خانه » همه » مذهبی » اگر زبان پیامبر(ص) و ائمه(ع) زبانی فصیح بوده، پس چرا در مورد دانش «غریب الحدیث» تألیفاتی نگاشته شده است؟

اگر زبان پیامبر(ص) و ائمه(ع) زبانی فصیح بوده، پس چرا در مورد دانش «غریب الحدیث» تألیفاتی نگاشته شده است؟

یکی از اقسام حديث غريب، وجود غرابت به لحاظ لفظ يا فقه الحديث است؛ یعنی حديثى كه متن آن داراى الفاظ مشكل، نامأنوس و دور از ذهن باشد که به آن غریب لفظی گویند.[1] غریب لفظی در حدیث، یکی از مباحث علم درایه و حدیث‌شناسی است.
قرآن، احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) مشتمل بر الفاظی هست که در فرهنگ آن زمان معلوم و مشخص بوده و معنای روشنی داشته است، ولی در طی دوره تطور زبان و لغات، این الفاظ برای نسل‌های بعدی، نامأنوس، دشوار و در مواردی نامفهوم شده است.
دانش «غریب الحدیث» به دنبال آن است که این لغات را برای مخاطبان زمان خود روشن سازد.
تألیفات دانش«غریب الحدیث»، شباهت زیادی با فرهنگ‌های لغت دارد، با این تفاوت که دایره آن تنها محدود به لغاتی است که در احادیث وارد شده است.
علم غریب الحدیث به معنای آن نیست که الفاظ حدیث در زمان صدور آنها نامأنوس و غیر مفهوم بوده، بلکه تنها مرور زمان، نیاز به این دانش را ایجاد کرده است.
توجه به این نکته نیز ضروری است که این مسئله مختص به زبان عربی نیست، بلکه در دیگر زبان‌ها؛ مانند زبان فارسی نیز کتاب‌هایی داریم که در سده‌های گذشته نوشته شده؛ و مانند «تاریخنامه طبری»،[2] و «کشف الاسرار و عدة الأبرار»،[3] از ادبیات شیوایی برخوردار است، اما امروزه حتی افراد تحصیل کرده در دانش ادبیات نیز بدون مراجعه به کتاب‌های لغت، توانایی درک برخی کلمات آن را ندارند و این معنایش آن نیست که نویسندگان آنها مغلق‌گویی کرده‌اند، بلکه باید گفت که آنان با زبان زمان خویش سخن گفته‌اند.
بنابراین، فصاحت یک زبان و یا یک فرد، منافاتی با وجود برخی کلمات ندارد که تنها افرادی که از دانش بیشتری برخوردارند، معنای آن‌را دریافته و عموم مردم، تنها با مراجعه به اندیشمندان بتوانند مراد آن‌را دریابند. در غیر این صورت وجود هیچ کتاب لغوی در هیچ زبانی معنا و مفهومی نخواهد داشت.
با توجه به آن‌که واژه‌های دشوار فراوان در متن روایات آمده، این اصطلاح بسیار شایع است و اندیشمندان دانش حدیث‌، به نگارش کتاب‌هایی در این زمینه اقدام کرده‌اند. که به ذکر چند نمونه از معروف‌ترین آنها بسنده می‌شود:
1. «الفائق فى غريب الحديث» اثر  محمود بن عمر زمخشرى‏(متوفای 538ق‏)؛ این كتاب در واقع شرح الفاظ غريب حديث نبوى می‌باشد، لذا می‌توان آن‌را معجم لغت روايى دانست، كه مؤلف با رجوع به كتب گذشتگان خود اين اثر گرانبها را نوشته است.
2. «النهاية فى غريب الحديث و الأثر»؛ تأليف مبارک بن محمد بن عبدالواحد شيبانى، معروف به ابن ‏اثير جزرى(متوفاى 606ق). وى در اين كتاب، احاديث غريبى را كه در متون و منابع دينى پراكنده ‏است، گرد آورده و به شرح و توضيح آنها از جهت لغوى پرداخته ‏است.
3. «مجمع البحرين» اثر شيخ فخرالدين طريحى(متوفای  1085ق‏‏‏)؛ این کتاب در موضوع لغت است که مؤلف در آن به تدوين معانى لغات غريب قرآن و احاديث ائمه طاهرين(ع) پرداخته و رواياتى را كه از طريق شيعه اماميه روايت شده و ناشناخته مانده به زبان عربى توضيح داده است. اين اثر در موضوع خود بی‌نظير و داراى جايگاه ويژه‌اى است.
 

[1]. مامقانی، عبد الله، مقباس الهدایة، ص 231 – 232، بیروت، مؤسسه آل البیت(ع)، 1411ق؛ جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج ‌3، ص 267، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، 1426ق؛ نصیری، علی، حدیث شناسی، ج 2، ص 69، قم، انتشارات سنابل، چاپ اول، 1383ش.
[2]. منسوب به ابو على بلعمى‏(قرن چهارم)؛ تاریخنامه طبری، يكى از قديم‌ترين آثار به نثر فارسى درى است كه از لحاظ ادبى و تاريخى ارزشى ويژه دارد. 
[3]. اثر ابو الفضل رشيد الدين ميبدى‏(متوفای 530ق)؛ موضوع این کتاب، تفسير عرفانى، عرفان عملى، و ادبيات عرفانى‏ است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد