۱۳۹۳/۰۶/۱۲
–
۱۹۷۱ بازدید
چرا اسلام برای تفکر اهمیت قایل شده است؟
دین اسلام که راه رشد و سعادت انسان است، آمیزه ای از آموزه های عقلانی و آموزه های عرفانی است. انسان هم آمیزه ای از عقل و احساس است. پس اولا این دو با هم هماهنگ هستند و ثانیا انسان با پیمودن دو راه عقل و راه عشق و عرفان به کمال و سعادت می رسد. تفکر ابزار اصلی پیمایش راه عقل و تقویت عقلانیت در انسان است. یعنی انسان در فاز اول کمال که همان تقویت عقلانیت و سلوک عقلانی است، با ابزار تفکر پیش می رود و به کمال عقلانی می رسد و بعد در فاز دوم یا در کنار سلوک عقلانی به سلوک عرفانی و معنوی می پردازد و به کمال نهایی و سعادت دست می یابد.
روی این سیستم عقلانیت و تفکر زیربنای حرکت تکاملی انسان در مسیر دین و بندگی خداوند تلقی می شود و کسی در مرحله سلوک عرفانی موفق می شود که از وادی عقلانیت گذر کرده و عقل خود را کامل نموده است.
به عبارت دیگر حیات عقلانی انسان هم خودش مرحله ای از کمال است و هم زیر ساخت حیات عرفانی و فاز نهایی کمال و سعادت انسان می باشد.
با این توضیح اهمیت تفکر کاملا روشن می شود ولی برای توضیحات بیشتر مطالب زیر مفید است.
اندیشه و تفکر یکی از مقدس ترین سرمایه های انسان، و از ویژگیهای بارز او است که وی را از انواع حیوان ممتاز می سازد . انسان یک موجود عاقل و متفکری است که قدرت دارد در مسائل مختلف بیاندیشد . عقل ابزاری است که بواسطه آن می تواند آینده روشنی را برای خویش ترسیم نموده و سرنوشت خوب و درستی را برای خود بیافریند .
در حقیقت کمال و رشد انسان به میزان تفکر او بستگی دارد . تعقل و تفکر ناشی از استعداد فطری و ذاتی بشر است، بنابراین انسان در راه استفاده از این ابزار ذاتی حتما باید آزاد باشد; چرا که هیچ قدرتی نمی تواند جلوی امر ذاتی و درونی را بگیرد . هر چند می توان جلوی رشد آن را گرفت و حتی منحرفش کرد; ولی نمی توان به طور کلی انسان را از این نعمت بی بهره ساخت، و جلوی آزادی تفکر او را گرفت . در هر صورت انسان می تواند در هر مسئله ای که استعداد آن را دارد فکر کند و از راه علمی و استدلال عقلی آن مسئله را بشناسد .
به قول شهید مطهری، آزادی تفکر ناشی از استعداد انسانی بشر است که می تواند در مسائل بیندیشد . این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد . هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد داشته باشد، به ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و تفکر باشد، و به عکس، هر مکتبی که ایمان و اعتقادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه را می گیرد، این گونه مکاتب ناچارند مردم را در یک محدوده خاص فکری نگه دارند و از رشد افکارشان جلوگیری کنند . (1)
اسلام و آزادی تفکر
در تعالیم اسلامی، اندیشه به جهت اهمیتی که دارد به عنوان حق مسلم و امر واجب تلقی، و از آن به بزرگ ترین و مهم ترین عبادتها یاد شده است . از نظر اسلام، ایمان کامل و حقیقی، ایمانی است که بوسیله تدبر و تعقل صحیح، به دور از هر گونه تاثیرپذیری از عوامل خارجی نظیر عادات و رسوم و تقلیدها (2) بنا شده باشد . از این رو تقلید در اصول دین را جایز ندانسته، آن را یک مسئله علمی، فکری و عقلی توصیف می کند و می گوید برای هر مسلمانی واجب است آزادانه از راه تفکر، دلیلی برای پذیرش اصول دین خود داشته باشد .
حاصل سخن اینکه، با مراجعه به متون دینی (قرآن و روایات)، بدست می آید که اندیشیدن و تفکر از ارزش بالایی برخوردار است . در تایید این مطلب همین بس که در قرآن کریم واژه تفکر با مشتقاتش 479 بار وارد شده و به موضوعات مختلفی چون، تفکر در آفرینش انسان، جهان و کیفیت خلقت آنها، تفکر در نفع و ضرر، تفکر در اهمیت علم و دانش و دوری از جهل و نادانی، اندیشه در تسخیر آسمان و زمین توسط انسان، تفکر درباره دنیا و آخرت، اندیشه در قدرت الهی، تفکر در فلسفه حرمت برخی چیزها، تاکید بر تفکر سازنده و صحیح، دوری از تفکر باطل و ویرانگر و آثار تفکر اشاره شده است . (3) در متون روایی نیز چنین مطالبی وجود دارد و در برخی روایات، از تفکر و اندیشه به عنوان بهترین و بی مانندترین عبادت یاد شده است .
چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «لا عبادة مثل التفکر; (4) عبادتی مانند اندیشیدن نیست .»
و امام صادق علیه السلام فرمودند: «افضل العبادة ادمان التفکر; (5) بهترین عبادت مداومت در تفکر است .»
و ا مام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «لا عبادة کالتفکر; (6) عبادتی مانند اندیشیدن نیست .»
و نیز می فرماید: «رکعتان خفیفتان فی التفکر خیر من قیام لیلة; (7) خواندن دو رکعت نماز کوتاه با فکر و اندیشه بهتر از شب زنده داری کردن است .»
و در روایت دیگر می فرماید: «تفکر ساعة قصیرة خیر من عبادة طویلة; (8) ساعتی کوتاه اندیشه کردن بهتر از عبادت طولانی است .»
در عده ای از روایات، از تفکر به عنوان حیات دل و بصیرت و بینایی یاد شده است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «افکر تستبصر; (9) فکر کن تا بصیرت و آگاهی یابی .»
و فرمود: «راس الاستبصار الفکرة; (10) منشا بینایی فکر و اندیشه است .»
همچنین علی علیه السلام می فرماید: «لا بصیرة لمن لا فکر له; (11) کسی که اندیشه ندارد بصیرت و آگاهی ندارد .»
و فرمود: «التفکر حیاة قلب البصیر; (12) اندیشیدن مایه زندگی دل بینا است .»
و نیز فرمود: «نبه بالتفکر قلبک; (13) قلبت را با اندیشیدن بیدار کن .»
و در بعضی روایات از تفکر و اندیشه به عنوان آینه روشنی یاد شده که کردار خوب و بد انسان را می نمایاند . امام امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «الفکر مرآة صافیة; (14) اندیشه آئینه روشنی است .»
و نیز می فرماید: «فکر المرء مرآة تریه حسن عمله من قبحه; (15) اندیشیدن مرد آئینه ای است که کارهای خوب و بد او را برایش نشان می دهد .»
در روایاتی اندیشیدن به عنوان عاملی برای هدایت و رشد و کمال انسان توصیف گشته است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «الفکر یهدی الی الرشاد; (16) اندیشه انسان را به سوی رشد و کمال هدایت می کند .»
و فرمود: «الفکر رشد; (17) اندیشیدن [موجب یافتن] راه تکامل است .»
و امام موسی کاظم علیه السلام می فرماید: «ان لکل شی ء دلیلا، ودلیل العقل التفکر; (18) برای هر چیزی راهنمایی است، و راهنمای عقل، اندیشیدن است .»
و بالاخره در برخی روایات از تفکر و اندیشه به عنوان یکی از صفات مؤمن یاد شده است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «من صفات المؤمن ان یکون جوال الفکر; (19) فکر جوال [و اندیشه فعال] از صفات مؤمن است .»
و امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «المؤمن دائم الذکر کثیر الفکر علی النعماء; (20) مؤمن همیشه در حال ذکر و اندیشه در باره نعمتهای الهی است .»
و در روایتی می فرماید: «تفکر قبل ان تعزم; (21) قبل از اراده هر کاری اندیشه کن .»
و نیز در روایت دیگر می فرماید: «اذا لوحت الفکر فی افعالک، حسنت عواقبک فی کل امر; (22) وقتی فکر و اندیشه را سرلوحه تمام کارهایت قرار دادی، عاقبت و نتیجه کارهایت خوب خواهد بود .»
حدود آزادی اندیشه در اسلام
در جهان بینی اسلامی اندیشه و تفکر از نظر ارزش به تفکر مثبت و منفی تقسیم می گردد . تفکر برای شناخت خدا، قدرت الهی، معاد و جهان آخرت، ملکوت آسمانها و زمین و نعمتهای بی کران الهی، و … که باعث رشد فکری و معنوی انسان می گردد، از اندیشه های مثبت و سازنده ای است که اسلام بر آن تاکید فراوان دارد .
با مراجعه به متون اسلامی درمی یابیم که در اسلام عزیز اندیشیدن و تفکر، در واقع ابزاری برای تعمیق باور به توحید و شناخت درست و عمیق نظام آفرینش و استفاده معقول و پسندیده از آن در راه خیر و سعادت و کمال مطلوب است . بنابراین، مرز آزادی اندیشه از نظر اسلام تا جایی است که به کفر و الحاد و توطئه علیه دین و مذهب نگراید . در یک کلام هر اندیشه ای که باعث دوری انسان از خداوند شود; اندیشه باطل و مطرود است .
امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «انعم الفکر فیما جاءک علی لسان النبی الامی صلی الله علیه و آله مما لا بد منه و لا محیص عنه; و خالف من خالف ذلک الی غیره; (23) در آنچه از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جانب حق به تو رسیده است; و از آن چاره و راه فراری نیست; خوب اندیشه کن و با آن کس که از تفکر در سخنان پیامبر اعراض می کند، و به غیر آن روی می آورد; مخالفت کن .»
در روایت دیگر می فرماید: «التفکر فی ملکوت السموات والارض عبادة المخلصین; (24) اندیشیدن در ملکوت آسمانها و زمین عبادت انسانهای مخلص است .»
ونیز می فرماید: «التفکر فی آلاء الله نعم العبادة; (25) اندیشیدن در نعمتهای الهی بهترین عبادت است .»
همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «افضل العبادة ادمان التفکر فی الله وفی قدرته; (26) برترین عبادت اندیشه مداوم در باره خداوند و قدرت او است .»
و امام رضا علیه السلام نیز می فرماید: «لیس العبادة کثرة الصیام والصلاة وانما العبادة الفکر فی الله تعالی; (27) عبادت به نماز و روزه بسیار نیست، بلکه عبادت، تفکر در امر خداوند است .»
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «افضل التفکر ذکر الموت; (28) اندیشیدن درباره مرگ برترین اندیشه است . »
در واقع این نوع روایات، ما را به اندیشه های صحیح و جهت دار تشویق می کند .
در برابر این اندیشه های سازنده و سالم، اندیشه های باطل و ویرانگر قرار دارد . تفکر برای مقاصد نفسانی و شیطانی مانند تسلط بر انسانها و بهره کشی از آنان، ظلم و جور و بی عدالتی، شهوت رانی و ارضای تمایلات حیوانی، ایجاد و ترویج فحشا و فساد در جامعه، از بین بردن اصول و ارزشهای انسانی، ایجاد اختلاف و نزاع بین مسلمین، توطئه علیه دین، تفسیر ناصحیح از دین برای انحراف افکار (تحریف دین)، از بین بردن حقوق مردم، جلوگیری از حق و عدالت و خلاصه هر آنچه که باعث گمراهی انسان و دوری وی از خدا و دین و معنویت می شود، از اندیشه های باطل و ویرانگر است . از نظر اسلام این نوع تفکر باطل و گمراه کننده، محکوم و مردود است .
آثار و ثمرات آزاداندیشی
برای آزادی تفکر ثمرات فراوانی در روایات اسلامی بیان شده است که به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1 . ایمنی از لغزش و خطا: یکی از ثمرات بسیار مهم اندیشه آن است که، تدبر و عاقبت اندیشی قبل از انجام هر عملی باعث می شود که انسان از لغزشها و خطاها محفوظ بماند . امام امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید:
– «اصل السلامة من الزلل، الفکر قبل الفعل; (29) اصل و پایه در امان بودن از لغزشها، اندیشیدن پیش از انجام کار است .»
– «التروی فی القول یؤمن الزلل; (30) اندیشه کردن در هنگام گفتار، [شخص را] از خطا و لغزش حفظ می کند .»
– «علیک بالفکر، فانه رشد من الضلال ومصلح الاعمال; (31) بر تو باد اندیشیدن، زیرا اندیشه موجب نجات از گمراهی و اصلاح کننده اعمال است .»
2 . هدایت و نجات: اندیشه و تفکر نقش راهنما و منجی را دارد، و انسان را به راه درست و پسندیده رهنمون می سازد و از گرفتاریها رهایی می بخشد . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید:
– «الفکر یهدی الی الرشاد; (32) اندیشه [انسان را] به سوی رشد و کمال هدایت می کند .»
– «الفکر فی العواقب ینجی من المعاطب; (33) اندیشه در سرانجام کارها، [آدمی را] از گرفتاریها نجات می دهد .»
هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد داشته باشد، به ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و تفکر باشد، و به عکس، هر مکتبی که ایمان و اعتقادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه را می گیرد
3 . درخشندگی عقول: از جمله آثار اندیشه آن است که به خردها درخشندگی و روشنایی می بخشد . چنانکه امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «الفکر جلاء العقول; (34) اندیشه کردن سبب درخشندگی خردها است .»
و در روایت دیگر می فرماید: «الفکر ینیر اللب; (35) اندیشیدن، خرد را روشن می گرداند .»
4 . سلامتی: یکی دیگر از ثمرات اندیشیدن، سلامتی انسان است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «اصل العقل الفکر وثمرته السلامة; (36) اساس عقل اندیشیدن است و ثمره آن سلامتی است .»
5 . عاقبت نیکو: از دیگر ثمرات تفکر و اندیشه آن است که عاقبت کار انسان نیکو می گردد . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «اذا قدمت الفکر فی افعالک حسنت عواقبک وفعالک; (37) وقتی اندیشیدن را در کارهایت مقدم داشتی، عاقبت تو و کارهایت خوب خواهد بود .»
و نیز می فرماید: «من کثرت فکرته حسنت عاقبته; (38) هر کس اندیشه اش بیشتر باشد، عاقبت نیکویی خواهد داشت .»
پی نوشت:
1) شهید مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، تهران، 1372 ش، چ 9، ص 10 .
2) به همین جهت تعداد زیادی از آیات قرآن مشرکان و بت پرستان مکه را به خاطر پیروی کورکورانه از آبا و اجدادشان سرزنش کرده و می فرماید: «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه آبائنا» ; (لقمان/21) «هنگامی که به آنان گفته شود که از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید، می گویند: بلکه ما از چیزی پیروی می کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم .»
3) در این باره قبلا در بحث «آزادی در قرآن » آیات فراوانی را در موضوعات یاد شده آورده و مورد بحث قرار دادیم . در این بخش روایات «آزادی اندیشه » را مورد بررسی قرار می دهیم .
4) ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن باویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، قم 1413 ق، ج 4، ص 372 .
5) اصول کافی: ج 2، ص 55، باب تفکر، ح 3 .
6) غرر الحکم و درر الکلم: ص 56، ح 533، و در برخی روایات می فرماید: «الفکر عبادة; اندیشیدن عبادت است .» غرر الحکم و درر الکلم: ص 56، ص 531 .
7) شیخ ابی جعفر الصدوق، ثواب الاعمال، انتشارات شریف رضی، 1364 ق، ص 44 .
8) غرر الحکم، ص 57، ح 549 .
9) همان، ص 57، ح 575 .
10) همان، ص 57، ح 578 .
11) همان، ص 57، ح 580 .
12) محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 1، ص 38، ح 34 .
13) اصول کافی، ج 2، ص 54، باب التفکر، ح 1 .
14) محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج 1، ص 159، باب 4، ح 76 .
15) غرر الحکم، ص 57، ح 563 .
16) همان، ص 58، ح 587 .
17) همان، ص 58، ح 587 .
18) وسائل الشیعة، ج 15، ص 207، باب 8، ح 20291 .
19) بحار الانوار، ج 64، ص 310، باب 14، علامات المؤمن و صفاته، ح 45 .
20) غرر الحکم، ص 90، ح 589 .
21) همان، ص 56، ح 546 .
22) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 308، باب 33، ح 9 .
23) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خ 153 .
24) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 185، باب 5، ح 8 .
25) همان .
26) اصول کافی، ج 2، ص 255، باب التفکر، ح 3 .
27) وسائل الشیعة، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق، ج 15، ص 117، باب 5، ح 20265 .
28) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 102، باب 17، ح 17 .
29) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 308، باب 33، ح 8، و در روایت مشابهی می فرماید: «الفکر فی الامر قبل ملابسته یؤمن الزلل; اندیشیدن در کار پیش از وارد شدن به آن [آدمی را] از لغزش ایمن می دارد .» غرر الحکم، ص 58، ح 588 .
30) غرر الحکم، ص 211، ح 4072 .
31) همان، ص 57، ح 561 .
32) همان، ص 58، ح 587 .
33) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 307، باب 33، ح 8 .
34) غرر الحکم، ص 56، ح 539 .
35) همان، ص 56، ح 539 .
36) همان، ص 52، ح 404، و در روایت مشابهی می فرماید: «ثمرة الفکر السلامة; نتیجه فکر، سلامتی است .» غرر الحکم، ص 58، ح 599 .
37) غرر الحکم و درر الکلم، عبد الواحد آمدی، ترجمه: محمد علی انصاری، مؤسسه دار الکتاب، قم، ج 1، فصل 17، ح 131 .
38) غرر الحکم، ص 57، ح 572 .
مقاله از : اکبر اسد علیزاده
روی این سیستم عقلانیت و تفکر زیربنای حرکت تکاملی انسان در مسیر دین و بندگی خداوند تلقی می شود و کسی در مرحله سلوک عرفانی موفق می شود که از وادی عقلانیت گذر کرده و عقل خود را کامل نموده است.
به عبارت دیگر حیات عقلانی انسان هم خودش مرحله ای از کمال است و هم زیر ساخت حیات عرفانی و فاز نهایی کمال و سعادت انسان می باشد.
با این توضیح اهمیت تفکر کاملا روشن می شود ولی برای توضیحات بیشتر مطالب زیر مفید است.
اندیشه و تفکر یکی از مقدس ترین سرمایه های انسان، و از ویژگیهای بارز او است که وی را از انواع حیوان ممتاز می سازد . انسان یک موجود عاقل و متفکری است که قدرت دارد در مسائل مختلف بیاندیشد . عقل ابزاری است که بواسطه آن می تواند آینده روشنی را برای خویش ترسیم نموده و سرنوشت خوب و درستی را برای خود بیافریند .
در حقیقت کمال و رشد انسان به میزان تفکر او بستگی دارد . تعقل و تفکر ناشی از استعداد فطری و ذاتی بشر است، بنابراین انسان در راه استفاده از این ابزار ذاتی حتما باید آزاد باشد; چرا که هیچ قدرتی نمی تواند جلوی امر ذاتی و درونی را بگیرد . هر چند می توان جلوی رشد آن را گرفت و حتی منحرفش کرد; ولی نمی توان به طور کلی انسان را از این نعمت بی بهره ساخت، و جلوی آزادی تفکر او را گرفت . در هر صورت انسان می تواند در هر مسئله ای که استعداد آن را دارد فکر کند و از راه علمی و استدلال عقلی آن مسئله را بشناسد .
به قول شهید مطهری، آزادی تفکر ناشی از استعداد انسانی بشر است که می تواند در مسائل بیندیشد . این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد . هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد داشته باشد، به ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و تفکر باشد، و به عکس، هر مکتبی که ایمان و اعتقادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه را می گیرد، این گونه مکاتب ناچارند مردم را در یک محدوده خاص فکری نگه دارند و از رشد افکارشان جلوگیری کنند . (1)
اسلام و آزادی تفکر
در تعالیم اسلامی، اندیشه به جهت اهمیتی که دارد به عنوان حق مسلم و امر واجب تلقی، و از آن به بزرگ ترین و مهم ترین عبادتها یاد شده است . از نظر اسلام، ایمان کامل و حقیقی، ایمانی است که بوسیله تدبر و تعقل صحیح، به دور از هر گونه تاثیرپذیری از عوامل خارجی نظیر عادات و رسوم و تقلیدها (2) بنا شده باشد . از این رو تقلید در اصول دین را جایز ندانسته، آن را یک مسئله علمی، فکری و عقلی توصیف می کند و می گوید برای هر مسلمانی واجب است آزادانه از راه تفکر، دلیلی برای پذیرش اصول دین خود داشته باشد .
حاصل سخن اینکه، با مراجعه به متون دینی (قرآن و روایات)، بدست می آید که اندیشیدن و تفکر از ارزش بالایی برخوردار است . در تایید این مطلب همین بس که در قرآن کریم واژه تفکر با مشتقاتش 479 بار وارد شده و به موضوعات مختلفی چون، تفکر در آفرینش انسان، جهان و کیفیت خلقت آنها، تفکر در نفع و ضرر، تفکر در اهمیت علم و دانش و دوری از جهل و نادانی، اندیشه در تسخیر آسمان و زمین توسط انسان، تفکر درباره دنیا و آخرت، اندیشه در قدرت الهی، تفکر در فلسفه حرمت برخی چیزها، تاکید بر تفکر سازنده و صحیح، دوری از تفکر باطل و ویرانگر و آثار تفکر اشاره شده است . (3) در متون روایی نیز چنین مطالبی وجود دارد و در برخی روایات، از تفکر و اندیشه به عنوان بهترین و بی مانندترین عبادت یاد شده است .
چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «لا عبادة مثل التفکر; (4) عبادتی مانند اندیشیدن نیست .»
و امام صادق علیه السلام فرمودند: «افضل العبادة ادمان التفکر; (5) بهترین عبادت مداومت در تفکر است .»
و ا مام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «لا عبادة کالتفکر; (6) عبادتی مانند اندیشیدن نیست .»
و نیز می فرماید: «رکعتان خفیفتان فی التفکر خیر من قیام لیلة; (7) خواندن دو رکعت نماز کوتاه با فکر و اندیشه بهتر از شب زنده داری کردن است .»
و در روایت دیگر می فرماید: «تفکر ساعة قصیرة خیر من عبادة طویلة; (8) ساعتی کوتاه اندیشه کردن بهتر از عبادت طولانی است .»
در عده ای از روایات، از تفکر به عنوان حیات دل و بصیرت و بینایی یاد شده است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «افکر تستبصر; (9) فکر کن تا بصیرت و آگاهی یابی .»
و فرمود: «راس الاستبصار الفکرة; (10) منشا بینایی فکر و اندیشه است .»
همچنین علی علیه السلام می فرماید: «لا بصیرة لمن لا فکر له; (11) کسی که اندیشه ندارد بصیرت و آگاهی ندارد .»
و فرمود: «التفکر حیاة قلب البصیر; (12) اندیشیدن مایه زندگی دل بینا است .»
و نیز فرمود: «نبه بالتفکر قلبک; (13) قلبت را با اندیشیدن بیدار کن .»
و در بعضی روایات از تفکر و اندیشه به عنوان آینه روشنی یاد شده که کردار خوب و بد انسان را می نمایاند . امام امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «الفکر مرآة صافیة; (14) اندیشه آئینه روشنی است .»
و نیز می فرماید: «فکر المرء مرآة تریه حسن عمله من قبحه; (15) اندیشیدن مرد آئینه ای است که کارهای خوب و بد او را برایش نشان می دهد .»
در روایاتی اندیشیدن به عنوان عاملی برای هدایت و رشد و کمال انسان توصیف گشته است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «الفکر یهدی الی الرشاد; (16) اندیشه انسان را به سوی رشد و کمال هدایت می کند .»
و فرمود: «الفکر رشد; (17) اندیشیدن [موجب یافتن] راه تکامل است .»
و امام موسی کاظم علیه السلام می فرماید: «ان لکل شی ء دلیلا، ودلیل العقل التفکر; (18) برای هر چیزی راهنمایی است، و راهنمای عقل، اندیشیدن است .»
و بالاخره در برخی روایات از تفکر و اندیشه به عنوان یکی از صفات مؤمن یاد شده است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «من صفات المؤمن ان یکون جوال الفکر; (19) فکر جوال [و اندیشه فعال] از صفات مؤمن است .»
و امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «المؤمن دائم الذکر کثیر الفکر علی النعماء; (20) مؤمن همیشه در حال ذکر و اندیشه در باره نعمتهای الهی است .»
و در روایتی می فرماید: «تفکر قبل ان تعزم; (21) قبل از اراده هر کاری اندیشه کن .»
و نیز در روایت دیگر می فرماید: «اذا لوحت الفکر فی افعالک، حسنت عواقبک فی کل امر; (22) وقتی فکر و اندیشه را سرلوحه تمام کارهایت قرار دادی، عاقبت و نتیجه کارهایت خوب خواهد بود .»
حدود آزادی اندیشه در اسلام
در جهان بینی اسلامی اندیشه و تفکر از نظر ارزش به تفکر مثبت و منفی تقسیم می گردد . تفکر برای شناخت خدا، قدرت الهی، معاد و جهان آخرت، ملکوت آسمانها و زمین و نعمتهای بی کران الهی، و … که باعث رشد فکری و معنوی انسان می گردد، از اندیشه های مثبت و سازنده ای است که اسلام بر آن تاکید فراوان دارد .
با مراجعه به متون اسلامی درمی یابیم که در اسلام عزیز اندیشیدن و تفکر، در واقع ابزاری برای تعمیق باور به توحید و شناخت درست و عمیق نظام آفرینش و استفاده معقول و پسندیده از آن در راه خیر و سعادت و کمال مطلوب است . بنابراین، مرز آزادی اندیشه از نظر اسلام تا جایی است که به کفر و الحاد و توطئه علیه دین و مذهب نگراید . در یک کلام هر اندیشه ای که باعث دوری انسان از خداوند شود; اندیشه باطل و مطرود است .
امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «انعم الفکر فیما جاءک علی لسان النبی الامی صلی الله علیه و آله مما لا بد منه و لا محیص عنه; و خالف من خالف ذلک الی غیره; (23) در آنچه از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جانب حق به تو رسیده است; و از آن چاره و راه فراری نیست; خوب اندیشه کن و با آن کس که از تفکر در سخنان پیامبر اعراض می کند، و به غیر آن روی می آورد; مخالفت کن .»
در روایت دیگر می فرماید: «التفکر فی ملکوت السموات والارض عبادة المخلصین; (24) اندیشیدن در ملکوت آسمانها و زمین عبادت انسانهای مخلص است .»
ونیز می فرماید: «التفکر فی آلاء الله نعم العبادة; (25) اندیشیدن در نعمتهای الهی بهترین عبادت است .»
همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «افضل العبادة ادمان التفکر فی الله وفی قدرته; (26) برترین عبادت اندیشه مداوم در باره خداوند و قدرت او است .»
و امام رضا علیه السلام نیز می فرماید: «لیس العبادة کثرة الصیام والصلاة وانما العبادة الفکر فی الله تعالی; (27) عبادت به نماز و روزه بسیار نیست، بلکه عبادت، تفکر در امر خداوند است .»
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «افضل التفکر ذکر الموت; (28) اندیشیدن درباره مرگ برترین اندیشه است . »
در واقع این نوع روایات، ما را به اندیشه های صحیح و جهت دار تشویق می کند .
در برابر این اندیشه های سازنده و سالم، اندیشه های باطل و ویرانگر قرار دارد . تفکر برای مقاصد نفسانی و شیطانی مانند تسلط بر انسانها و بهره کشی از آنان، ظلم و جور و بی عدالتی، شهوت رانی و ارضای تمایلات حیوانی، ایجاد و ترویج فحشا و فساد در جامعه، از بین بردن اصول و ارزشهای انسانی، ایجاد اختلاف و نزاع بین مسلمین، توطئه علیه دین، تفسیر ناصحیح از دین برای انحراف افکار (تحریف دین)، از بین بردن حقوق مردم، جلوگیری از حق و عدالت و خلاصه هر آنچه که باعث گمراهی انسان و دوری وی از خدا و دین و معنویت می شود، از اندیشه های باطل و ویرانگر است . از نظر اسلام این نوع تفکر باطل و گمراه کننده، محکوم و مردود است .
آثار و ثمرات آزاداندیشی
برای آزادی تفکر ثمرات فراوانی در روایات اسلامی بیان شده است که به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1 . ایمنی از لغزش و خطا: یکی از ثمرات بسیار مهم اندیشه آن است که، تدبر و عاقبت اندیشی قبل از انجام هر عملی باعث می شود که انسان از لغزشها و خطاها محفوظ بماند . امام امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید:
– «اصل السلامة من الزلل، الفکر قبل الفعل; (29) اصل و پایه در امان بودن از لغزشها، اندیشیدن پیش از انجام کار است .»
– «التروی فی القول یؤمن الزلل; (30) اندیشه کردن در هنگام گفتار، [شخص را] از خطا و لغزش حفظ می کند .»
– «علیک بالفکر، فانه رشد من الضلال ومصلح الاعمال; (31) بر تو باد اندیشیدن، زیرا اندیشه موجب نجات از گمراهی و اصلاح کننده اعمال است .»
2 . هدایت و نجات: اندیشه و تفکر نقش راهنما و منجی را دارد، و انسان را به راه درست و پسندیده رهنمون می سازد و از گرفتاریها رهایی می بخشد . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید:
– «الفکر یهدی الی الرشاد; (32) اندیشه [انسان را] به سوی رشد و کمال هدایت می کند .»
– «الفکر فی العواقب ینجی من المعاطب; (33) اندیشه در سرانجام کارها، [آدمی را] از گرفتاریها نجات می دهد .»
هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد داشته باشد، به ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و تفکر باشد، و به عکس، هر مکتبی که ایمان و اعتقادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه را می گیرد
3 . درخشندگی عقول: از جمله آثار اندیشه آن است که به خردها درخشندگی و روشنایی می بخشد . چنانکه امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «الفکر جلاء العقول; (34) اندیشه کردن سبب درخشندگی خردها است .»
و در روایت دیگر می فرماید: «الفکر ینیر اللب; (35) اندیشیدن، خرد را روشن می گرداند .»
4 . سلامتی: یکی دیگر از ثمرات اندیشیدن، سلامتی انسان است . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «اصل العقل الفکر وثمرته السلامة; (36) اساس عقل اندیشیدن است و ثمره آن سلامتی است .»
5 . عاقبت نیکو: از دیگر ثمرات تفکر و اندیشه آن است که عاقبت کار انسان نیکو می گردد . امام امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: «اذا قدمت الفکر فی افعالک حسنت عواقبک وفعالک; (37) وقتی اندیشیدن را در کارهایت مقدم داشتی، عاقبت تو و کارهایت خوب خواهد بود .»
و نیز می فرماید: «من کثرت فکرته حسنت عاقبته; (38) هر کس اندیشه اش بیشتر باشد، عاقبت نیکویی خواهد داشت .»
پی نوشت:
1) شهید مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، تهران، 1372 ش، چ 9، ص 10 .
2) به همین جهت تعداد زیادی از آیات قرآن مشرکان و بت پرستان مکه را به خاطر پیروی کورکورانه از آبا و اجدادشان سرزنش کرده و می فرماید: «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه آبائنا» ; (لقمان/21) «هنگامی که به آنان گفته شود که از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید، می گویند: بلکه ما از چیزی پیروی می کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم .»
3) در این باره قبلا در بحث «آزادی در قرآن » آیات فراوانی را در موضوعات یاد شده آورده و مورد بحث قرار دادیم . در این بخش روایات «آزادی اندیشه » را مورد بررسی قرار می دهیم .
4) ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن باویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، قم 1413 ق، ج 4، ص 372 .
5) اصول کافی: ج 2، ص 55، باب تفکر، ح 3 .
6) غرر الحکم و درر الکلم: ص 56، ح 533، و در برخی روایات می فرماید: «الفکر عبادة; اندیشیدن عبادت است .» غرر الحکم و درر الکلم: ص 56، ص 531 .
7) شیخ ابی جعفر الصدوق، ثواب الاعمال، انتشارات شریف رضی، 1364 ق، ص 44 .
8) غرر الحکم، ص 57، ح 549 .
9) همان، ص 57، ح 575 .
10) همان، ص 57، ح 578 .
11) همان، ص 57، ح 580 .
12) محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 1، ص 38، ح 34 .
13) اصول کافی، ج 2، ص 54، باب التفکر، ح 1 .
14) محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج 1، ص 159، باب 4، ح 76 .
15) غرر الحکم، ص 57، ح 563 .
16) همان، ص 58، ح 587 .
17) همان، ص 58، ح 587 .
18) وسائل الشیعة، ج 15، ص 207، باب 8، ح 20291 .
19) بحار الانوار، ج 64، ص 310، باب 14، علامات المؤمن و صفاته، ح 45 .
20) غرر الحکم، ص 90، ح 589 .
21) همان، ص 56، ح 546 .
22) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 308، باب 33، ح 9 .
23) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خ 153 .
24) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 185، باب 5، ح 8 .
25) همان .
26) اصول کافی، ج 2، ص 255، باب التفکر، ح 3 .
27) وسائل الشیعة، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق، ج 15، ص 117، باب 5، ح 20265 .
28) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 102، باب 17، ح 17 .
29) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 308، باب 33، ح 8، و در روایت مشابهی می فرماید: «الفکر فی الامر قبل ملابسته یؤمن الزلل; اندیشیدن در کار پیش از وارد شدن به آن [آدمی را] از لغزش ایمن می دارد .» غرر الحکم، ص 58، ح 588 .
30) غرر الحکم، ص 211، ح 4072 .
31) همان، ص 57، ح 561 .
32) همان، ص 58، ح 587 .
33) مستدرک الوسائل، ج 11، ص 307، باب 33، ح 8 .
34) غرر الحکم، ص 56، ح 539 .
35) همان، ص 56، ح 539 .
36) همان، ص 52، ح 404، و در روایت مشابهی می فرماید: «ثمرة الفکر السلامة; نتیجه فکر، سلامتی است .» غرر الحکم، ص 58، ح 599 .
37) غرر الحکم و درر الکلم، عبد الواحد آمدی، ترجمه: محمد علی انصاری، مؤسسه دار الکتاب، قم، ج 1، فصل 17، ح 131 .
38) غرر الحکم، ص 57، ح 572 .
مقاله از : اکبر اسد علیزاده