوم که واجد تمام شرایط رهبرى در ابعاد مختلف زندگى انسان است، اطاعت و پیروى کنند؛ در این صورت است که زمینه و شرایط براى تصرف مستقیم حجت و ولىّ خدا فراهم مىگردد و امام با اذن خداوند متعال ظاهر خواهد گشت و زمین را از عدل و قسط پر کند و ظلم و بیداد را از بین ببرد، چنانکه امیر المؤمنین علیه السّلام پس از بیست و پنج سال کنارهگیرى از تصرف در امور مسلمانان، بعد از فراهم شدن شرایط، رسما زمام امور را به دست گرفت و موفق گردید که در این مدّت کوتاه زعامت و رهبرى خود نمونهاى از حکومت قرآن و اسلام را براى همۀ مسلمانان و حتى براى جهان بشریّت ترسیم کند.
در پایان این بحث، فرمایش مرحوم محقّق طوسى در «تجرید الاعتقاد» را مىآوریم. او مىگوید:
(9)«وجوده لطف و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا»
وجود امام لطف و اتمام حجت بر بندگان است. خداوند به مقتضاى حکمت خویش به وسیلۀ انتخاب و نصب امام براى هدایت جامعۀ بشرى، حجت را بر همگان تمام نمود؛
به طورى که آن را نعمت دانسته و اکمال دین را مربوط به آن مىداند.لذا دربارۀ روز غدیر-روز نصب امام علیه السّلام-مىفرماید:
اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی(مائده/3)
امّا اگر مردم از این نعمت خداوند منتفع نمىشوند و امام در امور اجرایى تصرّف نمىکند، به واسطۀ سهلانگارى و کوتاهى خود آنها است. لذا بر تمام امت اسلام است که از خواب غفلت بیدار شوند و مقدّمات حضور امام معصوم را در میان خود به وجود آورند تا از برکات کامل الهى برخوردار گردند. به امید آن روز.
وجود امام، منشأ خیر و برکت
بر حسب روایات و اخبار، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و برکت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیارى از بلاها و خطرها از جامعه است، چنانکه در تفسیر آیه ٢۵١ سوره بقره:
از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمودند:
«إنّ اللّه لیدفع بمن یصلّی من شیعتنا عمّن لا یصلّی و لو اجتمعوا على ترک الصلاة لهلکوا؛ »(10) به درستى که خداوند به واسطۀ نمازگزاران شیعه، بلا را از کسانى که نماز نمىخوانند، دفع مىکند. زیرا اگر همه شیعیان نماز را ترک کنند، هلاک مىگردند.
آنگاه حضرت نسبت به سایر احکام، مانند پرداخت زکات و حجّ گزاردن همین مطلب را مىفرماید.
واضح است که وقتى وجود افراد مؤمن در اجتماع، چنین برکتى را به همراه داشته باشد، برکات وجود امام معصوم که ولىّ و حجّت خدا بر مردم است، به مراتب بیشتر خواهد بود. زیرا امام و حجت خدا واسطۀ رسیدن فیض و برکت خداوند متعال به مردم و برطرف کنندۀ بلاها از آنان است. چنانکه امام سجاد علیه السّلام دربارۀ برکات وجودى ائمه اطهار علیهم السّلام مىفرماید:
ما کسانى هستیم که به واسطۀ ما آسمان برفراز زمین نگهدارى شده و زمین از هلاک نمودن اهلش منع گردیده است.
حضرت در ادامه مىفرماید:
(11)«و بنا ینزّل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الأرض»
در این فراز از بیان امام، به برکاتى دیگر اشاره گردیده و نزول باران و انتشار رحمت خدا و خروج برکات زمین، از آثار وجودى ائمۀ اطهار علیهم السّلام شمرده شده است. این موضوع یک اصل قرآنى است؛ زیرا قرآن کریم مىفرماید:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُرىٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ
(اعراف/96) وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ
اگر اهل شهرها و آبادىها ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنان مىگشودیم؛ لکن (آنها حق را) تکذیب کردند. ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
نکتهاى که از این آیه مىتوان استفاده نمود این است که اهل شهرها و آبادىها، تقوا را رعایت نکردند و حق را نیز انکار و تکذیب نمودند و سزاوار تنبیه و مجازات الهى گردیدند؛ لکن در عین حال مشاهده مىکنیم که باران رحمت الهى ریزش مىکند و برکات زمین از دل آن خارج مىگردد و اهل زمین از آن بهرهمند مىشوند و این نمىشود مگر به واسطۀ وجود ائمه اطهار علیهم السّلام که مظهر قدس و تقوا و پرهیزکارى در زمین هستند. خداوند نهتنها به خاطر آنان برکاتش را از اهل زمین دریغ نمىکند، بلکه بلاها و آفات را نیز به واسطۀ کرامت و عظمت ائمه اطهار علیهم السّلام در پیشگاهش، از اهل زمین برطرف مىکند و به انسانهاى گنهکار مهلت مىدهد تا شاید به وسیلۀ توبه و انابه به سوى خدا باز گردند؛ زیرا وجود ائمۀ معصومین همچون وجود پیامبر سبب خیر و برکت و رفع عذاب از امت است چنانکه قرآن کریم مىفرماید:
وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ(انفال/33)
«اى پیامبر! تا تو در میان امت هستى خداوند آنان را عذاب نمىکند.»
علّت نیاز مردم به پیامبر و امام
در تفسیر آیه ٣٣ سورۀ انفال از امام باقر علیه السّلام روایتى نقل شده، که ذکر آن در اینجا مناسب است.
جابر بن یزید جعفى مىگوید: به امام باقر علیه السّلام عرض کردم:
علت نیاز به پیامبر و امام چیست؟
حضرت فرمودند: استوار ماندن جهان و تباه نشدن آن. زیرا خداوند، عذاب را از اهل زمین برمىدارد مادامى که پیامبر و امام در آن باشد. چنانکه خداوند مىفرماید: «تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را عذاب نخواهد کرد» . و پیامبر نیز فرموده است: «ستارگان، پناهگاه و مایۀ امنیت اهل آسمانها هستند و خاندان من، مایۀ امنیّت براى امت من.»(12)
(13) نیز آمده است. این تعبیر در سخنان امام باقر , امام صادق و امام رضا علیهم السلام
همچنان که در نامۀ مبارک امام مهدى علیه السّلام به «اسحاق بن یعقوب»[ نیز] آمده است که: «… إنّی أمان لأهل الأرض، کما أنّ النّجوم امان لأهل السّماء»
من مایۀ آرامش و امنیت هستم، همانگونه که ستارگان آسمان، باعث امنیّت آسمانیان هستند.(14)باد آنکس را که خصم جاه تو از انس و جان شد(21)
منابع:
1- حضرت زهرا (سلام الله علیها
قالت فاطمة ( علیها السلام ) : قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) : ” مثل الإمام مثل الکعبة إذ تؤتی و لا تأتی ”
از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.
(بحار الانوار ، جلد 36 ، صفحه 353)
2- سوره ابراهیم /آیه 5
3- الخصال، شیخ صدوق،108،معانی الاخبار 365. مانند این روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است(مختصرالبصائر18)
4-ترجمه مستدرک المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه، سید هاشم بحرانی ترجمه امیر خانبلوکی ص110
5 -کمال الدین ج 2 باب 33 روایات امام صادق علیه السلام درباره امام دوازدهم صص42-1
6- کمال الدین، ص 207، ح 22
7- اصول کافى، ج 1 ، ص 337 ، ح 5
8- اصول کافى، ج 1 ، ص 180
9- کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص 285
10- اصول کافى، ج 2 ، ص 451
11-کمال الدین، ص 207
12- تفسیر نور الثقلین، ج 2 ، ص 152
13 – جلوه های پنهانی امام عصر (عج) علی حسین پور صص87-72
14- موعود نامه فرهنگ الفبایی مهدویت مجتبی تونه ای ص 120 به نقل از کمال الدین، ج 2 ، ص 485 ؛ غیبة طوسى، ص 177 ؛ احتجاج طبرسى، ج 2 ، ص 471