۱۳۹۵/۰۸/۱۱
–
۱۴۸۹ بازدید
دین اسلام براى نیازهاى ثابت بشر، قوانین ثابت و براى احتیاجات متغی
دین اسلام با در نظر گرفتن متغییرهایى همچون: مقتضیات زمانى، موقعیت خاص فردى، وضعیت معیشتى و جایگاه اجتماعى افراد و هم چنین در نظر گرفتن سلایق شخصى، مقتضیات سنى افراد، مسلمانان را در انتخاب پوشش و آرایش دلخواه آزاد گذاشته است.
براى روشن شدن این مسئله ابتدا به متغییرهایى که اسلام معرفى نموده، اشاره مى شود:
1. مقتضیات زمانى
به طور طبیعى در گذر زمان عوامل متعددى همچون بهبود شرایط اقتصادى ـ فرهنگى جامعه، ورود طرح هاى نو و یا ورود فن آورى هاى جدید در عرصه بافت پارچه و ساخت لوازم آرایشى دست به دست هم داده و در نوع پوشش و آرایش افراد تأثیر مستقیم مى گذارند؛ به گونه اى که هر دورانى پوشش و آرایش خاص خود را اقتضا مى نماید.
پیشوایان معصوم (علیهماالسلام) به عنوان الگوهاى رفتارى ما مسلمانان در عمل خود نیز نوع پوشش و آراستگى خویش را متناسب با مقتضیات زمان تنظیم مى نمودند، که در اینجا به نمونه اى از این موارد اشاره مى نماییم:
نمونه اول:
امیرالمؤمنین على (علیه السلام) با اینکه موهاى شان سپید شده بود رنگ نمى بست. شخصى به آن حضرت گفت: مگر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) دستور نداد که: «موى سپید را با رنگ بپوشانید؟» آن حضرت فرمود: چرا. آن شخص گفت: پس چرا شما رنگ نمى بندى؟ حضرت فرمود: در آن وقت که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این دستور را داد مسلمانان از لحاظ عدد اندک بودند، در میان آنها عدّه اى پیرمرد وجود داشت که در جنگ ها شرکت مى کردند، دشمن که به صف سربازان مسلمان نظر مى افکند و آن پیرمردان سپید مو را مى دید اطمینان روحى پیدا مى کرد که با عدّه اى پیرمرد طرف است و روحیه اش قوى مى شد؛ پیغمبر اکرم دستور داد که رنگ ببندند تا دشمن به پیرى آنها پى نبرد. آنگاه على (علیه السلام) فرمود: این دستور را پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در وقتى صادر کرد که عدد مسلمانان کم بود و لازم بود از این گونه وسائل نیز استفاده شود. اما امروز که اسلام سراسر جهان را فراگرفته است نیازى به این کار نیست. هر کسى آزاد است که رنگ ببندد یا رنگ نبندد.
نمونه دوم:
فردى به نام سفیان ثورى در انتقاد به نوع پوشش امام صادق (علیه السلام) : به ایشان عرضه داشت: شما روایت مى کنید که على (علیه السلام) لباس خشن مى پوشید، و حال آن که خودتان لباس قوهى و مروى (دو پارچه قیمتى منسوب به قهستان و مرو) مى پوشید؟! حضرت فرمود: واى بر تو، على (علیه السلام) در زمان تنگدستى مردم زندگى مى کرد، ولى چون روزگار فراخى رسید، نیکان زمانه به آن شایسته ترند.[2]
در روایت دیگرى آن حضرت با تأکید بر نقش مقتضیات زمانه بر نوع پوشش فرموده اند: شیعیان ضعیف الایمان دوست دارند که من بر پلاس بنشینم، و لباس خشن بپوشم، ولى زمانه اقتضا ندارد.[3]
با توجه به آنچه گفته شد معلوم مى شود یکى از متغییرهاى مهمى که اسلام در نوع پوشش و آرایش مسلمانان در نظر گرفته، مقتضیات زمان است و نوع پوشش و آرایش افراد براساس زمان قابل تغییر مى باشد. چنان که امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «خَیرُ لِباسِ کُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ اَهلِهِ»[4]؛ «بهترین لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است».
2. موقعیت فردى و خانوادگى
از دیگر متغیرهایى که اسلام براى مسلمانان در پوشش و آرایش لحاظ نموده، موقعیت هاى خاصى است که افراد در آن قرار مى گیرند که در اینجا به سه نمونه اشاره مى نماییم:
یکم: موقعیت هاى زناشویى؛ آیات، روایات و سیره عملى معصومین (علیهماالسلام) گویاى آن است که اسلام محدودیتى نسبت به نوع آرایش و پوشش زن و شوهر به هنگام قرار گرفتن در کنار یکدیگر قائل نشده است؛ بلکه به آنها توصیه نموده به هنگام حضور در کنار یکدیگر از بهترین لباس و لوازم زینتى و آرایشى خود استفاده نمایند همان گونه که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «بر زن لازم است خود را خوشبو کند، بهترین لباس هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعى صبح و شب با شوهرش ملاقات نماید»[5].
از سوى دیگر دین اسلام از زنان مؤمن خواسته تا در موقعیت هاى اجتماعى و یا حضور در میان نامحرمان از به نمایش گذاشتن خود و زینت هایشان به شدت پرهیز نمایند. قرآن مى فرماید: «و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [ از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش [ فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان و… آشکار نسازند… و پاهاى خود را [ به گونه اى بر زمین ]نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى دارند، معلوم گردد. اى مؤمنان همگى [ از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید»[6].
دوم. موقعیت هاى شغلى و کارى؛ اقتضاى کار و تلاش آن است که لباس مخصوص خود را داشته باشد از همین رو هنگامى که از امام کاظم (علیه السلام) سؤال شد: اگر انسان ده دست جامه داشته باشد اسراف است؟ فرمود: نه، بلکه براى حفظ جامه ها بهتر است و اسراف آن است که لباس بیرون را وقت کار بپوشى.[7]
سوم. حضور در جمع دوستان و دیدارهاى خانوادگى؛ یکى از موقعیت هاى خاصى که هر انسان در زندگى خود بارها تجربه نموده و متناسب با آن، نوع پوشش و آرایش خود را تغییر مى دهد، حضور در جمع دوستان و آشنایان مى باشد که در قالب دیدارهاى خانوادگى و مهمانى ها و مجالس مختلف صورت مى پذیرد. اسلام این موضوع را نیز لحاظ نموده و بر استفاده از نوع پوشش و آرایش مناسب با این موقعیت تأکید کرده است.
پیامبرخدا (صلی الله علیه وآله) مى فرماید: «خداوند دوست دارد وقتى بنده اى به سوى دوستان مى رود، آماده و آراسته شود»[8].
و یا در روایت دیگرى مى خوانیم: «باید هر یک از شما، براى [ خودى ها] برادر مسلمان خود، خویش را بیاراید؛ چنانکه از براى بیگانه [ و کسانى که فامیل نیستند] زینت مى کند و دوست دارد که او را به نیکوترین شکل ببیند»[9].
3. وضعیت اقتصادى و جایگاه اجتماعى
از دیگر متغیرهاى تأثیرگذار در نوع پوشش و آرایش افراد که دین اسلام آن را لحاظ نموده، شرایط معیشتى خود افراد و هم چنین جایگاه و شأن آنها در جامعه است. به گونه اى که داشتن لباس هاى متعدد و مناسب که در شأن و جایگاه اجتماعى افراد باشد، مجاز دانسته شده است.
شخصى از امام صادق (علیه السلام) درباره فرد ثروتمندى پرسید که لباس متعدد و مرغوب و چندین پیراهن تهیه مى کند؛ آیا با پوشیدن آنها، اسراف گر است؟ حضرت فرمود: «خیر، چون خداوند مى فرماید: «لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»[10]؛ «آنان که امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق (خرج) کنند و آنها که تنگ دست اند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق (خرج) نمایند»[11].[12]
این بیان شریف امام صادق (علیه السلام) گویاى آن است که در مکتب اسلام مسلمانان مى توانند متناسب با وضعیت معیشتى خود لباس مناسب تهیه و استفاده نماید.
4. سلایق شخصى
سلایق شخصى نیز از دیگر متغیرهایى است که اسلام براى آن احترام قائل شده و پارچه، مدل و حتى جنس و رنگ خاصى براى لباس واجب ننموده و مسلمانان را نسبت به نوع خاصى از آرایش الزام نکرده تا تمام مسلمانان در انتخاب این موارد آزاد باشند.
البته اسلام در راستاى حفظ بهتر سلامتى روحى و جسمى مسلمانان در این زمینه توصیه هایى در قالب مستحب و مکروه ذکر نموده است؛ مثلاً بر لباس هاى روشن به ویژه لباس سفید تأکید کرده و لباس سیاه را به دلیل تأثیر منفى که بر نشاط روحى و سلامتى افراد دارد مکروه اعلام نموده است. مگر در مورد عبا [ و چادر] و عمامه و کفش که کراهت ندارد.
5. شرایط سنى
بدون تردید، میل به خودآرایى و زیبایى که میل ذاتى آدمى است، در سنین مختلف تغییر مى نماید، به گونه اى که ارضاى این میل در دوران نوجوانى و جوانى به اوج خود رسیده و به شکفتن احساسات کمک کرده و به سوى تعالى روحى و پیشرفت هاى عاطفى سوق مى دهد.
پیشوایان اسلام نیز در سیره عملیشان به تمایل جوانان به خودآرایى و تجمّل دوستى توجه مى نمودند. به همین جهت، على (علیه السلام) ، به هنگام خرید لباس، جامه بهتر را به قنبر (غلام جوان خود) داد تا او را با پوشاندن آن لباس، شادمان و مسرور کند، و خطاب به وى فرمود: تو جوانى و مانند سایر جوانان به آراستگى و زیبایى رغبت بسیار دارى.[13]
منابع
[1]. ر.ک: اسلام و مقتضیات زمان، شهید مطهرى. [2]. مکارم الأخلاق، ص 97. [3]. همان، ص 98. [4]. الکافى، ج1، ص 411. [5]. همان، ج 5، ص 508. [6]. نور 24، آیه 31. [7]. همان، ص 98. [8]. همان، ص 97. [9]. تحف العقول عن آل الرسول، ص102. [10]. طلاق 65، آیه 7. [11]. الکافى، ج6، ص 443. [12]. مکارم الأخلاق، ص 114. [13]. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 256.