۱۳۹۴/۰۵/۳۱
–
۱۸۷ بازدید
اگر امام زمان علیه السلام با دعای ما ظهور می کنند، پس چرا ایشان با وجود دعای این همه مسلمان هنوز ظهور نکرده اند؟
برنامه حضرت مهدی علیه السلام با برنامه پیامبران و سایر پیشوایان یک تفاوت کلی دارد و آن این که برنامه وی قانون گذاری نیست، بلکه یک برنامه به تمام معنی اجرایی در تمام جهان است. به این معنی که او مأموریت دارد تمام اصول تعالیم اسلام را در جهان پیاده کند و اصول عدالت و دادگری و حق و حقیقت را در میان جامعه بشری بگستراند.
برنامه حضرت مهدی علیه السلام با برنامه پیامبران و سایر پیشوایان یک تفاوت کلی دارد و آن این که برنامه وی قانون گذاری نیست، بلکه یک برنامه به تمام معنی اجرایی در تمام جهان است. به این معنی که او مأموریت دارد تمام اصول تعالیم اسلام را در جهان پیاده کند و اصول عدالت و دادگری و حق و حقیقت را در میان جامعه بشری بگستراند.
روشن است که پیاده شدن چنین برنامه انقلابی جهانی، که به وسیله آن اصول عدالت و دادگری و حقّ و حقیقت در میان همه مردم جهان گسترش یابد، به شرایط و مقدّماتی نیاز دارد که تحقق آنها جز با مرور و تکامل همه جانبه اجتماع ممکن نیست; برخی از آن مقدمات عبارتند از:
1. آمادگی روحی
در درجه نخست باید مردم جهان برای اجرای این اصول، تشنه و آماده گردند و تا زمانی که در مردم جهان تقاضایی نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّی و معنوی مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگی اقتصادی حکمفرماست، بلکه مشابه این نظام در عرضه برنامههای معنوی و اصول اخلاقی و مکتبهای سیاسی و انقلابی نیز حاکم میباشد و تا در اعماق دل مردم ـ برای این نوع امور ـ تقاضا و درخواستی نباشد، عرضه آن با شکست رو به رو شده و کاری از پیش نخواهد رفت.
امام باقر(ع) میفرمایند:
«روزی که قائم آل محمّد(ص) قیام کند، خدا دست خود را بر سر بندگان میگذارد، در پرتو آن خردها را جمع میگرداند و شعور آنان به حد کمال میرسد».
البتّه گذشت زمان و شکست قوانین مادّی و پدید آمدن بنبستهای جهانی و کشیده شدن بشریّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به این حقیقت واقف خواهد ساخت که اصول و قوانین مادّی و سازمانهای به اصطلاح بین المللی، نه تنها نمیتوانند مشکلات زندگی را حل کنند و عدالت را در جهان حکمفرما سازند، بلکه همین خستگی و یأس، مردم دنیا را برای پذیرش یک انقلاب بنیادی مهیّا و آماده میسازد و میدانیم که این موضوع نیاز به گذشت زمان دارد تا تجربههای تلخ زندگی ثابت کند که تمام نظامات مادّی و سازمانهای بشری در اجرای اصول عدالت و احقاق حق و برقراری امنیّت و آرامش، عاجز و ناتوان میباشند و سرانجام باید بر اثر یأس و نومیدی، این تقاضا در مردم گیتی برای تحقّق چنان آرمان الهی پدید آید و زمینه برای عرضه یک انقلاب جهانی به وسیله یک مرد الهی و آسمانی، از هر نظر مساعد گردد.
2. تکامل علوم و فرهنگهای انسانی
از سوی دیگر برای برقرار ساختن یک حکومت جهانی بر اساس عدل و داد، نیاز فراوان به پیشرفت علوم و دانشها و فرهنگهای اجتماعی و مردمی است که آن نیز بدون پیشرفت فکری و گذشت زمان، ممکن و میسّر نمیگردد.
برقراری حکومت جهانی که در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حکومت کند و همه مردم جهان از کلیه مزایای فردی و اجتماعی اسلامی بهرهمند گردند بدون وجود یک فرهنگ پیشرفته در کلیّه شؤون بشری امکان پذیر نیست و هرگز بدون یک فرهنگ کامل، جامه عمل به خود نمیپوشد. این نیز احتیاج به گذشت زمان دارد.
3. تکامل وسایل ارتباط جمعی
از طرفی چنین حکومتی به وجود وسایل کامل ارتباط جمعی نیاز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احکام و اصول انسانی را از طرق مختلف در مدّت کوتاهی به مردم جهان اعلام کند. این امر نیز بدون تکامل صنایع انسانی و گذشت زمان محقق نمیشود.
4. پرورش نیروی انسانی
از همه اینها گذشته ، پیشبرد چنین هدفی و پیریزی چنان انقلابی، به یک نیروی فعّال و سازنده انسانی نیاز دارد که در واقع ارتش انقلاب جهانی را تشکیل میدهد. تشکیل چنین ارتشی و به وجود آمدن چنین افراد پاکباخته و فداکاری، که در راه هدف و حقیقت از همه چیز بگذرند، به گذشت زمان نیاز دارد.
اما اینکه چرا امام زمان(عج) ظهور نمیکنند و یا چقدر از نشانههای ظهور باید تحقق یابد و سوالاتی از این دست، مربوط به علم و ارادة الهی است و بسیاری از اسرار ناگشودة غیبت و ظهور امام زمان(عج)، پس از قیام آشکار خواهد شد. پس «ظهور» ایشان کاملاً از حیطة بشر خارج است و هر وقت خداوند مصلحت بداند، اجازه قیام را خواهد داد.البته ما نیز باید به وظایف خود ازجمله دعا و زمینه سازی عمل کنیم.
اما این را میدانیم که هر کاری که برای تغییر ساختار جامعه و ایجاد اصلاحات اساسی در آن صورت گیرد، موفقیتش بستگی به یک سلسله شرایط و زمینههای خارجی دارد و تا همه آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به هدف وجود ندارد. ظهور امام زمان(عج) نیز مشروط به تحقق یکسری زمینهها و شرایطی است و تا اینها فراهم نشود، ظهور نخواهد بود؛ یعنی، در واقع چون این زمینهها و شرایط وجود ندارد، قیامی نیز صورت نگرفته است.
از طرفی انقلاب مهدی از نظر اجرا، همانند همة انقلابها، به زمینههای عینی وخارجی بستگی دارد و بایستی فضای مناسب، وجود داشته باشد؛ از این رو طبیعی است که منتظر آن شرایط باشیم و همه میدانند که کار حضرت مهدی(عج) محدود به یک منطقه و بخشی از جهان نیست و رسالتی که از جانب خداوند بزرگ بر دوش او گذاشته شده، جهانی است و بایستی همه بشریت را از تاریکی ستم و گناه، به روشنایی عدل و معنویت رهنمون گردد. برای اجرای چنین تحول بزرگی، تنها وجود رهبر صالح کافی نیست وگرنه در همان زمان پیامبر(ص) این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، آمادگیها، زمینهها و فضای مناسب جهانی میطلبد که همة زمینههای خارجی لازم برای انقلاب عمومی در آن وجود داشته باشد
حضرت مهدی(عج) خود را برای اقدامی اجتماعی و در سطحی محدود، آماده نکرده است، بلکه رسالتی که از سوی خداوند برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه جانبه گیتی است، به صورتی که همه افراد بشر از تاریکی های ستم و بیداد، به فروغ دادگری راه یابند. برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک رهبر شایسته، کافی نیست؛ بلکه علاوه بر رهبر شایسته، نیازمند یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت خارجی مطلوب را برای انجام انقلاب جهانی آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید «احساس نابودی مداوم» در انسان متمدن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و رسالت دادگرانه مهدی(عج) را بپذیرد و تنها با تجربه های اجتماعی، مدنی و سیاسی گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون انسان ها جای گیرد؛ زیرا با تجربه مکتب ها و … می تواند بارگرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی های او را به یاری جویی از از سرشت پاک و جهان نهان آشکار سازد. از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در زمان ظهور، برای انجام رسالت مهدی(عج)، بر تمامی جهان، باید آمادگی و توانایی بیشتری داشته باشند ؛ چرا که بخش های جهان به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان انسان ها بهتر انجام گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه رهبری مرکزی، برای پرورش مردم، بر بنیاد رسالت، به آن نیاز دارد.(بحث حول المهدی، شهید آیت الله صدر، ص75)
همچنین یکی از وظایف و مسئولیت های مهدی باوران، ایجاد آمادگی جهانی برای ظهور حضرت مهدی(عج) است ؛یعنی با تبلیغ و ترویج آموزه های مهدویت و آشنا کردن دیگران با آن، زمینه های آگاهی و عشق مردم را به امام زمان(عج) فراهم سازند و بستری مناسب برای یاری مردم به وجود آورند. علاوه بر این باید تک تک علاقه مندان به منجی موعود، به شکل گیری و تقویت گروه حق کمک کنند و با تمام توان در این جبهه زمینه ساز و یاری رسان به انقلاب جهانی مهدوی، فعالیت کنند. در واقع شکل گیری گروه حق( و به تعبیر روایات گروه زبده زمینه ساز) در پیروزی انقلاب حضرت مهدی(عج) نقش فراوانی دارد و این امر نیز نیازمند تجهیزات و آمادگی های فکری، نظامی، اخلاقی و سیاسی است. البته دعا برای تعجیل ظهور فرج بسیار اهمیت دارد و نشانه عشق و علاقه مردم به امام زمان و فراهم شدن زمینه های یاری و کمک به انقلاب جهانی او است. به نظر میرسد هنوز این مقدمات و شرایط، فراهم نشده تا ظهور صورت بگیرد.
در این رابطه توجه به چند نکته شایسته است:
1.پایان همه اندیشهها و حکومتها براساس روایات، باید در جهان آن قدر حکومتها، مرامها، احزاب و مکاتب گوناگون پدید آید و بیلیاقتی آنها ثابت شود تا بشر از اصلاحاتشان ناامید گردد و تشنه اصلاحات خدایی و آماده پذیرش حکومت توحیدی شود. هشام بن سالم از حضرت صادق(ع)، روایت کرده که فرمود: تا زمانی که همه اصناف مردم، به حکومت نرسند، صاحبالامر قیام نمیکند.بدین جهت که پس از تشکیل حکومتش کسی نگوید: اگر ما هم به حکومت میرسیدیم، با عدالت رفتار میکردیم.(الغیبه نعمانی،ص 274، بحارالانوار،ج 52، ص 244). امام باقر(ع) نیز فرمود: « دولت ما، آخرین دولتها است، هر خاندانی که می توانند حکومت کنند,پیش از ما به حکومت میرسند تا وقتی حکومت ما تاسیس شد و روش آن را دیدند نگویند: ما هم اگر به حکومت رسیده بودیم، مانند آل محمد عمل میکردیم و این است معنای آیه «و العاقبه للمتقین»(الغیبه طوس، ص 472، بحارالانوار، ج 52،ص 332، ح 58).
2. حفظ مؤمنان در روایات اهل بیت(ع) علت دیگری نیز برای تأخیر ظهور ذکر شده است. حضرت صادق(ع) فرمود: «خدا در صلب کافران و منافقان نطفه افراد با ایمانی را ودیعه گذاشته است. به همین جهت، حضرت علی(ع) از کشتن پدران کافر، خودداری میکرد تا فرزندان مؤمن از آنان به وجود آید و پس از آن به هر یک از آنان دست مییافت، او را میکشت. همچنین قائم ما اهل بیت(ع)، ظاهر نمیشود تا اینکه امانتهای الهی از صلب کافران خارج شوند. پس از آن ظاهر میگردد و کافران را میکشد».(اثبات الهداه، ج 7، ص 105)
3- علت دیگری که امام باقر(ع) اشاره می فرمایند برای طولانی شدن غیبت امتحان است می فرمایند: «لیعلم الله من یطیعه بالغیب و یؤمن به»؛ (جهان در آینده، محمد حسن موسوی کاشانی، ص 13). و از روایات دیگر استفاده می شود که امتحان به غیبت از 2 جهت از شدیدترین امتحانات است: الف) چون اصل غیبت که بسیار طولانی می شود بیشتر مردم در شک و ریب می افتند و جز اشخاص مخلص و دارای معرفت کامل کسی بر عقیده به امامت باقی نخواهد ماند چنانچه پیامبر(ص) فرمود: «لا یثبت فیها الامن امتحن الله قلبه للایمان»؛ (منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی، فصل 1، باب 8، حدیث 45). جهت دوم ناگواری ها و سختی هایی که در زمان غیبت رخ می دهد که امام صادق(ع) فرمود: که هر کس بخواهد در عصر غیبت به دینش ملتزم باشد مثل کسی است که خارهای درخت خرما را با دست کنار بزند و غیبت طول می کشد تا سیه رویان در این محک معلوم شوند (کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج 2، ص 16).
4- پیدا شدن قابلیت در منتظران یعنی مردم به این سطح از معرفت برسند که قوانین بشری در اجرای عدالت کافی نیست پیشرفت ها ولو در همه زمین ها به نابسمانانی ها و بی عدالتی ها پایان نمی دهد بلکه روز به روز بیشتر می شوند و بفهمند که فقط در پرتو ظهور حضرت(عج) عدالت کامل پیاده می شود و مردم استعداد و آمادگی برای اجرای عدالت توسط حضرت را داشته باشند نه مانند زمان علی(ع) که مردم قابلیت و تحمل اجرای عدالت او را نداشتند که «قتل لشده عدله» و این زمانی است که ظلم و تعدی همه عالم را فرا گیرد و تلخی ظلم به کام همه برسد تا همگان تشنه عدالت شوند چون تا انسان تلخی ظلم را نچشیده باشد نسیم عدالت را تشخیص نمی دهد. «یملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ زمین را پر از عدل و قسط می نماید بعد از این که پر از ظلم و جور شد» (کمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 289).
5. رفع موانع علاوه بر اینها، موانعی چند ممکن است در برابر ظهور حضرت وجود داشته باشد که باید این موانع ریشه کن گردد تا امر ظهور تسهیل شود؛ از جمله:
الف. تلاش دشمن در جهت مخالفت با فراهم شدن شرایط و زمینههای ظهور و ایجاد یأس و ناامیدی از آمدن منجی؛
ب. عدم وفاداری و همراهی شیعیان و مدعیان ولایت؛
ج. فتنهانگیزیها و فعالیتهعای شیطان وسران گمراهی در جهت سوق دادن مردم به سوی ضلالت و بیدینی و تشکیل گروه باطل؛
د. اختلافات و عدم همدلی و اتحاد باورداران به منجی موعود (بخصوص شیعیان)؛
ه. وجود حکام جور و ستمگرانی که هم در صددد تضعیف شیعیان هستند و هم ممکن است خطرات جانی برای حضرت ایجاد کنند و … .
با توجه این مطالب روشن میشود که هنوز طبع انسان برای تحمل حکومت توحید آماده نشده؛ ولی چنان نیست که برای همیشه از این نعمت بزرگ محروم بماند؛ بلکه خدای حکیم که انواع موجودات را به کمال نهایی میرساند، نوع انسان را نیز از رسیدن به غایت مطلوب محروم نخواهد کرد. به یقین جهان روزی را در پیش دارد که افکار مردم کاملاً بیدار میشود. در نتیجه از احکام و قوانین و برنامه و مرامهای گوناگون و فرمانروایان بشری ناامید میشوند. از مشکلات و گرفتاریهایی که به دست خودشان ایجاد شده به ستوه میآیند و از هر طرف به خدا و قوانین الهی روی میآورند. چاره دردها و مشکلات اجتماعی را در پیروی از مکتب انبیا میبینند. خدای حکیم مهدی موعود را برای چنین زمان خاصی ذخیره کرده و قوانین و برنامههای مبین اسلام را نزد او به ودیعه گذاشته است