طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اهداف نبوی چقدر در دولت مهدوی عملی می شود؟

اهداف نبوی چقدر در دولت مهدوی عملی می شود؟


اهداف نبوی چقدر در دولت مهدوی عملی می شود؟

۱۳۹۵/۰۲/۱۶


۸۸ بازدید

کارشناس تاریخ اسلام در گفت و گو با شبستان:

اهداف نبوی چقدر در دولت مهدوی عملی می شود؟

خداوند در هیچ جا تضمین نکرده است که وقتی موانع از بین رفت، هیچگاه دوباره توسط انسان ها مانعی ایجاد نشود. بلکه تا وقتی که این انسان هست و اختیار هم دارد، می تواند به عقل و خرد خویش غل و زنجیر ببندد.

کارشناس تاریخ اسلام در گفت و گو با شبستان:

اهداف نبوی چقدر در دولت مهدوی عملی می شود؟

خداوند در هیچ جا تضمین نکرده است که وقتی موانع از بین رفت، هیچگاه دوباره توسط انسان ها مانعی ایجاد نشود. بلکه تا وقتی که این انسان هست و اختیار هم دارد، می تواند به عقل و خرد خویش غل و زنجیر ببندد.

محمد الله اکبری، کارشناس تاریخ اسلام در گفت و گو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان تصریح کرد: مأموریت همه پیامبران هدایت انسان بوده و هدایت نیز هدفی دارد که به قصد سعادتمندی انسان انجام می شود. خداوند در دستگاه آفرینش خود موجودات مختلفی از انسان، حیوان و ملائکه آفریده است. انسان مرکب از جسم و روح است. موجودی میان حیوان و فرشتگان که خواص هر دو را دارد.

وی افزود: اما چرا خداوند این خواص و نیروهای متضاد را در وجود انسان قرار داده است؟ برای اینکه اراده کرده است به انسان تکلیف دهد و تکلیف نیازمند داشتن حق انتخاب و اختیار است و این حق انتخاب نیازمند نیروهای متعارض است. خداوند در وجود انسان، خشم، غرور، طمع، هوا و هوس، شهوت و … قرار داده و از سوی دیگر روحی لطیف، عقلی که خوب و بد را درک می کند و نفس مطمئنه ای که او را به سوی خدا می کشد، نیز در وجود او قرار داده است.

این کارشناس تاریخ ضمن اشاره به وجود نیروی عقل در انسان اظهار کرد: از جمله نیروهای مختلف وجود انسان، عقل است که بهترین و مهمترین ابزار هدایت انسان به شمار می رود. محدوده تشخیص عقل هم وسیع است و هم محدود. عقل موانع و زمینه ها را می بیند و راه درست را تشخیص می دهد. اما چون در درون انسان هوا و هوس و نیروهای متعارض با عقل نیز وجود دارد معمولا انسان در جاهایی که ماورای دنیای خاکی است، یا درست تشخیص نمی دهد یا اگر هم تشخیص می دهد این موانع باعث می شود که به تشخیص عقل عمل نکند. بلکه به دنبال هوا و هوس باشد. به تعبیر دیگر انسان به دست خود، خرد و اندیشه اش را به زنجیر می کشد و سبب می شود که راه درست را نبیند.

الله اکبری گفت: اینجاست که خداوند نیروی کمکی می فرستد که همان پیامبران و وحی الهی هستند. پیامبران مامور برداشتن همین موانع و باز کردن این زنجیرها از خرد انسان هستند. مامور نشان دادن لغزشگاه های انسان هستند تا به او یادآوری کنند که کجاها دچار لغزش شده است؟ و با باز کردن این زنجیرها، موانع را از سر راه عقل برمی دارند تا درست بشناسند و در مسیر درست قرار بگیرد.

وی مهمترین ماموریت انسان در کره خاکی را شناخت و معرفت برشمرد و ادامه داد: بالاترین شناخت، شناخت خداوند است اما انسان به دست خود در این مسیر و برای این معرفت مانع ایجاد می کند. ما تا اینجا لزوم بعثت پیامبران را مطرح کردیم. اما باید این نکته را متذکر شویم که حجم فراوانی از این زنجیرها که به دست و پای عقل بسته می شود، توسط خود انسان ها فراهم می آید. یعنی این مجموعه انسان ها هستند که در یک جامعه چنین موانعی را بر سر راه خود ایجاد می کنند. هرچند درجات جوامع در ایجاد این موانع مختلف است.

استاد و مدرس حوزه و دانشگاه یادآور شد: خداوند در طول زمان در مقاطعی با فاصله های زمانی پیامبرانی را مبعوث کرد تا این موانع و این لغزشگاه ها را نشان داده و زنجیرها را به انسان بنمایانند از جمله پیامبر اعظم اسلام صل الله علیه وآله. رسول خدا صلوات الله علیه وآله در محیطی مبعوث شدند که ویژگی های خاصی داشت؛ یکی از این ویژگی ها اوج خرافه گرایی و ایجاد مانع و زنجیر برای عقل انسانی بود.

وی ابراز کرد: مسئله دیگر این بود که در جامعه آن روز پیامبر (ص)، با وجود زندگی قوم و قبیله ای اما حکومت متمرکز و مقتدری در آن دوره وجود نداشت. پیامبر (ص) در طول 23 سال بعثت خود موفق شدند بسیاری از موانع را از سر راه بردارند و چشم مردم را به روی حقایق باز کنند. ایشان با تدابیری که به کار بردند، توانستند افق دید مردمی را که جز قتل و غارت و خونریزی و طمع و شهوت به چیزی نمی اندیشند و به شدت منفعت گرا، فردگرا و قبیله گرا بودند، را توسعه داده و از آن دایره ی تنگ قبیله ای خارج کنند و افقی بسیار وسیع تر به روی آنها باز کنند. به تعبیر دیگر پیامبر (ص) توانستند از یک آدم در حد حیوان، یک خلیفه الهی بسازد.

الله اکبری در بخشی دیگری از سخنان خود تصریح کرد: بیشترین هدفی را که رسول خدا صل الله علیه وآله در نظر داشت در طول مدت عمر رسالتشان به انجام رساند، هرچند همه ی آنچه که مقصود پیامبر (ص)‌ بود، محقق نشد. اما بسیاری از آن زنجیرهای گران را برداشت و راه را نشان داد. و بماند که مردم بعدها دوباره به دست خود آن زنجیرها را برگردانند و بعضی موانع را دوباره ایجاد کردند.

این استاد تاریخ اسلام در ادامه تاکید کرد: خداوند در هیچ جا تضمین نکرده است که وقتی موانع از بین رفت، هیچگاه دوباره توسط انسان ها مانعی ایجاد نشود. بلکه تا وقتی که این انسان هست و اختیار هم دارد، همچنان که قبل از بعثت پیامبر (ص)‌ برای خود موانعی ایجاد کرده بود و زنجیرهایی را به عقل خویش آویخته بود پس از بعثت نیز دوباره این انسان برای خود مانع ایجاد می کند. تضمینی وجود ندارد که اگر خطایی اصلاح شد تا قیامت اصلاح شده باقی بماند.

وی گفت: ما اعتقاد داریم که حضرت مهدی (عج) ظهور خواهند کرد و جامعه آرمانی انسانی را تشکیل خواهند داد. اما چه کسی می تواند تضمین کند که در چنین جامعه ای دیگر شری وجود نخواهد داشت؛ دیگر فسادی به بار نخواهد آمد. اگر قرار باشد آن جنبه ی حیوانی انسان از او گرفته شود و فقط جنبه فرشته ای او باقی بماند یعنی توان ارتکاب گناه و فساد از انسان گرفته شود، آنگاه می توان چنین جامعه ای را ایجاد و تضمین کرد که این جامعه دوام خواهد آورد. اما اگر بنا باشد در درون انسان این نیروهای متعارض و متضاد وجود داشته باشد و انسان همچنان حق انتخاب میان خیر و شر و توان ارتکاب معصیت را داشته باشد هیچ تضمینی در این باره وجود ندارد.

استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: کار خدا و پیامبران صرفا نشان دادن راه است نه به اجبار بردن انسان در یک مسیر. قرآن کریم می فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» این منطق خداوند است. من راه را نشان می دهم و به شما می گویم که مسیر سعادت و سلامت شما کدام است اما قرار نیست به زور انسان در راه راست قرار داده شود. درون انسان ها لشکر عقل و لشکر جهل وجود دارد و هر دو نیز جاذبه و کشش دارند و این نبرد از آغاز بلوغ تا هنگام مرگ در شکل جنگ درونی ادامه دارد به همین دلیل نام آن «جهاد اکبر» است. اگر کسی زمانی عابد و زاهد شد هیچ تضمینی وجود ندارد که تا آخر عمر همین گونه باقی بماند.

الله اکبری در پایان خاطرنشان کرد: آیا اعتقاد ما جز این است که امام زمان علیه السلام شهید می شوند؟ بنابراین در زمان ظهور و در جامعه مهدوی نیز امکان خطا، گناه و ارتکاب معصیت وجود دارد. پس آن جامعه صد درصد آرمانی و مدینه فاضله ای که هیچ خطا و گناهی در آن نیست، محقق نمی شود. بله قرار است که فساد و گناه کم شود و صلاح و خیر حاکم باشد، 99 درصد خیر و صلاح در جامعه است و یک درصد شر وجود دارد اما این بدان معنی نیست که شر کاملا نابود می شود چرا که اصولا خداوند چنین قراری را عنوان نکرده است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد