طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اوج تقیه و پنهان کاری در زمان نائب دوم امام عصر(ع)

اوج تقیه و پنهان کاری در زمان نائب دوم امام عصر(ع)


اوج تقیه و پنهان کاری در زمان نائب دوم امام عصر(ع)

۱۳۹۴/۱۱/۱۵


۸۴ بازدید

اوج تقیه و پنهان کاری در زمان نائب دوم امام عصر(ع)

حجت الاسلام دکتر محمدرضا جباری با موضوع “بررسی نواب اربعه امام عصر(ع)” به ارائه مطالب می پردازد:

بعد از اینکه جامعه شیعی با رحلت نایب اول مواجه شد، امام عصر(ع) فرزند او ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری اسدی کوفی را به عنوان جانشین او منصوب کردند و نامه تعزیتی ازسوی حضرت برای محمد صادر شد با این تعبیر:

اوج تقیه و پنهان کاری در زمان نائب دوم امام عصر(ع)

حجت الاسلام دکتر محمدرضا جباری با موضوع “بررسی نواب اربعه امام عصر(ع)” به ارائه مطالب می پردازد:

بعد از اینکه جامعه شیعی با رحلت نایب اول مواجه شد، امام عصر(ع) فرزند او ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری اسدی کوفی را به عنوان جانشین او منصوب کردند و نامه تعزیتی ازسوی حضرت برای محمد صادر شد با این تعبیر:

“انا لله و انا الیه راجعون ما از خداییم و به سوی او روانه ایم. در حالی که تسلیم فرمان او و راضی به قضا و فعلش هستیم. پدرت سر افرازانه زندگی کرد و با موفقیت درگذشت. خداوند او را رحمت کند و به اولیا و سرورانش ملحق گرداند. او همیشه در پیروی از فرمان ائمه اطهار کوشا بود و به هر آنچه او را به خدای بزرگ و ائمه هدی نزدیک گرداند، عنایت داشت. خداوند سیمایش را نورانی و با طراوت کند و از قصوراتش درگذرد!

خداوند به تو اجر دهد و در این مصیبت صبر عطا نماید. هم تو مصیبت زده شدی و هم ما. مفارقت او، تو و ما را به غم تنهایی و جدایی گرفتار ساخت، پس خداوند به رحمت خویش او را در منزلش خوشنود گرداند! از کمال خوشبختی پدرت این است که خداوند فرزندی مانند تو را به او روزی کرد تا جانشین پدر و در کارهای او قائم مقامش باشد و برایش طلب رحمت کند.

و من می گویم سپاس خدای را، زیرا همانا دل های شیعیان به مقام و منزلت تو و آنچه پروردگار در تو و پیش تو قرار داد، خشنود شد. خداوند تو را یاری کند و نیرومند و پابرجا نگه دارد و توفیق دهد و سرپرست، نگهبان و کفایت کننده ات باشد.”

این متن را خواندم برای اینکه جایگاه نایب دوم پیش امام عصر(ع) بیشتر مشخص شود، همان طور که عثمان بن سعید از سن 11 سالگی در بیت امام هادی(ع) به خدمت و وکالت مشغول شد. بنابراین به تبع او محمد هم در خدمت بیت امامت بود، قبل از اینکه عهده دار نیابت شود.

علامه حلی و شیخ طوسی دوران نیابت او را 50 سال ذکر کرده اند. ولی با توجه به اینکه نیابت او از سال 260 هجری شروع شده و در سال 305 به پایان رسید. باید گفت که آغاز دوران وکلات او در بیت امامت قبل از غیبت صغری نیز مورد نظر بوده و در این 50 سال این دوران نیز لحاظ شده است.

دوران نیابت نایب دوم طولانی بوده و طولانی ترین دوران بین چهار نایب امام است، این دوران ویژگی هایی داشت. اول اینکه او مواجه شد با معارضه برخی از مدعیان دروغین نیابت، طوری که برخی از مدعیان خود را رقیب نایب دوم می دیدند و برای خود صلاحیت نیابت را قائل بودند و در جامعه شیعه برای نیابت نایب دوم ایجاد تشکیک می کردند و این امر کار را برای فعالیت نایب دوم مشکل می کرد. زیرا باید بطلان ادعای این مدعیان را اثبات می کرد.

احمد بن هلال کرخی، علی بن بلال، ابومحمد شریکی اینها مدعیان دروغینی بودند که نایب دوم ناچار بود، بطلان دعوی اینها را اثبات کند، نکته دوم دشواری فضای سیاسی و اجتماعی در دوره نایب دوم بود، طوری که شیخ طوسی می گوید: دوره نیابت دوم با دوران حکومت عباسیان مواجه بود. مثل معتضد عباسی که او به فعالیت این نواب حساس شده بود و وکلا و جاسوسانی را نصب کرد که برای این وکلا و کار در آن دوران سخت بود.

در چنین فضایی نایب دوم در بغداد و مرکز خلافت معتضد کار خود را پیش برد و با وکلا و شیعیان ارتباط داشت، نامه ها را به حضرت می رساند و جواب ها را می گرفت. بدون اینکه برای جاسوسان ایجاد حساسیت کند که این فعالیت ها نشان دهنده اوج تدبیر این بزورگوار بود.

او حتی وقتی می خواست نامه امام را برای شیعیان بخواند، محل ملاقات را در خرابه های عباسیه در بغداد تعیین می کرد و توقیع را بعد از خواندن از بین می برد، او برای اجتناب از حساس کردن جاسوسان حکومتی با وکلای نواحی دیگر تماس مستقیم نمی گرفت، آنها نامه یا وجوهات شرعی را به بغداد می آوردند و نایب دوم دستور می داد در جایی بگذارند و رسیدی به آنها نمی داد و نمی دیدشان، بنابراین اوج تقیه و پنهان کاری را در دوره نیابت نایب دوم مشاهده می کنیم.

ازجمله نکاتی که باید در ارتباط با فعالیت های نایب دوم بگویم اینکه گاهی او توسط شیعیان در مورد امام عصر(ع)، وجودشان و فعالیت هایشان مورد پرسش قرار می گرفت که بنا بر نقل مرحوم کلینی، شیخ صدوق و طوسی نایب دوم در جایی گفت: صاحب امر هر سال در مناسک حج شرکت می کند. مردم را می بیند و می شناسد. در حالی که مردم او را می بینند ولی نمی شناسند، من امام را در کنار خانه کعبه مشاهده کردم، در حالی که جامه خانه خدا را در دست گرفته و دعا می کرد. خدایا انتقام مرا از دشمنانم بگیر و آنچه را به من محول کردی، محقق فرما که این نشان می دهد نایب دوم نقش مهمی در تثبیت باور به حضرت در آن دوران داشت.

او شیعیان را از بردن نام حضرت نهی می کرد و می گفت با این کار دشمنان در پی مکان حضرت برمی آیند و کار دشوار می شود، او در بغداد از دستیارانی استفاده می کرد که 10 نفر نامشان برده شده اما از میان آنها کسی که به عنوان جانشین نایب دوم برگزیده شد، ازسوی امام عصر(ع)، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی بود که جزو دستیاران نایب دوم بود و با زیرکی، تدبیر و شایستگی این نقش را ایفا کرد. او نیز همچون نایب دوم در اوج تقیه و پنهان کاری توانست بدون اینکه جاسوسان حساس شوند، کار را پیش ببرد.

نایب دوم مامور معرفی حسین بن روح شد و گفت: من بدان مامور شده ام که حسین بن روح را جانشین خود قرار دهم، در ارتباط با عظمت مقام معنوی نایب دوم باید بگوییم زمانی یکی از شیعیان برای عرض سلام به خدمت نایب دوم رفت و گفت: دیدم مقابلش صفحه ای است که آیات قرآن و اسامی ائمه بر روی آن نوشته شده است و به او گفته که این برگه را برای خودم آماده کردم تا در قبرم و کنارم دفن شود.

نایب دوم در جمادی الاول سال 304 یا 305 در بغداد از دنیا رفت و در کنار مادرش مدفون شد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد