ماروین که خواننده ترانه اعتراضی ضد جنگ و معروف what’s going on (چه خبر است)در سال ۱۹۷۱ بود و در قسمتی از اشعار این ترانه حماسی که جنگ ویتنام را محکوم می کند، اتفاقا به برادر از جنگ برگشته و پدر و مادرش اشاره می کند و پدر خشن و همیشه عصبانیش را به عدمخشونت، مهربانی و صلح دعوت میکند، اما سرانجام خودش در یک نزاع خانوادگی در خانه پدری با شلیک سه گلوله در سینه اش توسط پدر ش، جانش را از دست داد، آنهم با اسلحه ای که پسر به مناسبت کریسمس برای پدر خریده بود. پدر به شش سال حبس تعلیقی وپنج سال آزادی مشروط محکوم شد و بعدها در ۱۹۹۸ در خانه سالمندان کالیفرنیا درگذشت .
و من در مجله طنزوکاریکاتور مهر ۱۳۹۰ به این ماجرای قتل خانوادگی با عنوان «سلطان مقتول سول» اشاره کرده بودم .
به نظر می رسد بروز اینگونه خشونت های خانگی و باور نکردنی، از دید بعضی افراد متعصب ونادان در درون بعضی خانواده ها، امری عادی و اجتناب ناپذیر است و سلبریتی وغیر سلبریتی نمی شناسد.ضمن اینکه از ژن چنین پدران سنگدلی چگونه فرزندان صلحدوست و هنرمندی به وجود می آید که شاید پاسخی به این سوال نباشد.
و من در اینجا بدون اینکه بخواهم در مورد اینگونه آدمها و انگیزه قتل ها قضاوت کنم اما طبق پرسش همان ترانه معروف ماروین گی «چهخبر است» می پرسم که چگونه بعضی پدر ها راضی می شوند جگر گوشه شان را بیرحمانه سلاخی کنند؟ یعنی کنترل خشم اینقدر نا ممکن است؟ به راستی در درون اینگونه ذهن های متعصب چه می گذرد و در درون بعضی خانواده ها «چه خبر است؟»
جواد علیزاده/کاریکاتوریست