سکونتگاهی که فارغ از تقسیمات برآمده از رشته و حرفهی شهرسازی، کانون زندگی است؛ زندگیای که از بطن آن سرچشمه میگیرد، حیات اجتماعی را درون آن موجب میشود و «اکباتانی بودن» را به یک ارزش در میان مردمان بدل میسازد و این یعنی «اهلی کردن» یا ایجاد علاقه نمودن. حامد ولدخانی (دانش آموخته طراحی شهری دانشگاه تهران) معتقد است، اکباتان را باید پدیدهای منحصر به فرد به شمار آورد، آن هم در زمانی که از دیگر اسلاف و هم عصرهای اکباتان به عنوان مصداق شکست پارادایم مدرنیستی دوران یاد میشود.[۱] در این میانه اما اکباتان اما پا را فراتر از زمان خود گذاشته و چنین مینماید که حتی امروز برنامهریزی مشارکتی در این شهرک دوست داشتنی به نوعی برنامهریزی همکارانه[۲] بدل شده است.
شکلگیری اکباتان
شهرک اکباتان سکونتگاهی متشکل از سه فاز با بلوکهای مسکونی بلندمرتبه است که برای طبقهی متوسط جامعه برنامهریزی شد. این شهرک مصداقی از الگوی شهرسازی نوین غربی در دههی 50 شمسی در ایران است. تاریخ طراحی اکباتان به سال 1353ه.ش باز میگردد.(باوند، 1374)
مهندس رحمان گلزار فارغالتحصیل رشتهی معماری دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بهعنوان مدیرعامل شرکت سهامی نوسازی و عمران تهران، فاز یک این پروژه را در دویست هزار متر زمین با طراحی فریدون آذری کلید زد. موقعیت اراضی اکباتان در خارج از محدودهی قانونی و حریم شهر تهران، تعداد واحدهای مسکونی بیش از پانصد قطعه و احداث توسط بخش خصوصی در کنار ایجاد تأسیسات عمومی و اجتماعی ساکنان سبب میشود تا این سکونتگاه بر طبق ضوابط، در زمرهی طرحهای شهرکسازی قرار گیرد.(مجلس شورا، 1355)
ایجاد چنین پروژهای در چنین مقیاسی نیازمند همکاری با شرکتهای خارجی برای سازه و تأسیسات بود (مرباغی و دیگران، 1396). «استارت»[۳] یکی از شرکتهای مشاور آمریکایی با تخصص در ساخت ساختمانهای بتنی بود که پیش از این در ایران در پروژهی شهرک غرب نیز مشارکت داشت. در سال 1355ه.ش قراردادی برای مدیریت پروژه و نظارت شرکت مذکور بر روی 4200 واحد مسکونی فاز یک شهرک منعقد میشود. عملیات احداث ساختمانها در سال 1354ه.ش شروع شد و به منظور اقتصادی شدن پروژه، شرکت سهامی نوسازی و عمران تهران تصمیم میگیرد تا مصالح را تحت نظارت مشاوران خارجی در سایت تولید کند. با اخذ مجوز از شرکتهای مصالح ساختمانی اروپایی نظیر کارخانجات شیشهی دوجدارهی فرانسوی، تولیدکنندگان فومهای پلاستیکی جداساز ضدلرزه، کارخانجات سیمان آلمانی، کارخانجات کاشی ایتالیایی و … کارخانههایی برای تولید این مصالح در تهران ایجاد شد. (Habibi,2015)
در ابتدا جذب سرمایه از منابع خارجی و تجار بازار تهران مطرح بود که پیشنهادهای مشارکت تعدادی از تجار باعث تأمین حجم اعتباری ده تا بیست میلیون تومان شد، ولی باتوجه به بزرگی پروژه، راهحل پیشفروش کردن واحدهای در حال ساخت به منظور تأمین مالی کم ریسک و پایدار انتخاب شد. این مدل پیشبرد پروژه بر موفقیت پروژه تأثیر به سزایی داشت. پس از آغاز پیشفروش کردن واحدها، سازندگان با استقبال بسیار زیاد مردم و حتی تعاونیهای مسکن ارگانهای مختلف کشور روبرو شدند و به پشتوانهی سرمایهی جمعآوریشدهی حاصل از پیشفروشها، با خریدن زمینهای اطراف، مساحت پروژه را به ۲۴۰ هکتار افزایش دادند. اولین سری این آپارتمانها در فاز یک در سال 1357ه.ش به متقاضیان تحویل داده شد. طراحی فاز دوم نتیجهی مراودات شرکت سهامی عمران تهران با کشور کره بود. معمار آوانگارد کرهای، کیم سئوگئون[۴] طراحی اولیهی واحدهای مسکونی، بلوکهای ساختمانی، منظرسازی و کاربریهای وابستهی مسکونی را به این منظور برعهده گرفت و فرم بلوکهای مسکونی فعلی این فاز کاملاً ایدههای طراحی وی را به نمایش گذاشت. فاز سه بهعنوان آخرین فاز شهرک اکباتان نیز در سال 1370ه.ش به بهرهبرداری رسید و متأسفانه از نحوهی طراحی، گروه مشاوران و کارفرمای این فاز اطلاعاتی در دست نیست.
اکباتان به منزلهی یک اجتماع محلی
در طراحی اولیه شهرک اکباتان اگرچه غلبهی پارادایم کارکردگرایانه و به دور از کنشگران اجتماعی مشهود است اما امروزه این اهالی[۵] شهرک هستند که مدیریت مجموعهی زندگی خویش را برعهده دارند. اهالی که با یکدیگر در ادارهی امور همکاری و در راستای حقوق شهروندی در برابر مداخلات ایستادگی مینمایند بطوریکه میتوان آنها را یک اجتماع محلی فعال[۶] نامید.
در روند این چرخش قابل تامل از رویکردی کارکردی به کنش اجتماعی در سطح شهرک، به طور مشخص دلایلی بارز قابل ذکر است. طراحی شدن شهرک برای سکونت طبقهی متوسط، تامین خدمات پشتیبان سکونت، ایجاد طیفی از فضاهای عمومی. اکباتان بهدلیل واقع شدن در خارج از محدودهی مصوب شهر تهران در زمان ساخت، در زمرهی شهرکها جای گرفت. تفاوت میان شهرک با دیگر محلات شهری از این نقطهنظر حائز اهمیت است که اراضی مربوط به شهرک اعم از ساختهشده و ساختهنشده، در اختیار سازمان مالکان قرار دارد و هیأت مدیرهی مرکزی منتخب ساکنان طبق نقشههای اولیه دربارهی آن تصمیمگیری میکنند. هزینههای مربوط به نگهداری از فضاهای سبز و تعمیر و نگهداری از خیابانها در شهرکها نیز برعهدهی ساکنین است و شهرداری نمیتواند در این رابطه اعمالنظر کند. در حال حاضر شهرداری تنها وظیفهی آسفالت کردن و خطکشی و آبیاری چهار خیابان اصلی، انتقال زباله و مدیریت بوستان نرگس را عهدهدار است.[۷]
بنابراین نیاز به حضور نهادهایی برای مدیریت امور بلوکهای مسکونی و شهرک در کنار وجود طبقهی اجتماعی که سودای دستیابی به کیفیتی مطلوب را برای محیط زندگی خویش در سر دارد، بسترسازی برای پدید آمدن نهادهای برآمده از اهالی در درون اکباتان میشوند: هیأت مدیرههای هر بلوک و هیأت مدیرهی مرکزی. (تصویر۱) هیأت مدیرهی هر بلوک بر طبق قانون تملک آپارتمانها در سال 1343ه.ش در مقیاس خُرد به امور مربوط به هر بلوک میپردازد و تعمیم و بسط همین دستورالعمل با همان مکانیزم اجرایی و تصمیمگیری، پدیدآورندهی نظام حقوقی دیگری است که بهمنظور حل مسائل و مشکلات بلوکهای مسکونی سه فاز شهرک با شرکت سازنده، شهرداری، سازمان آب، برق، گاز، اتوبوسرانی، کلانتری، ادارات دولتی و سایر نهادها با توافق میان بلوکهای سه فاز تشکیل میشود و اساسنامهی آن تحت عنوان «هیأت مدیرهی مرکزی شهرک اکباتان» در سال 1364ه.ش به تصویب رسیده است.[۸] در نتیجه این طبقه هم زمان توانست در کنار دغدغهی تأمین معاش برای خانواده، دغدغهی کیفیت زندگی محل سکونت خود را مورد توجه قرار داده و به رخدادهایی که در این محیط مسکونی روی میدهد، حساس باشد.
نقطهی عظیمت به سوی یک اجتماع محلی فعال از همین جا آغاز میشود. مردمانی که نسبت به محیط خویش احساس تعلق میکنند؛ چراکه آن را آینهی تمامنمایی از مسئولیتپذیری خویش میبینند و در کنار آن میپذیرند که کلیتی به نام «شهرک اکباتان» نیازمند حضور فعال برای دفاع از پایهایترین حقوق خود، یعنی حق شهروندی است. از همین رو است که این مردمان سرسختانه در برابر اقداماتی از قبیل واگذاری زمین برای ساخت «دارالقرآن» در اراضی مشاع جنوب فاز دو، پروژهی «مگامال» در همین فاز، اختصاص زمین به بیمارستان صارم در فاز یک و انتقال زمین مدرسهی ابتدایی به پردیس دانشگاهی شهید بهشتی مقاومت میکنند.
حافظهی تاریخی در زمان احداث پروژههایی چون «ارگ تجریش» و «مجتمع کوروش» چنین مقاومتهایی را در خاطر ندارد و از نگاه ساختار قدرت، اختصاص زمینهایی خالی از فعالیت به پروژهای چون «مگامال» نمیتواند منجر به واکنشهای منفی شود. از همین جا وجه افتراق اکباتان با دیگر نقاط یک کلانشهر هشت میلیون نفری شروع میشود. در یک سکونتگاه چهل هزار نفری مردم به تصمیمگیری برای آیندهی خویش خو گرفتهاند و کُدهای اخلاقی آنها تحمل تصمیمات از بالا و بدون در نظر گرفتن خواست عموم [۹] را نخواهد پذیرفت. این موضوع از آنجا بغرنجتر خواهد شد که مسئلهی «مالکیت زمین» بر پارامترهای اثرگذار بر این خواست عمومی افزوده شود. به راستی زمینهای شهرک اکباتان به چه کسی تعلق دارد؟ برطبق قوانین و بدون کوچکترین گمان اهالی آن؛ بنابراین «اکباتانی بودن» خود را در برابر عامل خارجی نمایان میسازد و به ایستادگی در برابر آنها منجر میشود؛ هرچند که سرانجام بهدلیل ساختاری که نه تنها حق شهروندی بلکه حق مالکیت را به رسمیت نمیشمارد، نادیده انگاشته میشود.[۱۰]
اگرچه باید اشاره داشت که تضارب آرا در میان این اجتماع امری دور از ذهن نبوده و نیست ولی حضور گفتمان میان اهالی توانسته ارزشی به اسم «اکباتانی بودن» را در میان مردمان نهادینه سازد، تا این سکونتگاه بهصورت کلیتی یکپارچه به مسیر حیات خویش ادامه دهد. امروز بر همهی صاحبان قدرت محرز است که نمیتوان در اکباتان همچون دیگر مناطق تهران به روش مرسوم مداخله کرد، چراکه اینها مردمانی هستند که پا را از سطح نیازهای روزمرهی زندگی فراتر گذاشتهاند و نمیتوانند نسبت به محیط زندگی خویش بیتفاوت باشند. مفهوم مشارکت فعال در میان این افراد توانسته به تأسیس سمنهایی چون حامیان محیطزیست و سالمندان منجر شود. سایتهای خبری و گروههای اجتماعی آنها کوچکترین اتفاقات را هر روزه پوشش میدهند و اهالی در انتخاب مسئولین خویش و کمک به آنها حداکثر همکاری را دارند. بنابراین لازم است تا با «اکباتانیها» با احترام سخن به زبان آورد.
منابع:
– مهندسین مشاور باوند، (1374). شهرک اکباتان.
– دبیرخانهی شورای نظارت بر گسترش شهر تهران، (1357). «افزایش تعداد آپارتمانهای مسکونی شهرک اکباتان به حداکثر چهارده هزار واحد».
– مجلس شورا. (1355). آییننامهی استفاده از اراضی، احداث بنا و تأسیسات در خارج از حریم شهرها.
– مرباغی، بهروز و دیگران. (1396). شهرک اکباتان: مدنیت معاصر معماری ایران. انتشارات پیام: تهران.
Habibi, R. (2015). “Modern Mass Housing in Tehran”, Doctoral Thesis, France: Leuven University-
https://Ekbataneman.com
پی نوشت:
[1]. نگاه کنید به «پروت ایگو» به سال 1955م. و «مسکن مهر» از سال 1387ه.ش.
[۲]. وجه تمایز برنامهریزی مشارکتی (Participatory) با برنامهریزی همکارانه (Collaborative) در آن است که مشارکت تنها به باز گذاشتن دربها برای حضور مردم قناعت میکند و دغدغهای برای جلب نظر آنها برای دخیل شدن ندارد، حال آن که برنامهریزی همکارانه میکوشد تا مردم را به حضور بیشازپیش دعوت کند و از شکل منفعلانهی مشارکت خارج شود.
[۳]. Starrett: این شرکت پیمانکار اصلی امپایر استیت و برج ترامپ بوده است.
[۴]. Kim Swoo Geun
[۵]. دلیل بهکار بردن واژهی «اهالی» نسبت به «ساکنان» تأکیدی است که از سوی این مردمان وجود دارد.
[۶]. Active Community
[۷]. نقطهی مقابل شهرک در نظام اداری، محلههای شهری است، چراکه شهرداری قدرت کامل را در اختیار دارد و میتواند اراضی را بر طبق روندی به اصطلاح قانونی به اشخاص و یا سازمانها انتقال دهد. در واقع خارج از دیوارهای قطعات مسکونی حوزهی عمل شهرداری تعریف میشود و اداره کردن و حفاظت بر عهدهی این سازمان است.
[۸] . پس از تشکیل شورایاریهای محله در دههی 80 ه.ش، شهرک اکباتان شاهد نهاد دیگری به نام «شورایاری و سرای محله» در جهت تحقق و اجرای قانون شوراها و تقویت مشارکت هرچه بیشتر شهروندان در ساماندهی امور مختلف شهری و جلب همکاری واقعی آنان در ارتقاء کیفیت زندگی بود. اگرچه ماهیت وجودی این نهاد به ارکان قدرت چون شهرداری و وزارت کشور وابسته است و تجربه نشان داده است که تصمیم به حضور یا عدم حضور آنها در برخی دورهها به نهادهای بالادستی وابسته است، ولی وجود جایگاهی قانونی برای پیگیری مسائل نقطهإی مثبتی محسوب میشود.
[۹]. Public Interest
[۱۰]. اگرچه تمام موارد اشاره شده در نهایت با وجود اعتراضها اجرایی شدند، ولی یکی از دلایل این امر را شاید بتوان در نبود ضمانت قانونی و جایگاه اجرایی هیأت مدیرهی مرکزی در بین سازمانهای دولتی دید که نتوانست از اجرای این پروژهها جلوگیری کند.
حامد ولدخانی