توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » اين پنج شباهت عجيب ميان دادگاه وجدان با محكمه قيامت، دالّ بر چيست؟

اين پنج شباهت عجيب ميان دادگاه وجدان با محكمه قيامت، دالّ بر چيست؟

يكي از مراتب روح، “نفس لوامه” است كه روحى است بيدار و نسبتا آگاه، هر چند هنوز در برابر گناه مصونيت نيافته و گاه لغزش پيدا مى ‏كند و در دامان گناه مى ‏افتد اما كمى بعد بيدار مى‏ شود، توبه مى ‏كند و به مسير سعادت باز مى‏ گردد. انحراف درباره او كاملا ممكن است، ولى موقتى است نه دائم، گناه از او سر مى‏ زند، اما چيزى نمى‏ گذرد كه جاى خود را به ملامت و سرزنش و توبه مى ‏دهد. اين همان چيزى است كه از آن به عنوان “و جدان اخلاقى” ياد مى ‏كنند، در بعضى از انسانها بسيار قوى و نيرومند است و در بعضى بسيار ضعيف و ناتوان، ولى به هر حال در هر انسانى وجود دارد، گرچه ممكن است با كثرت گناه آن را به كلى از كار انداخت.

 “نفس لوامه”، رستاخيز كوچكى است در درون جان هر انسان كه بعد از انجام يك كار نيك يا بد، بلا فاصله محكمه آن در درون جان تشكيل مى‏ گردد و به حساب و كتاب او مى ‏رسد. لذا گاه در برابر يك كار نيك و مهم چنان احساس آرامش درونى مى ‏كند، و روح او لبريز از شادى و نشاط مى ‏شود كه لذت و شكوه و زيبايى آن با هيچ بيان و قلمى قابل توصيف نيست. و به عكس، گاهى به دنبال يك خلاف و جنايت بزرگ چنان گرفتار كابوس وحشتناك، و طوفانى از غم و اندوه مى ‏گردد، و از درون مى ‏سوزد، كه از زندگى به كلى سير مى‏ شود، و حتى گاه براى رهايى از چنگال اين ناراحتى خود را آگاهانه به مقامات قضايى معرفى و به چوبه دار تسليم مى ‏كند.

اين دادگاه عجيب درونى شباهت عجيبى به دادگاه رستاخيز دارد:

1- قاضى، شاهد و مجرى حكم در محكمه وجدان يكى است همانطور كه در قيامت چنين است: «عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ»[1]؛‏ خداوندا تو از اسرار پنهان و آشكار آگاهى و تو در ميان بندگانت قضاوت خواهى كرد.

2- دادگاه وجدان، توصيه و رشوه و پارتى و پرونده ‏سازى رائج بشرى را نمى ‏پذيرد، همانطور كه درباره دادگاه قيامت نيز مى ‏خوانيم: «وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ»[2]‏؛ از آن روز بترسيد كه هيچكس بجاى ديگرى مجازات نمى‏ شود، و نه شفاعتى پذيرفته مى‏ گردد، و نه فديه و رشوه‏ اى، و نه يارى مى ‏شوند.

3- مهمترين و قطورترين پرونده ‏ها را در كوتاه ترين‏ مدت رسيدگى كرده، حكم نهايى خود را به سرعت صادر مى ‏كند، نه استيناف در آن هست، و نه تجديد نظر، و نه ماه ها و سال ها سرگردانى، همانطور كه در دادگاه رستاخيز نيز مى‏ خوانيم: «وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسابِ‏»[3]؛ خداوند حكم مى‏ كند و حكم او رد و نقض نمى‏ شود و حساب او سريع است.

4- مجازات و كيفرش -بر خلاف مجازات هاى دادگاه هاى رسمى اين جهان- نخستين جرقه ‏هايش در اعماق دل و جان افروخته مى‏ شود، و از آنجا به بيرون سرايت مى‏ كند، نخست روح انسان را مى ‏آزارد، سپس آثارش در جسم، و چهره و دگرگون شدن خواب و خوراك او آشكار مى ‏شود، همانطور كه در باره دادگاه قيامت نيز مى‏ خوانيم: «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»[4]؛ آتش بر افروخته الهى كه از قلبها زبانه مى‏ كشد!

5- چندان نياز به ناظر و شهود ندارد، بلكه معلومات و آگاهي هاى خود انسان متهم را به عنوان “شهود” به نفع يا بر ضد او مى ‏پذيرد! همانطور كه در دادگاه رستاخيز نيز ذرات وجود انسان حتى دست و پا و پوست تن او گواهان بر اعمال او هستند چنان كه مى ‏فرمايد: «حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ‏»[5]؛ چون به كنار آتش دوزخ بر سند گوش و چشم و پوست تن آنها بر ضد آنها گواهى مى ‏دهد.

اين شباهت عجيب در ميان اين دو دادگاه نشانه اي بر فطرى بودن مساله معاد است، زيرا چگونه مى ‏توان باور كرد در وجود يك انسان كه قطره كوچكى از اين اقيانوس عظيم هستى است، چنان حساب و كتاب و دادگاه مرموز و اسرار آميزى وجود داشته باشد، اما در درون اين عالم بزرگ مطلقا حساب‏ و كتاب و دادگاه و محكمه ‏اى وجود نداشته باشد، اين باور كردنى نيست.

پي نوشت:

[1] زمر/46. [2] بقره/48. [3] رعد/41. [4] همزه/6-7. [5] فصلت/20.

تفسير نمونه، ج‏25، ص 280.  

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد