اگر زنی را دزدیده و به زور با او زنا انجام داده باشند …
۱۳۹۵/۱۰/۱۵
–
۴۱۶ بازدید
پرسشگر گرامی؛ خوشحالیم که چنین اتفاقی برای شما نیفتاده است. در ادامه مطالبی در این مورد تقدیمتان میکنم.
عشق، صداقت در رفتار و خوش بینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکارو رفتارهای منفی، قدرت تصمیمگیری از بین میرود؛ قلب پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دل میمیرد و فرد، زندگی را میبازد.
عشق، صداقت در رفتار و خوش بینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکارو رفتارهای منفی، قدرت تصمیمگیری از بین میرود؛ قلب پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دل میمیرد و فرد، زندگی را میبازد.
بروز این مشکل و پیامدهای ناگوار آن بسیار متأثرکننده است اما آنچه داری اهمیت اساسی است برخورد صحیح و منطقی با آنچه پیش آمده و به حداقل رساندن عوارض آن است. به هر حال گاهی اوقات حوادث ناگواری بدون اینکه انسان خودش در آن نقشی داشته باشد، پیش می آید که چاره ای نیست و باید با آن کنار آمد. در مسألهای که مطرح نمودید، کاملا واضح است که زن، خود نیز مظلوم واقع شده است و برخورد نامناسب با او، ظلم مجددی است که بر او وارد میگردد.
*** بر طبق اطلاعات و آمار بدست آمده :
– تجاوز، استفاده خشونت آمیز از قدرت است که در آن یک نفر بدون توجه به درد و ضربه روحی دیگری، کاری را مرتکب میشود. از همین رو متجاوز همیشه برای اقدام به تجاوز مسؤول است و قربانی فارغ از ظاهر، رفتار، قضاوت یا اعمال قبلی، مسؤول تجاوز نیست.
– 70 درصد تجاوزها توسط فرد متجاوز از پیش برنامه ریزی شدهاند و خود به خود اتفاق نمیافتند.
– بسیاری از افراد تجاوزگر، اصلا بخاطر نمیآورند که قربانی آنها چه قیافهای داشته یا چه لباسی پوشیده است.
– بیشتر زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، در هنگام تجاوز در محلی بودهاند که تصور میکردهاند امن است و توسط افرادی مورد تجاوز قرار گرفتهاند که تصور میکردهاند، قابل اعتماد هستند.
*** شوهر، باید چگونه برخورد کند؟
1. مرد باید متوجه باشد که همسرش در این عمل زشت، هیچ تقصیری نداشته و تنها قربانی هوسرانی دیگری شده و در مقابل یک عمل ناخواسته قرار گرفته است، لذا از نظر شرعی مرتکب خلاف و گناه نشده است؛ لذا باید اتفاق رخ داده را از شخصیت و اراده او جدا دانست.
2. مرد باید به این نکته توجه داشته باشد که اثر روانیای که این ماجرا بر روح لطیف و حساس زن وارد کرده است بسیار بیشتر از آن چیزی است که مرد را میآزارد. حجم زیاد هراس، اضطراب و احساس شکست و گناه، گاه به قدری است که حتی برخی زنان را به فکر خودکشی می اندازد.
3. فردی که مرتکب این تجاوز شده از نظر شرعی و قانونی مسؤول است. اوست که جرم مرتکب شده و گناه کرده است و باید قانونا به خاطر عمل زشتی که انجام داده مجازات شود.
4. مرد به هیچوجه داد و بیداد راه نیندازد و همه را خبر نکند. خونسردی خودش را حفظ کند. او نیازمند کمی زمان هست تا مسائل دیگر را نیز بررسی و زیر و رو کند. حداقل یک روز کامل به خود فرصت دهد.
5. باید قبول کند که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شوکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی و پریشانی برای فردی که در چنین موقعیتی قرار دارد، طبیعی و نرمال است.
6. تمام سوال هایی که به ذهنش میرسد را از همسرش بپرسد. با این کار از درگیری با خود و بدبینی نسبت به همسرش خواهد کاست.
7. اگر زن و شوهر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد، اما اگر به هر دلیل اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر مورد اعتماد و رازدار یا یک مشاور امین و خوب باشد.
8. انتظار نداشته باشد که حس آشفتگی به مجرد اینکه تصمیم می گیرد آن حادثه را فراموش کند به راحتی از بین برود. از بین رفتن درد و رنج وارده از این طریق، نیازمند زمان است.
9. اگر تجاوز در حد رابطه جنسی کامل بوده، هم او و هم همسرش پیش از اینکه مجدداً رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنند، باید تحت آزمایش HIV (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرند.
10. سعی نکند این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین حادثه ای شده است را شروع کند. با این کار صرفا باعث ایجاد ناراحتی شده و انرژی خود را تلف می کند.
11. اگر مرد در این اتفاق وحشتناک که روح و جسم زن را به تاراج برده است، سهمی دارد (بطور مثال در محافظت از او کوتاهی نموده است) خود را مسؤول بداند و جبران نماید.
12. به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسائلی بدین معنا نیستند که زندگی به پایان رسیده است و مرد و زن دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا که در اصل این توانایی را در وجود خود دارند و تنها مشکل، به کارگیری آن است که کمی دشوار میباشد.
13. هیچکس حتی خانواده زن یا مرد نباید از این اتفاق آگاه شوند.
14. هرگاه ذهنش بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده و بدبینانه شد، مشت خود را محکم روى زمینى بکوبد و با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم از جاى خود بلند شده، تغییر حالت دهد تا بدینوسیله از آن فکر تکرارى و وسواس گونه، رهایى یابد.
15. از ورود این افکار و مطالب به ذهنش جلوگیری نکند، چون در اینجا مقابله، آنها را قوی خواهد کرد، بلکه نسبت به آنها بیتوجهی کند و به آنها اهمیت ندهد. مطمئن باشد اگر تحمل کند پس از چندى او را رها خواهند کرد.
16. هرگاه افکار مزاحم به سراغ او آمد، خود را مشغول کار دیگرى نماید و با ایجاد حواس پرتى از آن افکار مزاحم دورى کند.
17. هرگاه این افکار به سراغش آمد، وسط افکار به خود بگوید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهد رفت.
18. سعی کند همیشه از روحیهای شاد و بانشاط برخوردار باشد.
19. به خود تلقین کند که من مى توانم این افکار را رها کنم.
20. به مچ دستش کش نازکى ببندد و هر گاه افکار تردیدآمیز به ذهنش آمد و او را رنج داد، کش را بکشد و رها کند. با احساس دردى که به او دست مى دهد، از آن افکار خارج خواهد شد.
*** نکته پایانی :
به یاد داشته باشید، گفتار و رفتار مهربانانه و دلجویانه مرد با زن در چنین شرایطی، بسان نجات زندگی زن است و این، هم پاسخی به خوبیهای و زحمتهای گذشته زن و هم دارای پیامدهای مثبت فراوان در زندگی مشترک و اجری بینهایت در زندگی اخروی است.
منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم
نویسنده : عباسعلی هراتیان