۱۳۹۵/۰۳/۳۰
–
۱۰۷۹ بازدید
ایران باستان دارای تمدنی غنی بود که با حمله اعراب به ایران و با کشتار و تجاوز وحشیانه به ایرانیان دین و عقیده خود را بر ما غالب کردند و عقب ماندگی ما از آن زمان آغاز شد.
اگر نتیجه دین و دین داری،صلح و آرامش انسانی و پیشرفت علمی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی است پس از ۳۷ سال از انقلاب اسلامی شاهد این همه فساد،اختلاس،اعتیاد، رشوه،ربا و اقسام دیگر ناهنجاری ها نبودیم.
اولا تمدن ایران باستان و توقف پیشرفت تمدنی آن به واسطه قبول اسلام توسط ایرانیان مساله ای است که شواهد تاریخی موافق این نظریه نیست. برخلاف این تلقی، ورود اسلام به ایران موجب بروز پیشرفت های چشمگیر در ایران گردید به نحوی که چند قرن بعد و در دوره ی میانه، شاهد اوج شکوفایی تمدن اسلامی با محوریت ایران و دانشمندان ایرانی هستیم.
در یک بررسی کلى خدمات اسلام را به ایران مى توان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. اسلام، تشتت افکار و عقاید مذهبى را از ایران گرفت و وحدت عقیده که موبدان آن زمان موفق به این کار نشده بودند را به ایران بخشید. تا آن زمان تنها رابط میان اقوام مختلف ایرانى، زور وقدرت حکومت بود، اما با آمدن اسلام، فکر واحد وآرمان واحد جایگزین آن شد و در پرتو گرایش به اسلام در همان وقت که کشورهاى مسیحى در تاریکى قرون وسطى فرو رفته بود، همدوش با سایر ملل، مشعلدار تمدن اسلامى شد.
2 .اسلام حصار مذهبى و سیاسى را که مانع بروز استعداد ایرانیانوحتى استفاده آنان از محصول اندیشه سایر مللبود، درهم شکست و ایرانى از این فرصت استفاده کرد، استعداد خویش را عملا ثابت نمود و پیشواى غیر ایرانى شد.
3 .با ورود علوم وفرهنگ هاى مختلف همچون یونانى، هندى و مصرى به سرزمین هاى اسلامى از جمله ایران، ماده ساختن یک بناى فرهنگى عظیم اسلامى را فراهم کردند و زمینه شکفتن استعدادهایى نظیر بوعلى، فارابى و ابوریحان و صدها عالم وریاضیدان، مورخ، ادیب و فیلسوف فراهم آمد.
4 .عامل دیگر، برداشتن منع تحصیلى از توده مردم بود که اسلام، به ایرانیان اعطاء کرد. این عامل سبب شد که ایرانیان مقام شایسته خود را در پیشوایى سایر ملل وشرکت در بناى عظیم تمدن جهانى اسلام، احراز کنند. ونشان دهند که عقب افتادن ایران در برخى دوره ها، از نقص استعدادش نبود، بلکه به واسطه گرفتارى در زنجیر ردژیم موبدى بوده است.
5 .اسلام، از نظر قدرتهاى سیاسى و مذهبى حاکم بر ایران، یک تهاجم بود، در حالى که از نظر توده مردم یک انقلاب بود. اسلام، جهانبینى ایرانى را دگرگون ساخت، خرافات را دور ریخت، هدف و برنامه و ایدئولوژى جدیدى عرضه نمود وتشکیلات اجتماعى را زیر و رو کرد. خون تازه در رگها به جریان انداخت و روح طغیان در برابر زورگویان، میان ایرانیان به وجود آورد.
6 .اسلام، قدرتهاى اهریمنى را سرکوب کرد، زنجیرها را از دست وپاى قریب به صدو چهل میلیون نفر باز کرد وبه توده محروم حریّت داد.
7 . اسلام، همواره در خدمت مظلومین ومستضعفین بوده است. اسلام از ایران، ثنویت و آتش و آفتاب پرستى را گرفت و توحید و خداپرستى را به آن بخشید. اسلام اندیشه خداى شاخدار وبالدار و ریش و سبیل دار و… را به اندیشه خداى قیوم و متعالى از توصیف و… تبدیل کرد.
8 . اسلام عبادت در مقابل آفتاب یا آتش و زمزه هاى بیهوده را از بین برده، عبادتى در نهایت معقولیت ودر اوج معنویت وکمال لطافت اندیشه، جایگزین کرد.
9 . اسلام برخلاف مسیحیت و مانویت و مزدکى، اصل جدایى سعادت روح وبدن، و تضاد دین وآخرت و فلسفه هایى مبنى بر ریاضت و پلیدى تناسل را منسوخ ساخت و ضمن توصیه تزکیه نفس بهره گیرى از نعمت هاى پاکیزه زمین را سفارش کرد.
10 . اسلام، اجتماع طبقاتى را که بر دو رکن خون و مالکیت استوار بوده با همه قوانین آن درهم ریخت واجتماعى مبنى بر فضیلت، علم، سعى وعمل و تقوا بنا کرد.
11. اسلام به زن شخصیت حقوقى داد، حرمسرا دارى، عاریه دادن زن، ازدواج نیابتى، ازدواج با محارم و ولایت شوهر بر زن را منسوخ ساخت.
12 . اسلام حتى به آیین زرتشتى هم خدمت کرد وموجب بوجود آمدن اصلاحات عمیقى در آن شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به صورت مستند می توانید کتاب ارزشمند «خدمات متقابل اسلام و ایران» که توسط شهید مطهری تالیف شده است را مورد مطالعه قرار دهید.
همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون وضعیت تمدنی ایران در دوران پیش از اسلام می توانید کتاب 12 قرن سکوت آقای ناصر پورپیرار را مطالعه نمایید.
ثانیا در ارتباط با بخش دوم متن ارسالی پیرامون رابطه ی انقلاب اسلامی و ناهنجاری های مذکور نیز باید عرض نماییم:
یک. اندک مقایسه ای بین دوران قبل از انقلاب اسلامی و دوران بعد از آن هر تحلیلگر منصفی را به این نتیجه می رساند که کشورمان با وقوع انقلاب اسلامی پیشرفت جهش واری را در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تجربه کرده است.
ما بعد از انقلاب اسلامی به مدت هشت سال در ظاهر با عراق و در باطن با تمامی قدرت های برتر دنیا جنگیدیم، ما بعد از انقلاب ، نه ده سال بلکه تمام این سی و هشت سال در تحریم بودیم، ما بعد از انقلاب با انواع کودتا ها ، شورش ها، فتنه ها و ترور ها مواجه بودیم و … اما با این حال و با وجود تمام این موانع و مشکلات، جمهوری اسلامی توانست به راه خود که همان آرمان های انقلاب اسلامی بود پایبند بوده و در همین مسیر به سمت استقلال و آزادی و پیشرفت و عدالت به پیش رود. و در این راه از بسیاری از کشور های منطقه و جهان جلو افتاده و قله ها را فتح نماید.
در ادامه برخی از مهمترین محور های برتری جمهوری اسلامی ایران نسبت به برخی کشور های منطقه و جهان را مروری دوباره می نماییم:
در عرصه ی نظام سیاسی و مردم سالاری دینی :
ایران توانسته است با تاسیس جمهوری اسلامی مدل جدیدی از حکومت دینی را در قالب مردم سالاری دینی به نمایش بگذارد. در این نوع حکومت علاوه بر تامین تمام قواعد دموکراسی، اهداف و ارزش های عالیه ی دینی و اسلامی نیز گنجانده شده و ماحصل آن تاسیس نظام سیاسی جمهوری اسلامی با اتکا بر آرای حداکثری مردم بوده است. برگزاری سی و چند انتخابات در طول سی و شش سال تاسیس نظام جمهوری اسلامی نماد گویایی از استحکام مردم سالاری در ایران می باشد. این حد از حضور و مشارکت را حتی در کشورهایی که ادعای دموکراتیک بودن دارند را نمی توان رصد نمود.
در عرصه ی استقلال : به جرات می توان ادعا نمود جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که از استقلال واقعی در دنیا برخوردارند. ایران بدون اتکا به هیچ کدام از قطب های قدرت در جهان معاصر توانسته است مسیر خود را در آشفته بازار امروزی دنیا باز نموده و در طول سی و شش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روز به روز به سمت قله های پیشرفت و عدالت گام بردارد و در این مسیر به هیچ منبع قدرتی به غیر از نیروی لایزال الاهی و حضور پرتوان مردم خویش تکیه نداشته است.
در عرصه ی جامعیت اهداف : جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس تا به امروز توانسته است با هدف گذاری های دقیق و عینی و ملموس ، و در عین حال جامع ، به عنوان یک کشور موفق در این عرصه ظاهر گردد. تاکید بر سه راهبرد بسیار کلان ، استقلال، آزادی، و جمهوری اسلامی در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و سپس تدوین برنامه های 5 ساله توسط دولت ها و تدوین و ابلاغ چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلان نظام از سوی رهبری انقلاب اسلامی، سند گویایی بر هدفگذاری های دقیق و در عین حال جامعیت اهداف در جمهوری اسلامی ایران دارد. بسیاری از کشور های دنیا از چنین هدفگذاری هایی بی بهره می باشند.
در عرصه ی شتاب علمی: جمهوری اسلامی ایران توانسته است در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی در عرصه ی پیشرفت های علمی به قله های بسیار بالایی در عرصه ی علم و فن آوری دست یابد. هوا و فضا، ساخت و پرتاب ماهواره، تکنولوژی نانو، انرژی هسته ای، سانترفیوژهای نسل جدید، موشک های قاره پیما و بالستیک، اقسام تجهیزات نظامی، پهپاد های جاسوسی، سلول های بنیادین، تاسیسات استخراج و فرآوری محصولات نفتی، ماشین آلات صنعتی و … عرصه هایی از علم و فنآوری هستند که جمهوری اسلامی ایران در آنها به اوج قله ها رسیده و جزو چند کشور معدود دارنده ی این تکنولوژی ها به شمار می رود.
دو. نا هنجاری هایی که در متن بدان ها اشاره نموده اید مانند فساد، اختلاس، اعتیاد، رشوه، ربا و … همه و همه در دوران پیش از انقلاب اسلامی به صورت سیستماتیک در تمامی ارکان حکومت و جامعه حضور غیر قابل انکاری داشتند. اما این مساله در دوران بعد از انقلاب اسلامی به صورت قابل ملاحظه ای حذف یا کم رنگ گردید. در ارتباط با مفاسد موجود نیز باید توجه داشته باشید اینگونه نیست که تصور کنیم هیچ اقدامی از سوی نهاد های مسوول در امر مبارزه با فساد صورت نمی گیرد. علاوه بر پرونده های بسیار زیاد مربوط به فساد که بدون کوچکترین سر و صدایی در قوه قضاییه مورد رسیدگی قرار گرفته و می گیرند ، در موارد متعددی برخی پرونده های کلان فساد های مالی که در رسانه های مختلف مطرح شده و از این طریق افکار عمومی به آنها حساس شده بود نیز مورد رسیدگی قرار گرفته و احکام مربوطه نیز صادر و اجرا گردیده است .
در طول این سال ها به ویژه در سال های اخیر نهاد های مربوطه به ویژه قوه قضائیه در برخورد با مفاسد به ویژه مفاسد مالی عملکرد نسبتا خوبی داشته اند، قوه قضائیه با ایجاد مجتمع ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی جدیت خود را در این امر نشان داد. این قوه در زمان سابق بر این، به پرونده هایی نظیر پرونده فساد مالی شهردار اسبق تهران – آقای غلامحسین کرباسچی – ، شهرام جزایری، اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات ، پرونده سلطان شکر، پرونده فرودگاه پیام، پرونده گمرک مهرآباد رسیدگی نموده و در سال های اخیر نیز پرونده های قضایی بزرگ مربوط به فساد مالی نظیر فساد مالی 3000 میلیاردی، پرونده مربوط به قرارداد کرسنت، پرونده های مربوط به معوقات بانکی، پرونده ب.ز ، پرونده ی اختلاس معاون اول رئیس جمهور دولت دهم، پرونده ی اختلاس و ارتشاء مهدی هاشمی و … را مورد رسیدگی قرار داده و رسیدگی این پرونده ها یا به اتمام رسیده و حکم صادره اجرایی گردیده و یا در مراحل پایانی خود به سر می برد.
بنابراین جهت گیری نظام اسلامی به سمت برخورد و مقابله ی با فساد در تمام وجوه آن و در تمامی سطوح می باشد و به همین جهت نظام اسلامی هیچ مجامله و ملاحظه ای در برخورد با مفاسد ندارد. در حالی که در دوران قبل از انقلاب اسلامی یکی از سرچشمه های اصلی فساد خود حاکمیت و عناصر اصلی موجود در درون آن بودند که فساد را در همه ی ابعاد آن به صورت سازمان یافته و سیستماتیک در جامعه تزریق می نمودند.
سه. نکته ای که نمی بایست مورد غفلت واقع شود این است که ریشه ها و زمینه های بسیاری از فساد های موجود امروز، در میراث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به جای مانده از دوران پهلوی ها است که انقلاب اسلامی با تمام توان می کوشد ضمن اصلاح ساختار های جامعه سرچشمه های فساد را ضمن برخورد با عناصر میدانی فساد از بین ببرد.
در یک بررسی کلى خدمات اسلام را به ایران مى توان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. اسلام، تشتت افکار و عقاید مذهبى را از ایران گرفت و وحدت عقیده که موبدان آن زمان موفق به این کار نشده بودند را به ایران بخشید. تا آن زمان تنها رابط میان اقوام مختلف ایرانى، زور وقدرت حکومت بود، اما با آمدن اسلام، فکر واحد وآرمان واحد جایگزین آن شد و در پرتو گرایش به اسلام در همان وقت که کشورهاى مسیحى در تاریکى قرون وسطى فرو رفته بود، همدوش با سایر ملل، مشعلدار تمدن اسلامى شد.
2 .اسلام حصار مذهبى و سیاسى را که مانع بروز استعداد ایرانیانوحتى استفاده آنان از محصول اندیشه سایر مللبود، درهم شکست و ایرانى از این فرصت استفاده کرد، استعداد خویش را عملا ثابت نمود و پیشواى غیر ایرانى شد.
3 .با ورود علوم وفرهنگ هاى مختلف همچون یونانى، هندى و مصرى به سرزمین هاى اسلامى از جمله ایران، ماده ساختن یک بناى فرهنگى عظیم اسلامى را فراهم کردند و زمینه شکفتن استعدادهایى نظیر بوعلى، فارابى و ابوریحان و صدها عالم وریاضیدان، مورخ، ادیب و فیلسوف فراهم آمد.
4 .عامل دیگر، برداشتن منع تحصیلى از توده مردم بود که اسلام، به ایرانیان اعطاء کرد. این عامل سبب شد که ایرانیان مقام شایسته خود را در پیشوایى سایر ملل وشرکت در بناى عظیم تمدن جهانى اسلام، احراز کنند. ونشان دهند که عقب افتادن ایران در برخى دوره ها، از نقص استعدادش نبود، بلکه به واسطه گرفتارى در زنجیر ردژیم موبدى بوده است.
5 .اسلام، از نظر قدرتهاى سیاسى و مذهبى حاکم بر ایران، یک تهاجم بود، در حالى که از نظر توده مردم یک انقلاب بود. اسلام، جهانبینى ایرانى را دگرگون ساخت، خرافات را دور ریخت، هدف و برنامه و ایدئولوژى جدیدى عرضه نمود وتشکیلات اجتماعى را زیر و رو کرد. خون تازه در رگها به جریان انداخت و روح طغیان در برابر زورگویان، میان ایرانیان به وجود آورد.
6 .اسلام، قدرتهاى اهریمنى را سرکوب کرد، زنجیرها را از دست وپاى قریب به صدو چهل میلیون نفر باز کرد وبه توده محروم حریّت داد.
7 . اسلام، همواره در خدمت مظلومین ومستضعفین بوده است. اسلام از ایران، ثنویت و آتش و آفتاب پرستى را گرفت و توحید و خداپرستى را به آن بخشید. اسلام اندیشه خداى شاخدار وبالدار و ریش و سبیل دار و… را به اندیشه خداى قیوم و متعالى از توصیف و… تبدیل کرد.
8 . اسلام عبادت در مقابل آفتاب یا آتش و زمزه هاى بیهوده را از بین برده، عبادتى در نهایت معقولیت ودر اوج معنویت وکمال لطافت اندیشه، جایگزین کرد.
9 . اسلام برخلاف مسیحیت و مانویت و مزدکى، اصل جدایى سعادت روح وبدن، و تضاد دین وآخرت و فلسفه هایى مبنى بر ریاضت و پلیدى تناسل را منسوخ ساخت و ضمن توصیه تزکیه نفس بهره گیرى از نعمت هاى پاکیزه زمین را سفارش کرد.
10 . اسلام، اجتماع طبقاتى را که بر دو رکن خون و مالکیت استوار بوده با همه قوانین آن درهم ریخت واجتماعى مبنى بر فضیلت، علم، سعى وعمل و تقوا بنا کرد.
11. اسلام به زن شخصیت حقوقى داد، حرمسرا دارى، عاریه دادن زن، ازدواج نیابتى، ازدواج با محارم و ولایت شوهر بر زن را منسوخ ساخت.
12 . اسلام حتى به آیین زرتشتى هم خدمت کرد وموجب بوجود آمدن اصلاحات عمیقى در آن شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به صورت مستند می توانید کتاب ارزشمند «خدمات متقابل اسلام و ایران» که توسط شهید مطهری تالیف شده است را مورد مطالعه قرار دهید.
همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون وضعیت تمدنی ایران در دوران پیش از اسلام می توانید کتاب 12 قرن سکوت آقای ناصر پورپیرار را مطالعه نمایید.
ثانیا در ارتباط با بخش دوم متن ارسالی پیرامون رابطه ی انقلاب اسلامی و ناهنجاری های مذکور نیز باید عرض نماییم:
یک. اندک مقایسه ای بین دوران قبل از انقلاب اسلامی و دوران بعد از آن هر تحلیلگر منصفی را به این نتیجه می رساند که کشورمان با وقوع انقلاب اسلامی پیشرفت جهش واری را در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تجربه کرده است.
ما بعد از انقلاب اسلامی به مدت هشت سال در ظاهر با عراق و در باطن با تمامی قدرت های برتر دنیا جنگیدیم، ما بعد از انقلاب ، نه ده سال بلکه تمام این سی و هشت سال در تحریم بودیم، ما بعد از انقلاب با انواع کودتا ها ، شورش ها، فتنه ها و ترور ها مواجه بودیم و … اما با این حال و با وجود تمام این موانع و مشکلات، جمهوری اسلامی توانست به راه خود که همان آرمان های انقلاب اسلامی بود پایبند بوده و در همین مسیر به سمت استقلال و آزادی و پیشرفت و عدالت به پیش رود. و در این راه از بسیاری از کشور های منطقه و جهان جلو افتاده و قله ها را فتح نماید.
در ادامه برخی از مهمترین محور های برتری جمهوری اسلامی ایران نسبت به برخی کشور های منطقه و جهان را مروری دوباره می نماییم:
در عرصه ی نظام سیاسی و مردم سالاری دینی :
ایران توانسته است با تاسیس جمهوری اسلامی مدل جدیدی از حکومت دینی را در قالب مردم سالاری دینی به نمایش بگذارد. در این نوع حکومت علاوه بر تامین تمام قواعد دموکراسی، اهداف و ارزش های عالیه ی دینی و اسلامی نیز گنجانده شده و ماحصل آن تاسیس نظام سیاسی جمهوری اسلامی با اتکا بر آرای حداکثری مردم بوده است. برگزاری سی و چند انتخابات در طول سی و شش سال تاسیس نظام جمهوری اسلامی نماد گویایی از استحکام مردم سالاری در ایران می باشد. این حد از حضور و مشارکت را حتی در کشورهایی که ادعای دموکراتیک بودن دارند را نمی توان رصد نمود.
در عرصه ی استقلال : به جرات می توان ادعا نمود جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که از استقلال واقعی در دنیا برخوردارند. ایران بدون اتکا به هیچ کدام از قطب های قدرت در جهان معاصر توانسته است مسیر خود را در آشفته بازار امروزی دنیا باز نموده و در طول سی و شش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روز به روز به سمت قله های پیشرفت و عدالت گام بردارد و در این مسیر به هیچ منبع قدرتی به غیر از نیروی لایزال الاهی و حضور پرتوان مردم خویش تکیه نداشته است.
در عرصه ی جامعیت اهداف : جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس تا به امروز توانسته است با هدف گذاری های دقیق و عینی و ملموس ، و در عین حال جامع ، به عنوان یک کشور موفق در این عرصه ظاهر گردد. تاکید بر سه راهبرد بسیار کلان ، استقلال، آزادی، و جمهوری اسلامی در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و سپس تدوین برنامه های 5 ساله توسط دولت ها و تدوین و ابلاغ چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلان نظام از سوی رهبری انقلاب اسلامی، سند گویایی بر هدفگذاری های دقیق و در عین حال جامعیت اهداف در جمهوری اسلامی ایران دارد. بسیاری از کشور های دنیا از چنین هدفگذاری هایی بی بهره می باشند.
در عرصه ی شتاب علمی: جمهوری اسلامی ایران توانسته است در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی در عرصه ی پیشرفت های علمی به قله های بسیار بالایی در عرصه ی علم و فن آوری دست یابد. هوا و فضا، ساخت و پرتاب ماهواره، تکنولوژی نانو، انرژی هسته ای، سانترفیوژهای نسل جدید، موشک های قاره پیما و بالستیک، اقسام تجهیزات نظامی، پهپاد های جاسوسی، سلول های بنیادین، تاسیسات استخراج و فرآوری محصولات نفتی، ماشین آلات صنعتی و … عرصه هایی از علم و فنآوری هستند که جمهوری اسلامی ایران در آنها به اوج قله ها رسیده و جزو چند کشور معدود دارنده ی این تکنولوژی ها به شمار می رود.
دو. نا هنجاری هایی که در متن بدان ها اشاره نموده اید مانند فساد، اختلاس، اعتیاد، رشوه، ربا و … همه و همه در دوران پیش از انقلاب اسلامی به صورت سیستماتیک در تمامی ارکان حکومت و جامعه حضور غیر قابل انکاری داشتند. اما این مساله در دوران بعد از انقلاب اسلامی به صورت قابل ملاحظه ای حذف یا کم رنگ گردید. در ارتباط با مفاسد موجود نیز باید توجه داشته باشید اینگونه نیست که تصور کنیم هیچ اقدامی از سوی نهاد های مسوول در امر مبارزه با فساد صورت نمی گیرد. علاوه بر پرونده های بسیار زیاد مربوط به فساد که بدون کوچکترین سر و صدایی در قوه قضاییه مورد رسیدگی قرار گرفته و می گیرند ، در موارد متعددی برخی پرونده های کلان فساد های مالی که در رسانه های مختلف مطرح شده و از این طریق افکار عمومی به آنها حساس شده بود نیز مورد رسیدگی قرار گرفته و احکام مربوطه نیز صادر و اجرا گردیده است .
در طول این سال ها به ویژه در سال های اخیر نهاد های مربوطه به ویژه قوه قضائیه در برخورد با مفاسد به ویژه مفاسد مالی عملکرد نسبتا خوبی داشته اند، قوه قضائیه با ایجاد مجتمع ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی جدیت خود را در این امر نشان داد. این قوه در زمان سابق بر این، به پرونده هایی نظیر پرونده فساد مالی شهردار اسبق تهران – آقای غلامحسین کرباسچی – ، شهرام جزایری، اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات ، پرونده سلطان شکر، پرونده فرودگاه پیام، پرونده گمرک مهرآباد رسیدگی نموده و در سال های اخیر نیز پرونده های قضایی بزرگ مربوط به فساد مالی نظیر فساد مالی 3000 میلیاردی، پرونده مربوط به قرارداد کرسنت، پرونده های مربوط به معوقات بانکی، پرونده ب.ز ، پرونده ی اختلاس معاون اول رئیس جمهور دولت دهم، پرونده ی اختلاس و ارتشاء مهدی هاشمی و … را مورد رسیدگی قرار داده و رسیدگی این پرونده ها یا به اتمام رسیده و حکم صادره اجرایی گردیده و یا در مراحل پایانی خود به سر می برد.
بنابراین جهت گیری نظام اسلامی به سمت برخورد و مقابله ی با فساد در تمام وجوه آن و در تمامی سطوح می باشد و به همین جهت نظام اسلامی هیچ مجامله و ملاحظه ای در برخورد با مفاسد ندارد. در حالی که در دوران قبل از انقلاب اسلامی یکی از سرچشمه های اصلی فساد خود حاکمیت و عناصر اصلی موجود در درون آن بودند که فساد را در همه ی ابعاد آن به صورت سازمان یافته و سیستماتیک در جامعه تزریق می نمودند.
سه. نکته ای که نمی بایست مورد غفلت واقع شود این است که ریشه ها و زمینه های بسیاری از فساد های موجود امروز، در میراث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به جای مانده از دوران پهلوی ها است که انقلاب اسلامی با تمام توان می کوشد ضمن اصلاح ساختار های جامعه سرچشمه های فساد را ضمن برخورد با عناصر میدانی فساد از بین ببرد.